به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، جواد آل حبیب- «گَزلایتینگ یا گسلایتینگ» (Gaslighting) مدتی است که به یک واژه پرکاربرد تبدیل شده.شاید مقالاتی دربارهاش خوانده باشید، ویدیوهایی در شبکه های اجتماعی دیده باشید که افراد تجربههایشان را در این زمینه به اشتراک گذاشتهاند، یا حتی خودتان این واژه را زمانی که با دوستانتان از یک رابطهی گذشته صحبت میکردید، استفاده کرده باشید.
گزلایتینگ یعنی دستکاری روانی فرد دیگر به شکلی که باعث شود او به درک، احساس یا حتی سلامت روان خودش شک کند. اگر همین بهتنهایی ترسناک نیست، باید بدانید که نوع خطرناکتری هم وجود دارد: «گزلایتینگکنندگان سطح بالا» (High-Level Gaslighters).
اما این افراد چه کسانی هستند؟ چطور میتوان آنها را شناخت؟ و چگونه باید با آنها برخورد کرد؟
گزلایتینگکنندههای سطح بالا دقیقاً چه کسانی هستند؟
اول از همه باید بدانیم چه چیزی آنها را از دیگران متمایز میکند.
به گفته دکتر هری کوهن (روانشناس و نویسنده کتاب خورشید باش، نه نمک)، این افراد «حسابشدهتر، ظاهرسازتر و در تاکتیکهایشان بسیار ظریفتر» عمل میکنند. آنها معمولاً افرادی خوشبرخورد و دوستداشتنی به نظر میرسند و با استفاده از ابهام، انکار معقول و زبان منطقی، دروغهایشان را باورپذیرتر میکنند.
دکتر آملیا کلی (رواندرمانگر، پژوهشگر و نویسنده کتاب بهبود از گزلایتینگ برای زنان) هم نظرات مشابهی دارد. او اضافه میکند که این افراد «اغلب بهخاطر همان ویژگیهایی که رفتاریشان را خطرناک میکند، از سوی جامعه تحسین میشوند» و تشخیصشان دشوار است «چون در ظاهر، آدمهایی باهوش عاطفی، بخشنده و حتی آسیبپذیر به نظر میرسند.»
این ویژگیها باعث میشود که فرد بیشتر در رابطه گرفتار شود. دکتر کلی توضیح میدهد:
«وقتی نتوانیم دقیقاً تشخیص دهیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است، بیشتر احتمال دارد آسیب را درونی کنیم. این سردرگمی بخشی از همان چیزی است که گزلایتینگ را اینقدر مخرب و ترک کردن آن را سخت میکند.»
اگر کنجکاو باشید که چرا برخی افراد چنین رفتاری دارند، (نه برای توجیهشان بلکه برای درکشان)، روانشناسان میگویند که دلایل مختلفی میتواند در کار باشد:
نیاز به کنترل دیگران، حفظ تصویر و قدرت خود، فرار از ناراحتیهای احساسی و محافظت از خودشیفتگی یا «اِگو».
دکتر کوهن میگوید این افراد ممکن است چیزهایی مثل «من اصلاً چنین چیزی نگفتم» بگویند، تقصیر را گردن شما بیندازند، یا آنقدر اعتمادبهنفستان را از بین ببرند که احساس کنید باید برای درک واقعیت به آنها وابسته باشید.
او اضافه میکند که ریشه این رفتارها میتواند اختلال شخصیت خودشیفته، گرایشهای ضداجتماعی یا حتی ناامنیهای عمیق درونی باشد.

در ارتباط خود با سایرین مراقب باشید از شما سوء استفاده نشود / گزلایتینگ یا سو استفاده گران عاطفی چه کسانی هستند؟ / سو استفاده گران با این ۴ روش از مردم اخاذی می کنند + راه مقابله با گسلایتینگ ها
۴ عادت رایج گزلایتینگکنندگان سطح بالا (طبق نظر روانشناسان):
۱. استفاده ابزاری از همدلی و آسیبپذیری برای کنترل
یکی از دلایل فریبندگی این افراد، ظاهرشان بهعنوان کسانی است که از نظر احساسی باهوش هستند. ممکن است احساس کنید آنها شما را درک میکنند و از شما حمایت میکنند.
اما در واقع، آنها از این اطلاعات برای رسیدن به اهدافشان استفاده میکنند.
دکتر کلی میگوید: «آنها فقط به اندازهای شما را تأیید میکنند که اعتماد جلب شود، اما بعداً از همان حرفها یا آسیبپذیریهایتان برای سرزنش یا کنترل شما استفاده میکنند.»
دکتر کوهن هم اضافه میکند که آنها از ارزشهایی مانند دلسوزی یا وفاداری شما علیه خودتان استفاده میکنند. مثلاً میگویند: «تو که باید درکم کنی، نه اینکه من رو متهم کنی!» وقتی که شما میخواهید درباره موضوعی حرف بزنید یا مرز تعیین کنید.
این جملات باعث میشود به خودتان شک کنید و فکر کنید که شاید دارید زیادهروی میکنید.
افراد حساس یا دلسوز (Empaths) بیش از دیگران در معرض آسیب از سوی این افراد هستند.
۲. فراموشی انتخابی
آیا تا بهحال پیش آمده چیزی را که به وضوح به یاد دارید، به آنها یادآوری کنید اما آنها بگویند «من اصلاً همچین چیزی نگفتم»؟
دکتر کوهن توضیح میدهد: «آنها راحت اتفاقات مهم یا گفتوگوهایی را که واقعیت را تأیید میکنند، فراموش میکنند. در طول زمان، این باعث میشود به حافظه و احساسات خودتان شک کنید و برای تشخیص حقیقت بیشتر به خود آنها متکی شوید.»
تفاوت مهم این است که برخی افراد ممکن است واقعاً چیزهایی را فراموش کنند، اما هدفشان گمراه کردن یا کنترل شما نیست.
۳. پیچاندن حقیقت به جای دروغ صریح
گزلایتینگکنندههای سطح بالا اغلب به جای دروغهای آشکار، واقعیت را کمی میپیچانند تا شک و سردرگمی ایجاد کنند.
دکتر کلی به این روش «گمراهسازی استراتژیک» میگوید.
«آنها ممکن است چیزهایی مبهم یا ناقص بگویند تا وقتی شما بخواهید از آنها توضیح بخواهید، بتوانند موضوع را بهراحتی برگردانند و شما را مقصر جلوه دهند.»
جملاتی مانند «من که همچین چیزی نگفتم» یا «تو بد متوجه شدی» نمونههایی از این تاکتیکها هستند.
مسئله اینجاست که در روابط سالم هم گاهی سوءتفاهم پیش میآید، اما در اینجا سوءاستفاده در کار است.
۴. استفاده از جذابیت برای کنترل دیگران (مثلثسازی)
وقتی به خودتان یا درکتان از واقعیت شک دارید، ممکن است به شخص سوم (دوست، همکار یا نزدیکان) رجوع کنید. اما گزلایتینگکنندگان حرفهای قبلاً تصویری مثبت از خود نزد آن افراد ساختهاند.
دکتر کوهن میگوید: «آنها نزد اطرافیان (مثل دوستان، رئیس یا حتی درمانگر) چهرهای خوشایند ایجاد میکنند تا اگر شما آنها را بهچالش بکشید، بتوانند طوری وانمود کنند که شما ناپایدار یا حساس هستید.»
این تاکتیک، «مثلثسازی» (Triangulation) نام دارد. یعنی وارد کردن فرد سوم برای پیچیدهتر کردن ماجرا.
دکتر کلی توضیح میدهد: «ممکن است درباره شما صحبتهایی بکنند، مثلاً اشارههایی کوچک به اینکه ناپایدار هستید، یا فقط بخشی از ماجرا را برای دیگران تعریف کنند، درحالیکه خودشان نقش منطقی را بازی میکنند.»
نتیجه این کار، احساس انزوا و بیاعتمادی نسبت به خودتان و دیگران است — دقیقاً همان چیزی که باعث میشود واقعیت آنها برایتان قابلباور شود.

چگونه با یک گزلایتینگکننده سطح بالا مقابله کنیم؟
چگونه با یک گزلایتینگکننده سطح بالا مقابله کنیم؟
۱. بهصورت خصوصی همهچیز را ثبت کنید
هرچند به خودتان شک دارید، ولی وقایع را بنویسید.
دکتر کوهن میگوید: «ثبت مکتوب یا دیجیتال گفتوگوها و اتفاقات، یک سند عینی برای مراجعهی بعدی به شما میدهد. حتماً تاریخ، ساعت و جملات دقیق را بنویسید.»
دکتر کلی هم میگوید نوشتن احساسات بدنی و عاطفی نیز به شناخت الگوهای رفتاری کمک میکند.
این یادداشتها را در جایی امن نگه دارید که فرد مقابل نتواند آن را ببیند.
۲. دوباره به حس درونیتان (شهود) وصل شوید
بعد از مدتی گزلایتینگ، طبیعی است که به حس درونی خودتان بیاعتماد شوید.
دکتر کلی میگوید: «گزلایتینگ شما را از قطبنمای درونیتان جدا میکند.»
نوشتن، توجه به واکنشهای بدنی و تمرین مراقبه، به بازیابی آن کمک میکند.
۳. بدون توضیح زیاد، مرز مشخص تعیین کنید
شما حق دارید هر زمان که بخواهید مرز بگذارید، بدون نیاز به دلیل آوردن.
دکتر کوهن میگوید: «توضیح دادن زیاد، فقط به آنها فرصت بیشتری برای تحریف و سوءاستفاده از کلماتتان میدهد.»
بهجای توضیح، از جملههایی مانند «الان آمادهی این گفتوگو نیستم» یا «این تصمیم من است» استفاده کنید.
۴. لازم نیست حتماً دروغ آنها را افشا کنید
ممکن است وسوسه شوید که دروغ آنها را ثابت کنید. اما دکتر کلی میگوید:
«اگر یک رابطه باعث سردرگمی، اضطراب یا شک مداوم به خودتان میشود، همین کافیست. حفظ سلامت روانی بهتنهایی دلیلی کافی برای ترک رابطه یا ایجاد مرز است.»
۵. از افراد بیطرف و قابلاعتماد کمک بگیرید
صحبت با یک دوست، درمانگر یا گروه حمایتی میتواند نقطهی عطفی باشد.
دکتر کلی میگوید: «وقتی کسی حرف شما را باور کند، دوباره به حقیقت متصل میشوید.»
دکتر کوهن نیز میافزاید که کمک حرفهای میتواند به شما کمک کند تا آنچه در حال وقوع است را نامگذاری و راهکارهای مؤثر برای محافظت روانی و عاطفی خودتان طراحی کنید.
پایان/*
اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.