به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،در قانون مدنى جمهورى اسلامى ایران که بر احکام اسلام و فقه پویاى امامیه مبتنى است، زن همپاى مرد، هم ازحیث «نسب» و هم از جهت «سبب» ارث مىبرد. در ماده ۸۹۱ این قانون آمده است:«زن به عنوان همسر، به سبب، ارث مىبرد؛ نه حاجب وارثان نسبى میشود و نه هیچ وارثى مىتواند مانع از ارث بردن او گردد.»
میراث زن، در شریعت اسلام
با ظهور اسلام وتعلیمات ویژه آن، موقعیت زن وارد مرحله نوینى گردید. در این دوره بود که زن در سایه دستورات حیاتبخش اسلام، از کلیه حقوق فردى و اجتماعى و انسانىبرخوردار شد. اسلام درباره حقّ برخوردارى زن از ارث (حق فردى)، انقلاب عظیمى به وجود آورد و به زنان، حق ارث عطا کرد و تمام قوانین ظالمانه دوران جاهلیت را (که بر پایه اعتقادات و آداب و رسوم قبیلهاى بود) نسخ نمود. اسلام نه تنها حق ارث براى زنان تشریع نمود، بلکه به ارث برده شدن زنان را (که در آن عصر امرى رایج بود) نیز ممنوع کرد.
قرآن کریم در سوره نساء، با عادات و رسوم غلطى که زنان، کودکان و افراد تانوان را از ارث محروم مىساخت، به مبارزه برخاست و بر روى تمام آن قوانین غلط، خط بطلان کشید:«لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الأَْقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الأَْقْرَبُونَ مِمّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیباً مَفْرُوضاً»؛یعنى: براى مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان از خود به جا مىگذارند سهمى است. براى زنان نیز از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان به جا مىگذارند سهمى است؛ خواه آن مال کم باشد یا زیاد.بنابراین، هیچ کس حق ندارد که سهم دیگرى را غصب کند. سپس در پایان آیه شریفه براى تأکید مطلب مىفرماید: «این سهمى است تعیین شده و لازم الأداء.» تا هیچگونه تردید در این بحث باقى نماند.
نحوه تقسیم ارث زنان در اسلام و قانون مدنی
در نظام حقوقى اسلام، زن برحسب عناوین همسر، فرزند (دختر)، مادر و خواهر، از ارث بهرهمند مىشود که به طور تفصیل به هر مورد مىپردازیم:
۱ـ ارث زن، به عنوان همسر
همسر در تمام طبقات با همه ورثه شریک مىشود؛ اگر متوفى (شوهر) فرزند نداشته باشد، همسرش یک چهارم و اگر فرزند داشته باشد، یک هشتم ارث مىبرد. قرآن کریم در این باره مىفرماید: «وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمّا تَرَکْتُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ»یعنى: و اگر فرزندى نداشته باشید، پس از انجام وصیت و پرداخت دیون (بدهکاریها)، یک چهارم میراثتان از آنِ زنانتان است واگر داراى فرزند بودید (اگر چه این فرزند از همسر دیگر باشد)، یک هشتم ترکه متعلق به آنهاست.
شایان توجه است که اگر متوفى (شوهر) چند همسر داشته باشد، یک چهارم یا یک هشتم ترکه که به همسران مىرسد، به طور مساوى بین آنها تقسیم مىشود.
در قانون مدنى جمهورى اسلامى ایران که بر احکام اسلام و فقه پویاى امامیه مبتنى است، زن همپاى مرد، هم ازحیث «نسب» و هم از جهت «سبب» ارث مىبرد. در ماده ۸۹۱ این قانون آمده است:«زن به عنوان همسر، به سبب، ارث مىبرد؛ نه حاجب وارثان نسبى میشود و نه هیچ وارثى مىتواند مانع از ارث بردن او گردد.»
همچنین در مبحث میراث زوج و زوجه بیان مىدارد که به مجرد انعقاد پیمان زناشویى، زن داراى حق ارث در اموال شوهر، به میزان معین، مىشود و هرگاه این پیمان گسسته شود، درطلاق رجعى تا پایان زمان عِدّه حق ارث ثابت است و اگر طلاق، در زمان بیمارىاى که به مرگ انجامید واقع شود، تا یک سال از تاریخ آن، زن حق ارث دارد؛ اگر چه طلاق بائن باشد. مشروط بر این که زن شوهر نکرده باشد. قانون مزبور، درباره نصیب همسر از ارث، مقرر مىدارد که همسر یا همسران در صورت فوت شوهر و بدون اولاد، ارث آنها یک چهارم و با وجود اولاد یک هشتم ترکه است.
اگر متوفى (شوهر) چند همسر داشته باشد، سهم الارث آنها (که با نبود فرزند یک چهارم و با وجود فرزند یک هشتم است)، به طور مساوى بینشان تقسیم مىشود.
۲_ ارث زن، به عنوان فرزند
اگر دختر، تنها فرزند خانواده باشد، تمامى ترکه به او مىرسد و اگر همه فرزندان متوفى دختر باشند، اموال به صورت مساوى بینشان تقسیم مىگردد؛ ولى اگر متفاوت باشند (بعضى پسر و بعضىدختر)، پسر دو برابر دختر، ارث مىبرد؛ قرآن کریم در این باره مىفرماید: «یُوصِیکُمُ اللّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُْنْثَیَیْنِ» یعنى: خداوند به شما درباره فرزندانتان سفارش مىکند که (از میراث) براى پسران، دو برابر سهم دختران قائل شوید.
در این آیه شریفه، حکم ارث طبقه اوّل وارثان (فرزندان و پدر و مادر) بیان شده است. ناگفته پیداست که هیچ رابطه خویشاوندى نزدیکتر از رابطه فرزند و پدر و مادر نیست. از این رو، قرآن کریم آنها را بر طبقات دیگر وراث، مقدّم داشته است.
در ماده ۹۰۷ قانون مدنى ایران نیز در این باره (ارث فرزند) آمده است:«اگر متوفى، پدر و مادر نداشته و یک یا چند اولاد داشته باشد، ترکهاش به طریق ذیل تقسیم مىشود: اگر براى متوفى تنها یک فرزند باشد، خواه پسر، خواه دختر، تمام ترکه به او مىرسد. اگر اولاد متعدد باشد، ولى همه آنها پسر یا دختر، ترکه بین آنان به طور مساوى تقسیم مىشود. اگر اولاد متعدد باشند و بعضى از آنها پسر و بعضى دختر، پسر دو برابر دختر ارث مىبرد.»
۳ـ ارث زن، به عنوان مادر
موارد ارث مادر بدین قرار است:
۱ـ هرگاه متوفى، غیر از مادر، وارثى نداشته باشد، در این صورت تنها وارثش همین مادر خواهد بود؛ یک سوم مال را «بالفرض» و بقیه را «بالرّد» مىبرد.
۲ـ هرگاه متوفى، فقط مادر و همسرى داشته باشد، مادر سه چهارم ترکه را مىبرد؛ یک سوم را بالفرض و باقى را بالرّد.
۳ـ هرگاه متوفى، فقط مادر و شوهرى داشته باشد، مادر نصف ترکه را مىبرد؛ یک سوم را بالفرض و باقى را بالرّد.
۴ـ هرگاه متوفى، وارثى غیر از مادر و پدر نداشته باشد، مادر یک سوم ترکه را مىبرد. در صورتى که متوفى ، حاجبى مانند: دو برادر یا چهار خواهر، یا یک برادر و دو خواهر ابوینى، یا ابى نداشته باشد، گر چه این افراد، خودشان نه با پدر ارث مىبرند و نه با مادر؛ ولى حاجب مىشوند و نمىگذارند مادر بیش از یک ششم ارث ببرد.
۵ـ هرگاه متوفى، مادر و یک دختر داشته باشد، مادر یک چهارم ترکه را به طور کامل مىبرد.
۶ـ اگر متوفى، مادر و پدر و برادرانى داشته باشد که حاجب بیش از یک ششم شوند، در این صورت مادر یک ششم ترکه را مىبرد و همچنین اگر پسر یا پسرانى با مادر باشند، مادر یک ششم مىبرد.
۷ـ اگر متوفى، مادر و دو دختر داشته باشد، مادر یک پنجم ترکه را مىبرد.
۸ـ هرگاه متوفى، مادر و دختر داشته باشد، مادر کمتر از یک پنجم و بیشتر از یک ششم مىبرد.
قرآن کریم درباره ارث مادر مىفرماید:
«وَ لأَِبَوَیْهِ لِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمّا تَرَکَ إِنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلأُِمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ کانَ لَهُ إِخْوَهٌ فَلأُِمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ یُوصِی بِها أَوْ دَیْنٍ»یعنى: و اگر متوفى فرزندى داشته باشد، هر یک از پدر و مادر، یک ششم میراث مىبرند و اگر فرزندى نداشته باشد و میراثبران، تنها پدر و مادر، باشند، مادر یک سوم دارایى را مىبرد. امّا اگر برادرانى داشته باشد، سهم مادر پس از انجام وصیت متوفى و پرداخت دیونش، یک ششم است.
قانون مدنى ایران در ماده ۹۰۶ و ۹۰۸، درباره ارث زن، به عنوان مادر مقرر مىدارد:«هر گاه براى متوفى، وارث دیگرى جز پدر یا مادر نباشد، تمام ارث از آنِ اوست و اگر متوفى فرزند داشته باشد، پدر و مادر یک ششم ترکه را به ارث مىبرند و اگر براى مادر حاجبى نباشد و پدر و مادر با هم باشند، یک سوم اموال را مادر به ارث مىبرد.»
بنابراین، سهم الارث مادر، نه تنها کمتر از پدر نیست؛ بلکه گاهى، از سهم پدر هم بیشتر است.
۴_ ارث زن، به عنوان خواهر
درباره ارث خواهر، در قرآن کریم دو آیه نازل شده است:
در آیه دوازدهم سوره نساء مىخوانیم:
«وَ إِنْ کانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلالَهً أَوِ امْرَأَهٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ کانُوا أَکْثَرَ مِنْ ذلِکَ فَهُمْ شُرَکاءُ فِی الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ یُوصى بِها أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَارٍّ وَصِیَّهً مِنَ اللّهِ وَ اللّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ»یعنى: اگر مردى از دنیا برود، کلاله (خواهر یا برادر) از او ارث مىبرند. یا زنى از دنیا برود و برادر و خواهرى داشته باشد، هریک از آنها یک ششم ترکه را به ارث مىبرند.
این حکم در صورتى است که از متوفى یک برادر یا یک خواهر باقى بماند؛ اما اگر بیش از یکى باشند، مجموعا یک سوم مال را به ارث مىبرند (یک سوم مال را در میان خود تقسیم مىکنند.)
سپس، اضافه مىکند: این در صورتى است که وصیت متوفى قبلاً انجام گیرد و دیون (بدهکارى) او از آن (ترکه) خارج شود.
در آیه ۱۷۶ همان سوره آمده است: «از تو (درباره خواهران و برادران) سؤال مىکنند. بگو: خداوند، حکم کلاله (خواهران و برادران) را براى شما بیان مىکند.» سپس به چند حکم اشاره شده است:
الف) هرگاه مردى از دنیا برود و فرزندى نداشته باشد و یک خواهر داشته باشد، نصف میراث او به آن خواهر مىرسد.
ب) اگر زنى از دنیا برود و فرزندى نداشته باشد و یک برادر (پدر و مادرى یا پدرى تنها) از خود به یادگار بگذارد، تمام ارث او به آن برادر مىرسد.
ج) اگر کسى از دنیا برود و دو خواهر از او به یادگار بمانند، دو ثلث از میراث او را مىبرند.
د) اگر ورثه متوفى چند خواهر و برادر باشند (از دو نفر بیشتر)، تمام میراث او را بین خود به طور مساوى تقسیم مىکنند؛ به طورى که سهم هر برادر دو برابر سهم یک خواهر شود.
در قانون مدنى، درباره ارث خواهر چنین آمده است:«اگر وارث متوفى، تنها یک خواهر باشد، همه اموال از آنِ اوست و اگر متوفى، تنها منسوبین از طریق مادر دارد، میراث او بین آنها به طور برابر، تقسیم مىگردد. اگر متوفى، منسوبین پدر و مادرى (ابوینى) یا پدرى (ابى) داشته باشد، ارث مرد دو برابر زن است و اگر وارث متوفى، تنها برادرزادگان و خواهرزادگان باشند، براى آنان سهم کسى است که به واسطه او ارث مىبرند؛ هر چند خواهرزادگان، پسر و برادرزادگان دختر باشند، دختران بیش از پسران ارث مىبرند.
مفهوم قاعده نصف بودن ارث زن نسبت به مرد
منظور از قاعده ارث زن نصف مرد است، این است که اگر ترکه میت را به سه قسمت مساوی تقسیم نماییم، دو قسمت از سه قسمت به وارث مرد و یک قسمت باقی مانده به وارث زن تعلق می گیرد. به عبارت دیگر، سهم الارث مرد دو برابر زن می شود. برای مثال، اگر متوفی تنها دارای یک فرزند پسر و یک فرزند دختر به عنوان ورثه باشد، هر چه از اموال او که باقی مانده است، به سه قسمت تقسیم شده و دو سوم آن به فرزند پسر و یک سوم آن به فرزند دختر تعلق می گیرد. توجه به این نکته ضروری است که این قاعده به طور کلی و دائمی نبوده و در همه حالات تقسیم ترکه، ارث زن نصف مرد نمی باشد، بلکه وجود یا عدم وجود وراث دیگر، در میزان سهم الارث زن موثر است. برای مثال اگر تنها اجداد مادری میت موجود باشند، بر طبق ماده ۹۲۳ قانون مدنی، جد و جده مساوی ارث می برند و این طور نیست که جد به واسطه مرد بودن خود، دو برابر جده که زن است، ارث ببرد.
یکی از دلائل ارث دو برابری مرد نسبت به زن، موظف بودن مرد به پرداخت نفقه عنوان شده است. به عبارت دیگر، مرد متعهد است که علاوه بر هزینه و مخارج خود، نفقه و خرج خوراک، پوشاک، مسکن و… همسر و فرزندان خود را نیز تهیه نماید. این در حالی که است که چنین وظیفه ای بر عهده زنان قرار نگرفته است.
از دیگر ادله این که چرا ارث زن نصف مرد تعیین شده، این است که در دین اسلام، تکالیفی بر عهده مرد گذاشته شده که مستلزم پرداخت مال است. برای مثال ماده ۴۶۳ قانون مجازات اسلامی در این خصوص بیان می دارد: «در جنایت خطای محض در صورتی که جنایت با بینه یا قسامه یا علم قاضی ثابت شود، پرداخت دیه بر عهده عاقله است». منظور از عاقله بر اساس ماده ۴۶۸ قانون مجازات اسلامی پدر، پسر و بستگان ذکور نسبی پدری و مادری یا پدری به ترتیب طبقات ارث می باشند.این امر در حالی است که زن از پرداخت هر گونه نفقه معاف است و حتی نسبت به تامین مخارج خود از قبیل خوراک، پوشاک و مسکن هیچ گونه مسئولیتی متوجه وی نمی باشد. از دیگر فلسفه ها و علت تفاوت بین ارث زن و مرد، مسئولیت های مالی ویژه ای است که به عهده مرد قرار داده شده است که از جمله آن می توان به امر جهاد و پرداخت دیه توسط عاقله اشاره نمود.
*نفیسه ترابنده
پایان/*
اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.