۰۷:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۱

به بهانه پخش مجدد سریال«زعفرانی»؛ یادآوری شیرین از دورهمی های خانوادگی قبل از کرونا

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، نفیسه ترابنده در یادداشتی در نقد سریال زعفرانی نوشتند: «زعفرانی»داستانی شیرین از یک خانواده تمام عیار ایرانی است. مراودات خانوادگی و سبک زندگی اصیل ایرانی که طی این دوسال اخیر به دلیل شیوع کرونا ب...

به بهانه پخش مجدد سریال«زعفرانی»؛ یادآوری شیرین از دورهمی های خانوادگی قبل از کرونا

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، نفیسه ترابنده در یادداشتی در نقد سریال زعفرانی نوشتند: «زعفرانی»داستانی شیرین از یک خانواده تمام عیار ایرانی است. مراودات خانوادگی و سبک زندگی اصیل ایرانی که طی این دوسال اخیر به دلیل شیوع کرونا برای بسیاری از ما تبدیل به یک خاطره شیرین و دست نیافتنی شده است.از این جهت انتخاب مدیران شبکه دوسیما بسیار هوشمندانه بوده است. «زعفرانی» داستان خانواده ناصر زعفرانی( مهدی هاشمی) است. نسرین( ستاره اسکندری)- همسر ناصر- همزمان با دخترش شکوفه( ستایش محمدی) باردار می شود. این تقارن و بارداری در سن میان سالی موجب می شود تا نسرین احساس شرمساری کند و موضوع بارداری خود را از فرزندانش پنهان نماید.

«زعفرانی» می خواهد در قالب طنز بسیاری از دغدغه های زنان و مادران جامعه را بیان کند. بی شک قهرمان سریال نسرین است، زنی که پا به پای ناصر هم قهوه خانه را اداره می کند و هم خانه را. نسرین فراتر از خانه خود برای دوقلوهای همسایه – آقای جمالی-هم مادری می کند. مهم‎ترین رمز خوشبختی نسرین رابطه عاشقانه او با شوهرش است. ناصر و نسرین با وجود اینکه ۳۰ سال از زندگی مشترک شان می گذرد همچنان با هم رابطه ای عاشقانه دارند؛ رابطه ای که بچه ها هم آن را از کودکی حس کرده اند. در سکانسی مریم با شیطنت به پدر و مادرش می گوید:« از وقتی یادمه شما دارید قربان صدقه هم می روید». قربان صدقه های ناصر و نسرین در طول سریال بر خلاف بسیاری از فیلم ها نه تنها زننده نیست، بلکه عمق محبت و عشق این دو زوج میان سال را به یکدیگر به خوبی به مخاطب نشان میدهد. نسرین زنی است که همواره شوهرش را با پیشوند “آقا” صدا می زند و در تمامی لحظات زندگی احترام او را حفظ می کند و در مقابل ناصر نیز بارها اعلام می کند که در تمامی مسائل زندگی حرف آخر را نسرین می زند. نسرین زنی صبور با روحی بزرگ است، نمونه ای از یک مادر ایرانی.

نقطه اوج داستان زمانی است که ناصر و نسرین می فهمند بچه ای در راه دارند، اولین واکنش آنها به این خبر غیرمنتظره شک کردن در صحت آزمایش است، ناصر و نسرین مدام به هم می گویند که حتما اشتباهی رخ داده است اما پس از آنکه از بهت شنیدن این خبر خارج می شوند هر دو به این لطف الهی لبخند می زنند. «زعفرانی» با مطرح کردن این موضوع می خواهد اشاره‎ای به عرف های غلط جامعه داشته باشد و با زبان طنز بیان کند که باردار شدن در سنین میان سالی نباید باعث ایجاد شرمندگی شود و این موضوع نه تنها قبحی از نظر شرعی و اخلاقی ندارد بلکه بچه در هر شرایطی نعمتی از جانب خداست. درک این لذت زمانی برای مخاطب بهتر مقدور می شود که در طول سریال در می یابد که نسرین هیچگاه مادر نشده است و سه فرزند خانواده را به سرپرستی قبول کرده و حالا این بچه ناخواسته گویی پاداشی است از سوی خدا به این زوج که حق پدری و مادری را در قبال این سه فرزند تمام وکمال به جا آورده‎اند.

«زعفرانی» با روایت مشکل نازایی مینا(حدیث میرامینی) به دنبال ترویج راه حل این مشکل یعنی به فرزندی گرفتن یک کودک از پروشگاه است. چه بسیار خانواده هایی که به دلیل بچه دار نشدن از هم فروپاشیده اند در حالی که عاشقانه همدیگر را دوست داشته‎اند.

از سوی دیگر فیلمساز با روایت داستان خود سعی دارد به مخاطب بگوید که بهتر است به این بچه ها در فرصت مناسبی حقیقت گفته شود چراکه هم حق آنهاست که بدانند پدر و مادر واقعی آنها کیست و هم بیان حقیقت از برخی سوء استفاده ها جلوگیری خواهد کرد.به یاد  بیاورید که ناصر برای پنهان ماندن این موضوع حاضر شد قهوه خانه را به اسم همایون کند و اگر هوشیاری نسرین نبود، او حاصل زحمات عمر خود را از دست داده بود.

در کنار نکات مثبت سریال و ارائه تصویری شیرین از یک خانواده تمام عیار ایرانی باید گفت که فیلمساز تصویر خوبی از مردان جوان خانواده نشان نداده است، ماشاءالله( هادی کاظمی) و محمدرضا(حسام محمودی) مردانی دست و پا چلفتی هستند که قدرت انجام هیچ کاری را به صورت مستقل ندارند. در طول فیلم بارها تاکید می‎شود که محمدرضا حتی نمی تواند بندهای کفشش را ببندد و مینا برای او این کار را انجام می دهد. مینا بیشتر از آنکه همسر محمدرضا باشد، مانند مادر مراقب رفتار، طرز پوشش و حتی درس خواندن اوست. ماشاءالله هم مردی سربه هوا با رفتارهایی کودکانه است که مدام از جانب اطرافیانش تحقیر می شود. آقای جمالی- همسایه آقا ناصر- هم مردی بیکار است که همسرش خرج زندگی را می دهد. جمالی از صبح تا شب به تماشای سریال مشغول است و برای توجیه کار خود مدام از وضعیت نابسامان اجتماعی و نبود کاری در شأن افراد تحصیل کرده می نالد. جمالی که به شدت از نسرین حساب می برد در نهایت با کلی ماجرا حاضر می شود سرکار برود.

زعفرانی در یک نگاه

خانواده «زعفرانی» شبیه بخش اعظم ما ایرانی هاست، با همان دغدغه ها و مشکلات، با همان خوشی‎ها و ناخوشی‎ها. شخصیت های زعفرانی بسیار ملموس هستند و همین امر موجب می شود تا مخاطب به خوبی با سریال ارتباط برقرار کند. ارائه آگاهی درباره مراقبت های دوران بارداری، اضافه وزن و پرخوری مادران در قالب طنز از زبان شکوفه، اهمیت اسم گذاری مناسب برای فرزند و تأثیر اسم مناسب در زندگی او، لزوم احترام گذاشتن والدین به یکدیگر و …. به خوبی در قالب داستانی شیرین در «زعفرانی» بیان می شود.

نفیسه ترابنده

انتهای پیام/*

مطالب مرتبط