19:19 - 1403/05/13

نقد فیلم؛

نگاهی به سریال «فراری»؛ قهرمانی از نگاه یک نوجوان

"فراری" روایتی اقتباسی و جذاب از نوجوانی تا بزرگسالی یک شهید مدافع حرم به نام هادی در مقطع زمانی سال 1376 تا 1385 است. هادی قصد دارد وارد تیم ملی کشتی شده و عنوان قهرمانی جهان را به دست آورد و برای دستیابی به این هدف شبانه روز تلاش می‌کند...

نگاهی به سریال «فراری»؛ قهرمانی از نگاه یک نوجوان

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، سال‌هاست که سینمای جهان بویژه هالیوود به سراغ قهرمان سازی و معرفی اسطوره برای قشر نوجوان و جوان و حتی کودکان رفته است. قهرمانانی تخیلی با قدرت‌ها و نیروهای غالبا ماورائی که از طریق آنها قدرت‌های جهان می‌توانند اهداف و پیام‌های خود را آرام آرام و غیرمستقیم در روح و جان و فکر مخاطبان خود بنشانند. در این میان ایران بعنوان کشوری که قهرمانان واقعی زیادی دارد عملکرد ضعیفی در شناساندن قهرمانان حقیقی خود در قالب تصویر و نمایش در ذهن نسل آینده داشته است. متأسفانه امروزه در هجوم رسانه‌ها و فیلم‌ها و انیمیشن‌های پرزرق و برق هالیوودی نوجوان و جوان ایرانی در خلا شناخت قهرمانان وطنی جذب قهرمانان پوشالی غرب شده است، قهرمانانی پوشالی که نه تنها بهره‌ای از اخلاق و انسانیت نبرده‌اند بلکه برای رسیدن به هدف خود و کسب قدرت بیشتر و به گمان خود نجات دنیا به هرکار غیراخلاقی و غیر انسانی دست می‌زنند.

در یک دهه اخیر با وجود تاکیدات مقام معظم رهبری، کاراکترسازی مناسبی از نوجوانان و جوانان تراز انقلابی انجام نشده است. جامعه نیاز به سوژه‌هایی دارد که قدرت الهام بخشی داشته باشند و باعث ایجاد هویت و همبستگی ملی شوند. پرداختن به خط نیروی جوان جهادی، راهبردی امیدبخش و بن بست شکن است. نشان دادن شخصیت قهرمانان ملی چه به صورت زندگینامه و مستند یا در قالب‌های فیلم و سریال‌های اقتباسی و ارائه شخصیت‌های تراز مبتنی بر هویت ملی و اسلامی می‌تواند برای جوانان الگوی مطلوب را معرفی کند. در این راستا و در ادامه راهی که فیلمسازان خلاق و دغدغه مند با مجموعه داستانی ” بچه زرنگ” آغاز کردند ، سریال” فراری” این شب‌ها به بهترین شکل در حال انجام این رسالت و بازنمایی شخصیت یکی از قهرمانان ملی کشور است، یک داستان واقعی که در بستر زندگی جامعه ایرانی بوده و نشان‌دهنده ارزش‌هایی است که در نسل کودک و نوجوان وجود دارد؛ قصه‌های واقعی که قهرمان‌هایی از نوجوان‌ها تحویل جامعه داده است.

فراری” روایتی اقتباسی و جذاب از نوجوانی تا بزرگسالی یک شهید مدافع حرم به نام هادی در مقطع زمانی سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۵ است. هادی قصد دارد وارد تیم ملی کشتی شده و عنوان قهرمانی جهان را به دست آورد و برای دستیابی به این هدف شبانه روز تلاش می‌کند؛ اما در این مسیر، رویدادهایی اتفاق می‌افتد که او را به سمت و سویی دیگر سوق می‌دهد. کارگردانی این سریال در فضای درام و اجتماعی بر عهده امیر داسارگر می‌باشد که در کارنامه خود آثار دیگری با محتوای ملی از جمله “منطقه پرواز ممنوع” برای مخاطب نوجوان را دارد. امیر وزیری پور در مقام تهیه کننده این مجموعه تلویزیونی نیز تهیه کنندگی سریال پرمخاطب و موفق” آمرلی” و مجموعه”مینو” را برعهده داشته است.

برگ برنده سریال

فراری” برخلاف برخی گمانه زنی‌ها داستان زندگی شهید ابراهیم هادی نیست. در ابتدای تیتراژ، نام شهید ابراهیم هادی و زنده یاد علی شیروانی آورده می‌‌شود که نشان می‌دهد نویسندگان فیلمنامه در نگارش آن، نیم نگاهی به زندگی و منش این دو شخصیت داشته‌اند. اما به گفته تهیه کننده این سریال، داستانی اقتباسی برگرفته از زندگی و شخصیت شهید مصطفی صدرزاده و با نگاهی آزاد به زندگی شهدای مدافع حرم است.‌همین نگاه و اقتباس آزاد نشانه هوشمندی و کاربلدی سازندگان آن می‌باشد؛ چرا که توانسته‌اند بجای روایت نعل به نعل زندگی یک شهید خاص، روایت‌های جذابی از زندگی شهدای مدافع حرم را انتخاب کرده و بطور پیوسته و منسجم در قالب زندگی یک نوجوان روایت کنند.انتخاب مقطع نوجوانی برای شروع داستان زندگی هادی خود برگ برنده دیگری برای روایت جذاب داستان زندگی اوست، آن هم در زمانی که روایت اکثر فیلم‌ها درباره شهدا و قهرمانان ملی از زمان جوانی آنها آغاز می‌شود و این امر موجب می‌شود تا مخاطب نتواند شناخت عمیقی از شخصیت آنها پیدا کند و بفهمد چگونه آنها به این مقام دست یافته‌اند. سازندگان” فراری” با هوشمندی و مهارت اساس شکل گیری شخصیت هادی بعنوان یک قهرمان را از زمان نوجوانی او پی ریزی کرده‌اند تا مخاطب نوجوان و جوان بخوبی بتواند روحیات و عقاید و افکار و در یک کلام نگاه زیستی و سبک زندگی او را شناخته و با او همذات پنداری کند، نکته‌ای که از نظر نگارنده مهم‌ترین برگ برنده” فراری” است. قهرمانی از نگاه یک نوجوان و بازتولید معنای هویت ملی در این مجموعه تلویزیونی کاملا مشهود است. تحول در نگاه فردی به قهرمان تا نگاه ملی از تلاش برای قهرمانی در تیم کشتی به عنوان نگاه فردی تا سوق پیدا کردن به یک مدافع حرم به عنوان نگاهی ملی و انسانی جهان شمول پیامی است که در روند این مجموعه داستانی بدلیل بهره گیری از شخصیت پردازی کامل و سیر منطقی فیلمنامه و روایت منسجم داستان بخوبی به مخاطب منتقل می‌شود. کاراکتر ” هادی” بعنوان شخصیت اصلی داستان با ظرافت و هوشمندی طراحی شده است. هادی نوجوانی شبیه به همه نوجوانان است، با همان تلاطم های روحی و شخصیتی، با همان دغدغه‌ها و شیطنت‌ها و حتی خطاها؛ یادمان بیاید آنجا که هادی برای بدست آوردن پول به دزدی خروس از همسایه و شرط بندی روی می‌آورد، همین امر سبب می‌شود تا مخاطب جوان و نوجوان هادی را مثل خود بپندارد نه یک پسر عاری از خطا و اشتباه و به اصطلاح فرازمینی و آسمانی و این همان روند درست قهرمان سازی می‌باشد، قهرمانانی واقعی و از جنس خود مردم در مقابل قهرمانان فرازمینی غربی.

نقش مهم والدین در تربیت کودکان موفق

نکته کلیدی زندگی هادی نقش مهم و پررنگ پدر و مادر در هدایت این شیطنت‌ها و خطاهای جوانی به سوی راه درست و برگشت به معصومیت فطری کودکان می‌باشد؛ یادمان بیاید برخورد درست و بدور از هیجان و عصبانیت پدر هادی وقتی از موضوع شرط بندی پسرش مطلع می‌شو و یا آن زمان که هادی بدلیل کنی سن نمی‌توانددر مسابقات کشتی شرکت کند و پدر با آرامش او را دعوت به احترام گذاشتن به مربی خود و قبول قوانین می‌نماید و نتیجه‌اش آن می‌شود که هادی بجای لجبازی و کینه توزی با منشی جوانمردانه برای تشویق و راهنمایی دوستانش کنار تشک کشتی حاضر می‌شود و اینگونه این پسر مسئولیت پذیری را آرام آرام می‌آموزد و می‌تواند در آینده مسئولیت‌های بزرگی چون دفاع از یک جامعه و اعتقاداتش را برعهده بگیرد.

در واقع مادر و پدر هادی که از قشر متوسط جامعه چه از لحاظ مالی و چه سطح سواد و فرهنگی محسوب می‌شوند نمونه ای از والدینی هستند که به ظاهر با دست خالی اما اعتقادی قوی به آموزه‌های اخلاقی و دینی توانسته‌اند هزاران قهرمان شناخته و ناشناخته تقدیم این جامعه نمایند. خانواده‌ای منسجم که برای حل مشکلات دست در دست هم می‌دهند؛ از هادی گرفته که گرچه در ابتدا به کارهای خلافی چون شکار غیرقانونی پرنده‌ها برای کسب درآمد روی می‌آورد اما کم کم به فکر قهرمانی کشتی و کسب جوایز مسابقات می‌افتد تا هدی که در کنار درس خواندن عروسک‌ها و دستبندهای ساخته خود را کنار خیابان می‌فروشد با این هدف که هزینه فرستادن مادرش به خارج از کشور برای درمان را جور کند و اینگونه فیلمساز با مهارت فضای فردی و اجتماعی را بصورت همزمان در این اثر تعریف می‌نماید تا بطرز تأثیرگذاری نشان دهد چگونه از رشد فردی می‌توان به رشد اجتماعی و ساختن جامعه‌ای مطلوب رسید.

کلام آخر

در پایان باید گفت همت و تلاش در مسیر روایتگری سیره قهرمانان ملی آن هم به خصوص در بستر هنر و رسانه یکی از ضروری ترین مسایل امروز جامعه ماست که به هیچ وجه نباید از آن غفلت شود. ار سوی دیگر ساخت آثاری با محوریت نوجوانان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چراکه ساخت آثاری با محوریت نوجوانان و حال و هوای آن‌ها بدور از شعارزدگی و افتادن در دام کلیشه‌ها یکی از دشوارترین موضوعات است. سازندگان سریال ” فراری” توانسته‌اند از عهده هر دو مهم بخوبی برآیند و زندگی یک قهرمان ملی را از دوران حساس نوجوانی با روایتی جذاب و هیجان انگیز در جغرافیای سرسبز و دلنواز شمال کشور به تصویر بکشند و می‌توان این سریال را یک اقدام ارزنده در راستای بازتولید هویت نسل جوان انقلابی در قاب رسانه ملی دانست. گرچه به نظر نگارنده ریتم سریال در برخی قسمت‌ها کند است و سبب بی حوصلگی مخاطب می‌شود، همچنین سیر داستان و شکل گیری شخصیت هادی بقدری روشن و موفق در بیان پیام‌های آن می‌باشد که بهتر بود برخی دیالوگ‌های شعاری آن حذف شود تا از اثرگذاری بیشتری برخوردار شود. به علاوه آنچنان که بایسته و شایسته است در خصوص پخش این سریال اطلاع رسانی و تبلیغ نشده و ساعت نسبتا دیر پخش آن نیز موجب کمتر دیده شدن این سریال شده است.

 

پایان/*

اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.

 

نویسنده : نفیسه ترابنده

مطالب مرتبط