23:19 - 1403/12/08

اندیشه معاصر بررسی کرد؛

 نگاهی به سریال فریبا؛ نمایشی بی پرده از واقعیت پوشالی فضای مجازی

"فریبا" موضوعی جذاب و بدیع دارد و برای نخستین بار تصویر پشت دوربین زندگی یک بلاگر را نشان می‌دهد.

سریال فریبا

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،  فعالیت بلاگری چندسالی است که بر سر زبان‌ها افتاده است. بلاگران در ابتدا  فعالیت خود را در حوزه‌های مختلف مانند گیم، لوازم آرایش، کتاب، موبایل، موسیقی، انواع و اقسام وسایل فناوری و هر نوع فعالیت و تخصص مختلف انجام می‌دادند اما به مرور برخی با اشتراک گذاشتن زندگی روزمره خود بدون داشتن مهارت و توانایی خاصی و در واقع عرضه حریم شخصی خود و خانواده‌شان توانستند فالوورهای زیادی را جذب نمایند. در واقع آنها ترجیح دادند که از ثانیه به ثانیه زندگی خود عکس و فیلم بگیرند؛ گروهی با انتشار داستان آشنایی سراسر از عشق، رمانتیک و بدون مشکل و چالش خود با همسرشان در این فضا، از حمایت‌ها و بازدید‌ها بهره می‌برند و برخی دیگر از کودکشان استفاده می‌کنند و قبل از فیلم گرفتن دیالوگ‌هایی را به او دیکته می‌کنند! این‌ها برای پول درآوردن از اینستا است و عده‌ای هم با امتحان کردن غذا‌های مختلف در این فضا به فعالیت می‌پردازند.

 

با اوج گرفتن اینگونه فعالیت‌ها به تدریج پشت پرده زندگی این افراد افشا شد و فالوورها فهمیدند زندگی این افراد آن‌قدر‌ها هم که به نمایش می‌گذارند، لاکچری، عاشقانه و جذاب نیست. از طرفی انتشار فهرست روان‌شناسان زرد از طرف انجمن روان‌شناسی نشان داد که نباید به هر فردی که با عنوان دکتر و روان‌شناس خود را معرفی می‌کند، اعتماد کرد؛ از طرفی کامنت‌های پُرسوز و حسرت برخی از افراد مشخص می‌کند که بعضی‌ها زندگی پُر از چالش و طبیعی خود را با زندگی دروغین و پُر از نمایش آن‌ها مقایسه کرده و با سرزنش شریک زندگی، از همسران خود کادو‌های دست نیافتنی خواسته‌اند و همین امر شد سرآغاز تجمل‌گرایی، رقابت و بعضاً اختلاف برخی خانواده‌ها و از هم پاشیده شدن آنها. در واقع اکثر بلاگر‌ها با به نمایش گذاشتن زیبایی‌های ظاهر زندگی خود سبب می‌شوند بسیاری از افراد که سواد رسانه‌ای ندارند، حسرت زندگی آن‌ها را خورده و با احساس کمبود و عدم اعتماد به نفس دچار افسردگی و نارضایتی شوند.

 

آگاهی بخشی به افراد فعال در فضای مجازی و اینستاگرام بویژه نسل جوان که بیشتر تحت تأثیر ظواهر پرزرق و برق و جو قرار می‌گیرند موجب پیشگیری از آسیب‌های روحی و روانی آنها خواهد شد. امری که باید در دستور کار مدیران فرهنگی و رسانه‌ای کشور بویژه رسانه ملی قرار بگیرد. صدا و سیما علاوه بر تولید برنامه‌های ترکیبی با حضور کارشناسان رسانه، با تولید سریال‌های جذاب و فیلم‌های تلویزیونی می‌تواند گامی موثر در جهت کاهش آسیب‌های الگوبرداری از فضای مجازی و افشای پشت پرده زندگی بلاگرها و اینفلوینسرها و تبلیغات دروغین آنها بردارد.

 

سریال تلویزیونی “فریبا” به کارگردانی محمود معظمی و نویسندگی جواد صفوی که این شب‌ها از شبکه سه سیما به روی آنتن می‌رود با همین هدف تولید شده است.

 

فریبا” موضوعی جذاب و بدیع دارد و برای نخستین بار تصویر پشت دوربین زندگی یک بلاگر را نشان می‌دهد. مخاطب قدم به قدم با فضا و سبک زندگی فریبا آشنا می‌شود؛ زنی که هرچقدر ناراحت و عصبی باشد مجبور است جلوی دوربین موبایل بخندد و قربان صدقه فالوورهایش برود. برخلاف ظاهر شلوغ و پرزرق و برق زندگی فریبا، او زنی تنهاست. فیلمساز با هوشمندی این تناقض ظاهر و باطن زندگی او را به تصویر کشیده است. مرگ‌مادر در کودکی، داشتن پدری معتاد و قاتل، مرگ همسر همگی برای از پا انداختن یک زن کافیست. در واقع فریبا برای فراموش کردن این گذشته و فرار از این غم به فضای بی در و پیکر مجازی روی آورده است. فریبا اما زنی معتقد و پایبند به اصول اخلاقی است؛ یادمان بیاید در اوج نیاز مالی حاضر نیست تبلیغ سایت شرط بندی را قبول کند.از آنطرف بهروز نماد جوانان بلندپروازی است که یک شبه ره صدساله را پیموده و اصلا جنبه ثروت و شهرت را ندارد.

 

فیلمساز گریزی هم به قاچاق اعضا و خرید و فروش انسان داشته است و هشداری می‌دهد به جوانان خام و ساده لوحی که سورای رفتن به خارج از کشور را دارند.در این میان نقش مأموران امنیتی بخوبی به تصویر کشیده شده است.گرچه نمایش خانواده آقای امانی( حمیدرضا پگاه) واقعا تأثیری در روند داستان اصلی ندارد و همچون وصله ای ناجور و بسیار شعارزده به داستان سنجاق شده است و داستان را از ریتم تند خود می‏اندازد.

 

فریبا” اما فقط داستان فریبا نیست؛سوگند، نسترن و ترنم از دیگر زنان داستان هستند. سوگند بعنوان زنی که جز منافع خودش چیزی برایش مهم نیست و مشخص نیست این همه ثروت را برای چه می‌خواهد؛آن هم زمانیکه نه بچه‌ای دارد و نه شوهر درست و حسابی که دوستش داشته باشد.نسترن در این میان شخصیت پردازی ضعیفی دارد؛ مشخص نیست با آن خانواده محترم چرا عاشق بهرور شده است؟ آن هم زمانیکه اصلا از حرکات و رفتارهای بهروز خوشش نمی‌آید و به اصطلاح همیشه وقتی بهروز او را غافلگیر می‌کند دماغش را می‌سوزاند و با او بدخلقی می‌کند. ترنم نیز دختری است با سودای شهرت امثال فریبا را الگوی خود قرار داده اما با نزدیک شدن به فریبا به زندگی پوشالی او پی می‌برد.

 

در پایان باید گفت” فریبا” تلاشی ارزشمند در نمایش پشت پرده زندگی بلاگرهای مجازی است که در حد قابل قبول توانسته با فیلم‌نامه‌ای جذاب و پرتعلیق بویژه در قسمت‌هایی که برای فریبا مزاحمت ایجاد می‌شود و یا جریان قتل زن مسئول ساختمان محل سکونت فریبا، مخاطب را جذب نماید. فیلمساز ماهرانه با چیدن اتقاقات زیادی که برای هر کدام از شخصیت های سریال می افتد، ریتم را بالا نگه داشته و میزانسن و فضاسازی در خدمت محتوای نمایشی است به بیان دیگر پرهیز از نگاه‌های کلیشه‌ای، بازی‌ها و تصویرسازی‌های تکراری و نوآوری در قاب‌بندی‌ها و میزانسن‌ها و هدایت درست عوامل و بازیگران موجب برتری و تماشایی ‌تر شدن سریال «فریبا» شده است. ” فریبا” بار دیگر نشان داد انتخاب موضوعات به‌ روز، به دلیل اینکه مخاطب درزندگی روزمره با آن سر و کار دارد و برایش قابل درک و لمس است باعث می‌شود، راحت‌تر و سریعتر با آن ارتباط برقرار کند و آن را باور کند. اگر این موضوع در قالب یک قصه خوب هم روایت شود، مخاطب همراهی می‌کند و به این ترتیب می‌شود مفاهیمی را نیز به او منتقل کرد و یا حداقل او را به فکر فرو برد و برایش سوال ایجاد کرد و اینگونه هم جذابیت ایجاد کرد و هم آگاهی بخشی را انجام نمود.

 

 *نفیسه ترابنده/ کارشناس ارشد ادبیات و فعال فرهنگی

پایان/*

اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.

 

نویسنده : نفیسه ترابنده

مطالب مرتبط