۱۲:۱۵ - ۱۴۰۲/۱۱/۱۹

چه زمان از یک نفر می توان انتظار شادی بیشتر را داشت

چگونه می شود زندگی را شاد سپری کرد؟

54 روش که می تواند با تغییر سبک زندگی باعث زندگی شادی برای شما شود

چگونه می شود زندگی را شاد سپری کرد؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، مطمئناً، روزهای سخت و غم و اندوه گاه به گاه وجود خواهد داشت، اما با انجام برخی کارها و انباشتن آنها، شادی های زندگی بالا و بالا و بالاتر خواهد رفت. بیشتر مردم چند درصد شادتر از دوران کودکی می میرند. ازدواج، اشتغال، دوستی، رشد… تنها چیزی که نتیجه آن چند درصد تغییر است. تعجبی ندارد. شادی خلاف شهود است!

۵۴ روش که می تواند با تغییر سبک زندگی باعث زندگی شادی برای شما شود

یک مطالعه روی افراد نشان داد: در یک بازه زمانی ۲۰ ساله. اکثر آنها فقط کمی شادتر از گذشته و ابتدای خود بودند.

اما استثناهایی هم وجود داشت! در موارد استثنا، سطح پایه شادکامی در طول این ۲۰ سال ۲۰، ۳۰ و حتی ۵۰ درصد افزایش یافته است.

این استثنائات اندک بودند، با کمتر از ۵٪ از افراد مورد مطالعه تغییراتی به این بزرگی را نشان دادند. اما آنها وجود داشتند.

بنابراین این سؤال پیش می‌آید: «چگونه می‌توانیم شادی را مانند موارد پرت در این مطالعات افزایش دهیم؟». و “چگونه می توانیم شادتر باشیم؟”

پاسخ ساده است: با نیت عمل کنید، با علم خوشبختی آگاه شوید و تا ۵۰ درصد شادتر شوید.

در این پست، ۵۴ مورد را که توسط تحقیقات روانشناسی مثبت گرا ثابت شده است، کلید افزایش شادی هستند، پوشش خواهیم داد. برای شادتر شدن نیازی به انجام هر مرحله از ۵۴ مرحله خوشبختی ندارید.

حتی اضافه کردن ۱-۲ مرحله به شما کمک می کند تا شادی خود را افزایش دهید. اما هرچه مراحل بیشتری را دنبال کنید، وضعیت بهتری خواهید داشت.

بیایید بیشتر بررسی کنیم!

ما این نوشتار را گسترش داده ایم و آن را به کتابی کاربردی تبدیل کرده ایم که به شما کمک می کند یاد بگیرید چگونه شاد باشید. برای کسب اطلاعات بیشتر، توصیه می‌کنم انسان شادتر: ۵۳ عادت مبتنی بر علم برای افزایش شادی خود را بررسی کنید .

۱. ورزش
تمرینات کاردیو، قدرتی، یا تمرینات با شدت بالا – هر ترجیحی که دارید، ورزش کنید. نه به خاطر سلامتی یا ظاهرتان، بلکه برای خوشبختی. ورزش منظم به اندازه دوبرابر کردن درآمد، شادی را افزایش می دهد.

ورزش گامی اساسی در چگونگی شاد بودن #شادی #ورزش
آمادگی جسمانی جزء کلیدی شادی است
تعدادی از مطالعات اضافی وجود دارد که نتایج قدرتمند ورزش را تأیید می کند، و همچنین تعدادی توضیح مختلف برای اینکه چرا ورزش برای بهبود سلامت روان بسیار قدرتمند است.

ورزش در صدر این لیست قرار دارد و به یک دلیل – یک داروی شگفت انگیز است.

اگر فعال نبوده‌اید، ورزش منظم ۱۰ تا ۱۵ درصد بهزیستی طولانی‌مدت شما را افزایش می‌دهد.

نوار کناری: اگر در “نوع” تمرینی که باید انجام دهید گیر کرده اید. سپس من به شدت توصیه می کنم عادت دویدن را ایجاد کنید .

در یک مطالعه، پس از هشت هفته ورزش به مدت ۳۰ دقیقه، سه بار در هفته، افراد افزایش ۱۲ درصدی در رفاه خود را گزارش کردند. آن را با یک نظرسنجی مقطعی از بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر در سراسر جهان مقایسه کنید، که نشان داد دو برابر شدن درآمد با افزایش ۱۰ درصدی رفاه همراه است.

همین تاثیر روی شادی دارد، اما ورزش را می توانید امروز انجام دهید. دوبرابر کردن درآمد شما کمی بیشتر طول می کشد.

تعدادی از مطالعات اضافی وجود دارد که نتایج قدرتمند ورزش را تأیید می کند، و همچنین تعدادی توضیح مختلف برای اینکه چرا ورزش برای بهبود سلامت روان بسیار قدرتمند است.

از زندگی خودم، پس از چند هفته ورزش منظم، افزایش چشمگیری در سطح انرژی و خلق و خوی خود پیدا کردم. پس از اینکه فرکانس و شدت را افزایش دادم، یک جهش خلقی پایدار را تجربه کردم.

یک مطالعه نشان داد که ورزش به اندازه یک داروی ضد افسردگی برای بهبود خلق و خو موثر است. به طور قابل توجهی، افرادی که در گروه تمرین بودند، ۵ برابر کمتر از کسانی که دارو دریافت کردند، احتمال عود داشتند.

سه توضیح مختلف برای اینکه این مزایا از کجا می آیند وجود دارد: فرضیه تسلط، فرضیه حواس پرتی و فرضیه شیمیایی.

فرضیه تسلط حاکی از آن است که افزایش خلق و خوی ناشی از احساس عزت نفس و خودکارآمدی است که از توانایی ما ناشی می شود که بدن خود را فراتر از محدودیت های از پیش تعیین شده خود سوق دهیم.

فرضیه حواس پرتی حاکی از آن است که ورزش مانند مدیتیشن است – یک استراحت اجباری از استرس های زندگی.

فرضیه شیمیایی نشان می دهد که ورزش مواد شیمیایی آزاد می کند که استرس را کاهش می دهد و عملکرد ذهنی را بهبود می بخشد. شخصاً شرط من روی این فرضیه است.

به عنوان مثال، ورزش باعث کاهش سطح هورمون های استرس مانند کورتیزول می شود که باعث افزایش سطح هورمون های شادی مانند اندورفین می شود و سطح فاکتور رشد نوروپاتیک مشتق از مغز را افزایش می دهد که عملکرد مغز را بهبود می بخشد.

یک هشدار مهم – ممکن است در ابتدا احساس بدتری داشته باشید. بسیاری از کسانی که غیر فعال هستند اما تصمیم به شروع ورزش دارند در چند جلسه اول خود احساس بدتری دارند. نگران نباشید، شیب موقتی است و به زودی معکوس خواهد شد!

۲. یک مجله سپاسگزاری نگه دارید
هفته ای یک بار، چند لحظه را به یادداشت کردن یا شفاهی سه موردی که در هفت روز گذشته رخ داده است اختصاص دهید و به خاطر آنها سپاسگزار هستید.

وقت گذاشتن پنج دقیقه در هفته برای نوشتن ژورنال سپاسگزاری می تواند زندگی شما را تغییر دهد.

در یک سری آزمایش‌هایی که به خوبی تکرار شده‌اند، مشخص شد که یک مجله قدردانی بهزیستی طولانی‌مدت را بیش از ۱۰٪ افزایش می‌دهد. علاوه بر این، حفظ یک دفترچه قدردانی باعث بهبود کیفیت خواب، بهبود عملکرد سیستم ایمنی، کاهش استرس، افزایش رضایت از زندگی و بسیاری از مزایای قدردانی می شود .

با کمال تعجب ثابت شده است که این عمل ساده بیشترین تأثیر را بر شادی از هر چیزی در این لیست دارد. بیشتر از دوبرابر کردن درآمد شما روی شادی تاثیر دارد.

چرا یادداشت قدردانی تأثیر زیادی بر شادی دارد؟

در یک سری از مطالعات نشان داده شد که نگهداری روزانه یک نشریه لبنیات یا شکرگزاری باعث افزایش رفاه لذت‌گرا ( لذت کوتاه‌مدت ) و رفاه eudaimonic ( معنای بلندمدت و تحقق خود ) می‌شود .

چگونه یک هفته نامه قدردانی پنج دقیقه ای می تواند ما را بسیار شادتر کند؟ دو چیز.

اول اینکه مغز مانند ماهیچه است. هر بار که شکرگزاری را تمرین می کنید، مسیرهای عصبی را که مسئول یافتن دلایلی برای شاد بودن هستند، تمرین می کنید.

دوم، قدردانی واقعی تولید شده در این پنج دقیقه اندک است، اما احساسات قدردانی که در طول این پنج دقیقه احساس می‌شود، می‌تواند برای تحریک خلق و خوی سپاسگزار کافی باشد.

در حالی که در خلق و خوی سپاسگزار هستید، احساسات بیشتر قدردانی، حتی به خودی خود، بدون جهت گیری آگاهانه، بیشتر ایجاد می شود.

 

شکوفایی: سلیگمن مارتین
شمارش نعمت ها در مقابل بارها: بررسی تجربی شکرگزاری و بهزیستی ذهنی در زندگی روزمره
چرا قدردانی بهزیستی را افزایش می دهد: آنچه می دانیم، آنچه باید بدانیم
پویایی جستجوی معنا و حضور معنا در زندگی
فواید تأثیر مثبت مکرر: آیا شادی منجر به موفقیت می شود؟
۳. زمان بیشتری را صرف معاشرت کنید
به جای نه، بله بگویید. تلویزیون را خاموش کن و برو دوستان جدیدی پیدا کن. خواندن کتاب یا پست وبلاگ را بعداً تمام کنید. به meetup.com بروید و چیز جدیدی را امتحان کنید.

حتی برای درونگراهایی مثل من، وضعیت فعلی عدم فعالیت اجتماعی ما غیرطبیعی و ناسالم است. در یک مطالعه، افراد به طور تصادفی در طول روز پینگ شدند، از آنها پرسیده شد که چه کار می کنند و چه احساسی دارند.

از میان بیش از دوجین فعالیت رایج، فعالیت های اجتماعی به طور متوسط ​​به عنوان بسیار لذت بخش گزارش شده است و فقط در پشت رابطه جنسی قرار دارد.

در مطالعه دیگری، آنهایی که شادترین بودند، ۲۵ درصد زمان کمتری را به تنهایی و ۷۰ درصد بیشتر از ناشادترین شرکت کنندگان را صرف صحبت کردن کردند.

به طور خاص، ناشادترین ها ۷۶.۸ درصد از زمان خود را تنها سپری کردند، در حالی که شادترین ها ۵۸.۶ درصد از زمان خود را صرف کردند. این با اتصال ضبط‌کننده‌های صوتی مجزا به شرکت‌کنندگان، و سپس مشاهده چند درصد از مواقع سکوت یا بخشی از مکالمه محاسبه شد.

چگونه شاد باشید و چگونه فردی شادتر باشید و با این ۵۴ راه خوشبختی واقعی را در زندگی خود بیابید. #شادی #روانشناسی #سلامت روان #مراقبت از خود #خودیاری #خودباوری #اعتماد به نفس #ذهنیت
گذراندن وقت برای معاشرت برای شاد نگه داشتن ما مهم است
یک مطالعه گزارش می دهد که ناشادترین ها ۷۶.۸ درصد از زمان خود را تنها می گذرانند، در حالی که شادترین ها ۵۸.۶ درصد از زمان خود را صرف می کنند.

عوامل متعددی در بازی وجود دارد که باعث می شود ما، از جمله من، به جای معاشرت، به تلویزیون و اینترنت تمایل داشته باشیم، حتی اگر معاشرت شادی بیشتری به همراه دارد.

تلویزیون و اینترنت به شدت تمایل ما به تازگی را جلب می کند. همیشه چیز جدیدی در جریان است. این در مورد تماس اجتماعی نیز صادق است – هیچ دو مکالمه ای هرگز یکسان نیستند.

تفاوت این است که فعالیت اجتماعی نیاز به تلاش دارد در حالی که تماشای تلویزیون و استفاده از اینترنت اینگونه نیست. در محیط اجدادی، اطلاعات مانند شکر بود – کمیاب و ارزشمند. در دنیای مدرن، اطلاعات نیز مانند شکر است – فراوان و بیش از ارزش.

به ما گفته می شود که به بدن خود گوش دهیم. این توصیه احمقانه است. گاهی اوقات بدن ما می داند که چه چیزی بهترین است. اغلب، آنها این کار را نمی کنند. شکر ناسالم است. به همین ترتیب، فعالیت اجتماعی یکی از بهترین پیش بینی کننده های رفاه و شادی است. با تمایل خود به مصرف سرگرمی های غیرفعال مبارزه کنید.

زمان اجتماعی برای رفاه عاطفی روزانه در ایالات متحده بسیار مهم است
استراق سمع شادی: بهزیستی با کمتر صحبت های کوچک و گفتگوهای بیشتر مرتبط است
روش بررسی برای توصیف تجربه زندگی روزانه: روش بازسازی روز
به دنبال فرداهای شاد با دوستان: بهترین و صمیمی ترین دوستی ها همانطور که خوشبختی را پیش بینی می کنند

۴. به کلیسا بروید
در خدمت شرکت کنید کسانی که حداقل یک بار در هفته به کلیسا می روند، دو برابر بیشتر احتمال دارد که بسیار خوشحال باشند.

در یک نظرسنجی از آمریکایی‌ها بین سال‌های ۱۹۷۲ و ۲۰۰۸، ۲۶ درصد از کسانی که در مراسم مذهبی شرکت نمی‌کنند، گزارش دادند که «بسیار خوشحال» هستند، در مقایسه با ۴۸ درصد از کسانی که بیش از هفتگی در مراسم شرکت می‌کنند. این دیوانه کننده است – نیمی از کسانی که مرتباً به کلیسا می روند بسیار خوشحال هستند، در مقایسه با تنها یک چهارم ما ملحدان و غیرکلیساها.

بله – رفتن به کلیسا است که بیشتر تفاوت را ایجاد می کند، نه معنوی بودن.

دو چیز وجود دارد که رفتن به کلیسا باعث می‌شود که تنها بودن معنوی این کار را انجام نمی‌دهد – دوستانه‌ترین و حمایت‌کننده‌ترین جامعه اجتماعی با ارزش‌های مشترکی که احتمالاً در هر جایی پیدا می‌کنید، و دوزهای کوچک شادی هفتگی.

یک مطالعه از شرکت کنندگان پرسید که چقدر قبل از ورود به کلیسا و دوباره بعد از خروج آنها خوشحال بودند. میانگین خلق و خوی افراد به طور متوسط ​​۴ درصد است. مهم‌تر از آن، این برآمدگی‌های خلقی به اندازه‌ای بزرگ بود که باعث تغییر در سطح پایه شادی شرکت‌کننده شود.

برای هر هفته ای که یک فرد در ماه گذشته در خدمت حضور داشته است، شادی پایه ۳.۵٪ افزایش یافته است. برای هر بازدید اضافی پس از چهار بار در ماه خدمات یکشنبه، شادی پایه ۱٪ بیشتر افزایش یافت.

بنابراین میانگین فردی که چهار بار در ماه به کلیسا می‌رود، ۱۴ درصد خوشحال‌تر است. به طور متوسط ​​فردی که ده بار رفت، گزارش داد که ۲۰٪ شادتر است.

دو دلیل دیگر برای حضور در کلیسا باعث افزایش شادی می شود:

زیرا انجام این کار باعث افزایش احساس قدردانی و خوش بینی می شود که هر دو خود باعث افزایش شادی می شوند و
زیرا دین هدف و معنا را برای زندگی فراهم می کند.

اکتشاف، چرا افراد مذهبی شادتر هستند؟
HappierHaman، معنویت برای بی دینان – بهره مندی از مزایای خارج از کلیسای جامع
گرفتن o؟ تردمیل لذت‌بخش، یک قدم در یک زمان: تأثیر تمرین مذهبی منظم و ورزش بر بهزیستی
پارادوکس دینی: اگر دین مردم را خوشحال می کند، چرا بسیاری از آنها ترک تحصیل می کنند؟
دینداری/معنویت و فناپذیری
۵. یوگا را تمرین کنید
یوگا نوع خاصی از ورزش است. من از نوع گرم اجتناب می کنم – این باعث کم آبی بدن می شود و خطر آسیب دیدگی شما را بدون هیچ مزیت ظاهری افزایش می دهد. در غیر این صورت برو بدنت را به روش های عجیب کشش بده! تمرین منظم یوگا بیش از زمان مشابهی که صرف ورزش می شود، بهزیستی را افزایش می دهد.

در مطالعه‌ای که استراتژی‌های مقابله با تردمیل لذت‌گرا را مورد بررسی قرار داد، یوگا‌کاران به طور متوسط ​​۶ درصد از ورزشکاران معمولی و ۱۵ درصد خوشحال‌تر از متوسط ​​​​تردمیل‌های کاناپه بودند.

به طور مشابه، افراد متوسط ​​پس از خروج از استودیو یوگا ۱۰ درصد احساس شادی بیشتری نسبت به قبل از ورود به آن دارند. نتایج مشابه اما کمتری برای رفتن به باشگاه پیدا شد – ۷٪ بعد از قبل در مقابل.

چرا یوگا به طور بالقوه موثرتر از ورزش است؟

آیا نفس کشیدن با حرکات شما هماهنگ است؟ تمرکز ذهنی مورد نیاز برای نگه داشتن ژست های چالش برانگیز فیزیکی؟ نتیجه تمرین کل بدن در یک دنباله آهسته؟ کاری با سطح اکسیژن یا CO2 انجام می شود؟

یوگی ها با ذکر مفاهیم تخیلی مانند چاکرا و تزریق اکسیژن، انواع توضیحات جعلی را ارائه می دهند.

در حقیقت، علم غربی نامشخص است (نه در مورد چاکرا – که وجود ندارد). یک فرضیه این است که یوگا سیستم عصبی را تمرین می دهد. برخی از ژست‌ها و فعالیت‌های یوگا واکنش پرواز یا مبارزه را تحریک می‌کنند، در حالی که برخی دیگر پاسخ آرامش را تحریک می‌کنند.

جابه‌جایی بین حالت‌ها و فعالیت‌هایی که سیستم عصبی پاراسمپاتیک و سمپاتیک را تحریک می‌کنند، به طور بالقوه به آرامش عمیق‌تری اجازه می‌دهد که فقط به خودی خود آرامش می‌دهد.

چه این فرضیه درست باشد یا نه، یوگا هیچ ارتباطی با اکسیژن و CO2 ندارد. بدن ما در تنظیم تنفس و سیستم عصبی کلی ما برای بهینه سازی سطح اکسیژن خون بسیار خوب است.

تنفس طبیعی خون شریانی را با ۹۸ تا ۹۹ درصد اشباع اکسیژن تامین می کند. من این را چندین بار در زندگی خود تأیید کرده ام. حتی زمانی که استرس داشتم یا به صورت سطحی نفس می کشیدم، مانیتور پالس اکسیمتر انگشتی ۹۸ یا ۹۹ درصد گزارش داد.

دلیل اینکه تنفس عمیق و ریتمیک فوایدی را به همراه دارد این است که پاسخ آرامش را تحریک می کند و تغییرات ضربان قلب ما را بهبود می بخشد.

علم یوگا
چگونه یوگا شما را خوشحال می کند
پیاده شدن از تردمیل لذت بخش، یک قدم در یک زمان: تأثیر تمرین مذهبی منظم و ورزش بر بهزیستی
تأثیر تمرینات یوگی بر بهزیستی ذهنی
۶. بیشتر رابطه جنسی داشته باشید
حل و فصل نکن رابطه جنسی احساس خوبی دارد. من مطمئن هستم که نیازی به متقاعد کردن ندارید که فراوانی رابطه جنسی شما با سطح شادی شما ارتباط قوی دارد. رابطه جنسی را در اولویت قرار دهید.

من قبلا آنجا بوده ام. شما مدت زیادی است که با همان شخص هستید. اشتیاق و شهوت از بین رفته است. کاهش رابطه جنسی ممکن است طبیعی باشد، اما پرهزینه است – رابطه جنسی کمتر مساوی است با شادی کمتر.

از یک مطالعه اخیر در مورد رابطه بین جنسیت و بهزیستی، “پاسخ دهندگانی که حداقل ۲ تا ۳ بار در ماه رابطه جنسی داشته اند، ۳۳ درصد بیشتر از کسانی که گزارش داده اند در گذشته رابطه جنسی نداشته اند، سطح شادی بیشتری دارند. ۱۲ ماه.

به نظر می رسد که اثر شادی با فرکانس افزایش می یابد. در مقایسه با کسانی که در سال قبل هیچ رابطه جنسی نداشتند، کسانی که هفته ای یک بار رابطه جنسی داشتند، ۴۴ درصد بیشتر احتمال داشت که سطح شادی بیشتری داشته باشند، و کسانی که دو تا سه بار در هفته رابطه جنسی داشتند، ۵۵ درصد بیشتر احتمال داشت.

بهترین توصیه ای که می توانم انجام دهم، خارج از حد معمول، این است که تماشای پورن را متوقف کنید. تکامل مغز شما را برای پورنوهای اینترنتی امروزی آماده نکرده است. هزینه و یکی وجود دارد، کاهش میل به داشتن رابطه جنسی است. در مورد اینکه چه چیز دیگری را امتحان کنم، من متخصص جنسی نیستم، اگرچه اگر بودم خوب بود :).

۷. نامه تشکر بنویسید
به سه دلیل برای تشکر از دوست یا آشنا فکر کنید. سپس به سراغ آنها بروید و به اشتراک بگذارید. یا به کسی فکر کنید که تاثیر زیادی روی زندگی شما گذاشته است. تمام راه هایی را که آنها به شما کمک کرده اند و همچنین تأثیر مثبت حاصل از این کمک بر زندگی شما را یادداشت کنید. بعد برو نامه را برایشان بخوان.

من علاوه بر مصرف مواد مخدر یا داشتن رابطه جنسی خوب، هیچ راه دیگری برای افزایش سریع اما قوی نمی شناسم.

اتکا به خود می تواند برای شادی مضر باشد. ابراز قدردانی خود از دیگران باعث شادی می شود – هم برای شما و هم برای گیرندگان. علاوه بر این، من آن لحظات به اشتراک گذاشتن یک نامه قدردانی را از آسیب پذیرترین لحظات زندگی ام می دانستم. آسیب پذیری باعث ایجاد ارتباط می شود.

در یک مطالعه، کسانی که نامه سپاسگزاری نوشتند و سپس ارسال کردند، به طور متوسط ​​۱۰ درصد افزایش شادی را تجربه کردند. یک ماه بعد، نیمی از آن برآمدگی باقی ماند.

چرا ابراز قدردانی ما را بسیار شادتر می کند؟ آمریکایی ها احساس قدردانی را به عنوان یک ضعف تفسیر می کنند. در تجربه من، برعکس است – احساس قدردانی شما را آسیب پذیر می کند. پذیرش آسیب پذیری مستلزم قدرت است.

احساس خوشبختی به اشکال مختلف می آید – شادی، لذت نفسانی، عشق، شفقت و غیره.

یکی از آن اشکال شکرگزاری است. یعنی احساسات واقعی قدردانی توسط مغز ما به عنوان احساس شادی تعبیر می شود.

چگونه یک «متشکرم» ساده دنیا را تغییر داد: چالش قدردانی یک هفته‌ای تیم LYL امروز آغاز می‌شود!
۳۱ مزیت شکرگزاری که نمی دانستید: چگونه قدردانی می تواند زندگی شما را تغییر دهد
پیشرفت روانشناسی مثبت: اعتبار تجربی مداخله
قدردانی و رفاه: بررسی و ادغام نظری
داشتن یک دفتر خاطرات روزانه یا قدردانی هم لذت (کوتاه مدت) و هم خودشناسی (بلند مدت) را افزایش می دهد.
۸. نزدیک به محل کار زندگی کنید
به خرید خانه بزرگتر فکر می کنید؟ به جای آن یک مکان نزدیک به محل کار انتخاب کنید، حتی اگر مکان کوچکتر یا در یک محله فقیرتر باشد.

مکان خانه شما یک معامله است، اما نه از آن نوعی که شما فکر می کنید.

به دلیل تردمیل لذت بخش، بسیاری از مزایایی که انتظار دارید خانه جدیدتان به شما بدهد، به سرعت از بین خواهند رفت. به عنوان مثال، با فرض اینکه فرد در کمد زندگی نمی کند، اندازه خانه تأثیر کمی بر رفاه ذهنی فرد دارد. چرا؟ زیرا با گذشت زمان، اندازه افزایش یافته کمتر بدیع می شود و بدیهی تلقی می شود.

به همین ترتیب، با انتخاب مسیر رفت‌وآمد طولانی‌تر به منظور صرفه‌جویی در هزینه – به جز کسانی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند، درآمد قابل تصرف تأثیر کمتری بر رضایت از زندگی نسبت به زمان رفت و آمد دارد. خوشبختی در مورد جمع آوری دستاوردها و اشیاء مادی نیست – شادی به کیفیت تجربه روزانه شما بستگی دارد.

رفت و آمد خسته کننده هر روز خسته کننده است. بعید است که درآمد قابل تصرف بالاتر هر روز تأثیر مثبتی داشته باشد. ما به سرعت با بسیاری از کالاهایی که می‌خریم سازگار می‌شویم – آیا با یک رفت‌وآمد خسته‌کننده سازگار می‌شویم؟ خیر

در یک مطالعه، ۱۰۱۸ آمریکایی شاغل به طور تصادفی در طول روز پینگ شدند و از آنها پرسیده شد که چه احساسی دارند و چه می‌کنند. آزمودنی‌ها به طور مداوم در دو ساعت از روز – در طول رفت و آمد به محل کار و بازگشت به محل کار – بدترین احساس را گزارش کردند. آزمودنی‌ها حتی هنگام کار و انجام کارهای خانه احساس شادی بیشتری داشتند.

اگر به رفاه خود و خانواده‌تان اهمیت می‌دهید، داده‌ها را جدی بگیرید – رفت و آمد طولانی واقعاً خطر طلاق را افزایش می‌دهد. تمام آن ناامیدی سمی است.

فکر می‌کنید از پس این کار بر می‌آیید، اما بعد از چند هفته یا چند ماه، صبرتان کم می‌شود. زمانی که مشاور بودم، بیش از ده ساعت در هفته را صرف رفت و آمد می‌کردم – در ابتدا موفق شدم، اما بعد از آن متنفر شدم.

معامله ای که من از آن صحبت کردم، بین رفاه شما و تحصیل فرزندانتان است. پدرم برای برخی از عمرش بیش از ۴۵ دقیقه رفت و آمد داشت. او فداکاری کرد تا من و خواهرم را در بهترین منطقه مدرسه ای نیوجرسی قرار دهد.

خواهرم اکنون در مبارزه با سرطان مشارکت دارد و دکترای زیست شناسی سلولی در دانشگاه هاروارد دریافت می کند. پدرم از انتخابی که کرده راضی است.

۹. به اعتیاد به الکل بسنده نکنید
۷ درصد آمریکایی ها الکلی هستند. این یک نفر از هر ۱۳ بزرگسال است. افسردگی می تواند منجر به اعتیاد به الکل شود، اما برعکس این رابطه قوی تر است.

الکل خطر ابتلا به افسردگی را ۱۹۰ درصد افزایش می دهد.

خواه به این دلیل که الکل عصبی سمی است و باعث آسیب به مغز می شود، زیرا اعتیاد به الکل شانس طلاق شما را سه برابر می کند، یا به دلیل استرس مالی و اجتماعی که می تواند ایجاد کند، اعتیاد به الکل به طور قابل توجهی رضایت و شادی از زندگی را کاهش می دهد.

اگر به شدت الکل مصرف می کنید و به شادی خود و اطرافیانتان اهمیت می دهید، مقابله با اعتیاد به الکل را در اولویت قرار دهید. تسلیم نشو

۱۰. برای تجربیات پول خرج کنید
برو چتربازی خرید کلاس های غواصی آموزش سالسا زدن برو آفریقا یه شام ​​خوب بخر برای من یک شام خوب بخر هر چه باشد، هر چیزی – فقط از الاغ خود خارج شوید. تجربه.

علیرغم تمایل ما به آرامش، مردم گزارش می دهند که وقتی مجبور به تمرکز می شوند، خوشحال تر هستند.

به ماه گذشته فکر کنید. چه زمانی شادترین بودید؟ داشتی چیکار میکردی؟ از یک نمونه سراسری از بیش از هزار آمریکایی پرسیده شد، پاسخ قاطع “ایجاد یک تجربه” بود.

شادی خود را افزایش دهید و یاد بگیرید که چگونه با این ۵۴ راه شاد باشید و چگونه از خود خوشحال باشید. #شادی #روانشناسی #سلامت_روانی #ذهنیت رشد شخصی #رشد شخصی #خودسازی #الهام بخش
پول خوشبختی را نمی خرد. مگر اینکه از آن برای خرید تجربیات به یاد ماندنی که زندگی شما را بهبود می بخشد استفاده کنید.
به چتربازی بروید. خرید کلاس های غواصی آموزش سالسا زدن برو آفریقا یه شام ​​خوب بخر تجربه.

از آزمودنی ها خواسته شد تا به دو خرید بالای ۱۰۰ دلار که اخیراً با هدف افزایش شادی انجام داده اند فکر کنند – یکی خرید مادی و دیگری خرید تجربی . در پاسخ به این سوال که کدام خرید آنها را خوشحال تر می کند، احتمال انتخاب خرید تجربی از آزمودنی ها دو برابر بیشتر بود.

یکی از دلایلی که تجربیات شادی را بیشتر از اشیا افزایش می دهند این است که معمولاً جدیدتر هستند.

به نقل از دانیل گیلبرت، روانشناس مثبت اندیش،

“در حالی که تخته های گیلاسی معمولاً در آخرین روز سال اندازه، شکل و رنگ مشابهی دارند که در روز اول داشتند، هر جلسه از یک کلاس آشپزی یک ساله با جلسه قبل متفاوت است.”

چرا این مهم است؟ این چگونه به ما کمک می کند که چگونه شاد باشیم؟

تازگی توجه ما را به خود جلب می کند. یک ذهن درگیر معمولاً یک ذهن شاد است.

همچنین، تجارب اغلب شامل معاشرت می‌شوند و معاشرت یکی از شادترین فعالیت‌های موجود برای انسان است.

علاوه بر این، خریداران بیشتر در مورد گزینه‌های انتخاب نشده نشخوار می‌کنند، اگر این یک شی باشد – اگر آن لباس را به جای آن می‌پوشیدم، شاید باید منتظر می‌شدم تا معامله بهتری داشته باشم، و غیره… از طرف دیگر، تجربیات احتمال بیشتری دارد لذت می برد و کمتر مورد قضاوت قرار می گرفت.

۱۱. بخند
گفته می شود که نوزادان ۱۰ تا ۵۰ برابر بیشتر از بزرگسالان معمولی می خندند. این غم انگیز است زیرا خنده قدرتمند است. بدن نمی تواند تفاوت بین خنده های “کاذب” و “واقعی” را تشخیص دهد.

من هر روز از خواب بیدار می شوم و سپس به مدت ۵ دقیقه می خندم – این یک راه شگفت انگیز برای شروع روز بود. اکنون، هر زمان که خسته می شوم، آرام می خندم – تقریباً به اندازه ورزش مؤثر است، اما من را عرق نمی کند.

خنده یک ابزار اجتماعی است. وجود دارد تا به ما در ایجاد روابط با افراد دیگر کمک کند. ما افرادی را دوست داریم که ما را می خندانند، از افرادی که به شوخی های ما می خندند و افرادی که با ما می خندند را دوست داریم.

با تشکر از شما زیست شناسی – بدون شوخ طبعی من، احتمالاً نمی توانستم به این تعداد قرار بگذارم

اما حالا بیایید خنده را ابزار شادی کنیم.

فیلم های کمدی و وب سایت های طنز بسیار محبوب هستند. بسیاری از ما به طور فعال به دنبال خنده های غیر اجتماعی به صورت هفتگی هستیم. من اغلب نمی‌توانم چیزهای خنده‌داری را که دوستانم در فیس‌بوک به اشتراک می‌گذارند تماشا یا نخوانم.

باشه. این اولین قدم است. اما حالا وقت آن است که عصاهای خود را دور بریزیم.

تماشای یک نمایش کمدی ۳۰ دقیقه ای یا مرور یک وب سایت طنز، در بهترین حالت، چند دقیقه خنده ما را به همراه خواهد داشت.

تنبل بودن.

به جای اینکه یک ساعت وقت بگذارید تا ۵-۱۰ دقیقه بخندید … فقط ۵-۱۰ دقیقه بخندید.

جایی را پیدا کنید که بتوانید تنها باشید. اگر در حال حاضر تنها هستید، عالی است. اگر نه، این را برای دفعه بعدی در نظر داشته باشید.

باشه. فقط بخند. خندیدن به دستور یک مهارت است. خوشبختانه، یادگیری آن بسیار آسان است.

فقط وانمود کنید که یکی از دوستانتان چیز خنده‌داری گفته است یا آخرین باری که خوب خندیدید را به یاد بیاورید و آن تجربه را تکرار کنید. بله، بدن ما خنده را طوری طراحی کرده است که پاسخ ما به یک چیز خنده دار باشد. اما لازم نیست که اینطور باشد – ما می توانیم از زیست شناسی خود رها شویم.

چگونه خنده می تواند ما را شادتر کند:

خنده استرس را تبخیر می کند – سطح کورتیزول و اپی نفرین را کاهش می دهد.
خنده آستانه درد ما را افزایش می دهد – تماشای تنها ۱۵ دقیقه کمدی ما را ۱۰ درصد در برابر درد مقاوم می کند.
ایمنی ما را بهبود می بخشد و با بیماری مبارزه می کند – تماشای ۶۰ دقیقه کمدی حجم و فعالیت سلول های ایمنی بدن ما را افزایش می دهد.
پیش بینی صرف آن فورا خلق و خوی را بهبود می بخشد، درد را کاهش می دهد و سیستم ایمنی بدن ما را تقویت می کند. بله، درست است – فقط پیش بینی خنده در آینده به طور موقت سطح اندورفین را ۲۷٪ و سطح هورمون رشد انسانی را تا ۸۷٪ افزایش می دهد.
لازم نیست خنده بلند و پر هیاهو باشد تا بر شادی ما تأثیر مثبت بگذارد. من در خندیدن آرام خوب شده ام.

۱۲. از تکنیک های مکالمه “فعال و سازنده” استفاده کنید
وقتی کسی اتفاق مثبتی را که در زندگی‌اش رخ داده است را با شما به اشتراک می‌گذارد، تا جایی که می‌توانید آن هسته‌های پاپ‌نشده را به یک قطعه پاپ کورن خوشمزه تبدیل کنید (بهانه استعاره پاپ کورن، I LOVE popcorn).

به طور عجیبی، مشاوره ازدواج معمولاً شامل آموزش دادن به شریک زندگی برای مبارزه بهتر است. این ممکن است یک رابطه تحمل ناپذیر را به رابطه ای به سختی قابل تحمل تبدیل کند. این بد نیست .

از ۷۹ زوج در حال گفتگو فیلمبرداری شد. دو ماه بعد، از آنها خواسته شد تا چند نظرسنجی را تکمیل کنند.

آن دسته از زوج‌هایی که از پاسخ‌های سازنده فعال استفاده می‌کردند، به‌طور قابل‌توجهی احتمال بیشتری داشت که همچنان با هم باشند و به طور قابل‌توجهی احتمال بیشتری داشت که رضایت بیشتری از رابطه خود گزارش کنند.

مارتین سلیگمن، در کتاب شکوفایی خود، به خوبی توضیح می دهد که پاسخ سازنده فعال چیست و چه چیزی نیست. بگویید که همسرتان از سر کار به خانه می آید و می گوید: ” من در محل کار ترفیع و حقوق دریافت کردم !”

شما می توانید به یکی از چهار راه پاسخ دهید:

منفعل و مخرب: « شام چیه؟ ” غیرکلامی: ارتباط چشمی کم یا بدون تماس چشمی، روی گردانی، خروج از اتاق. این پاسخ غیر معمول است. اگر تشخیص دهید که در یکی از روابط شما اتفاق می افتد، مشکل دارید.

فعال و مخرب: ” به نظر می رسد مسئولیت زیادی بر عهده بگیرید. آیا در حال حاضر قصد دارید حتی شب های کمتری را در خانه بمانید؟ ” غیر کلامی: نمایش احساسات منفی مانند اخم کردن.

این کار را انجام ندهید، مهم نیست که نگرانی شما چقدر معتبر است. زمانی برای بحث منطقی وجود دارد. ابتدا به نکات مثبت توجه کنید. این احتمال تشخیص نگرانی های شما را بیشتر می کند و تاثیر آن بر رابطه شما را کاهش می دهد.

منفعل و سازنده: « عالی است! تو لیاقتش را داری .»

این رایج ترین پاسخ است. من آن را هر روز در اطرافم می بینم. جای تعجب نیست، زیرا هرگز این مهارت را به ما آموزش ندادند.

فعال و سازنده : “ این عالی است! من به تو افتخار می کنم. من می دانم که آن تبلیغ چقدر برای شما مهم بود! وقتی رئیست بهت گفت کجا بودی؟ چی گفت؟ چه واکنشی نشان دادید؟ باید بریم بیرون و جشن بگیریم! ” غیر کلامی: نمایش احساسات مثبت، لمس کردن، خنده، لبخند زدن.

همانطور که می بینید گفتگوی فعال و سازنده به راحتی بیشترین تاثیر را بر شادی افراد اطراف ما خواهد گذاشت.

فعال و سازنده بودن در گفتگوها طلای اجتماعی است.

شما لحظه ای از شادی را صرف می کنید و آن را به چند دقیقه یا بیشتر به گفتگوی پرشور تبدیل می کنید. این نه تنها هم شما و هم طرف مقابل را شادتر می کند، بلکه باعث می شود که مردم شما را دوست داشته باشند و رویدادهای مثبت زندگی خود را با شما به اشتراک بگذارند.

کدام را ترجیع می دهید داشته باشید؟ دوستان شما نکات مثبت زندگی خود را به اشتراک می گذارند و در مورد آنها صحبت می کنند، یا دوستان شما از موارد منفی شکایت و دلسوزی می کنند؟

توصیه های بیشتر از سلیگمن:

« اگر متوجه شدید که در این زمینه مهارت خاصی ندارید، از قبل برنامه ریزی کنید. برخی از رویدادهای مثبت مشخصی را که اخیراً به شما گزارش شده است، یادداشت کنید. نحوه پاسخگویی را بنویسید. وقتی صبح از خواب بیدار می شوید، پنج دقیقه را صرف تجسم این موضوع کنید که امروز با چه کسی روبرو خواهید شد و احتمالاً چه چیزهای خوبی درباره خود به شما خواهند گفت. پاسخ فعال و سازنده خود را برنامه ریزی کنید. ”

با شروع کار روی این مهارت، متوجه تغییری در تعاملات اجتماعی خود شدم. بسیاری از مردم به اتفاقات خوبی که برایشان می افتد علاقه مند هستند، پس آنها را شروع کنید تا در نهایت با مکالمات پر انرژی تمام شوید.

۱۳. خوب بخوابید
زمان بیشتری را به خواب اختصاص دهید. هر روز تقریباً در ساعت مشخصی بخوابید. از کافئین در عصر خودداری کنید. اگر نمی توانید بخوابید در رختخواب نمانید. ۲۰ دقیقه قبل از خواب از تلویزیون و اینترنت پرهیز کنید.

شما می دانید من در مورد چه صحبت می کنم. کسانی که گزارش می دهند خواب کمتر و با کیفیت بدتری دارند، از رضایت کمتری از زندگی نیز گزارش می دهند .

جذابیت بسیار زیاد است. کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد – قسمت دیگری از بازی تاج و تخت را تماشا کنید، کتاب یا پست وبلاگ دیگری را بخوانید، به چند ایمیل دیگر پاسخ دهید. مشکل این است که در حال حاضر، ۷ تا ۹ ساعت خواب با کیفیت لازم است تا سلامت و تندرستی را به حداکثر برسانید.

ارتباط بین شادی و خواب پیچیده اما قوی است. کسانی که خواب بیشتر و بهتری دارند، رضایت و شادی بیشتری از زندگی دارند. کسانی که خواب کمتر و ضعیف تری دارند چندین برابر بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند.

محروم کردن خود از خواب در روزهای هفته و پس از آن در تعطیلات آخر هفته بی ضرر نیست. به همین ترتیب، برای اکثر افراد مبتلا به بی خوابی، سطح پایه شادی آنها به تدریج به سطح قابل توجهی پایین تر تغییر کرده است.

البته، خواب بیشتر و باکیفیت به آسانی اضافه کردن نخ دندان به برنامه روزانه شما نیست. به آن مانند یک پروژه بلند مدت فکر کنید.

۱۴. با افراد مثبت دوست شوید
جیم ران معروف است که می گوید ما میانگین پنج نفری هستیم که بیشترین زمان را با آنها می گذرانیم . بنابراین اگر می‌خواهید یاد بگیرید که شادتر (و مثبت‌تر) باشید، زمان بیشتری را با افرادی در زندگی خود بگذرانید که شاد و مثبت هستند.

زمان بیشتری را با دوستان مثبت خود بگذرانید و زمان کمتری را با دوستان منفی خود بگذرانید. به دنبال افراد شاد باشید و با آنها دوست شوید.

احساسات بسیار مسری هستند. ما این را به طور شهودی می دانیم. پس از صحبت با کسی که سرشار از شادی است، نمی توانیم کمی احساس بهتری داشته باشیم.

به مدت بیست سال، ۴۷۳۹ نفر با شبکه های اجتماعی همپوشانی ردیابی و بارها مورد بررسی قرار گرفتند. چقدر خوشحالی؟ دوستانت چه کسانی هستند؟ نتایج مطالعه:

اگر دوستی که مستقیماً در ارتباط است خوشحال باشد، ۱۵ درصد بیشتر خوشحال می‌شوید، اگر دوست یک دوست خوشحال باشد ۹.۸ درصد و اگر دوست یکی از دوستان خوشحال باشد، ۵.۶ درصد بیشتر است.

چگونه یک دوست از یک دوست می تواند تأثیر زیادی بر سطح شادی شما داشته باشد؟

برعکس بهش فکر کن من یک نفر را می شناسم که مسئول خوشحالی هزاران نفر از آن چیزی است که در غیر این صورت بود. او که چشمه‌ای از شادی است، ده‌ها نفر را الهام‌بخش و انرژی داده است. هر یک از این افراد به نوبه خود ده ها نفر را الهام بخشیده و انرژی داده است.

کیفیت شبکه اجتماعی شما یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده رفاه شماست. ممکن است قضاوت در مورد دوستانتان اشتباه باشد، اما شما لایق بهترین ها هستید.

بیشتر اوقات، عامل محدود کننده تنبلی است. پس از اینکه راحت شدند، اکثر آنها تلاش برای یافتن دوستان جدید را متوقف می کنند. متوقف نشوید – ارزشش را دارد.

۱۵. مراقبه ذهن آگاهی را انجام دهید
چشماتو ببند توجه خود را بر روی تنفس خود متمرکز کنید. هنگامی که متوجه شدید افکارتان در حال حرکت هستند، به آرامی توجه خود را به نفس خود متمرکز کنید.

ماتیو ریکارد، یک راهب بودایی، شادترین مرد زنده محسوب می شود. این عنوان ممکن است دقیق باشد یا نباشد. در هر صورت، شواهد نشان می دهد که مدیتیشن مغز را برای افزایش شادی مجدداً سیم کشی می کند.

به بیان دیگر، مدیتیشن مجموعه‌ای از تکنیک‌هایی است که بیش از ۲۰۰۰ سال پیش به منظور ایجاد احساسات مثبت خود ایجاد شده است. افسانه و فلسفه درگیر را می توان نادیده گرفت.

در یک مطالعه، شرکت کنندگان ده ساعت در هفته به مدت هشت هفته مدیتیشن کردند. پس از آن، آنها کاهش ۱۰٪ در اضطراب را گزارش کردند، مشاهده شد که افزایش قابل توجهی در فعال سازی قدامی سمت چپ در مغزشان (مرتبط با عاطفه مثبت) و پاسخ ایمنی قوی تری پس از تزریق واکسن آنفولانزا داشتند.

به عبارت دیگر، آنها کمتر استرس داشتند، شادتر و سالم تر شدند.

با این حال، چیزهای زیادی برای آموختن در مورد مدیتیشن باقی مانده است – به ویژه، اینکه کدام نوع موثرتر است و اثرات خاص آنها.

به عنوان مثال، یک متاآنالیز ۸۱۳ مطالعه مدیتیشن نشان داد که تنها ۴٪ از مطالعات مدیتیشن اثر دارونما را به خود اختصاص داده اند. ۴ درصد از مطالعات نشان دادند که پس از محاسبه اثر دارونما، مدیتیشن ممکن است مؤثرتر از سایر تکنیک‌های کاهش استرس، مانند یوگا و تمرینات تمدد اعصاب نباشد.

این بدان معنا نیست که مدیتیشن در واقع مفیدتر نیست، فقط قرار گرفتن کوتاه مدت در معرض مراقبه ذهن آگاهی، چیزی که در این مطالعات آزمایش شد، مفیدتر نیست. ما هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری در مورد مدیتیشن داریم.

۱۶. برای دیگران پول خرج کنید
برای یک همکار قهوه بخور برای شریک عاشقانه خود یک هدیه بی دلیل بخرید. یک سیب اضافی از خواربار فروشی بخرید و سپس آن را به بی خانمان بعدی که می بینید بدهید.

محققان هاروارد آزمایشی را انجام دادند – آیا دانشجویان با خرج کردن پول برای خود خوشحال تر می شوند یا برای دیگران؟

آنها ابتدا میزان خوشحالی دانش آموزان در صبح را اندازه گرفتند. سپس به دانشجویان پنج یا بیست دلار می دادند. به نیمی از گروه گفته شد که پول را برای خود خرج کنند، در حالی که به نیمی دیگر گفته شد که پول را برای دیگران خرج کنند.

جای تعجب نیست – هر دو گروه افزایش شادی را گزارش کردند. چه کسی پول مجانی به او داده است؟

اما گروهی که برای دیگران پول خرج می کردند افزایش بیشتری در شادی گزارش کردند.

تعدادی از مطالعات دیگر وجود دارد که نشان می دهد که خرج کردن برای دیگران (در حد منطق!) شادی بیشتری نسبت به خرج کردن برای خود ایجاد می کند. به عنوان مثال، کسانی که بیشتر از پاداش پایان سال خود را برای دیگران خرج می کنند، نسبت به کسانی که بیشتر برای خود خرج می کنند، افزایش رفاه طولانی تر و طولانی تری را گزارش می دهند.

یکی از دلایل درستی این موضوع این است که ما گاهی تأثیری را که تأیید اجتماعی بر سطوح شادی ما می گذارد دست کم می گیریم. در یک مطالعه، شرکت‌کنندگان در حالی که طرد اجتماعی یا تأیید اجتماعی را تجربه می‌کردند، تحت fMRI قرار گرفتند.

کسانی که طرد اجتماعی را تجربه می‌کنند، برخی از مدارهای مغزی درگیر با درد واقعی و فیزیکی را فعال می‌کنند. به همین ترتیب، افرادی که تأیید اجتماعی را تجربه می‌کنند، برخی از مدارهای مغزی را فعال می‌کنند که با لذت واقعی و فیزیکی مرتبط است.

نوع دوستی خودخواهی است. من هنوز سال‌ها شرطی برای مبارزه دارم – من هم مثل شما خوب به دنیا آمدم اما به او گفته شد که خودخواه‌تر باشم. افسوس، آن مردمی اشتباه خودخواهی کردند. خودخواه انجام دادن کاری است که من را خوشحال تر می کند، که به طور غیر شهودی بیشتر در مورد کمک به دیگران است تا کمک به خودم.

۱۷. یادآوری کنید
عکس گرفتن. آلبوم درست کن سوغاتی جمع کنید. با استفاده از عکس‌ها یا یادگاری‌ها، چند لحظه را برای زنده کردن یک تجربه مثبت اختصاص دهید.

به عنوان مردی که کاملاً روی آینده متمرکز بود، هرگز برای یادآوری خاطرات وقت نمی گذاشتم. این یک اشتباه بود – من فرصتی را برای ایجاد شادی و همچنین فرصتی برای توسعه حس خود از دست می دادم.

برخی افراد بیش از حد خاطرات را به یاد می آورند – آنها در گذشته گیر کرده اند. با این حال، اکثر مردم در حال (مثلا توجه جذب شده توسط تلویزیون یا کار) یا آینده (مثلاً برنامه ریزی و خیال پردازی) گیر کرده اند.

فیلیپ زیمباردو در کتاب خود به نام روانشناسی جدید زمان این ادعا را مطرح می کند که کسانی که به طور مکرر رویدادهای مثبت زندگی را به یاد می آورند، به احتمال زیاد شاد هستند.

علاوه بر این، او دریافت که متوسط ​​آمریکایی ها در مقایسه با سایر ملیت ها زمان بسیار کمی را برای یادآوری خاطرات صرف می کنند. شاید این یکی از دلایلی باشد که ما علیرغم داشتن بیشترین ثروت و قدرت در بین ده کشور برتر شادمان قرار نداریم.

در اینجا چند ایده اضافی برای یادآوری خاطرات وجود دارد: سالنامه دبیرستان خود را نگاه کنید، یادگاری های گذشته خود را یادداشت کنید، در یک رویداد فرهنگی سنتی شرکت کنید، با یک دوست قدیمی تماس بگیرید، نامه تشکر بنویسید، فیلم های قدیمی تماشا کنید، به موسیقی قدیمی گوش دهید یا یک دفترچه خاطرات را شروع کنید و گهگاه دوباره بخوانید.

۱۸. نشخوار فکری نکنید
اگر متوجه شدید که در حال نشخوار فکری هستید، هر کاری می توانید برای فرار انجام دهید. توجه خود را بر روی افکار مثبت بیشتر متمرکز کنید. یا به جای تکرار مکرر نگران کننده های انتزاعی، خاص باشید و روی حل مسئله تمرکز کنید.

نشخوار فکری افکار منفی را افزایش می دهد، حل مسئله را کاهش می دهد، حمایت اجتماعی را بیش از حد کاهش می دهد و خطر ابتلا به افسردگی را افزایش می دهد.

در محیط اجدادی نشخوار فکری مفید بود. اگر گرسنه بودید و در مورد کمبود غذا نشخوار می‌کردید، می‌توانید به شکار یا تجارت بروید.

در گذشته نشخوار نکنید یاد بگیرید در لحظه حال زندگی کنید تا شادی را افزایش دهید.
در گذشته نشخوار نکنید یاد بگیرید در لحظه حال زندگی کنید تا شادی را افزایش دهید.
وقتی صحبت از شادی می شود، نشخوار فکری تقریباً همیشه بی نتیجه است. یه کار دیگه بکن

اکنون، بسیاری از چیزهایی که در مورد آنها نشخوار می کنیم خارج از کنترل ما هستند و آنچه را که زمانی یک پاسخ روانشناختی مفید بود به واکنشی مضر تبدیل می کنند. نشخوار کردن در مورد تاریخ دیشب، در مورد رد شدن برای ترفیع، در مورد گذرنامه تقلبی خود، در مورد ارائه آینده – کمکی نخواهد کرد.

نشخوار فکری باعث ایجاد یک مارپیچ منفی می شود، جایی که نشخوار باعث می شود احساس بدی در شما ایجاد شود، که به نوبه خود باعث تمرکز ذهن روی اضطراب ها و نگرانی ها می شود که به نوبه خود باعث ایجاد احساس بد و غیره می شود.

نشخوار فکری خود را کنترل کنید.

وقتی یکی از دوستانم ۱۶ ساله بود، برای فیبرومیالژیا برایش استروئید تجویز کردند. او مجبور شد به دلیل عوارض جانبی آن را متوقف کند – دارو به او اضطراب شدید می داد. متأسفانه، حتی پس از قطع دارو، همچنان مشکلات اضطرابی داشت. اکنون پس از گذشت هشت سال، اضطراب دیگر نگران کننده نیست.

در اینجا سه ​​توصیه او وجود دارد:

۱. هر کاری می توانید انجام دهید تا خود را شادتر کنید. خوشبختی مانند سپری است که می تواند شما را در برابر حملات شرور آقای اضطراب و بی امان خانم نشخوار محافظت کند.

۲. ذهن آگاهی را پرورش دهید. تشخیص دهید چه زمانی در مارپیچ نشخوار فکری هستید. وقتی نشخوار فکری را تشخیص دادید، از خود بپرسید که آیا کاری که انجام می دهید مفید است یا خیر. پاسخ همیشه منفی است – اگر در چرخه افکار منفی نباشید، حل مشکل شما موثرتر خواهد بود.

۳. کنترل افکار خود را دوباره به دست آورید. هر بار که یک فکر منفی را تشخیص دادید، دوباره توجه خود را به جای دیگری متمرکز کنید. این کار را بارها و بارها انجام دهید، تا زمانی که اضطرابی که باعث نشخوار فکری شده است از بین برود. در ابتدا، این امر دشوار خواهد بود. اما با ماه‌ها تمرین، اکنون می‌توانید بیشتر احساسات نشخوار فکری را که در درون شما ایجاد می‌شود، از بین ببرید.

بعد از اینکه احساساتش دوباره کنترل شد، او به نگرانی‌هایی که نشخوار فکری ایجاد کرد، پرداخت. وقتی تحت تأثیر ناراحتی نیستید، حل مؤثر مشکل بسیار آسان تر است.

۱۹. به نقاط قوت و پیروزی های خود فکر کنید
به جای استرس یا نشخوار کردن در مورد شرمساری یا شکست اخیر، به نقاط قوت یا پیروزی گذشته خود فکر کنید. اگر از نقاط قوت خود مطمئن نیستید، از دیگران بخواهید زمانی را توصیف کنند که در بهترین حالت خود بوده اید یا در آزمون StrengthsFinder شرکت کنید .

اگر متوجه می‌شوید که اعتماد به نفس ندارید و به توانایی‌هایتان شک دارید، به‌جای تمرکز بر روی نکات منفی، همانطور که ذهن ما احتمالاً به طور غیرمولد این کار را انجام می‌دهد، روی نکات مثبت خود تمرکز کنید – پشتکار، مهارت‌های اجتماعی، هوش یا یکی از نقاط قوت ممکن دیگر . خوانندگان این وبلاگ ممکن است داشته باشند.

همه انسان ها برابر نیستند. برخی نقاط قوت بیشتری نسبت به دیگران دارند. اما با حضور در اینجا و خواندن این مقاله، قبلاً چندین نقطه قوت را نشان داده اید که بسیاری از انسان ها ندارند، مانند ذهن باز، کنجکاوی، امید و تمایل به تغییر.

مهمتر از همه، از جملات تاکیدی مثبت استفاده نکنید ، که شامل تکرار با خودتان می شود که شما عالی هستید، در حالی که واقعاً باور ندارید که هستید. در عوض، از خود تأییدی استفاده کنید، که شامل بازتاب نقاط قوت و ویژگی‌های مثبتی است که واقعاً باور دارید که دارید. اطلاعات بیشتر در مورد تأیید خود در اینجا .

تفکر در مورد ناتوانی شما احتمالاً انرژی شما را کاهش می دهد و شما را ناراضی می کند. فکر کردن در مورد توانایی شما احتمالا به شما انرژی می دهد و شما را خوشحال می کند. این خوب نیست که بیش از حد اعتماد به نفس داشته باشید و از واقعیت جدا شوید، اما دست کم گرفتن نقاط قوت به همان اندازه که بیش از حد آنها را برآورده می کنید، بی ارتباط است.

بیشتر انسان ها بیش از آنچه فکر می کنند توانایی دارند. به همین ترتیب، بیشتر انسان ها قبلاً بر بسیاری از چالش ها غلبه کرده اند. وقتی در مغز خود زندگی می کنیم و زندگی را از طریق یک جفت چشم تماشا می کنیم، نمی توانیم تشخیص دهیم که آنچه برای ما هیجان انگیز یا آسان است، اغلب برای بسیاری دیگر چالش برانگیز است.

اگر از نقاط قوت خود مطمئن نیستید، دو راه عالی برای پی بردن به این که چه هستند، شرکت در آزمون StrengthsFinder یا ساختن بهترین خودنگاری Reflect است .

اگر می دانید نقاط قوت شما چیست، اما هنوز اعتماد به نفس ندارید، وقتی متوجه شدید که افکارتان به سمت ناتوانی خود سوق می دهند، سعی کنید آنها را به دو هسته بنیاد خود هدایت کنید – مواقعی که بر یک چالش غلبه کرده اید و بخش‌هایی از زندگی‌تان که در آن نقاط قوتی دارید که بسیاری دیگر از آن‌ها برخوردار نیستند.

تحقیقات نشان می‌دهد کسانی که از نقاط قوت خود آگاه هستند و روی آن تمرکز می‌کنند، شادتر از کسانی هستند که نیستند و نمی‌دانند. یک تمرین قدرتمند که می توانید امتحان کنید این است که در مورد قدرتی که می دانید دارید فکر کنید و سپس چند دقیقه در مورد زمانی بنویسید که آن ویژگی مثبت را نشان داده اید.

۲۰. داوطلب شوید
مربی دانش آموزان. برای بی خانمان ها غذا سرو کنید. جمع آوری پول. برای بچه های کم خدمت بخوانید. پارک محلی را تمیز کنید. از سالمندان دیدن کنید. سگ های پناهگاه راه بروید. داوطلب شوید.

خودخواهی، همانطور که معمولا تصور می شود، احمقانه است. در منطق، کمک به دیگران به جای از بین بردن، خوشبختی می آورد. به همین دلیل است که داوطلب شدن یکی از خودخواهانه ترین کارهایی است که می توانید انجام دهید.

دلایل زیادی وجود دارد که داوطلبانه سودمند است – به ما احساس معنا می دهد، فعالیت اجتماعی ما را افزایش می دهد، ما را با فعالیت های جدید و بالقوه هیجان انگیز آشنا می کند، و از آنجایی که داوطلبانه به ما فرصتی می دهد تا جهان را به طور آشکار بهبود دهیم، خودمان را افزایش می دهد. احترام

در مجموع، این دلیلی است که داوطلبانه باعث افزایش رفاه، رضایت از زندگی، و در افراد مسن تر، کاهش خطر مرگ و میر می شود.

یکی از اخطارهای مهم این است که افرادی که شادتر هستند، احتمال بیشتری دارد که داوطلب شوند. بنابراین، اگرچه افرادی که داوطلب می‌شوند به احتمال زیاد خوشحال می‌شوند، برخی از این تفاوت‌ها به این دلیل است که افرادی که به دلایل دیگر از قبل شادتر هستند، احتمال بیشتری دارد که داوطلب شوند.

با در نظر گرفتن این موضوع، مطالعات طولی رابطه آماری معنی‌دار اما ضعیف‌تری را بین داوطلبانه و بهزیستی پیدا کرده‌اند.

به عنوان مثال، به جای اینکه داوطلبانه هفتگی، بهزیستی را ۲۰ درصد افزایش دهد، به جای افزایش ۱۰ درصدی رفاه. اما چه سود واقعی ۱۰ یا ۲۰٪ باشد، داده ها واضح است – داوطلبانه شادی را افزایش می دهد.

در اینجا سه ​​نکته وجود دارد که باید هنگام انتخاب نوع فعالیت های داوطلبانه ای که امتحان می کنید به خاطر بسپارید.

۱. دلیل خود را بدانید

در یک مطالعه، نویسندگان سعی کردند بفهمند چه عواملی پیش‌بینی می‌کنند که آیا داوطلبان ترک یا ادامه می‌دهند یا خیر. دو عامل پیش‌بینی‌کننده، تعامل و معنا بودند – وقتی داوطلب می‌شوید، آیا زمان در حال گذر است، و آیا فکر می‌کنید مشارکت‌های شما دنیا را به مکانی بهتر تبدیل می‌کند؟

بسیاری از دوستان دبیرستانی من در کتابخانه داوطلب شدند. چرا؟ نمی توانم تصور کنم. قفسه بندی کتاب ها نه جالب است و نه معنادار. ممکن است مجبور شوید برای یافتن چیزی که دوست دارید آزمایش کنید.

فکر می کردم واقعاً دوست دارم سگ های راه رفتن را دوست داشته باشم اما در واقع آن را کسل کننده می دانستم. از سوی دیگر، به نظرم مربیگری و راهنمایی بچه‌ها بسیار جالب‌تر و مفیدتر از آن چیزی بود که انتظار داشتم.

 

۳. به یاد داشته باشید که کار داوطلبانه بر تصویر شما تأثیر مثبت می گذارد

برای مردانی که این را می خوانند، «نوع دوستی» یک نمایش خواستگاری است. در یک مطالعه، به ۳۰۰ زن پروفایل های دوستیابی نشان داده شد. آن دسته از نمایه‌هایی که شامل داوطلبی بودند، به احتمال زیاد رتبه‌بندی بالایی داشتند.

به دو دلیل این اتفاق افتاد. یکی، من فکر می کنم اکثر ما سخاوت را به خودخواهی در یک شریک عاشقانه ترجیح می دهیم. ثانیاً، داوطلب شدن یک علامت وضعیت است. کسانی که داوطلب می شوند به احتمال زیاد شاد، سالم هستند و شبکه اجتماعی قوی تری دارند.

۲۱. مراقبه شفقت را انجام دهید
روی کسی تمرکز کنید که به او اهمیت می دهید. به خصوصیات مثبت آنها و اعمال محبت آمیز آنها با شما فکر کنید. هر کاری که برای ایجاد احساسات عشق و شفقت مؤثر است را انجام دهید – آنها را در بهترین حالت خود تجسم کنید، یک مانترا را تکرار کنید، یا خاطرات خوش را تکرار کنید.

یک بودایی سنتی ده ها نوع مراقبه را یاد می گیرد و تمرین می کند. مدیتیشن ذهن آگاهی در غرب رایج شده است زیرا یکی از مفیدترین آنهاست.

علم تاکنون مقدماتی است، اما نشان می دهد که مراقبه محبت آمیز به طور بالقوه در افزایش رفاه موثرتر از مراقبه ذهن آگاهی است. در یک مطالعه، تنها هفت دقیقه از این نوع مدیتیشن باعث افزایش خلق و خوی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد شد.

به احتمال زیاد، هر دو نوع مدیتیشن مکمل یکدیگر هستند – هر دو استرس را کاهش می دهند، اما با هم، قدرت آنها حتی بیشتر است.

مدیتیشن ذهن آگاهی آگاهی عاطفی را افزایش می دهد و به شما کمک می کند تا راحت تر روی زمان حال تمرکز کنید. مراقبه محبت آمیز توانایی ایجاد مستقیم احساسات مثبت را آموزش می دهد، دقیقاً مانند آموزش قدردانی.

در مطالعه ای دیگر، تا زمانی که افراد حداقل یک بار در هفته مدیتیشن می کردند، ۱۰ تا ۲۰ درصد افزایش خلق و خو ادامه داشت. به همین ترتیب، هرچه مدت بیشتری تمرین خود را ادامه دهند، تغییر در سطح پایه شادی آنها دائمی تر می شود.

به عنوان مثال، آنها می توانند چندین جلسه تمرینی پشت سر هم را بدون تغییر محسوس در خلق و خوی خود رها کنند.

در مطالعه دیگری در مورد مراقبه محبت آمیز، “همبستگی قابل توجهی بین میزان تمرین مراقبه و پاسخ های ایمنی و رفتاری ذاتی به استرس روانی اجتماعی یافت شد.” به عبارت دیگر، آزمودنی‌ها سالم‌تر و انعطاف‌پذیرتر شدند.

۲۲. در گفتگوی عمیق شرکت کنید
از بحث کوچک بگذرید. سوالات غیر معمول بپرسید. بیشتر پذیرای سؤالات عجیب و غریب یا شخصی باشید.

چه به این دلیل که مکالمات عمیق پیوند را تسهیل می کند یا به این دلیل که همه ما تمایل ذاتی به صحبت در مورد چیزهای مهم داریم، بین شادی و داشتن یک گفتگوی معنادار همبستگی قوی وجود دارد.

این امکان وجود دارد که این همبستگی برعکس باشد – افراد شاد به سادگی بیشتر درگیر گفتگوی عمیق هستند. با این حال، من فکر می‌کنم هر دو طرف است – شاد بودن باعث می‌شود بیشتر در مورد چیزهای مهم صحبت کنید و صحبت کردن در مورد چیزهای مهم شما را خوشحال می‌کند.

مطالعه ای که از آن این ایده متولد شد در سال ۲۰۰۹ انجام شد. ۷۹ نفر ضبط کننده های صوتی مجزا به مدت چهار روز به آنها متصل شده بودند. پس از آن، درصدی از زمانی که تنها می گذرانند، صحبت می کنند، در گفتگوهای عمیق می گذرانند و در صحبت های کوچک می گذرانند، محاسبه می شود.

شادترین شرکت کنندگان تقریبا نیمی از زمان اجتماعی خود را در گفتگوی عمیق سپری کردند. ناراضی ترین ها تنها ۲۱.۸ درصد از زمان اجتماعی خود را در گفتگوهای عمیق سپری کردند.

یکی از دوستانم نتایج این مطالعه را به دل گرفته است. یک بار در ماه، او یک شب گفتگو ترتیب می دهد. ما فهرستی از موضوعات معنی‌دار را که می‌خواهیم درباره‌شان بحث کنیم، به جفت تقسیم می‌کنیم و درباره یک موضوع بحث می‌کنیم.

سپس شریک خود را عوض می کنیم و در مورد موضوع دیگری صحبت می کنیم. مشارکت مستلزم به اشتراک گذاشتن بخش‌هایی از خودتان است که معمولاً پنهان نگه داشته می‌شوند – مثلاً نمی‌توانید بدون باز کردن در مورد بزرگترین ترس‌هایتان صحبت کنید.

نه تنها داشتن آن مکالمات به من احساس عالی می‌کند، بلکه احساس می‌کنم در دو ساعت در مورد برخی از شرکت‌کنندگان بیشتر از ده‌ها ساعت گفتگوی کوچک یاد گرفته‌ام.

اگر گفتگوی عمیق آسان نیست، توصیه می‌کنم به جای سؤالات مزخرف معمولی «چه کار می‌کنی، کجا بزرگ شدی، چه رنگی دوست داری»، از قبل به سؤالات جالب فکر کنی. گوگل می تواند کمک کند .

اعلان سؤال برای کمک به شما برای شروع گفتگوهای عمیق با دیگران:

تصور کنید یک مهمانی شام عالی را میزبانی کنید. شما می توانید هر کسی را که تا به حال زندگی کرده است دعوت کنید. از چه کسی می پرسید؟
آخرین بار کی با خودت صحبت کردی؟
دو روش را نام ببرید که از طریق آنها خود را خوش شانس می دانید.
کاری را که همیشه دوست داشتید انجام دهید نام ببرید و توضیح دهید که چرا هنوز آن را انجام نداده اید.
تصور کنید خانه یا آپارتمان شما آتش گرفته است. شما می توانید تنها یک شی را ذخیره کنید. چی میتونه باشه؟
یکی از شادترین روزهای زندگی خود را توصیف کنید.
تصور کنید که قرار است با من دوست صمیمی شوید. مهمترین چیزی که در مورد شما بدانم چیست؟
یکی از شرم آورترین لحظات زندگی خود را توصیف کنید.
یک مشکل شخصی را توصیف کنید و از شریک گفتگوی خود در مورد بهترین راه حل برای آن راهنمایی بخواهید.

۲۳. پیش بینی
اکنون پرداخت کنید و بعدا مصرف کنید. چند لحظه را به مرور رویدادهای آینده که منتظر آن هستید اختصاص دهید. به جای خواندن یکباره کتاب، فقط یک فصل را در یک زمان بخوانید. به جای اینکه آن بازی جدید را برای ده ساعت متوالی انجام دهید، پس از یک ساعت متوقف شوید. مزه کنید، پیش‌بینی کنید، و سپس بیشتر بازی کنید.

شادی که یک رویداد مثبت برای ما به ارمغان می آورد، متناسب با مدت زمانی است که برای فکر کردن به آن صرف می کنیم. اگر ما بیش از حد درگیر نگرانی در مورد کار باشیم، دادن یک هدیه عالی هیچ خوشحالی به همراه نخواهد داشت.

می‌توان با پیش‌بینی هدیه، مزه‌کردن و تمرکز بر روی هدیه هنگام دریافت آن و سپس یادآوری هدیه پس از آن، شادی بیشتری با آن هدیه ایجاد کرد.

بخشی از مغز ما مانند یک گاو نر خشمگین وجود دارد که به شادی ما اهمیتی نمی دهد و می خواهد هرچه سریعتر به جلو برویم. آن جانور را اهلی کن

پیش بینی با خیال پردازی یکسان نیست. خیال پردازی مستلزم افزایش انتظارات است – ایجاد لذت در حال حاضر به قیمت شادی در طول تجربه واقعی. پیش بینی مستلزم خوشحالی از اینکه رویدادی در آینده در شرف وقوع است، آن گونه که در واقع رخ خواهد داد، نه به عنوان یک فانتزی ایده آل.

تحقیقات نشان می‌دهد که یک روش ارگانیک برای افزایش انتظار این است که یکی – داشتن یک شبکه اجتماعی بزرگ (که منجر به دعوت شدن به رویدادها و تعاملات اجتماعی بیشتر می‌شود) و دو – داشتن تعداد زیادی گام برای رسیدن به اهدافتان. (که باعث پیشرفت بیشتر می شود). با این حال، یک استراتژی وجود دارد که می توانید بلافاصله برای افزایش شادی اجرا کنید. اکنون پرداخت کنید و بعدا مصرف کنید.

سخت است، و من اغلب شکست می خورم، اما وقتی موفق می شوم، همیشه ارزشش را دارد. من نه تنها از این انتظار خوشحال می شوم، بلکه متوجه می شوم که نگه داشتن چیزی از خودم، حتی پس از خریدن آن، تأثیری بر افزایش سطح ذائقه من در هنگام رسیدن به مصرف آن دارد.

نمونه‌هایی از زندگی من شامل قسمت‌هایی از برنامه تلویزیونی مورد علاقه‌ام، کتاب‌ها، بازی‌های ویدیویی و شیرینی‌ها است.

از یک مطالعه بر روی مسافران تعطیلات، ” درس عملی برای یک فرد این است که شما بیشتر شادی خود را از پیش بینی سفر تعطیلات به دست می آورید. ”

۲۴. پورن تماشا نکنید
تماشای پورن ممکن است بی ضرر به نظر برسد، اما اینطور نیست. من اخلاقی نمی کنم – اگر پورن بی ضرر بود، همیشه با پیکسل های زنان زیبا روبه رو می شدم.

با توجه به اینکه رضایت از رابطه یکی از قوی ترین مؤلفه های شادی است، این موضوع نگران کننده است. من به شدت توصیه می کنم مردم این تد تاک را در مورد تأثیرات مصرف منظم پورن تماشا کنند.

پخش کننده ویدیو یوتیوب
من می توانم از تجربه شخصی صحبت کنم. هفته هایی که از پورن پرهیز می کنم، انرژی بیشتری دارم، اجتماعی تر هستم و رابطه جنسی بهتری دارم. به جای اینکه ذهنم سرگردان باشد، از شریک زندگیم برای الهه ای که هست لذت می برم.

۲۵. متضاد فکر کنید
به چیزی فکر کنید که برای شما شادی بزرگی به ارمغان می آورد – فرزند شما، سلامتی شما، شغل شما، هر چه باشد. حال، یا به راه‌هایی فکر کنید که واقعاً این چیز را دارید تعجب‌آور است، یا زمانی را صرف تجسم دنیای دیگری کنید که در آن این چیز وجود ندارد یا از شما گرفته شده است.

فکر می‌کنید در کدام شرایط یک پدر بهتر از دخترش قدردانی می‌کند – هنجاری که در طی آن بیدار می‌شود و ادامه حیات او را بدیهی می‌داند، یا پس از کابوسی که در آن او توسط کامیون زیر گرفته شد؟

سوال این است که آیا شادی ایجاد شده توسط قدردانی بهتر از ناراحتی ناشی از تصور مرگ او بیشتر است؟

در مورد کابوس نمی توانم بگویم. اما در مطالعات تفکر خلاف واقع، تصور موقت از دست دادن اثر بلندمدت افزایش شادی دارد.

تکنیک اولیه ای که رواقیون برای پرورش آرامش و شادی به کار می بردند دقیقاً همان چیزی بود که در بالا توضیح دادم. با تصور موقت از دست دادن عمیق، بقیه روز با قدردانی و شادی بیشتری سپری شد.

در یک مطالعه، از زوج‌ها خواسته شد که راه‌هایی را که با هم بودنشان انتظار می‌رفت یا راه‌هایی را که در آن غیرمنتظره بود، توصیف کنند. اگرچه زوج‌ها انتظار داشتند که توصیف راه‌هایی که سرنوشت رابطه‌شان از طریق آن‌ها انجام می‌شود باعث افزایش رضایت از رابطه و به طور موقت خلق و خوی آن‌ها شود، اما نتایج برعکس بود.

کسانی که دستورالعمل های زیر را دنبال کردند، ۱۰ تا ۲۰ درصد افزایش در رضایت و خلق و خوی رابطه خود مشاهده کردند. “لطفاً راه هایی را توضیح دهید که این اتفاق یا رویداد ممکن است هرگز اتفاق نیفتاده باشد یا هرگز بخشی از زندگی شما نبوده باشد” و “لطفاً راه هایی را توضیح دهید که در آنها شگفت انگیز است که این چیز یا رویداد بخشی از زندگی شما است.”

به همین دلیل است که کسانی که درد و رنج عمیقی را تجربه می کنند، مانند من در مورد سلامتی من، اغلب پس از آن قدردانی و شادی زیادی را تجربه می کنند.

وقتی متوجه می‌شوید که ممکن است شریک عاشقانه شگفت‌انگیز خود را نداشته باشید – این فقط به صورت تصادفی دیوانه‌وار بود که هر دو در مهمانی حضور داشتید، قدردانی (و در نتیجه رضایت و شادی) بسیار بالا می‌رود.

۲۶. توانایی خود را برای مزه کردن از دست ندهید
در لحظه حضور داشته باشید، پیش بینی کنید، خاطرات را به یاد آورید، تجربه را با دیگران به اشتراک بگذارید، قدردانی و تفکر خلاف واقع را تمرین کنید. در اعتدال زیاده روی کنید.

تأثیر ثروت بر شادی به طور قابل توجهی کمتر از آن چیزی است که ما انتظار داریم – دو برابر شدن درآمد به طور متوسط ​​تنها ۱۰ درصد افزایش در رفاه را به همراه دارد. یک بخش از این به دلیل توانایی شگفت انگیز ما در خسته شدن است. ما آرزوی تازگی داریم – اسباب بازی های جدید وقتی دیگر جدید نباشند دیگر هیجان انگیز نیستند.

بخش دیگر تجربه کششی است. یک همبستگی منفی قوی بین ثروت و توانایی فرد در مزه کردن وجود دارد.

این منطقی است – یک لیوان شراب ۶ دلاری دیگر چندان چشمگیر نیست وقتی که به طور مرتب لیوان های ۱۲۰ دلاری میل کنید. زمانی که به طور منظم به باهاما پرواز می کنید، قدم زدن در پارک دیگر چندان لذت بخش نیست. صحبت کردن با یک غریبه در یک بار دیگر آنقدر هیجان انگیز نیست که فرد مرتباً با افراد ثروتمند و مشهور در مهمانی های اختصاصی ملاقات کند.

یک مدل ساده اما مفید از شادی این است که مقایسه ای بین واقعیت و انتظارات فرد است. با کسب درآمد بیشتر و لذت بردن از خریدهای بیشتر، انتظارات ما افزایش می یابد.

ثروتمندان برای چشیدن و لذت بردن از لذت های دنیوی تر زندگی مشکل تری دارند. این یک مشکل است – نه تنها برای آنها، بلکه برای ما مردم عادی.

به عنوان یک جامعه، توانایی ما برای مزه کردن بسیار وحشتناک شده است، تا جایی که سطح شادی خود را محدود کرده ایم. این یکی از دلایلی است که چرا بسیاری از مردم در دوران کودکی شادتر از بزرگسالان شاغل هستند. بی گناهی ما از بین رفته است و انتظارات ما بسیار بالاتر از آن چیزی است که سال ها پیش بود.

در یک مطالعه، چشمک زدن ماهرانه تصاویر پول برای شرکت‌کنندگان کافی بود تا آنها را سریع‌تر شکلات بخورند و لذت کمتری از این غذا را گزارش کنند. تنها قرار گرفتن در معرض تصاویر پول کافی بود تا به طور موقت توقعات را بالا ببرد و توانایی مزه کردن و لذت بردن را مختل کند.

دو استراتژی مکمل برای استفاده وجود دارد. اولین مورد این است که خرید خود را محدود کنید. اگر جدیدترین و بهترین چیز را نخرید، انتظارات شما آنقدرها فرصتی برای افزایش نخواهد داشت.

دوم تمرین و بهبود توانایی خود در مزه کردن است. توصیه می‌کنم مدیتیشن تمرکز حواس را انجام دهید و یک دفتر خاطرات سپاسگزاری داشته باشید.

۲۷. عصبانیت خود را تخلیه نکنید
دفعه بعد که ماشین شما را قطع کرد، شروع به جیغ زدن در مورد مادرش نکنید. آن رفتار به ظاهر بی ضرر هم مخرب است و هم در کنترل شماست. به همین ترتیب در سایر زمینه های زندگی شما، مانند عصبانی شدن از خدمات مشتری یا همسرتان.

اگرچه تخلیه ممکن است در کوتاه مدت احساس خوبی داشته باشد، این یک افسانه است که در واقع برای “پردازش” و کاهش سطح خشم شما کار می کند.

رهایی از تنش جنسی احساس خوبی دارد. پرتاب کردن هنگام بیماری حس خوبی دارد. بالاخره رسیدن به دستشویی حس خوبی دارد. بنابراین، به نظر می رسید که تخلیه خون بد یا بیرون راندن شیاطین یا دفع صفرا سیاه برای بازگرداندن بدن به تعادل باید داروی خوبی باشد. جن‌گیری یا ملین، ایده یکسان است: چیزهای بد را بیرون بیاورید و به حالت عادی بازگردید.

این شبیه به مواد مخدر است زیرا مواد شیمیایی مغز و سایر تقویت کننده های رفتاری در کار هستند. اگر به دمیدن بخار عادت کنید، به آن وابسته می شوید.

عقل سلیم می‌گوید که تخلیه راه مهمی برای کاهش تنش است، اما عقل سلیم اشتباه است. تهویه – کاتارسیس – ریختن سوخت در آتش است.

این نقل قول از این مقاله عالی در مورد هواگیری گرفته شده است . اگر خشم زیادی را تجربه می کنید، بقیه را بخوانید – عالی است!

وقتی به چیزهای مثبت فکر می کنیم، خوشحال می شویم. وقتی به چیزهای منفی فکر می کنیم، ناراضی می شویم. به همین ترتیب، وقتی خوشحال رفتار می کنیم، شاید با لبخند زدن، صاف نشستن یا خندیدن، شادتر می شویم.

به طور کلی، اگر روی افکار و رفتارهای مثبت تمرکز کنیم، خوشحال می شویم. اگر روی افکار و رفتارهای ناخوشایند تمرکز کنیم، ناراضی می شویم.

بنابراین وقتی مطالعات نشان می‌دهد که تخلیه با مشت کردن به بالش به جای کاهش سطح عصبانیت را افزایش می‌دهد، دلیل آن واضح است – این افراد دوباره توجه مغز را بر روی افکار عصبانی و اعمال خشمگین متمرکز می‌کنند و باعث عصبانیت بیشتر می‌شوند. مفهوم روانشناختی سرکوب فرویدی تا حد زیادی رد شده است.

این بدان معنا نیست که وقتی عصبانی می شوید نباید کاری انجام دهید. خودیاری یک چیز را درست انجام داد – خشم باید کنار گذاشته شود. برای انجام این کار به سادگی راه‌های مؤثرتری نسبت به فریاد زدن یا مشت زدن وجود دارد، مانند آرامش، همدلی و تأمل آرام.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اینکه چرا هواگیری معکوس است، اولین مقاله زیر را بخوانید.

مقالات و تحقیقات شادی و خشم

NYTimes، آهنگ های درهم ریخته همه آن اشک ها
آیا تخلیه خشم شعله را تغذیه یا خاموش می کند؟ کاتارسیس، نشخوار فکری، حواس پرتی، خشم، و پاسخ پرخاشگرانه
کاتارسیس، پرخاشگری و تأثیر متقاعد کننده: پیشگویی های خود تحقق یا خودشکوفایی؟
۲۸. خیال پردازی نکنید
خیال پردازی بیش از حد دو اثر منفی دارد: احتمال تغییر واقعی زندگی شما را کاهش می دهد و می تواند انتظارات شما را به روش های مضر افزایش دهد.

بهترین مثال از اینکه چقدر انتظارات بالا می تواند به خوشبختی آسیب برساند این مقاله است – چرا نسل Y Yuppies ناراضی هستند . مقالات برای همه اعمال می شود – هرچه در زندگی بیشتر به دست آوریم، خیالات ما به تدریج جاه طلبانه تر و جاه طلبانه تر می شوند. میل به پیشرفت خوب است، اما شادی تفاوت بین واقعیت و انتظارات ماست.

اگر انتظارات ما همگام با واقعیت افزایش یابد، سطح شادی ما بدون تغییر باقی می ماند. این چیزی است که معمولاً اتفاق می‌افتد، و به همین دلیل است که شادی در طول زندگی یک فرد بیشتر شبیه یک خط صاف است تا یک حرکت مداوم به سمت بالا. به آن تردمیل لذت بخش می گویند .

یک ضد حمله این است که زمان کمتری را صرف خیال پردازی کنید و زمان بیشتری را صرف زندگی در لحظه کنید.

تصاویر موفقیت مانند این با واقعیت مطابقت ندارند. آنها توهمی از کمال می دهند که هرگز نمی توان به آن رسید و جای شادی واقعی را می گیرد. وقتی فرصت لذت بردن از زندگی را به دست می آوریم، زندگی کردن را سخت می کند.
تصاویر موفقیت مانند این با واقعیت مطابقت ندارند. آنها توهمی از کمال می دهند که هرگز نمی توان به آن رسید و جای شادی واقعی را می گیرد. وقتی فرصت لذت بردن از زندگی را به دست می آوریم، زندگی کردن را سخت می کند.
تصاویر موفقیت می توانند جای عمل واقعی را بگیرند. فانتزی جایگزین واقعیت می شود.

یکی دیگر از پیامدهای منفی خیال پردازی این است که دستیابی به هدف را کاهش می دهد. تجسم مثبت احساس خوبی دارد، اما کوکائین هم همینطور. هیچکدام برای انگیزه طولانی مدت خوب نیستند.

قانون جذب ساختگی است. این در ایجاد موقتی احساس خوب موثر است، اما به قیمت یک اقدام طولانی مدت و رفاه.

راز را بخوانید و یکی پس از دیگری در معرض مجموعه ای از حکایت های انتخابی قرار خواهید گرفت. علم انجام دهید، و نتایج برای خود صحبت خواهد کرد.

مثبت اندیشی سالم و سازنده است. اما افزایش توقعات بدون اقدام متناظر باعث کاهش رفاه طولانی مدت می شود. در آزمایش‌ها، میانگین افرادی که قانون جذب را دنبال می‌کردند، کاهش دستیابی به هدف را مشاهده کردند.

از طرف دیگر، کسانی که از تضاد ذهنی پیروی کردند، فرآیندی که شامل تمرکز بر افکار منفی است، شاهد افزایش در رسیدن به هدف بودند.

لیدی گاگا پیشنهاد می کند که تصاویر موفقیت می توانند جای عمل واقعی را بگیرند. به جای بیرون رفتن و انجام آن، در ذهن خود تجسم می کنیم، احساس خوبی می کنیم و سپس هیچ کاری نمی کنیم. فانتزی جایگزین واقعیت می شود.

۲۹. از جملات تاکیدی مثبت استفاده نکنید
توصیه رایج کتاب‌های خودیاری و برنامه‌های تلویزیونی برای افزایش عزت نفس و شادی، استفاده از جملات تاکیدی مثبت – تکرار اظهارات مثبت برای خود است.

به عنوان مثال، “من یک فرد دوست داشتنی هستم، من انتخاب های درستی انجام می دهم، من به اندازه فرد بعدی روشنایی برای ارائه به جهان دارم.”

خود تأییدی مؤثر است . آنها شامل نوشتن یا صحبت در مورد ویژگی های شخصی هستند که می دانیم داریم. به طور خاص، بحث در مورد اینکه چگونه تمایل داریم آن ویژگی ها را بیان کنیم و چرا فکر می کنیم آنها مهم هستند.

از سوی دیگر، تأییدهای مثبت یک کار ساده و سریع هستند که جواب نمی‌دهند. این یک خط باریک بین دو نوع تصدیق است. اما به زبان ساده … شادی را افزایش می دهد. یکی نمی کند.

چهار توصیه متداول که توسط جنبش خودیاری برای افزایش عزت نفس و شادی ارائه می شود عبارتند از: داشتن یک دفتر خاطرات سپاسگزاری، تکرار جملات تاکیدی مثبت، تجسم موفقیت و مشت زدن به بالش زمانی که ناراضی هستید.

اگر این استراتژی‌ها واقعاً جواب می‌دادند، می‌توان انتظار داشت که پس از اجرای یک آزمایش علمی، تأثیر بزرگ و واضحی مشاهده شود.

و با این حال، صدها آزمایش بعد، تنها یکی از آن استراتژی ها به طور قابل اعتماد یک اثر شادی مثبت ایجاد می کند – مجله قدردانی .

استراتژی خشم خود را تخلیه نکنید به این موضوع می پردازد که چرا تخلیه غیر شهودی به جای کاهش خشم باعث طولانی شدن آن می شود، استراتژی خیال پردازی نکنید که چرا تجسم موفقیت اغلب می تواند نتیجه معکوس داشته باشد، و در زیر به این بحث می کنم که چرا جملات تاکیدی مثبت می توانند به جای افزایش عزت نفس کاهش یابند. .

سه دلیل وجود دارد که تأییدهای مثبت می توانند و اغلب نتیجه معکوس دارند.

اولین مورد این است که سرکوب فکر کار نمی کند. به عنوان مثال، در یک مطالعه، به شرکت کنندگان گفته شد که به خرس های قطبی فکر نکنند. سپس، به آنها دستور داده شد که هر بار که افکار خرس قطبی به مغزشان نفوذ می کند، زنگ را به صدا درآورند.

نتایج واضح بود و با مثال‌های واقعی‌تر تکرار می‌شد – درخواست از کسی که از فکر کردن درباره چیزی اجتناب کند، در واقع با مرتبه‌ای افزایش می‌یابد که چقدر به آن افکار فکر می‌کند.

بنابراین پیشنهاد اینکه کسی به خود بگوید «من زیبا هستم» و از فکر کردن «من زشتم» اجتناب کند، می‌تواند تأثیر معکوس داشته باشد و احتمال اینکه او با خود فکر کند زشت است، افزایش می‌دهد.

دوم این که مغز ما احمق نیست. اگر واقعاً فکر نمی‌کنید که دوست‌داشتنی هستید، با گفتن اینکه دوست‌داشتنی هستید، شک و تردیدهایی به ذهنتان خطور می‌کند که واقعاً درست نیست، که به نوبه خود باعث کاهش عزت نفس شما می‌شود.

به همین دلیل است که مطالعات نشان می دهد که جملات تاکیدی مثبت باعث افزایش شادی و عزت نفس در بین کسانی می شود که قبلاً عزت نفس بالایی دارند. برای آنها “من زیبا هستم و موفق خواهم شد” باورپذیر است. برای کسانی که عزت نفس پایینی دارند، اینطور نیست، و بنابراین تأیید در واقع باعث کاهش عزت نفس طولانی مدت می شود.

سوم این است که استفاده از جملات تاکیدی مثبت این فرض را به همراه دارد که فکر کردن به افکار منفی بد است. بنابراین، زمانی که یک فرد به افکار منفی فکر می کند، در مورد خود بدتر فکر می کند – این که فقط افراد بازنده یا ناراضی به افکار منفی فکر می کنند. این دروغ است.

همه هر از گاهی به افکار منفی فکر می کنند. یا به دلیل ناتوانی در پیگیری برنامه و دور نگه داشتن افکار منفی خود را شکست خورده می دانند. این مایه تاسف است زیرا افکار منفی را نمی توان با نیروی محض اراده از بین برد.

۳۰. چیزهای کوچک زیادی بخرید
به جای خرید یک کامپیوتر گران قیمت، بازسازی خانه، یا ماشین سریع، چیزهای کوچک زیادی بخرید – دوازده شب عاشقانه با عزیزتان، یک نوشیدنی هفتگی شکلات یا ماساژ فانتزی، چند شمع زیبا، یا مقداری موسیقی برای آیفون خود.

تصور کنید که گرسنه هستید، می خواهید کمی پیتزا بخورید. برش اول طعم خوشمزه ای خواهد داشت – شاید اشتهای زیادی داشته باشید و از برش های دو و سه لذت ببرید.

اما برش های چهار و پنج؟ آنها بیشتر به شما درد معده می دهند تا لذت. شما در حال سازگاری هستید پول به روشی مشابه عمل می کند.

یک نیاز اساسی -> شادی را برآورده کنید.

پس باید در شهر بگردی؟ ماشین بخر —> شادی.

فرض کنید ماشین را پس می‌دهید و سپس تصمیم می‌گیرید که ولخرجی کنید و چیزی دو برابر گران‌تر بخرید. آیا شما دو برابر شادی خواهید داشت؟

خیر – هنگامی که نیاز اساسی برآورده شد، همه چیز در بالا تأثیر کاهشی خواهد داشت. بالشتک های لوکس و شتاب نرم تر خوب هستند، اما به اندازه توانایی پایه برای رانندگی ارزشمند نیستند.

پول اضافی صرف شده برای ارتقاء به یک خودروی لوکس می‌توانست صرف خرید یک دوجین تعطیلات آخر هفته شود. این تحقیقات نشان می دهد که این دوجین فرار حداقل دو برابر بیشتر از یک ماشین لوکس شادی ایجاد می کند.

نمونه هایی از افزایش شادی از “چیزهای کوچک”:

تجربه دو رویداد مثبت در زمان های مختلف، نه هر دو در یک زمان.
خوردن دو کلوچه ۶ اونسی در زمان های مختلف، به جای یک کوکی ۱۲ اونسی در یک زمان.
تصور می کنند که برنده یک بخت آزمایی ۲۵ دلاری و سپس بخت آزمایی ۵۰ دلاری هستند، نه اینکه یکباره برنده یک لاتاری ۷۵ دلاری شوند.
گوش دادن به آهنگی که از آن لذت می بردند با مکثی در وسط، نه یکباره.
افرادی که دارای عواطف مثبت مکرر هستند، نسبت به افرادی که دارای عواطف مثبت کمتر اما شدیدتر هستند، بیشتر خوشحال هستند. این خوب است زیرا ایجاد برآمدگی های خلقی کوچک در طول روز آسان تر و ارزان تر از ایجاد یک یا دو هیجان شدید است.

۳۱. ساعت های تلویزیون را تماشا نکنید
تماشای تلویزیون سرگرم کننده است. اما آیا تماشای تلویزیون ما را خوشحال می کند؟ بله، اما فقط در مقادیر کم.

در یک مطالعه، معاشرت لذت‌بخش‌تر از تماشای تلویزیون بود، همان‌طور که تماشای تلویزیون لذت‌بخش‌تر از کار کردن بود. این تفاوت بزرگ است.

با گرفتن اطلاعات از ۴۲۰۰۰ نفر از ۲۲ کشور، مشخص شد که بینندگان بیش از حد تلویزیون رضایت کمتری از زندگی دارند. تعجبی نداره. یک آمریکایی به طور متوسط ​​تقریباً ۴ ساعت در روز تلویزیون تماشا می کند. هر ساعتی که صرف تماشای تلویزیون می‌شود، ساعتی است که صرف معاشرت، ورزش، ایجاد عزت نفس یا داشتن رابطه جنسی نمی‌شود.

علاوه بر این، بین زمان صرف شده برای تماشای تلویزیون و سطح اضطراب و سطح آرزوهای مادی شما همبستگی وجود دارد. دومی به ویژه نگران کننده است. وقتی واقعیت با کمال، ماجراجویی و عاشقانه‌ای که تلویزیون نشان می‌دهد زندگی ما باید داشته باشد، مطابقت نداشته باشد، ناراحتی به وجود می‌آید.

چگونه دهقانان قرن سیزدهمی توانستند ۱۴ ساعت در روز کار کنند واقعاً خوشحال باشند؟ آنها تلویزیون نداشتند که به آنها بگوید در مقایسه، زندگی آنها بد است. ما انجام می دهیم.

همانطور که در استراتژی اختصاص زمان بیشتر به فعالیت اجتماعی بحث شد، اطلاعات بسیار شبیه شکر است. زمانی کمیاب و ارزشمند بود. در حال حاضر، آن فراوان است و بیشتر از ارزش است. بنابراین اگرچه ما تمایل زیادی به تماشای تلویزیون داریم، اما معمولاً کارهای دیگری انجام می دهیم که ما را خوشحال تر می کند.

زوج هایی که تلویزیون در اتاق خواب دارند ۵۰ درصد کمتر از آنهایی که تلویزیون ندارند رابطه جنسی دارند.

۳۲. به ازدواج تکیه نکنید
وقتی ازدواج کردی خوشحال میشی مطمئناً نقاط و مشاجرات بدی وجود خواهد داشت، اما در نهایت، شما از زندگی خود راضی خواهید بود. نادرست

متأسفانه، بیشتر مردان باستان شناس نیستند. به همسرتان اعتماد نکنید تا شما را برای همیشه شادتر کند – خوشبختی همیشه یک افسانه خطرناک است. برای تحقق این امر نیاز به نوع خاصی از کار است.

تازه ازدواج کرده‌ها خوشبخت‌ترین انسان‌های روی زمین هستند، اما بعد از دو سال، بیشتر آنها به سطح رفاه قبل از ازدواج خود بازمی‌گردند. بر اساس مطالعه ای که روی ۱۵۲۶۸ نفر در طول ۱۷ سال انجام شد، میانگین افراد متاهل ۵ درصد از افراد مجرد متوسط ​​شادتر هستند.

فقط به این دلیل که احساس می کنید قدرت عشقتان غیرقابل مقایسه است، فقط به این دلیل که فیلم ها و رمان های عاشقانه می گویند که چنین خواهد شد، فقط به این دلیل که عمه ها و عموهایتان نما می زنند، آن را واقعی نمی کند. این بدان معنا نیست که برای برخی، ازدواج نمی تواند منجر به افزایش طولانی مدت در رفاه شود. می تواند.

اما اینها استثنا هستند. اگر می خواهید ازدواج شما منبع خوشبختی طولانی مدت باشد، نمی توانید مانند افراد متوسط ​​باشید – افراد متاهل متوسط ​​تنها چند درصد از افراد مجرد متوسط ​​خوشحال تر هستند.

دو بهترین راه برای اطمینان از اینکه ازدواج شما منبع شادی باقی می ماند، تمرکز بر بهبود خود و تند نگه داشتن چیزها است.

خوشبختی خود ماندگار است. شوهری که روی پرورش شخصیتی سپاسگزارتر کار می کند، احتمالاً از کاری که همسرش انجام می دهد قدردانی می کند. همسری که برای سالم ماندن کار می کند، کمتر به خانه می آید.

از خودتان، به تنهایی خوشحال باشید، و به احتمال زیاد به طور خودکار کارهایی را انجام خواهید داد که یک رابطه را سالم نگه می دارد.

تازگی چاشنی زندگی است. چندین مطالعه نشان داده است که زوج هایی که به طور مشترک یک فعالیت جدید را امتحان می کنند، افزایش زیادی و پایدار در رضایت از رابطه خود را تجربه می کنند. با روتین، رکود و رضایت همراه است. با چیز جدیدی هیجان و قدردانی همراه است.

من همچنین خواندن استراتژی Respond Active Constructively را توصیه می کنم.

این را در نظر داشته باشید – برای یک فرد معمولی، کیفیت ازدواج آنها پس از ژنتیک، دومین عامل با رضایت از زندگی است. در حال حاضر، شما نمی توانید ژنتیک خود را تغییر دهید. کیفیت ازدواج شما؟ تو می توانی.

۳۳. صاف بنشینید
افراد با اعتماد به نفس با عزت نفس زیاد سینه های خود را پف می کنند. رابطه یک طرفه نیست پف کردن قفسه سینه و صاف نشستن می تواند عزت نفس و سطح انرژی شما را افزایش دهد.

در یک آزمایش، از آزمودنی ها خواسته شد تا بهترین و بدترین ویژگی های خود را در یکی از این دو موقعیت بنویسند.

در یک حالت، پشت آنها قائم بود و سینه آنها به بیرون رانده شده بود. در دیگری خمیدند. کسانی که صاف نشسته بودند، به طور قابل توجهی به آنچه که به عنوان بهترین ویژگی های خود نوشته بودند، اعتماد بیشتری داشتند.

پخش کننده ویدیو یوتیوب
وقتی صاف می نشینم، قطعاً احساس می کنم انرژی بیشتری دارم و روحیه بهتری دارم. درست مانند فرضیه بازخورد صورت، که در هک بوتاکس نگیرید توضیح داده شد، زمانی که شما خم می شوید، مغز شما واقعاً فکر می کند که خسته شده اید یا از خود مطمئن نیستید.

به همین ترتیب، تحقیقات در حال ظهوری وجود دارد که نشان می دهد وضعیت بدنی شما بر سطح هورمون شما تأثیر می گذارد.

۳۴. بر اساس آب و هوا تصمیم نگیرید کجا زندگی کنید
مگر اینکه اهل فضای باز هستید، مکان خانه خود را عمدتاً بر اساس آب و هوا انتخاب نکنید. آنقدر که فکر می کنید مهم نیست.

مطالعه ای بر روی ۱۹۹۳ آمریکایی ساکن کالیفرنیا ، میشیگان و اوهایو هیچ ارتباطی بین موقعیت مکانی و رضایت از زندگی پیدا نکرد. یعنی اگرچه مردم در غرب میانه از آب و هوای نامناسب خود شکایت می کردند، اگرچه آنها همچنین می گفتند که اگر زیر آفتاب درخشان کالیفرنیا زندگی کنند خوشحال تر خواهند بود، اگرچه کالیفرنیایی ها می گفتند که خورشید درخشان آنها آنها را شادتر می کند، اما غرب میانه به اندازه کالیفرنیایی ها خوشحال بودند. .

چرا این درست است؟ دو دلیل وجود دارد. اولی توهم تمرکز نامیده می شود. وقتی تصمیم می گیریم کجا حرکت کنیم، روی آب و هوا تمرکز می کنیم. این یک اشتباه است، زیرا معمولاً و به دلایل خوب، ما چندان به آب و هوا اهمیت نمی‌دهیم.

در همان نظرسنجی که در بالا ذکر شد، از مردم خواسته شد تا میزان اهمیت برخی از جنبه‌های زندگی خود را ارزیابی کنند. هوا آخرین بار آمد.

جای تعجب نیست – به کدام یک بیشتر اهمیت می دهید؟ آب و هوا یا وضعیت مالی شما؛ آب و هوا یا ایمنی شخصی شما؛ آب و هوا یا زندگی اجتماعی شما؛ آب و هوا یا آینده شغلی شما، آب و هوا یا سلامتی شما؛ آب و هوا یا متوجه شدید

آب و هوا تأثیر کمی بر تجربه روزانه اکثر مردم دارد. شاید پیاده به محل کار بروید و از آفتاب صبحگاهی لذت ببرید. شما یک استثنا خواهید بود

دومین دلیلی که آب و هوا تأثیری کمتر از حد انتظار بر رفاه دارد، سازگاری لذت جویانه است. مطالعه‌ای در سال ۲۰۰۶ نشان داد که تنها زمانی که افزایش دما با افزایش خلق و خوی مرتبط بود، در بهار بود که خاطره زمستان سرد هنوز در ذهن بود.

به همین ترتیب، رطوبت پس از یک روز صاف با کاهش انرژی و شادی و نور خورشید پس از یک روز ابری با افزایش خلق و خوی مرتبط است. اگرچه هوای خوب خوب است – واقعاً فقط زمانی قدردانی می شود که بدیع باشد و بدیهی تلقی نشود.

۳۵. شکایت نکنید
دریافت حمایت اجتماعی و درک مشکلاتتان احساس خوبی دارد، اما هر بار که شکایت می کنید، منفی پراکن می کنید، خود را در حالت قربانی قرار می دهید و توانایی خود را برای یافتن چیزهایی برای شکایت در آینده بهبود می بخشید.

مغز این تمایل تاسف بار را دارد که بر روی چیزهای منفی تمرکز کند. شکایت و شکایت تقریباً هرگز مفیدترین واکنش به یک موقعیت نیست – بلکه طبیعی‌ترین واکنش است. برای کسانی که شادترین هستند، این تمایل تغییر کرده است.

نگه داشتن چیزها خوب نیست، اما تمرکز روی چیزهای منفی هم خوب نیست.

چند نیرو در زندگی من جمع شدند تا از من یک فرد مزمن غیر شاکی بسازند. نتیجه این شد که روسایم مرا دوست داشتند.

نه، من اهل فشار نیستم – من به سادگی یک پاسخ منفی را با یکی از دو پاسخ مثبت جایگزین کرده ام: روی مثبت تمرکز می کنم یا برای بهبود وضعیت اقدام می کنم. توجه به اینکه چیزی چقدر مکنده است، یک پاسخ روانشناختی مضر است.

به دوستم برمی گردم که فیبرومیالژیا داشت، یک بیماری درد مزمن. در ابتدا او یک شاکی مزمن بود. او همیشه و هر روز به افکار نارضایتی خود فکر می کرد: پدر و مادرش خیلی بی فایده بودند، پزشکان او را مکیدند، شانس او ​​خیلی بد بود، چرا او؟

پس از دو سال افسردگی شدید، او به آرامی متوجه شد که شکایت او را به جایی نمی‌برد. بله، اعتبار اجتماعی احساس خوبی دارد. اما او با خود فکر کرد، آیا می‌دانی چه حسی حتی بهتر است؟ سالم بودن.

به همین ترتیب، وقتی اتفاق بدی می افتد، ناخودآگاه آن را با زمانی که درد وحشتناکی داشت مقایسه می کند. در مقابل، بیشتر چیزهای “بد” خفیف به نظر می رسند.

البته، من نمی توانم به شما توصیه کنم که خود را به طور مزمن بیمار کنید تا شکایت را از سرتان بیرون کنید. راه حل ساده تری وجود دارد – یک دفتر خاطرات سپاسگزاری داشته باشید و ذهن آگاهی را تمرین کنید.

هنگامی که عادت‌های عمیقاً ریشه‌دار را انجام می‌دهند، اکثر مردم هیچ ایده آگاهانه‌ای از کاری که انجام می‌دهند ندارند. عادت کنید که به طور مرتب با خودتان چک کنید تا ببینید آیا شکایت دارید یا نه. یا از یک دوست بخواهید آن را به شما گوشزد کند.

قدم بعدی این است که میل خود را برای شکایت بپذیرید، اما سپس روی چیز دیگری تمرکز کنید. با گذشت زمان، عادت شما به شکایت کردن با رفتار سالم‌تر بیش از حد نوشته می‌شود.

۳۶. حل و فصل نشوید
در بسیاری از زمینه‌های زندگی‌مان، پس از اینکه به اندازه کافی پیشرفت کردیم تا راحت شویم، از یادگیری، رشد و ایجاد تغییرات دست می‌کشیم. این مایه تاسف است.

اغلب، تمرکز تغییر ما در مکان‌هایی است که تأثیر طولانی‌مدتی ندارند – تغییر مداوم شغل یا شریک عاشقانه، یا خرید چیزهای جدید، بارها و بارها. این نوع رفتار مبتنی بر جبران و جایگزینی تازگی است.

در ابتدا، شیء یا شغل یا شخص، تازگی و لذت فراوانی را به همراه دارد. با گذشت زمان، تازگی و در نتیجه لذت کاهش می یابد. برای جبران، شغل یا شی یا شخص جدیدی پیدا می شود. بنگ، تازگی برمی گردد. با گذشت زمان، تازگی کاهش می یابد. برای جبران، شغل یا شی یا شخص جدیدی پیدا می شود. و به همین ترتیب، دوباره و دوباره.

این نوع رفتار منجر به رکود می شود. در عوض، تمرکز تغییر باید در جاهایی باشد که پیشرفت در آنها تجمعی است، نه جایگزینی.

داشتن دو دوست صمیمی شادی بیشتری نسبت به داشتن یک دوست صمیمی به ارمغان می آورد. قرار گرفتن در یک رابطه عاشقانه با کسی که دلسوز، خوش ذوق و سپاسگزار و همچنین جذاب است، شادی بیشتری نسبت به رابطه عاشقانه با کسی که آن چیزها نیست، اما جذاب است، به ارمغان می آورد.

افزودن ۳۰ دقیقه ورزش یا مدیتیشن به روال خود، تا زمانی که تمرین را ادامه می دهید، شادی شما را افزایش می دهد.

در محل کار، چیزی که متخصص را تعریف می کند، قدرت ذاتی یا هوشی نیست که اکثر افراد فاقد آن باشند. در عوض، این یک میل سیری ناپذیر برای ادامه یادگیری و بهبود است، به خوبی از نقطه ای که بیشتر احساس راحتی می کردند و متوقف می شدند.

با شادی هم همینطور است. چیزی که خود-بهبود دهنده متخصص را تعریف می کند، میل سیری ناپذیری برای ادامه بهبود در زندگی خود است، در حالی که به خوبی از نقطه ای گذشته بود که بیشتر افراد احساس راحتی می کردند و متوقف می شدند.

اما به یاد داشته باشید، به جای جایگزینی جدید، به دنبال بهبود تجمعی باشید. اگرچه کسب درآمد بیشتر برای خرید یک خانه بزرگتر ممکن است یک پیشرفت انباشته به نظر برسد، اما از نظر روانی، تأثیر آن بیشتر جایگزینی جدید است.

یافتن شریک عاشقانه دیگری به دلیل از دست دادن علاقه، جایگزینی جدید است. سرمایه گذاری روی روابط خوب یا عادات جذاب یک پیشرفت انباشته است.

یک مطالعه پنج ساله بر روی مدیران سطح متوسط ​​نشان داد که افرادی که مرتباً شغل خود را تغییر می دهند به طور متوسط ​​نسبت به کسانی که در همان شرکت مانده اند رضایت کمتری دارند.

اگرچه این سوئیچرها در چند ماه اول هر شغل جدید رضایت و لذت بیشتری را تجربه کردند، اما متعاقباً افت زیادی را تجربه کردند. آنها به جای یافتن راه‌هایی برای مقابله و بهبود محیط، تنها کاری را که می‌دانستند انجام دادند – آنها به شغل دیگری روی آوردند.

۳۷. لبخند بزنید
لبخند. اگر غمگین هستید، بد نیست وانمود کنید که خوشحال هستید. سرکوب افکار و احساسات منفی نتیجه معکوس دارد. اما اگر غمگین یا عصبانی نیستی…

لبخند تصنعی زدن. این شما را خوشحال تر می کند.

بر اساس فرضیه بازخورد چهره، تنها این نیست که شاد بودن یا غمگین بودن به ترتیب باعث لبخند یا اخم شما می شود، بلکه لبخند زدن یا اخم کردن شما را خوشحال یا غمگین می کند. تحقیقات نشان می دهد که این فرضیه، با چند نکته، درست است.

در یک مطالعه، از شرکت کنندگان خواسته شد که مداد را به گونه ای در دهان خود نگه دارند که یا ماهیچه های درگیر با لبخند را فعال کند یا از فعال شدن آن ماهیچه ها جلوگیری کند. پس از قرار گرفتن در معرض یک کلیپ ویدیویی شاد، کسانی که “لبخند اجباری” داشتند، افزایش موقت خلق و خوی خود را چهار برابر بیشتر از کسانی که “لبخند اجباری” داشتند گزارش کردند.

به همین ترتیب، کسانی که بوتاکس دریافت کرده اند، گاهی اوقات کاهش سطح اولیه خلق و خوی خود را گزارش می دهند. این به این دلیل است که برخی از عضلات صورت مورد نیاز برای شکل دادن به لبخند مسدود شده اند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد فرضیه بازخورد صورت، بخش یادداشت‌های استراتژی شاید اجتناب از بوتاکس را بخوانید.

با این حال، لبخند ساختگی در هنگام ناراضی ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد و باعث افزایش احساسات منفی شود. خوشبختانه، بیشتر اوقات ما بی طرف هستیم – نه خوشحال و نه ناراضی.

۳۸. همیشه نمونه کارها را بررسی نکنید
مگر اینکه شما یک معامله گر وال استریت با دسترسی مستقیم به بازار با تاخیر بسیار کم و ارتشی از تحلیلگران یا نابغه صبور مانند وارن بافت باشید، سرمایه گذاری فعال یک بازی با جمع منفی است.

افرادی که در حال شکست دادن صندوق های شاخص هستند، مدیران صندوق های تامینی دارای منابع خوب، وسواس فکری و تحلیلگران وال استریت هستند که کافئین کار می کنند، نه سرگرم کننده ۵ ساعت در هفته شما.

بررسی مکرر سبد سهام خود باعث کاهش رفاه شما نیز می شود.

سه راه وجود دارد که بررسی مکرر پورتفولیوی شما می تواند به شما آسیب برساند.

اول، ما دوست داریم احساس کنیم که کنترل داریم. ما کنترلی بر قیمت سهام نداریم – اگر این کار را داشتیم، میلیاردر می شدیم. آنچه ما را بارها و بارها به بررسی می کشاند، جذابیت تازگی است. ما تمایل زیادی به کسب اطلاعات تا حد امکان داریم، حتی اگر واقعاً مفید نباشد.

دوم، ما زیان های خود را قوی تر از دستاوردهای خود احساس می کنیم. آنها از نظر شدت قوی تر خواهند بود و دوام بیشتری خواهند داشت. برای مثال، اگر دوستی ما را زیبا خطاب کند، احتمالاً برای چند دقیقه یا چند ساعت بیشتر خوشحال خواهیم شد. از سوی دیگر، اگر دوستی ما را زشت خطاب کند، احتمالاً برای کل روز، شاید حتی بیشتر، ما را تحت تأثیر قرار می دهد.

به طور متوسط، ارزش سهام هر سال چند درصد افزایش می یابد. سرمایه‌گذار ارزشی که سرمایه‌گذاری می‌کند و چند سال بعد دوباره بررسی می‌کند، احتمالاً افزایش می‌یابد.

اما این افزایش بلندمدت از ده‌ها هزار ضربه و پرش کوچک – هم به بالا و هم پایین – تشکیل شده است. از آنجایی که ما ضرر را قوی‌تر از سود احساس می‌کنیم، و از آنجا که تقریباً به اندازه افزایش کاهش وجود خواهد داشت، برای بسیاری تأثیر خالص بر احساسات آنها منفی خواهد بود. تقریباً مانند یک اعتیاد.

سوم، ما به پاداش های تصادفی معتاد می شویم. اگر می‌دانستیم دقیقاً چه زمانی یک ایمیل مهم جدید دریافت می‌کنیم، فقط در آن زمان‌ها آن را بررسی می‌کردیم. اما ما این کار را نمی کنیم، بنابراین بارها و بارها بررسی و بررسی می کنیم.

به همین ترتیب، در بازار سهام – قیمت سهام غیر قابل پیش بینی است. گاهی قیمت ها پایین می آید گاهی بالا می رود. از آنجایی که نمی دانیم چه زمانی قرار است بالا برود، همیشه و بارها و بارها چک می کنیم.

۳۹. منفعل نباشید
دوستان جدیدی پیدا کنید. چیزهای جدید را امتحان کن. به مکان های جدید بروید.

سه راه برای ملاقات با افراد جدید وجود دارد. یکی اینکه اگر کسی شما را معرفی کند. دیگری این است که کسی به سمت شما بیاید. سوم این است که اگر به سمت کسی بروید. دو مورد اول تا حد زیادی خارج از کنترل شما هستند. سومی نیست.

پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه نیویورک، نیازی به نگرانی زیادی در مورد زندگی اجتماعی خود نداشتم. وقتی در شهر کار می کردم، مرتباً از دوستانی که در دوران کالج گرفته بودند دعوت نامه دریافت می کردم. اما بعد از آن به سانفرانسیسکو نقل مکان کردم.

من تلاش زیادی کردم و چند دوست پیدا کردم. من تا حد امکان به رویدادهای اجتماعی رفتم (برای یک درونگرا). اما بعد راحت شدم، جا افتادم و به حالت منفعل برگشتم. بیشتر مردم زندگی را در حالت منفعل می گذرانند – داشتن دوستان مشابه، انجام کارهای مشابه، فکر کردن به همان افکار.

اگر می خواهید یک زندگی عالی داشته باشید، باید فعال باشید. برای ملاقات با همسر آینده یا تماس های زندگی خود روی شانس حساب نکنید.

برخی از افراد شکایت دارند که هیچ علاقه ای در زندگی خود ندارند. وقتی از آنها می پرسم چه تلاشی می کنند، معمولاً پاسخ «هیچ» است. اجازه ندهید این شما باشید – برای پر کردن زندگی خود با شگفتی به شانس تکیه نکنید.

۴۰. خیلی خوشبین نباشید
یکی از انتقادات روانشناسی مثبت این است که خوش بینی بی پروا را تشویق می کند، به طوری که ممکن است بحران مالی را تشویق کند.

این احمقانه است – پیام خوش‌بینی برای کسانی است که فاقد آن هستند، مانند مادران در خانه ماندن با عزت نفس پایین، نه برای کسانی که قبلاً آن را دارند، مانند دلالان سهام پر از خود.

با این وجود، من متوجه می‌شوم که برای کسانی که خوش‌بین هستند، مقدار سختی از واقعیت می‌تواند مفید باشد.

در اغلب موارد، من این کار را نمی کنم. با حسن نیت از مرکز عقلانیت کاربردی ، تکنیکی را کشف کرده‌ام و اکنون مکرراً از آن استفاده می‌کنم که به من کمک می‌کند قضاوت کنم که آیا به‌طور غیرمنطقی خوشبین هستم یا نه.

هدفی را که در حال حاضر برای رسیدن به آن کار می کنید به ذهن بیاورید – پایان دادن به یک پروژه در یک مهلت مشخص، اجرای یک عادت جدید، هر چه باشد. حال در نظر بگیرید که ضرب الاجل به پایان رسیده است – فرض کنید چهار هفته گذشته است. شما در تکمیل هدف خود شکست خورده اید.

تعجب کردی؟

از یک طرف احساس اشتیاق و اعتماد به نفس دارم. از سوی دیگر، من یک سابقه شکست شگفت‌آور قوی دارم – از مهلت مقرر گذشته. بنابراین وقتی در این آینده فرضی در نظر می‌گیرم که شکست خورده‌ام، جای تعجب نیست، “اوه، من شکست خوردم، درست مثل قبل.”

هزینه این خوش بینی بی دلیل عدم آمادگی است. اگر فکر می کنید به احتمال زیاد موفق خواهید شد، بعید است زمان بیشتری را صرف جمع آوری منابع لازم برای اطمینان از موفقیت واقعی کنید.

در بیشتر موارد، این به نادیده گرفتن توصیه‌های دستیابی به هدف و فرض عدم لزوم آن تبدیل می‌شود (مثلاً پیدا نکردن شریک مسئولیت‌پذیر، ایجاد نکردن قرارداد تعهد، استفاده نکردن از اهداف اجرا، عدم انرژی دادن).

این تمرین را یک قدم جلوتر بردارید – با فرض اینکه به ضرب الاجل رسیده اید و شکست خورده اید، به دلایلی فکر کنید که چرا کارتان را به هم ریخته است. سپس، برای رفع این خطرات یا کمبودها، هر کاری که می توانید انجام دهید. تا زمانی که شکست شما را غافلگیر نکند، زمان کافی برای آماده سازی صرف نکرده اید.

۴۱. موفقیت های خود را به اشتراک بگذارید
وقتی اتفاق خوبی می افتد، به مردم بگویید. به اشتراک گذاشتن هم خوب و هم بد دو راه برای تعمیق یک رابطه است. اما مردم بیشتر خوشبخت بودن را دوست دارند تا افسرده بودن. اگر اتفاقات خوب اغلب برای شما اتفاق نمی افتد، به یاد داشته باشید که زندگی ذهنی است.

به یاد داشته باشید که چگونه پاسخ سازنده فعال یکی از کلیدهای تبدیل یک رابطه خوب به یک رابطه عالی است؟ پاسخ سازنده فعال غیرممکن است اگر کسی ابتدا چیزی مثبت را به اشتراک نگذارد.

در گفت و گو، انسان ها تنبل هستند. وقتی از انسان‌ها پرسیده می‌شود که چگونه بوده‌اند، بیشتر احتمال دارد آنچه را که در ذهن دارند به اشتراک بگذارند، نه اینکه چه چیزی مهم‌ترین یا محتمل‌ترین چیز برای بهبود گفتگو است. به دلیل برنامه ریزی بیولوژیکی ما، یکی از چیزهایی که به احتمال زیاد در ذهن ما وجود دارد، مواردی هستند که اشتباه رفته اند.

شکایت می تواند برای درخواست پشتیبانی و تایید مفید باشد، اما به ندرت مفیدترین پاسخ به یک موقعیت است. وقتی موفقیت‌ها و اتفاقات خوبی که برایتان افتاده را به اشتراک می‌گذارید، تا زمانی که مغرور نباشید، حال و هوای اتاق را بالا می‌برید.

اگرچه ما معمولاً متوجه آن نیستیم، اما همیشه اتفاقات خوب زیادی برای ما رخ می دهد.

۴۲. یک فشارنده نباشید
ترجیحات خود را در میان بگذارید. آنچه را که می خواهید بخواهید. مرزها را تعیین کنید. نه منفعل باشید و نه پرخاشگر – قاطع باشید.

قاطعیت عزت نفس را افزایش می دهد، به شما امکان می دهد نیازهای خود را بهتر برآورده کنید، با رضایت از رابطه مرتبط است و سطح استرس را کاهش می دهد. جای تعجب نیست که قاطعیت می تواند به شادی بیشتر منجر شود.

با این وجود، اکثر مردم آنقدرها که در حالت مطلوب هستند، قاطع نیستند.

خواه به این دلیل باشد که در مدرسه به ما یاد داده‌اند که ببندیم و گوسفند خوبی باشیم، یا به این دلیل که فکر می‌کنیم با فشار دادن به دنیا به ما لطف می‌کنیم، قاطعیت غیر معمول است. این مایه تاسف است زیرا قاطعیت صداقت است – به خود و دیگران.

در دو مطالعه، آنهایی که قاطعیت کمتری داشتند، رضایت کمتری از رابطه را گزارش کردند.

قاطعیت می تواند به معنای یکی از چیزهای زیادی باشد، مانند اظهار نظر، مخالفت فعالانه، درخواست، نه گفتن به یک درخواست، قطع حرف شخصی، تعیین حد و مرز یا قاطع بودن.

من با فشار بزرگ شدم. پدرم یک نفر پس‌اور بود، او الگوی من بود، بنابراین من هم یک نفر پس‌اور بودم. فکر می کردم خوب هستم

تا اواخر نوجوانی و اوایل ۲۰ سالگی طول می کشد تا شروع به تمرین قاطعیت کنم. من هنوز راه درازی در پیش دارم، اما پیشرفت های زیادی را دیده ام. مهمتر از همه، صداقتی که قاطعیت برای یک رابطه به ارمغان می آورد زیبا بوده است.

۴۳. شاید از شکر بگذرید
آب به جای نوشابه چربی به جای شکر سیب به جای کوکی ها

دلایل مختلفی وجود دارد که نشان می دهد شکر باعث کاهش خلق و خوی طولانی مدت می شود.

مطالعه ای روی ۲۶۳۹۲۵ نفر نشان داد کسانی که بیش از ۳ قوطی نوشابه در روز می نوشند، ۳۰ درصد بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند.

اول، شکر می تواند باعث افزایش انرژی شود ، که برای مدتی احساس خوبی خواهد داشت، اما سپس منجر به سقوط می شود. احساس تنبلی و خستگی راهی مطمئن برای ناراضی شدن است.

دوم، مقادیر زیاد شکر ناسالم است و می تواند باعث بیماری های مزمن خاصی مانند دیابت شود.

سوم، مانند شکر پورن اعتیادآور است ، و بنابراین می تواند باعث کاهش دوپامین شود. دوپامین ماده شیمیایی میل و هیجان است. فکر کردن به یک مهمانی آینده یا کاری که می خواهید انجام دهید باعث می شود که دوپامین ترشح کنید. دوپامین چیزی است که شما را از رختخواب خود خارج می کند و به شما میل به رفتن به محل کار، معاشرت با دوستان و یادگیری چیزهای جدید را می دهد.

شکر متفاوت است. مانند پورن، شکر باعث افزایش دوپامین می شود – چیزی بسیار بیش از حد طبیعی. این کله پاچه میل شما را می سازد، بنابراین شما دوباره مصرف می کنید – بم – یک کله پاچه دیگر، پس دوباره و دوباره و دوباره و دوباره مصرف می کنید.

برای حفظ هموستاز، مغز شما پاسخ خود به قند را کاهش می دهد، به طوری که برای دریافت همان پاسخ باید بیشتر و بیشتر غذا بخورید. با این پاسخ کاهش یافته، ممکن است فردی که فقط یک یا دو شیرینی در هفته می خورد، تأثیر کلی بیشتری نسبت به فردی که هر روز ۶ شیرینی می خورد، داشته باشد.

دلیل اینکه من شاید در مقابل این استراتژی قرار می‌دهم این است که استراتژی‌های ساده‌تری در دسترس است و علم تغذیه یک آشفتگی است. به عنوان مثال، در مطالعه ذکر شده در بالا، درآمد کنترل نشده است. چرا این مهم است؟

افرادی که بیشتر نوشابه می نوشند، کسانی هستند که فقیر هستند. آنهایی که فقیر هستند، به دلایلی که ربطی به رژیم غذایی و مصرف شکر ندارند، مانند بیکاری یا بزرگ کردن کودک به تنهایی، به احتمال زیاد ناراضی هستند و به افسردگی مبتلا می شوند.

۴۴. شاید کمتر چربی ترانس بخورید
از خوردن مقادیر زیاد سیب زمینی سرخ کرده، غذای سرخ شده یا پخته شده، مارگارین، کیک، غذای منجمد، فست فود و غذاهای میان وعده خودداری کنید. بله، خوردن چربی ترانس احتمال مرگ شما را بیشتر می کند، اما مهمتر از آن، چربی ترانس می تواند شما را کمتر خوشحال کند.

ابتلا به افسردگی را فراموش کنید (اگرچه از تجربه شخصی می توانم به شما بگویم – تقریباً بیش از هر چیز دیگری در جهان بد است) – اگر چربی ترانس می تواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد، احتمالاً شما را کمتر خوشحال می کند.

یک مطالعه ده ساله روی ۱۲۰۵۹ شرکت‌کننده به دو چیز پرداخت: مردم چه می‌خورند و اینکه آیا به افسردگی مبتلا شده‌اند یا نه.

پس از تعدیل اختلالات احتمالی، مانند دفعات ورزش، BMI، کل انرژی دریافتی و سن، افرادی که بیشترین میزان چربی ترانس را مصرف کردند، ۴۸ درصد بیشتر در معرض تشخیص افسردگی در ده سال آینده بودند.

قابل ذکر است، مصرف مقادیر زیادی از انواع دیگر چربی، مانند چربی اشباع شده، تأثیر بسیار کمتری داشت.

در اینجا به این دلیل است که من در مقابل این استراتژی یک شاید گیر کردم. علم تغذیه کلافه است. مزخرفاتی که از آن حوزه بیرون می آید، گیج کننده است. نگاهی گذرا به هرم غذایی باید این را آشکار کند – قرار است ما اکثر کالری‌های خود را از مواد مغذی صفر، کربوهیدرات‌های انسولین دریافت کنیم؟ خیر

مشکل اینجاست – علم تغذیه اغلب دو چیز را اشتباه می گیرد:

همبستگی را با علیت مخلوط می کند. به عنوان مثال، کلسترول یک علامت است، نه علت بیماری قلبی .
اغلب کنترل های ضعیفی دارد.
در مورد این مطالعه، درآمد کنترل نمی شود. چرا این موضوع اینقدر اهمیت دارد؟

افرادی که بیشترین احتمال مصرف چربی ترانس را دارند (مثلاً فست فود ارزان) کسانی هستند که فقیر هستند. آنهایی که فقیر هستند به دلایلی که ربطی به رژیم غذایی آنها ندارد، مانند بیکاری یا بزرگ کردن کودک به تنهایی، به احتمال زیاد ناراضی هستند و به افسردگی مبتلا می شوند.

با این حال، این موضوع بحث برانگیز نیست که بگوییم فست فود، غذاهای منجمد و میان وعده ها ناسالم هستند. اما … اصلاً مطمئن نیست که حذف چربی های ترانس از رژیم غذایی شما واقعاً سطح شادی شما را افزایش می دهد.

۴۵. شاید رژیم را رها کنید
رژیم غذایی موفقیت آمیز می تواند باعث افزایش تندرستی شود. مشکل این است که در درازمدت، اکثر رژیم ها شکست می خورند.

کاهش وزن پایدار بسیار شبیه ایجاد افزایش پایدار در شادی است، زیرا مستلزم تغییر مداوم در قالب تغییرات پایدار در اعمال روزانه شما است.

رویدادهای یکباره تاثیر درازمدت حاشیه ای بر شادی دارند. همینطور با رژیم گرفتن.

من سعی نمی کنم شما را دلسرد کنم، فقط امیدوار هستم که در جایی که پیشرفت آسان تر است تلاش کنید.

در بیشتر مطالعاتی که روی رژیم گیرندگان انجام شده است، افرادی که رژیم دارند در پایان بهزیستی بالاتری را گزارش می دهند. اما در پیگیری‌های ماه‌ها یا سال‌ها بعد، بیشتر آنها گزارش دادند که وزن از دست رفته را دوباره به دست آورده‌اند و در نتیجه اعتماد به نفس و شادی خود را از دست داده‌اند.

هنگامی که تلاش لازم برای کاهش وزن موفق و پایدار را در نظر می گیریم، رژیم غذایی میوه کم ارزشی نیست. در یک مطالعه، با ترکیب داده‌های پنج نظرسنجی در دو کشور و هزاران نفر، افرادی که زیبا شناخته شدند، ۷ درصد شادتر از کسانی بودند که به عنوان زشت شناخته شدند. چرا اینقدر اختلاف کم؟

وقتی بزرگ شدم، خواهر بزرگترم همیشه به من می گفت که ورزش کنم. در نهایت، من انجام دادم. پس از همه، چه کسی نمی خواهد خوب به نظر برسد؟ با ظاهر، عزت نفس، تایید اجتماعی، و دوست دختر جذاب می آید.

مطمئنا، داشتن یک شریک گرم خوب است، اما بعد از چند ماه، به زیبایی عادت خواهید کرد و شروع به آن خواهید کرد. تقصیر شما نیست – بدون آموزش خاص، ما انسانها اینگونه هستیم.

هر چند وقت یکبار به این فکر می کنید که شما یا همسرتان چقدر گرم هستید و سپس لبخند می زنید؟ ما از نظرسنجی‌ها می‌دانیم که واقعاً از افراد داغ سؤال می‌پرسند – اصلاً زیاد. از روی تجربه صحبت می‌کنم، می‌توانم بگویم که این درست است – خوشحالی که از شرکای عاشقانه‌ام به دست آورده‌ام، ربطی به گرم بودن یا نبودن آنها نداشت.

اگر برای تأثیر شادی ورزش نبود، مطمئن نیستم که ورزش کنم.

۴۶. ​​شاید زمان کمتری را در فیس بوک صرف کنید
فقط یک بار در روز چک کنید. دکمه x را بعد از ۱۰ به جای ۳۰ دقیقه فشار دهید. به جای ده نفر، دو نفر را ساقه بزنید.

یک آمریکایی به طور متوسط ​​تقریباً ۹۰ دقیقه در روز را در شبکه های اجتماعی صرف می کند. داشتن ابزاری که ارتباط اجتماعی را آسان‌تر می‌کند، عالی است. با این حال، مصرف بیش از حد شبکه های اجتماعی با افسردگی، رضایت کمتر از زندگی و حسادت مرتبط است.

چند دلیل وجود دارد که استفاده بیش از حد از فیس بوک می تواند مضر باشد. بزرگترین آن این است که زمان صرف شده در فیس بوک زمان کمتری برای معاشرت رودررو صرف می شود.

صحبت با شخصی به صورت حضوری باعث ترشح تعدادی مواد شیمیایی مثبت، ایجاد احساس شادی و کاهش استرس می شود. تأثیر ارتباط از طریق فیس بوک بر رهاسازی آن مواد شیمیایی خوشحال کننده خاموش است.

به همین ترتیب، حسادت فیسبوک واقعی است. در فیس بوک، مردم معمولاً تصاویری از خود در بهترین حالت خود ارسال می کنند – لبخند زدن در یک مهمانی، استراحت در ساحل، به اشتراک گذاشتن اخبار خوشحال کننده و غیره.

ممکن است کسی فکر کند دیدن این همه شگفتی نشاط آور خواهد بود، اما اغلب اینطور نیست. یکی از دلایلی که ثروتمند بودن می تواند تأثیر کمی بر شادی داشته باشد این است که شادی برابر با واقعیت منهای انتظارات است.

انتظارات ما بیشتر توسط گروه اجتماعی ما تعریف می شود. اگر همه دوستان ما ثروتمند هستند، انتظار داریم که ما نیز ثروتمند باشیم. در فیس‌بوک، از آنجایی که ما بیشتر جنبه‌های مثبت زندگی خود را به اشتراک می‌گذاریم، انتظارات غیرمنطقی برای دیگران ایجاد می‌کنیم.

به همین دلیل است که یک سوم از کاربران فیس بوک گزارش می دهند که پس از یک جلسه استفاده از فیس بوک، یک یا چند احساس منفی احساس می کنند.

متأسفانه فیسبوک معتاد شده است. مغز ما اطلاعات اجتماعی را بسیار ارزشمند ارزیابی می کند. زمانی که اطلاعات گفته شده کمیاب بود، همینطور بود. حالا اینطور نیست. با این وجود، تمایل به دریافت هرچه بیشتر اطلاعات اجتماعی همچنان پابرجاست.

سعی کن مقاومت کنی

۴۷. شاید در آموزش و پرورش خود بیش از حد سرمایه گذاری نکنید
یاد بگیرید، اما به خاطر کسب قدرت یا ارضای کنجکاوی خود.

برخی از والدین می توانند در مورد آموزش بسیار سختگیر باشند و فکر کنند که هر چیزی کمتر از A+ کاملا غیرقابل قبول است. آنها فرض می کنند که اولویت دادن به آموزش آکادمیک بر آموزش اجتماعی و عاطفی، کلید داشتن یک زندگی خوب است. آنها اشتباه می کنند.

به شرطی که بتوانید شغلی پیدا کنید، به طور متوسط ​​پیشرفت تحصیلی تقریباً هیچ تأثیری بر شادی ندارد.

در یک نظرسنجی از ۲۷۲۷ آمریکایی، آنهایی که سطح تحصیلات بالایی داشتند، تقریباً دو برابر بیشتر از کسانی که سطح تحصیلات پایینی داشتند، بسیار خوشحال بودند (۴ از ۵، در مقیاس آنها).

از سوی دیگر، آنهایی که سطح تحصیلات پایینی داشتند، دو برابر بیشتر از آنهایی که سطح تحصیلات بالایی داشتند، شادترین را گزارش کردند (در مقیاس آنها ۵ از ۵).

دانش قدرت است. هیچ کس نگفت که قدرت خوشبختی است. دانش با امید به چیزهای بزرگی که زندگی ما می تواند باشد، اما همچنین با ناامیدی از چیزهای بزرگی که زندگی ما نیست، اذیت می کند.

یک متاآنالیز هشت نظرسنجی که در مجموع پاسخ های بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر را اندازه گیری می کرد، نتایج مشابهی پیدا کرد.

به همین ترتیب، یک مطالعه روی دوقلوهای همسان که جدا از هم بزرگ شده بودند نشان داد که میزان تحصیلات کمتر از ۱.۵ درصد از تفاوت شادی بین هر نیمه از هر جفت را توضیح می دهد.

“یکی از اعضای هیات علمی دانشجویان دوره دکترا را با افتخار سرزنش می کرد و می گفت: “من نمی دانم چرا فکر می کنید این چنین موفقیت بزرگی است – همه دوستان من دکترا دارند!”

فقط به خاطر داشته باشید که برای به دست آوردن شغل به تحصیلات کافی نیاز دارید – کسانی که دبیرستان را ترک می کنند نسبت به کسانی که مدرسه را به پایان می رسانند کمتر خوشحال هستند و از زندگی خود رضایت کمتری دارند. چرا؟ افراد ترک تحصیل برای یافتن و حفظ شغل مشکل دارند.

از سوی دیگر، من یک معتاد به تحصیل هستم – همیشه سعی می کنم تا آنجا که ممکن است یاد بگیرم. برای بعضی چیزها حاضرم کمی خوشبختی را فدا کنم.

۴۸. شاید زمان کمتری را آنلاین بگذرانید
به جای ده مقاله، یک مقاله بخوانید. به جای سه قسمت از سریال تلویزیونی جدید مورد علاقه خود، یک قسمت تماشا کنید. آن بازی اینترنتی را به جای ۹۰ دقیقه به مدت ۳۰ دقیقه انجام دهید. زمان کمتری را آنلاین بگذرانید.

چه اتفاقی می‌افتد وقتی یک اینترنت ویرجین را از بین ببرید؟ یک مطالعه ۱۷۰ نفر را در طول دو سال اول آنلاین بودنشان بررسی کرد، «استفاده بیشتر از اینترنت با کاهش ارتباط شرکت‌کنندگان با اعضای خانواده در خانواده، کاهش اندازه دایره اجتماعی آنها و افزایش افسردگی و تنهایی همراه بود. ”

مطالعه دیگری نشان داد که تأثیر استفاده از اینترنت به نحوه استفاده از آن بستگی دارد.

برونگراها احتمالاً از اینترنت به عنوان ابزاری برای تقویت کمیت و کیفیت روابط خود استفاده می کنند. در نتیجه، یک سال پس از دسترسی به اینترنت، آنها گزارش دادند که شادتر، از نظر اجتماعی بیشتر در ارتباط هستند و کمتر تنها هستند.

از سوی دیگر، درونگراهایی که به اینترنت دسترسی داشتند، احتمالاً زمان کمتری را صرف معاشرت می‌کنند، به‌جای پیام‌رسانی فوری یا ایمیل، آنها مقاله می‌خوانند یا بازی‌های آنلاین انجام می‌دهند. در نتیجه، آنها گزارش دادند که کمتر شاد، تنهاتر، کمتر از نظر اجتماعی در ارتباط هستند و اعتماد کمتری دارند.

در هر دوی این مطالعات، استفاده زیاد از اینترنت با افزایش سطح استرس مرتبط بود، شاید به این دلیل که زمان صرف شده به صورت آنلاین از زمان مورد نیاز برای چیزهای دیگر، مانند کار، می‌گیرد.

استفاده بیشتر از اینترنت با ناراحتی مرتبط است.

اینترنت ابزار شگفت انگیزی است. عاشقشم. اما می‌دانم که اگر بخشی از زمانی را که به‌جای معاشرت رو در رو در فضای مجازی صرف می‌کنم، بگذرانم، خوشحال‌تر خواهم بود. به همین دلیل است که در دو هفته گذشته استفاده از اینترنت خود را ۱ ساعت در روز کاهش داده ام. گذراندن وقت آنلاین به من احساس می کند…. طبیعی است، در حالی که گذراندن وقت برای معاشرت معمولاً احساس خوشحالی در من ایجاد می کند.

وقتی دانشمندان در طول روز به طور تصادفی از مردم پینگ می‌کردند و از آن‌ها می‌پرسیدند که چه کار می‌کنند و چه احساسی دارند، اجتماعی شدن در رتبه دوم قرار گرفت و فقط بعد از رابطه جنسی.

و اگر از اینترنت به عنوان ابزاری برای تبدیل شدن به یک شهروند آگاه تر استفاده می کنید… خوب، این کار را در حد اعتدال انجام دهید. اگر برای توانایی تخیلی خود در تأثیرگذاری بر سیاست ملی بیش از شادی خود ارزش قائل هستید، ادامه دهید و ساعت ها در روز را صرف خواندن اخبار کنید.

برخی از افراد در واقع تغییر ایجاد می کنند، اما برای ۹۹ درصدی که این کار را نمی کنند، چند نکته کوچک اطلاعات برای دستیابی به آن کافی است. (این یک اطلاعیه خدمات عمومی برای خواهر من است که هر روز ۲ ساعت را صرف خواندن اخبار می کند)

۴۹. شاید به بچه ها تکیه نکنید
اگر هدف شما افزایش سطح رضایت از زندگی یا خلق و خوی شماست، به داشتن فرزندان برای انجام این کار برای شما تکیه نکنید. شاید آنها این کار را انجام دهند. به طور متوسط، آنها این کار را نمی کنند.

روانشناسی مثبت گرا مطالعه استثناها است، تا بفهمد چه چیزی آن افراد پرت را که شادتر از بقیه هستند متفاوت می کند و سپس آن یافته ها را برای ما مردم عادی به کار می گیرد.

زوجی که به دلیل داشتن فرزند، سطح خلق و خوی بسیار بالاتری را تجربه می‌کنند. والدین گزارش می دهند که نسبت به غیر والدین کمتر شاد هستند. این بدان معنا نیست که من بچه دار نمی شوم. در زندگی چیزهای بیشتری از به حداکثر رساندن میزان احساسات مثبتی که تجربه می کنم وجود دارد.

به همین ترتیب، روانشناسی مثبت گرا شروع به ارائه پیشنهاداتی در مورد چگونگی تبدیل شدن به یک پدر و مادر پرت و شاد می کند.

اما اگر امید شما برای بچه دار شدن این است که انجام این کار برای شما شادی بسیار بیشتری از استرس به ارمغان می آورد، مگر اینکه استثنایی باشید – فوق العاده دوست داشتنی، فوق العاده صبور یا فوق العاده پایدار، این امید نابجا است.

اگر می خواهید احساسات مثبت و رضایت بیشتری از زندگی داشته باشید، رویکردهای بهتری وجود دارد که باید در نظر بگیرید. پدر و مادر بودن سخت است. پدر و مادر بودن و به طور قابل توجهی شادتر شدن برای آن حتی سخت تر است.

اما بچه ها واقعا خیلی ناز هستند.

همانطور که در مقاله‌ام با عنوان «مشکلات داغ اندازه‌گیری شادی» نوشتم، نظرسنجی‌ها کاملاً دقیق نیستند – بسیاری از نکات و جزئیات را از دست می‌دهند. به همین دلیل است که مطالعات مختلف اغلب نتایج متفاوتی را گزارش می دهند.

سه مطالعه بر روی چند ده هزار والدین آمریکایی یک همبستگی منفی کوچک اما معنادار بین بچه دار شدن و بهزیستی گزارش شده از خود نشان داده است، به طوری که هر کودک اضافی بهزیستی گزارش شده خود را کاهش می دهد.

سه مطالعه دیگر یک همبستگی مثبت کوچک اما معنی دار را گزارش کردند.

برداشت چیه؟ به طور متوسط، داشتن فرزند احتمالاً تأثیری طولانی مدت بر رضایت از زندگی ندارد.

چگونه می تواند درست باشد؟ خواندن سکندری روی خوشبختی نوشته دانیل گیلبرت را توصیه می کنم. ایده اصلی این است که وقتی به بچه دار شدن فکر می کنیم، به جای ساعات استرس و ناامیدی، بیشتر روی لحظات شادی که برای ما به ارمغان می آورند تمرکز می کنیم. بنابراین انتظار داریم بچه دار شویم تا روحیه خود را افزایش دهیم.

با این حال، واقعیت حاوی هزاران پوشک کثیف و بیداری نیمه شب است.

۵۰. شاید از بوتاکس اجتناب کنید
بر اساس فرضیه بازخورد صورت، تنها این نیست که شاد یا غمگین بودن به ترتیب باعث لبخند یا اخم شما می شود، بلکه لبخند زدن یا اخم کردن شما را خوشحال یا غمگین می کند. تحقیقات نشان می دهد که با یک هشدار، این فرضیه درست است.

بوتاکس توانایی شما در انقباض عضلات صورت را مختل می کند. این دو اثر دارد.

در یک مطالعه، کسانی که بوتاکس تزریق شده بودند، همدلی کمتری از خود نشان دادند. یکی از مسیرهایی که از طریق آن وضعیت عاطفی افرادی را که با آنها صحبت می کنیم استنتاج می کنیم، کپی کردن ماهرانه حالات چهره آنهاست.

به عنوان مثال، اگر فردی که با او صحبت می کنیم عصبانی باشد، برخی از ماهیچه ها بیشتر از سایرین منقبض می شوند. این ممکن است آگاهانه قابل مشاهده نباشد.

با این حال، با تقلید ناخودآگاه حالات چهره آنها، می توان به وضعیت عاطفی آنها پی برد. برای کسانی که بوتاکس دارند، برای بسیاری از احساسات، این تقلید دیگر امکان پذیر نیست، زیرا برخی از عضلات صورت دیگر نمی توانند منقبض شوند.

در مطالعه دیگری، افرادی که بوتاکس تزریق شده بودند، در مقایسه با کسانی که بوتاکس نداشتند، واکنش‌های احساسی ضعیفی به کلیپ‌های شاد و غمگین نشان دادند. چرا؟ فرضیه بازخورد چهره

به عنوان مثال، همسرمان به ما می گوید که ما را دوست دارند –> مرکز عاطفی A در مغز به ماهیچه های صورت ما می گوید که لبخند بزنند –> عضلات صورت ما لبخند می زنند –> مرکز احساسات B صورت ما را می خواند و لبخند می بیند و مثبت ایجاد می کند. هیجانی.

با توجه به اینکه بوتاکس از فعال شدن برخی از عضلات صورت جلوگیری می کند، مرکز احساسات B فرض می کند که شما کمتر از آنچه که هستید خوشحال یا غمگین هستید.

در مطالعه دیگری، اسکن fMRI از شرکت کنندگان قبل و بعد از تزریق بوتاکس انجام شد. پس از تزریق، شرکت‌کنندگان فعالیت مغزی کمتری را در نواحی مغزی درگیر در پردازش احساسی و تجربه نشان دادند.

۵۱. شاید کافئین مصرف کنید
کافئین مساوی است با شادی. این به ما انرژی می دهد، توسط افراد مبتلا به افسردگی به عنوان داروهای بدون نسخه استفاده می شود و خلق و خوی ما را تقویت می کند.

اما یافته‌های غیر شهودی برخی مطالعات تحقیقاتی این است که تحمل کافئین آنقدر کامل است که تکان‌هایی که از قهوه شماره ۳ دریافت می‌کنیم ناشی از ارضای ترک ماست.

واکنش مردم به کافئین متفاوت است. به همین دلیل، بسیاری از کسانی که کافئین را در حد اعتدال مصرف می‌کنند، سود کل خالص را تجربه می‌کنند. اما این تحقیق نشان می‌دهد که بیشتر مصرف‌کنندگان سنگین از مزایای کمی یا حتی منفی برخوردار هستند.

منفعت منفی؟ چطور ممکنه؟ تحمل.

کافئین خلق و خو و سطح انرژی را افزایش می دهد. به منظور حفظ هموستاز، بدن با کاهش خلق و خو و کاهش سطح انرژی با این اثرات مقابله می کند. به این ترتیب، اگرچه یک ماده خارجی و بالقوه مضر وارد بدن می شود و بر مغز تأثیر می گذارد، بدن می تواند کنترل اوضاع را حفظ کند.

در این مورد، بهتر است مغز تعادل را حفظ نکند – تحمل صفر و انرژی آسان عالی خواهد بود. اما این کار را می کند.

مطالعات نشان می دهد که در میان افرادی که مقادیر زیادی کافئین مانند دو قهوه ونتی در روز مصرف می کنند، تحمل و سازگاری آنها با مصرف قهوه به قدری زیاد است که به طور متوسط ​​سطح اولیه شادی آنها کاهش یافته است.

از سوی دیگر، برای کسانی که در حد اعتدال مصرف می کنند – مثلاً دو نوشابه در روز یا یک قهوه در صبح، تحمل و سازگاری وجود دارد، اما خالص، سطح شادی آنها به طور متوسط ​​بالاتر از زمانی خواهد بود که مصرف نمی کردند.

من خودم پیگیری میکنم چندین بار در روز، در مقیاس ۱ تا ۱۰، می نویسم که چقدر خوشحالم و چقدر انرژی دارم. من از طریق آزمایش می دانم که یک قهوه استارباکس یک بار در روز میانگین سطح شادی من را ۱۵٪ افزایش می دهد.

از طرف دیگر، به دلیل اضطرابی که دوزهای بالاتر کافئین به من می دهد، وقتی دو قهوه استارباکس مصرف می کنم، میانگین شادی من ۱۰ درصد کاهش می یابد.

یک متاآنالیز مطالعات کافئین مصرف شده با ال-تینین، جزء چای، نشان داد که از نظر آماری افزایش قابل توجهی در خلق و خو، بیشتر از مقادیر مشابه کافئین بدون ال-تینین است.

پیوند به مقالات و تحقیقات مرتبط

PsyBlog، آنچه کافئین واقعاً با مغز شما می کند
فوربس، آنچه کافئین واقعاً با مغز شما می کند؟
عملکرد شناختی و روانی حرکتی، خلق و خو و اثرات فشاری کافئین پس از ۴، ۶ و ۸ ساعت پرهیز از کافئین.
بهبودهای شناختی و خلقی کافئین در مصرف کنندگان همیشگی و غیرمصرف کنندگان همیشگی کافئین.
۵۲. شاید از مکمل های امگا ۳ استفاده کنید
ماهی بیشتری بخورید یا مقداری مکمل امگا ۳ بخرید. من شخصا طعم خرس های امگا ۳ را دوست دارم. با این وجود، من روی هک های شادی دیگر تمرکز می کنم.

چندین مطالعه بزرگ نشان داده است کسانی که ماهی کمتری مصرف می کنند، یعنی کسانی که امگا ۳ کمتری دریافت می کنند، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند.

از سوی دیگر، یک متاآنالیز اخیر تقریباً ۱۰۰ مطالعه امگا ۳ نشان داد که افزایش دریافت امگا ۳ توسط افراد مورد مطالعه هیچ تاثیری در افزایش سطح شادی آنها یا کاهش خطر ابتلا به افسردگی در آنها ندارد.

چه خبر است؟ چرا برخی از مطالعات نشان می دهد که امگا ۳ شادی را افزایش می دهد، در حالی که برخی دیگر هیچ تاثیری را نشان نمی دهند؟ دو چیز.

یکی، یک پدیده علمی به نام سوگیری انتشار وجود دارد. فرض کنید در یک مطالعه، یک آزمایشگاه تحقیقاتی به برخی افراد مکمل امگا ۳ می دهد. دو ماه بعد، این افراد خوشحال تر بودند. جالبه.

بنابراین، این مطالعه احتمالاً توسط یک مجله تحقیقاتی پذیرفته می شود. بعداً، یک روزنامه نگار آن مجله تحقیقاتی را می خواند و مقاله ای با عنوان برجسته می نویسد: “امگا ۳ مردم را خوشحال می کند”.

فرض کنید در یک مطالعه دیگر، همین رویه دنبال می شود، اما دو ماه بعد، شرکت کنندگان در تحقیق هیچ تغییری در سطح شادی خود گزارش نمی دهند. این یک نتیجه خسته کننده است، بنابراین توسط یک مجله تحقیقاتی پذیرفته نمی شود.

چون پذیرفته نمی شود، روزنامه نگاران در مورد آن چیزی نمی شنوند. بنابراین، مقاله مربوطه ای وجود ندارد که نشان دهد شاید امگا ۳ واقعاً تأثیر قابل توجهی بر شادی نداشته باشد.

وقتی به تمام مطالعات امگا ۳ نگاه می کنیم – نه فقط مطالعاتی که توسط مجلات تحقیقاتی پذیرفته شده اند، مشخص می شود که اثرات تبلیغاتی امگا ۳ به اندازه مواردی که در غیر این صورت پیشنهاد می شود، نیست.

اما با این حال – کسانی که مشاهده می‌شود که امگا ۳ بیشتری مصرف می‌کنند به میزان قابل توجهی کمتر به افسردگی مبتلا می‌شوند. چرا مطالعات نمی توانند این اثر مشاهده ای را به صورت تجربی تکرار کنند؟

سه حدس وجود دارد که چرا. یکی، افرادی که ماهی بیشتری می‌خورند، احتمالاً کارهای دیگری را نیز انجام می‌دهند که به شادی کمک می‌کند، مانند ورزش، مصرف چربی‌های ترانس کمتر، یا زمان بیشتری برای معاشرت می‌گذرانند (وقتی به انواع فرهنگ‌هایی که ماهی را ترویج می‌کنند، فرضی غیر منطقی نیست. غذا خوردن).

دو، مکمل های امگا ۳ به نوعی با خوردن ماهی واقعی متفاوت است. سه، کسانی که از نظر ژنتیکی کمتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند، نیاز بیشتری به اسیدهای چرب امگا ۳ (و در نتیجه مصرف) دارند.

هر کدام از این سه فرضیه واقعاً درست باشد، نتیجه اساسی روشن است. ماهی برای خوردن سالم و مفید است. مکمل های امگا ۳ برای بهبود خلق و خو؟ نه چندان

(شواهدی که نشان می دهد امگا ۳ سلامت قلب را تقویت می کند بسیار قوی تر است).

پیوند به مقالات و تحقیقات مرتبط

اسیدهای چرب امگا ۳ برای درمان افسردگی: مرور سیستماتیک و متاآنالیز
مصرف چربی در رژیم غذایی و خطر افسردگی: پروژه SUN
۵۳. شاید سریع فکر کنید
مقداری کافئین بنوشید، موسیقی تند را روشن کنید و سپس چهره بازی خود را بپوشید. سرعت دادن. دو برابر سریع‌تر از حد معمول بخوانید، کارتان را در سریع‌ترین زمان ممکن انجام دهید، ایده‌های بیشتری از آنچه که معمولاً فکر می‌کنید – هر چه که لازم است – سریع فکر کنید.

آن لحظاتی که خسته هستیم معمولاً بدترین احساس را داریم. به همین ترتیب، آن لحظاتی که انرژی فراوان است، میل زیاد است، و کار بی زحمت به نظر می رسد، زمانی است که ما معمولا بهترین احساس را داریم. انرژی شادی است. به همین دلیل است که دوش آب سرد، ورزش، کافئین و هیجان معمولا ما را خوشحال می کند – آنها به ما انرژی می دهند.

مجموعه‌ای از چهار آزمایش نشان داد که هر یک از چهار روش مختلف برای القای فکر سریع، یا از طریق وادار کردن شرکت‌کنندگان به خواندن سریع، تصمیم‌گیری سریع، طوفان فکری سریع، یا تماشای تلویزیونی که تسریع شده بود، باعث می‌شد شرکت‌کنندگان احساس شادتری کنند.

مشخص نیست که چرا فکر کردن مصنوعی سریع باعث افزایش خلق و خو می شود. این می تواند به این دلیل باشد که سریع فکر کردن باعث ترشح دوپامین، ماده شیمیایی میل می شود، زیرا ما از سریع فکر کردن لذت می بریم، یا به این دلیل که سریع فکر کردن بخشی از مغز ما را فریب می دهد و فکر می کند انرژی زیادی داریم، که به نوبه خود باعث شادی می شود (چرا فکر کردن ما انرژی زیادی داریم و شادی را می توان با فرضیه بسط و ساخت توضیح داد ).

به کنار نظریه پردازی، مطالعات بیشتری وجود دارد که نشان می دهد تفکر سریع باعث افزایش خلق و خو می شود.

حفظ تفکر سریع مصنوعی دشوار است. با این حال، یک خبر خوب وجود دارد.

اول، بسیاری از اشکال تحریک سریع فکر کردن باعث تغییراتی می شود که می تواند چندین ساعت طول بکشد، مانند ورزش، نوشیدن کافئین و گوش دادن به موسیقی سریع.

دوم، تند اندیشی می تواند باعث افزایش خلق و خوی شود که به نوبه خود می تواند تفکر سریع را تحریک کند. به عبارت دیگر، تند اندیشی می تواند یک چرخه مثبت را آغاز کند.

در واقع، این مورد در مورد بیشتر هک‌های موجود در این صفحه است – شاد بودن احتمال مشارکت در اقداماتی را افزایش می‌دهد که باعث خوشحالی آینده می‌شوند، مانند سخت‌کوشی کردن یا دوستانه‌تر بودن.

پیوند به مقالات و تحقیقات مرتبط

تفکر سریع مردم را خوشحال می کند
لبخند! این می تواند شما را خوشحال تر کند
سرعت فکر، خلق و خو و تجربه حرکت ذهنی
تأثیرات مستقل سرعت فکر و محتوای فکر بر خلق و خو.
۵۴. شاید یک میز ایستاده بگیرید
اخیراً هیاهوی زیادی در اطراف میز ایستاده ایجاد شده است. من یکی درست کردم و دوستش دارم اما واقعیت اینجاست – بیش از ۹۵ درصد از افرادی که میز ایستاده دارند بعد از چند هفته استفاده از آن را متوقف می کنند.

وقتی احساس الهام می کنند، بسیاری بر اجرای سخت ترین هک های شادی تمرکز می کنند. این احمقانه است – با چیزی که آسان است شروع کنید.

استفاده از میز ایستاده شما را شادتر می کند. چند روز اول مانند جهنم خواهد بود – پاهای شما درد می کند و سپس مقداری بیشتر درد می کند. اما تا زمانی که در حد اعتدال بایستید، بگویید نیمی از روز را از میز ایستاده خود استفاده کنید و در بقیه وقت بنشینید، مشکلی نیست.

بیش از حد خوب – افزایش انرژی که از ایستادن به دست می آید، خلق و خوی شما را بهبود می بخشد (اگرچه هیچ علمی برای تایید آن وجود ندارد). به همین ترتیب، من و دیگرانی که با آنها صحبت کرده‌ام، پس از گذراندن چندین ساعت در روز در حالت ایستاده، بهبود خواب را گزارش کرده‌ایم. بهبود خواب مساوی است با شادی.

باز هم، هیچ علمی برای تایید آن وجود ندارد. تنها چیزی که علم می داند این است که استفاده متعادل از میز ایستاده طول عمر شما را چند ماه یا حتی چند سال بهبود می بخشد.

اما چه کسی اهمیت میدهد؟ من چند ده نفر را می شناسم که سعی کرده اند میز ایستاده را اجرا کنند. سخت است. من یکی از دو نفر دیگری هستم که می شناسم و در واقع توانسته اند آن را کنار بگذارند. چرا باید روی یک هک زندگی به این سختی تمرکز کنید، در حالی که مطمئنم هنوز آنها را اجرا نکرده اید؟

پیوند به مقالات و تحقیقات مرتبط

مزایای روانشناختی پنهان میز ایستاده
بهترین میزها و مبدل های ارتفاع قابل تنظیم (میزهای بالا برای ایستادن)
آخرین افکار در مورد چگونگی شاد شدن
همانطور که قبلاً گفتیم، مسیر رسیدن به خوشبختی گاهی ممکن است غیرقابل درک به نظر برسد. ما اغلب فکر می‌کنیم که تا زمانی که چیزهایی را که نیاز داریم به دست بیاوریم و چیزهایی را که می‌خواهیم به انجام برسانیم، شاد بودن آسان است – اما حقیقت این است که شادی همیشه اینطور نیست.

برای افزایش شادی خود باید با نیت عمل کنیم . مطمئناً، نیازها و خواسته‌های ما می‌توانند ما را خوشحال کنند، اما به همین جا ختم نمی‌شود. ما باید آنها را با اراده و اشتیاق دنبال کنیم.

ما تنها زمانی به خوشبختی واقعی و پایدار دست خواهیم یافت که مایل باشیم هر کاری که لازم است انجام دهیم.

با این هدف، این ۵۴ استراتژی می توانند به شما کمک کنند تا به جایی که قرار است در آن باشید برسید – شاد، راضی و آزاد.

 

پایان/*

اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.

 

مطالب مرتبط