به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، نفسیه ترابنده در یادداشتی در ارتباط سالروز میلاد باسعادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اینچنین نگاشتند: گوش کن هفت آسمان در شور و حالی دیگرند. عرشیان امشب میان زمین و آسمان در رفت و آمد هستند. خاک خوشبو می شود و عرش الهی پر از عطر عبودیت.نوری از شهر مکه درخشید و فروغ ایزدی پدیدار شد.چشمه فیض الهی جوشیدن گرفت و جهان از تشنگی درآمد.امشب سخن از جان جهان و جهانیان و جانان جان اسـت.نبی مرسل به دنیا می آید.امشب آن شب فرخنده ای است که خاتم انبیاء پا به جهان گذاشت. محمد مصطفی عرش نشینی بود که آمد تا فرش نشینان را هم با خود به عرش ببرد. حق تعالی آن عزیز ارزشمند و با برکت را از میان امّی ها برانگیخت، اما بشر تا ابد در مقابل علم خدادادی او اُمّی است.
عزیزی آمد که با آمدنش، شعر بشریت شعور پیدا کرد، او مهربان بود، امین بود،پاکدامن و عفیف بود، شجاع و دلاور بود، دوستدار مستمندان و یتیمان بود، او به لبخندی، هر تنابنده ای را بنده خود می کرد و هر چه داشت با مستمندان قسمت می کرد.
نفس های قدسی اوست که حال و هوای مدینه را گرم نگه داشته است. محله های مدینه، کرامت های بی شمارش را برای عرضه تدریجی به تاریخ، از بایگانی ذهن بیرون میکشد و مردم را دسته دسته به سوی فضایلش سوق می دهد. شب عطر صلوات او را قنوت گرفته است. هنوز خاطره گدازه های عاشقانه اش از گوشه چشم «حرا» میچکد و با طلوع «اقرأ» نیمه شب چون انسانی کامل او را سجده میکند.
پیامبر، آموزگار همه روزگاران است، همه نفسهایی که می آیند و میروند وهمه چشمهایی که سر به مهر و آشکار در پی حقیقت هستند.او مهربانی است که جاده های معرفت را به سمت بندگان فرامیخواند.در راه آسمان، سنگلاخی نمانده است، همه را او با دستهای مهر خویش هموار کرده است.اگر بنده ای پا در مسیر ملکوت بگذارد، هراسی نیست که در تمام لحظه ها، پیامبر تکیه گاه شانه های نحیفش خواهد بود.دستهای او همیشه نزدیکند. کوره راهی در پیش نیست. راهها معلومند. پیامبر خورشید شبانه روز هستی است
از زمان آدم ابو البشر تا زمانی که اسرافیل در صور بدمد کسی به منزلت حضرت محمد (صلوات اله علیه) نمی رسد و وجود اقدسش یگانه منبع فیض است و منجی آدمیان ازظلمات جهل.
«میلاد خجسته و مبارک گل خوش بوی آمنه، سراج منیر و نوربخش دیده افلاکیان و خاکیان بر همه ی عالمیان تهنیت باد!»
نفسیه ترابنده
انتهای پیام/*