منع رطب
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، مهدی عزیزی در شعری از لطف و کرم و بخشش ارباب می گوید: شرط وفاست این که گدا را ادب کنی این بنده ی حقیر خودت را غضب کنی اصلا بهانه ای نپذیری ز بنده ات ما را نمک حرام و حرامی لقب کنی جز کاهلی ...
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، مهدی عزیزی در شعری از لطف و کرم و بخشش ارباب می گوید: شرط وفاست این که گدا را ادب کنی این بنده ی حقیر خودت را غضب کنی اصلا بهانه ای نپذیری ز بنده ات ما را نمک حرام و حرامی لقب کنی جز کاهلی ...
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، مهدی عزیزی در شعری از لطف و کرم و بخشش ارباب می گوید:
شرط وفاست این که گدا را ادب کنی
این بنده ی حقیر خودت را غضب کنی
اصلا بهانه ای نپذیری ز بنده ات
ما را نمک حرام و حرامی لقب کنی
جز کاهلی ز ما تو ندیدی عزیزِ من
سوزِ نهاده در دل ما را طلب کنی
امر شماست هر چه بخواهی همان شود
تلخیِ طعمِ سائلِ خود را رطب کنی
منت گذار حُر کن و از خیرمان گُذر
لطفی که با جُوَین مرا منتسب کنی
شایسته نیست این همه لطفت به غیر من
حلوا نشان دهی؛ و منع رطب کنی
درمانده اند توبه کنان نصوحتان
بر بندگان عطا به کَرَم بی سبب کنی
مفلوک را به بخشش بی حد و حصر خود
همچون بُرَیر غرقِ صفا و طرب کنی
*مهدی عزیزی
انتهای پیام/*