به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،تحریک پذیری بالینی زندگی روزمره کودک را مختل می کند و می تواند تا بزرگسالی مشکلاتی را ایجاد کند. اگرچه تحریک پذیری یکی از دلایل اصلی مراجعه کودکان به مراقبت های روانپزشکی است، اما در مقایسه با سایر اختلالات دوران کودکی مورد مطالعه قرار نگرفته است.برای اطلاعات بیشتر با اندیشه معاصر همراه باشید.
تحریک پذیری شدید در کودکان چیست؟
نمودار ون سه دایره همپوشانی را برای فرکانس (بیشتر عصبانی)، مدت زمان (عصبانیت برای مدت طولانیتر) و آستانه (به راحتی اذیت میشود) را نشان میدهد.
تعریف ویژگی های تحریک پذیری شدید.این مطالعه بر روی تحریکپذیری شدید و مخرب و طغیانهای خلقی در جوانان متمرکز بود. همه کودکان گاهی اوقات احساس عصبانیت یا تحریک پذیری می کنند. تحریک پذیری شدید جدی تر است و می تواند مشکلاتی را در خانه، در طول مدرسه و با دوستان ایجاد کند.تحریک پذیری و طغیان بخشی از بسیاری از اختلالات روانی هستند، اما آنها علائم اصلی اختلال اختلال تنظیم خلقی (DMDD) هستند. DMDD در کودکان و نوجوانانی که تحریک پذیری مداوم، عصبانیت مکرر و طغیان شدید خلق و خوی نشان می دهند، تشخیص داده می شود.علائم DMDD شدید است و نیاز به درمان دارد. کودکانی که این سطح از تحریک پذیری بالایی دارند اغلب و به میزانی که با موقعیت و سن آنها نامتناسب است عصبانی می شوند. هنگام عصبانیت، طغیانهای خلقی نشان میدهند که معمولاً شامل فعالیت حرکتی بالا و پرخاشگری کلامی یا فیزیکی است. این کودکان همچنین اغلب اوقات و در بسیاری از موقعیت ها به طور مداوم تحریک پذیر یا بداخلاق هستند.
درمان جدید به کودکان مبتلا به تحریک پذیری شدید کمک می کند
محققان چگونه تحریک پذیری شدید کودکان را درمان کردند؟
محققان به رهبری ملیسا براتمن، دکترا، در برنامه تحقیقاتی درون مدرسه ای NIMH، درمان جدیدی را برای تحریک پذیری آزمایش کردند. درمان CBT مبتنی بر مواجهه که در آزمایشگاه دکتر براتمن توسعه یافته است، از یک درمان بسیار مؤثر برای درمان اضطراب استفاده می کند – مواجهه درمانی. در این مطالعه آزمایشی، محققان اثربخشی، مقبولیت و امکان سنجی مواجهه درمانی را برای تحریک پذیری شدید بررسی کردند.چهل کودک (۸ تا ۱۷ ساله) در این مطالعه که در مرکز بالینی NIH انجام شد، شرکت کردند. کودکان باید حداقل یکی از دو علامت اصلی DMDD را داشته باشند: خلق و خوی مزمن تحریک پذیر یا طغیان شدید خلق و خو. برخی از کودکان همچنین دارای اختلال اضطراب یا نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) بودند، اما در صورت تشخیص اختلالات دیگر، مانند اختلال دوقطبی، اختلال مصرف مواد، اسکیزوفرنی یا اختلال طیف اوتیسم، واجد شرایط شرکت در این کار نیستند.همه کودکان ۱۲ جلسه CBT مبتنی بر مواجهه را طبق دستورالعملی که توسط دکتر براتمن نوشته شده بود دریافت کردند. هر جلسه درمانی دارای یک بخش کودک و یک والدین بود.
دماسنج با نشانگرهای ۰ (عصبانی نیست)، ۵ (عصبانی متوسط)، و ۱۰ (بسیار عصبانی).
بخش کودک بر افزایش تحمل در برابر ناامیدی متمرکز بود. پزشکان با دقت کودکان را در معرض موقعیتهای تحریککننده خشم قرار میدادند و به تدریج در یک سلسله مراتب خاص برای آن کودک بالا میرفتند. مثالهایی میتواند برداشتن یک مورد ترجیحی (به عنوان مثال، توقف یک بازی ویدیویی یا پیاده شدن از iPad) یا شروع یک فعالیت نامطلوب (مثلاً مسواک زدن یا انجام تکالیف) باشد. پزشکان با کودک کار کردند تا بیاموزند احساسات او را بدون طغیان عصبانیت تحمل کنند و به طور سازنده به آنها پاسخ دهند.بخش والد بر مهارت های مدیریت والدین متمرکز بود. به والدین آموزش داده شد که به طور فعال طغیانهای خلقی فرزندشان را نادیده بگیرند تا از تقویت آن رفتارها خودداری کنند. در عوض، آنها یاد گرفتند که چگونه روی رفتارهای مثبت تمرکز کنند و به طور مداوم به آنها پاداش دهند.کودکان به طور تصادفی به مدت ۲، ۴ یا ۶ هفته قبل از شروع درمان تحت نظر قرار گرفتند. ناظران بالینی از شروع درمان فعال نابینا بودند. ایندوره مشاهده به محققان اجازه داد تا تأیید کنند که علائم تنها پس از شروع درمان تغییر کرده است و انتظارات پزشک از درمان در نظر گرفته نشده است.پزشکان، کودکان و والدین آنها علائم تحریک پذیری و عملکرد کلی کودک را در طول دوره مشاهده، در طول درمان و ۳ و ۶ ماه پس از درمان ارزیابی کردند. علائم افسردگی، اضطراب و ADHD نیز برای مقایسه مورد ارزیابی قرار گرفت. مقبولیت، امکان سنجی و ایمنی درمان بر اساس میزان ترک تحصیل و عوارض جانبی تعیین شد.
محققان در کنار درمان بیشتر برای کودکان مبتلا به تحریک پذیری شدید چه کاری می توانند انجام دهند؟
در مجموع، این نتایج از اثربخشی، مقبولیت و امکان سنجی مواجهه درمانی برای جوانان با تحریک پذیری شدید حمایت می کند. علائم تحریکپذیری و عملکرد کلی در طول درمان به ازای گزارشهای پزشک، کودک و والدین بهبود یافت و تا چند ماه پس از توقف درمان حفظ شد.این مطالعه محدودیت هایی دارد. اولاً، حجم نمونه نسبتاً کوچکی با ترکیب نژادی، قومی و اجتماعی-اقتصادی محدود داشت که تعمیمپذیری نتایج را محدود میکند. دوم، این مطالعه شامل گروه کنترلی از کودکان مبتلا به تحریک پذیری که تحت درمان قرار نگرفته بودند، نبود. اگرچه محققان این نگرانی را با داشتن دورههای مشاهده متعدد برطرف کردند، مقایسه این درمان جدید با مراقبتهای بالینی کنونی گام بعدی حیاتی است. ثالثاً، این مطالعه شامل طیف سنی گستردهای بود، که آزمایش این که آیا تفاوتهایی در نتایج بر اساس سن وجود دارد یا خیر، مهم است. در نهایت، از آنجا که پزشکان مؤلفههای کودک و والدین را همزمان تحویل میدهند، مطالعات آینده میتواند سهم فردی درمان مواجهه با کودک را در مقابل مهارتهای مدیریت والدین بررسی کند تا مشخص شود که آیا یکی از آنها تأثیرات درمان را هدایت میکند یا خیر.
نتایج مثبت حاصل از این مطالعه آزمایشی پایه و اساس بررسی بیشتر درمان CBT برای تحریک پذیری دوران کودکی را ایجاد کرد. اگرچه این درمان هنوز برای تمرین بالینی آماده نیست، اما یکی از معدود درمانهای مبتنی بر شواهد را برای این اختلال مکرر و مخرب دوران کودکی ارائه میکند. محققان قصد دارند تا درمان مواجهه را در آزمایشهای بالینی کنترلشدهتر و بزرگتر آزمایش و اصلاح کنند تا درمان کودکان مبتلا به تحریکپذیری شدید و خانوادههایشان را پیش ببرند.
پایان/*
اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.