آیا سگ شما به طور کلی باهوش است یا چندان خلاق نیست؟
هوش سگ ها به صورت سلسله مراتبی سازماندهی شده است، مانند هوش انسان.یک دیدگاه جایگزین از هوش شامل یک عامل هوش کلی است که بر همه توانایی ها تأثیر می گذارد.
هوش سگ ها به صورت سلسله مراتبی سازماندهی شده است، مانند هوش انسان.یک دیدگاه جایگزین از هوش شامل یک عامل هوش کلی است که بر همه توانایی ها تأثیر می گذارد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،هوش سگ ها به صورت سلسله مراتبی سازماندهی شده است، مانند هوش انسان.یک دیدگاه جایگزین از هوش شامل یک عامل هوش کلی است که بر همه توانایی ها تأثیر می گذارد.برای اطلاعات بیشتر با اندیشه معاصر همراه باشید.
قبل از بررسی نتایج آنها، توجه به این نکته مهم است که دانشمندانی که هوش انسانی را مطالعه می کنند، ثابت کرده اند که گاهی اوقات یک ناهمواری در توانایی های فکری افراد وجود دارد. بنابراین، برای مثال، ممکن است نویسنده ای باهوش داشته باشیم که مهارت های کمی آن چنان ضعیف است که حتی نمی تواند دسته چک خود را متعادل کند. به همین دلیل، بسیاری از تستهای هوش برای اندازهگیری عوامل خاص طراحی شدهاند که ممکن است شامل مواردی مانند واژگان، توانایی ریاضی، توانایی فضایی، حل مسئله و غیره باشد.این شبیه کاری است که من در هنگام مطالعه هوش سگ ها انجام دادم. دریافتم که سه عامل یا نوع هوش وجود دارد. هوش غریزی وجود داشت که شامل جنبههای تعیینشده ژنتیکی هوش سگها بود (به عنوان مثال، رتریورها به طور غریزی بازیابی میکنند و سگهای گله گله میکنند). هوش تطبیقی به جنبه های حل مسئله و حافظه هوش اشاره دارد. عامل سوم هوش کاری و اطاعتی بود که بیشتر تحت تأثیر توانایی سگ در یادگیری است.
شکستن هوش به عوامل فردی تنها راهبردی نیست که محققان استفاده کرده اند. یک رویکرد محبوب و مفید، هوش را به شیوه ای بسیار یکپارچه تر درمان می کند. مفهوم اساسی در پشت این: هر آزمون خاصی که به یک توانایی شناختی کمک می کند، می تواند هوش کلی فرد را پیش بینی کند. این مفهوم سابقه ای طولانی دارد (در مورد هوش انسانی). روانشناس بریتانیایی چارلز اسپیرمن (۱۸۶۳-۱۹۴۵) طیف وسیعی از توانایی های ذهنی را در افراد آزمایش کرد و بر اساس تحلیل های آماری بعدی خود به این نتیجه رسید که یک عامل هوش عمومی وجود دارد که او G نامیده می شود. معمولاً اگر فردی در یک سری از تست های شناختی خوب باشد، به احتمال زیاد آن فرد در انواع مختلف تست های مختلف دیگر خوب خواهد بود. به زبان ساده، این تئوری پیشبینی میکند که اگر در هر چیزی که شامل مهارتهای ذهنی میشود (مانند بازی شطرنج) خوب باشید،
مطمئن باشید که در بسیاری از چیزهای مربوط به تواناییهای شناختی (مانند جدول کلمات متقاطع) حتی اگر این مهارتهای شناختی به نظر می رسد وظایف شامل فرآیندهای ذهنی بسیار متفاوتی است (توانایی بصری- فضایی در مقابل توانایی کلامی). بسیاری از روانشناسان بر این باورند که این نظریه، به طور کلی، صحیح است، و بنابراین ما می توانیم پیشنهاد کنیم که مفهوم هوش عمومی ممکن است به همان اندازه برای سگ ها کار کند. اگرچه نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد ذهن یک سگ به شیوه ای کاملاً شبیه به ذهن یک کودک خردسال کار می کند، تا کنون تنها یک مطالعه وجود دارد که به طور مستقیم به مفهوم هوش عمومی در سگ های نیش پرداخته است.
در این مطالعه جدید، Zsófia Bognár تیمی از محققان را رهبری کرد که مجموعهای از هفت تست را برای ارزیابی عملکرد شناختی ۱۲۹ سگ خانواده بین ۳ تا ۱۵ سال ایجاد کردند. علاوه بر این، آنها این سگ ها را در طول دو سال و نیم ردیابی کردند تا تغییرات مربوط به سن را بررسی کنند.نتایج با استفاده از مجموعهای از مدلهای آماری پیچیده که نتایج بسیار زیادی تولید میکردند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، اما خوشبختانه، گزارش یافتههای اصلی آسان است. این محققان دو خوشه شناختی گسترده را شناسایی کردند. اولین مورد را می توان حل مسئله مستقل نامید که شامل آزمون های حل مسئله، تداوم کار و حافظه است (مشابه با بعد من از هوش تطبیقی). دومی را می توان توانایی یادگیری نامید که شامل معیارهای یادگیری تداعی است (و بسیار شبیه به بعد هوش کاری و اطاعت من است). علاوه بر این، دادههای آنها نشان داد که این حوزهها به هم پیوسته هستند، به طوری که سگهایی که مهارتهای حل مسئله بهتری دارند، به طور کلی یافت میشوند که کارهای جدید را سریعتر یاد بگیرند و غیره. این ارتباط متقابل وجود برخی از عوامل شناختی مرتبه بالاتر را تأیید می کند، که بسیار شبیه آنچه محققان هوش انسانی از آن به عنوان عامل G یاد می کنند.
توجه به این نکته مهم است که محققان هوش پیشنهاد می کنند که G به خودی خود یک توانایی نیست، بلکه یک ویژگی جامع و به طور گسترده ای از مغز است. ممکن است ناشی از تفاوت های فردی در سرعت یا کارایی فرآیندهای عصبی مرتبط با پردازش ذهنی باشد. اسپیرمن خود این فرضیه را مطرح کرد که G معادل انرژی ذهنی است. از این نظر، جالب است بدانید که چندین عامل بیولوژیکی و ارثی مرتبط با G از جمله اندازه مغز وجود دارد. این بدان معناست که شما می توانید سطح بالایی از هوش عمومی را به عنوان نوعی “قدرت بالا” در نظر بگیرید که توانایی های شناختی و فکری خاص را تقویت می کند. البته، هر چیزی که ممکن است کارایی عصبی مغز را کاهش دهد، نه تنها باید هوش عمومی را کاهش دهد، بلکه باعث کاهش نمرات در تمام خردهآزمونهای فردی میشود.
این تیم از محققان استدلال کردند که چیزی که ممکن است با هوش عمومی پایینتر مرتبط باشد، سن است. همانطور که در انسان، مطالعات نشان داده است که سگ های مسن کاهش طبیعی در توانایی های مختلف شناختی نشان می دهند. به طور خاص، این می تواند شامل کاهش توجه، آموزش پذیری ضعیف، کارایی کمتر حافظه و حتی کاهش پاسخگویی به کلمات دستوری شناخته شده باشد. تیم تحقیقاتی تغییرات در توانایی های شناختی نمونه سگ های خود را طی ۲ سال و نیم پیگیری کردند. همانطور که انتظار می رفت، آنها دریافتند که با افزایش سن، یک کاهش جهانی در نمرات آزمون در سراسر هیئت مدیره وجود دارد. با این حال، این کاهش شناختی به شدت تحت تأثیر وضعیت سلامت سگ ها قرار گرفت. سگ هایی که از سلامت خوبی برخوردار بودند در طول زمان از هوش یا نمرات پایین تری برخوردار نبودند. به طور کلی، سگهایی که از سلامتی ضعیفتری برخوردار بودند، با افزایش سن، کاهش سریعتری در فاکتور G نشان دادند.
با توجه به تایید یک عامل هوش عمومی در سگها، باید بتوانیم پیشبینی کنیم که اگر سگ شما در برخی از کارهای شناختی، مانند پاسخ دادن به نقطهای که اشاره میکنید یا بازیابی اشیا را خوب میداند، به طور کلی سریعتر یاد میگیرد و در کل درخشانتر به نظر میرسد. این خبر خوبی برای افرادی است که سگ های باهوش دارند. با این حال، اگر حیوان خانگی نسبتاً کلفتی دارید، ممکن است متوجه شوید که آموزش هر چیزی (در واقع همه چیز) به آنها بیشتر یک مشکل است، زیرا هوش عمومی پایین سگ تقریباً بر همه رفتارهای شناختی او تأثیر می گذارد.
پایان/*
اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.