به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، جواد آل حبیب- روانشناسی پنهان پشت ولخرجی با کارتهای اعتباری: چرا خرج کردن با کارت آسانتر از پرداخت نقدی است؟ کارتهای اعتباری برای بسیاری از مردم تبدیل به ابزاری راحت برای خرید شدهاند، اما در پشت این راحتی، مجموعهای از محرکهای روانشناختی نهفته است که میتواند منجر به ولخرجی و بدهیهای سنگین شود. مطالعهای از MIT نشان داده است که کارتهای اعتباری «درد پرداخت» را کاهش میدهند؛ یعنی برخلاف پول نقد، هنگام استفاده از کارت، مغز شما هزینه را بهصورت یک «از دست دادن واقعی» پردازش نمیکند. در نتیجه، ترمزی که جلوی ولخرجی را میگیرد، برداشته میشود و انگیزهی خرج کردن بیشتر میشود.
به گفتهی «جاناتان کولمتز»، درمانگر مالی و برنامهریز مالی مجاز، این موضوع به احساسات، ادراک و روانشناسی رفتاری مربوط است. او میگوید کارتهای اعتباری اهرمهایی دارند که مردم را به خرج کردن بیشتر ترغیب میکنند، از جمله:
کاهش درد پرداخت: خرج کردن ۲۰۰ دلار با کارت برای یک جفت کفش گرانقیمت راحتتر از پرداخت همان مبلغ بهصورت نقدی است.
ولخرجی برای کسب پاداش: بسیاری افراد بیشتر خرج میکنند تا امتیاز، مایل سفر یا پول نقد بهدست بیاورند.
ترس از جا ماندن (FOMO): داشتن کارتهای لوکسی مثل Amex Platinum میتواند حس تعلق، ارزش و هویت اجتماعی ایجاد کند.
چگونه استفاده از کارت اعتباری ما را به خرجکردن بیشتر تشویق میکند؟
روانشناسی پشت خرجکردن با کارت، پاداشها و درد نادیدهگرفتهشده پرداخت ما را به این موضوع هدایت می کند. مدارک زیادی وجود دارد که نشان میدهد برخی دارندگان کارت اعتباری با مشکل خرجکردن بیشازحد مواجهاند—مشکلی که میتواند به بدهیهایی منجر شود که بازپرداخت آنها دشوار است.
اما چرا وقتی صحبت از خرید کالاهای گرانقیمت مثل سفر، مبلمان، لوازم الکترونیکی یا جواهرات میشود، بسیاری از مردم با کارت اعتباری راحتتر خرج میکنند، درحالیکه اگر قرار باشد همان مبلغ را نقدی پرداخت کنند، بسیار محتاطتر عمل میکنند؟
طبق یک مطالعه در MIT درباره سازوکارهای عصبی خرجکردن با کارت اعتباری، علت این موضوع آن است که کارتهای اعتباری «درد پرداخت» را کاهش میدهند. این کاهش درد باعث میشود موانع روانی خرجکردن از بین برود و در واقع انگیزه خرجکردن بیشتر شود.
احساسات و روانشناسی در تصمیمگیری مالی
به گفته جاناتان کولمتز، درمانگر مالی و برنامهریز مالی تأییدشده که در زمینه روانشناسی پول و رفتار خرجکردن تخصص دارد، چند اهرم روانشناختی اصلی وجود دارد که باعث میشود افراد کارت را پشتسرهم بکشند:
کاهش درد: خرید کفش ورزشی ۲۰۰ دلاری با کارت اعتباری حس متفاوتی از پرداخت نقدی همان مبلغ دارد.
خرجکردن برای گرفتن پاداش: بسیاری برای گرفتن امتیاز، مایل یا بازگشت نقدی، بیشتر از توانشان خرج میکنند.
ترس از جا ماندن (FOMO): کارتهایی مثل «پلاتینیوم اکسپرس» حس تعلق، انحصار و هویت برند را القا میکنند و باعث میشوند خرجکردن بیشتر توجیهپذیر شود.

چگونه استفاده از کارت اعتباری ما را به خرجکردن بیشتر تشویق میکند؟
بازی روانی کارتها: چرا به خرجکردن ادامه میدهیم؟
این ترکیب «زیستشناسی مغز + بازیسازی + FOMO» باعث میشود خطرات خرجکردن بیپروا کمتر به چشم بیاید.
کولمتز میگوید: «کارتهای اعتباری ذاتاً بد نیستند. اما گاهی نیازها و تمایلات افراد، جلوی نگاه واقعبینانه به مسائل مالی را میگیرد.»
به گفته او، برخی افراد ذاتاً بدبیناند و همیشه دنبال خطر میگردند؛ اما بعضی دیگر راحتتر تحتتأثیر قرار میگیرند. در این شرایط، منطق عقبنشینی میکند و مغز با «ژیمناستیک ذهنی» توجیه میکند که چون برای تعطیلات امتیاز میگیریم، پس پرداخت سالیانه کارت منطقی است!
درد کارت در برابر درد پول نقد
پرداخت نقدی باعث فعال شدن بخشی از مغز میشود که درد فیزیکی را پردازش میکند. شما واقعاً حس میکنید پول از دستتان رفته و ممکن است دوباره فکر کنید یا از خرید منصرف شوید.
اما با کارت، فقط یک «ضربه» یا «کشیدن» کافی است. نه چیزی از دست میدهید، نه چیزی حس میکنید. فاصلهگذاری روانی بین «پرداخت» و «نتیجهاش» باعث میشود خرجکردن بیدردتر و راحتتر شود.
پاداشهای کارتی؛ قمارِ نرم
کولمتز میگوید: «امتیازهای کارت اعتباری، مثل ورژن سادهشده DraftKings (شرطبندی ورزشی) هستند. نه دقیقاً قمار، اما خیلی نزدیک. دنبال امتیاز بودن مثل این است که توی کازینو باشید و دنبال بوفه رایگان بگردید—اما در نهایت، همیشه خانه برنده است.»
واقعیت این است که الگوریتمهای پاداش طوری طراحی شدهاند که در مجموع به نفع بانکها باشند. چون از کارمزد تراکنش، سود دیرکرد و امتیازهای استفادهنشده سود میبرند.
البته بسیاری از کاربران هوشمندانه از این سیستم استفاده میکنند: خرجکردن هدفمند، ثبت دقیق امتیازها، انتخاب زمان مناسب برای خرجکردن پاداشها و سفر با هزینه کم. مثلاً طبق نظرسنجی Bankrate، حدود ۲۰٪ از آمریکاییها برای سفر تابستان ۲۰۲۵ از امتیاز کارت استفاده میکنند.
کارتهای لاکچری و احساس تعلق
به گفته کولمتز، کارتهای لوکس مثل پلاتینیوم، تمایل انسان به «احساس تعلق» و «حس ارزشمندی» را هدف قرار میدهند. ما ذاتاً دوست داریم عضوی از یک گروه باشیم. برای همین است که کارت Amex Platinum را با افتخار روی میز میگذاریم یا برای عضویت در Costco پول میدهیم—با اینکه شاید بهظاهر هیچ جذابیتی نداشته باشد.
او میگوید: «کارت تبدیل میشود به یک نماد، شبیه یک ساعت Rolex یا کیف Birkin یا حتی کارت طلایی استارباکس. شرکتها روانشناسی هویت و عضویت را وارد داستان برندشان میکنند.»
اگر به مشکل خوردید، کمک بگیرید
دلایل ورود به بدهی کارت اعتباری متنوع است، اما تقریباً همه بدهکاران میگویند این بدهی بر تصمیمهای مالیشان تأثیر منفی دارد. طبق نظرسنجی Bankrate، ۸۴٪ از بدهکاران میگویند بدهی کارت روی تصمیمهایی مثل خرید، سفر یا تغییر شغل اثر گذاشته است.
کولمتز میگوید: «بدهی کارت اعتباری مشکل رایجی است که با شرم، ترس و حس گناه همراه است. کمک نگرفتن، مشکل را بیشتر میکند.»
ساختن سیستمهای مالی قوی
تاد کریستنسن، مشاور مالی در سازمان غیردولتی MoneyFit میگوید: «اراده بهتنهایی کافی نیست. باید سیستم بسازید.» او توصیه میکند حساب جداگانهای برای خرجکردن داشته باشید تا وقتی پول آن تمام شد، دیگر نتوانید پول از حساب اصلی انتقال دهید. این روش باعث کنترل خریدهای ناگهانی میشود.
همچنین بودجهای طراحی کنید که واقعبینانه و قابل اجرا باشد و از ابزارهایی مثل ماشینحساب پرداخت بدهی استفاده کنید.
اگر خودتان نمیتوانید، از متخصص کمک بگیرید
اگر نمیتوانید بهتنهایی بدهی را مدیریت کنید، سازمانهایی مثل MoneyFit، MMI یا Greenpath میتوانند کمک کنند. این مؤسسات برنامههایی برای کاهش نرخ بهره و پرداخت سریعتر بدهی ارائه میدهند.
کریستنسن میگوید: «مشتریانی که وارد برنامه ما میشوند، باید کارتهایشان را ببندند و فقط با نقد یا کارت بدهی خرید کنند. این کار سخت است ولی لازم.»
هر فردی سفر مالیاش را از صفر شروع میکند، اما شرکتهای کارت اعتباری با دههها تجربه و میلیاردها تراکنش، سیستم را برای سود خود بهینه کردهاند. کولمتز میگوید: «خطر واقعی وقتی است که این نیروها را نشناسید—یا ندانید کدامشان شما را بیشتر وسوسه میکند. این قضیه اصلاً ریاضی نیست؛ مربوط به احساسات، درک و روانشناسی رفتاری است.»

چرا خرج کردن با کارت راحتتر بهنظر میرسد؟
چرا خرج کردن با کارت راحتتر بهنظر میرسد؟
سیستمهای پاداش و احساس تعلق
مطابق نظرسنجی Bankrate، ۸۰٪ از دارندگان کارت تلاش میکنند تا از کارتهایشان پاداش بگیرند. برخی این کار را با برنامهریزی دقیق انجام میدهند، اما بسیاری دیگر در دام ولخرجی میافتند و بدهیهای پربهره جمع میکنند.
کولمتز میگوید: «کارتهای پاداش مثل شرطبندی هستند؛ حس آن بسیار شبیه کازینوست. شاید امتیازی بگیرید، اما در نهایت همیشه بانک برنده است.» او اضافه میکند که برندها از روانشناسی تعلق استفاده میکنند؛ مردم با داشتن کارت خاص حس میکنند بخشی از یک گروه ویژه هستند—چه یک کارت طلایی Starbucks باشد، چه عضویت Costco یا Amex Centurion.
درد خرج نقدی در برابر راحتی کارت
مغز ما هنگام خرج کردن نقدی، فعالیت در ناحیهای مرتبط با درد فیزیکی (قشر جزیرهای مغز) را تجربه میکند، که باعث میشود مکث کنیم یا از خرید صرفنظر کنیم. ولی کارت اعتباری این درد را بیصدا میکند—شما فقط یک کارت میکشید، بدون اینکه «پول را از دست بدهید». و چون صورتحساب بعداً میآید، مغز بین خرج کردن و پیامد آن فاصله میاندازد.
اگر در دام ولخرجی هستید
اگر احساس میکنید بدهی کارت اعتباریتان از کنترل خارج شده، بدانید که تنها نیستید. ۸۴٪ از بدهکاران کارت میگویند این بدهی بر تصمیمات مالیشان تاثیر منفی گذاشته است. کولمتز میگوید: «شرمندگی و احساس گناه مانع از کمک گرفتن میشود، ولی نادیده گرفتن مشکل آن را بدتر میکند.»
چطور کنترل را دوباره بهدست بگیریم؟
۱. ایجاد سیستم مالی مؤثر:
«تاد کریستنسن»، مشاور مالی در سازمان غیرانتفاعی MoneyFit میگوید اراده بهتنهایی کافی نیست. ایجاد حسابی جداگانه برای هزینههای اختیاری و تعیین بودجه خودکار میتواند کمک کند تا جلوی خریدهای هیجانی گرفته شود.
۲. بودجهریزی و شناخت اعداد:
با استفاده از ابزارهایی مثل ماشینحساب پرداخت بدهی Bankrate، میتوان مدت زمان لازم برای پرداخت بدهی را مشخص کرد. روشهایی مانند «گلوله برفی» یا «بهمن»، انتقال مانده بدهی، وامهای تجمیعی یا حتی بودجهبندی دقیق، راههای کاهش بدهی هستند.
۳. کمک حرفهای بگیرید:
اگر به تنهایی نمیتوانید بدهی را مدیریت کنید، از سازمانهای مشاوره مالی غیرانتفاعی مثل MoneyFit، MMI یا Greenpath کمک بگیرید. این سازمانها به شما کمک میکنند تا برنامهای برای مدیریت بدهی بچینید و نرخ بهره را کاهش دهید.
کارتهای اعتباری ذاتاً بد نیستند، اما شرکتهای صادرکننده کارتها سالهاست که داده جمع میکنند و دقیقاً میدانند چگونه مردم را به خرج بیشتر ترغیب کنند. خطر واقعی آنجاست که ما ندانیم کدام یک از این نیروها ما را بیشتر تحتتأثیر قرار میدهد—چون این موضوع فقط مربوط به ریاضیات نیست؛ پای احساسات، ادراک و روانشناسی در میان است.
پایان/*
اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.