به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،چرا مردان برای حجاب خانم ها تصمیم می گیرند؟ / تصمیم گیری حجاب بانوان توسط آقایان + جزئیات
تصمیم گیری مردان برای حجاب زنان!
پاسخ این که چرا چرا مردان برای حجاب خانم ها تصمیم می گیرند؟ و تصمیم گیری حجاب بانوان توسط آقایاناست در دو بخش ارائه میشود:
- هیچ تحلیلگر حیات بشری در این امر شک ندارد که انسان به زندگی اجتماعی و تمدن گرایش دارد همانطورکه نیاز جامعه به قانون مورد تردید نیست؛ زیرا حب ذات ویژگی انسان است و همین ویژگی او را تحریک میکند که همه چیز را برای خود بخواهد، بدون اینکه برای دیگران حقی قائل گردد. این امر باعث تنازع میان افراد جامعه و اختلال در حیات اجتماعی و متلاشی شدن ارکان جامعه میشود؛ بنابراین اساس دوام حیات اجتماعی بشر بستگی به وضع قانونی جامع دارد که وظائف و حقوق همه افراد جامعه را مشخص کند تا هرکس بتواند در سایه عدالت اجتماعی زندگی کرده و راه رستگاری را بپیماید.
بدون شک تدوین قانونی جامع نیازمند شرائطی است:
الف) شناخت قانونگذار نسبت به انسان:
مهمترین گام این است که قانونگذار به جسم و روح انسان آشنا باشد و هرچه این شناخت بیشتر باشد قانون مبتنی بر آن از موفقیت بیشتری برای علاج مشکلات و رساندن انسان به سعادت برخوردار خواهد بود.
ب) ذی نفع نبودن قانونگذار از قانون:
لزوم این شرط امری بدیهی است؛ زیرا اگر قانونگذار یا منسوبین وی از قانونی که وضع میشود نفعی ببرند آن قانون در راستای منافع قانونگذار وضع میشود که نتیجه حتمی آن اجحاف به جامعه است؛ بنابراین قانون کامل در صورتی تحقق پیدا میکند که فاقد نفع شخصی باشد.
اما نسبت به شرط اول در جهان هستی کسی را نمییابیم که از خالق انسانها به آنها آگاهتر باشد؛
اما شرط دوم: در این مورد هم جز خداوند کسی نیست که از هر فقر و نیاز و نفعی منزه باشد.
یکی از اموری که دلالت بر عدم صلاحیت خود انسان برای وضع قانون کامل دارد همین قوانین موجود بشری است که دائما تغییر پیدا میکند و هر روز نیازمند استثنا است، و این علاوه بر تناقضاتی است که میان قوانین وضع شده در سراسر عالم وجود دارد. و علت این امور چیزی نیست جز نقصان معرفت بشر و فقدان شروط لازم برای وضع یک قانون کامل.
از این رو قانونگذار حقیقی خداوند است، نه خود انسان تا شبهه شود که چرا برای حجاب زنان، مردان تصمیم میگیرند، بله مجری فرمان الهی پیامبران و جانشینان آنها هستند که مرد میباشند، اما آنان حق هیچگونه تصرفی در قانون الهی را ندارند.
خداوند در مورد پیامبرش میفرماید: اگر او سخنى دروغ بر ما مىبست، ما او را با قدرت مىگرفتیم، سپس رگ قلبش را قطع مىکردیم.[۱]
اگر میبینیم تمام فقهای اسلام، حجاب را از ضروریات دینی میدانند و در اینکه زنان میبایست به هنگام ادای نماز و در حضور مردان بیگانه، موی سر و تمامی اندام خود را به استثنای صورت و دستها (از مچ به پایین) بپوشانند، اتفاق نظر دارند، این به معنای قانونگذاری فقها نیست، بلکه این فتوای آنان برداشتی است که از آموزههای دینی اعم از قرآن و روایات دارند که گویای شریعت الهی است.
- فلسفه و اهمیت حجاب: براساس فرهنگ اسلامی، انسان موجودی است که برای رسیدن به کمال و معنویت آفریده شدهاست؛ لذا اسلام با تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسی و توجه واقعی به هر یک از آنها در حدّ حاجت طبیعی، سبب شکوفایی همه استعدادهای انسان شد و او را به سوی کمال سوق داده است.
استاد شهید مطهری در کتاب «مسئله حجاب» میفرماید: «ما برای پوشش زن از نظر اسلام فلسفه خاصی قائل هستیم که از نظر عقلی آن را موجّه میسازد و از نظر تحلیل میتوان آن را مبنای حجاب در اسلام دانست.»[۲]
و میفرمایند: فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی، و بعض دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.
حجاب در اسلام از یک مسئله اساسیتری ریشه میگیرد و آن این است که اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد. بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوییهای جنسی به هم میآمیزد اسلام میخواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند.
برخی از آثار فردی و اجتماعی حجاب عبارتند از: آرامش روانی، استحکام پیوند خانوادگی، استواری جامعه و ارزش و احترام زن. اسلام مخصوصاً تأکید کردهاست که زن هر اندازه متینتر و باوقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده میشود.[۳]
نکته بسیار مهمی که نباید از آن غفلت نمود آثار متعدد بدحجابی و سایر مفاسد اخلاقی و اجتماعی است. هرکدام از این ناهنجاریها و مفاسد، آثار مخربی هم از بُعد فردی و هم از بعد اجتماعی دارند که اگر اسلام از آنها نهی نموده به دلیل مصالحی است که در صورت ترک آنها نصیب فرد و جامعه میشود، مانند: مصونیت جامعه و خانواده از اضمحلال، کاهش جرم و جنایت، رسیدن انسان ها به کمال و زدودن موانع رشد انسان، ایجاد جامعهای امن، با نشاط و سرشار از معنویت.
[۱]. الحاقه، ۴۴ – ۴۶.
[۲]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چ اول، ۱۳۷۸، ج۱۹، ص۴۳۳.
[۳]. ر ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۳۵.
اندیشه معاصر را در روبیکا دنبال کنید.
برای عضویت در کانال بله اندیشه معاصر کلیک کنید.
برای عضویت در کانال تلگرامی اندیشه معاصر کلیک کنید.
انتهای پیام/*