۱۳:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۰۹

چرا برای حجاب زنان، مردان تصمیم می‌گیرند؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،تردیدی نیست که انسان در زندگی اجتماعی خویش نیاز به قانون دارد. تدوین قانونی جامع نیازمند شرائطی است که دو شرط مهم آن عبارت است از شناخت قانون‌گذار نسبت به انسان و ذی‌نفع نبودن قانون‌گذار از قانون. ...

حجاب

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،تردیدی نیست که انسان در زندگی اجتماعی خویش نیاز به قانون دارد. تدوین قانونی جامع نیازمند شرائطی است که دو شرط مهم آن عبارت است از شناخت قانون‌گذار نسبت به انسان و ذی‌نفع نبودن قانون‌گذار از قانون. اما نسبت به شرط اول در جهان هستی کسی نیست که از خالق انسان‌ها به آنها آگاه‌تر باشد و نسبت به شرط دوم نیز جز خداوند کسی‌که از هر فقر و نیاز و نفعی منزه باشد، وجود ندارد؛ براین اساس قانون‌گذار خداوند است نه کسی دیگر.
با توضیح مطالب بالا روشن می‌شود که «تصمیم مردان  برای حجاب زنان»، وجهه شرعی و قانونی ندارد.

پاسخ تفصیلی:

پاسخ در دو بخش ارائه می‌شود.

۱. حق قانون‌گذاری

۲. فلسفه و اهمیت حجاب

۱. هیچ فیلسوف و تحلیل‌گر حیات بشری در این امر شک ندارد که انسان به زندگی اجتماعی و تمدن گرایش دارد همان‌طورکه نیاز جامعه به قانون مورد تردید نیست؛ زیرا حب ذات ویژگی ذاتی انسان است و همین ویژگی او را تحریک می‌کند که همه چیز را برای خود بخواهد، بدون این‌که برای دیگران حقی قائل گردد. این امر باعث رقابت و تنازع میان افراد جامعه و اختلال در حیات اجتماعی و متلاشی شدن ارکان جامعه می‌شود؛ بنابراین اساس بقا و دوام حیات اجتماعی بشر بستگی به وضع قانونی جامع دارد که وظائف و حقوق همه افراد جامعه را مشخص کند تا هرکس بتواند در سایه عدالت اجتماعی زندگی کرده و راه رستگاری و نجات را بپیماید.

بدون شک تدوین قانونی جامع با ویژگی مزبور نیازمند شرائطی است که دو شرط مهم آن عبارت است از:

۱. شناخت قانون‌گذار نسبت به انسان:

اولین و مهم‌ترین گام در وضع قاون این است که قانون‌گذار از جسم و روح انسان، غرائز و فطریات او و آن‌چه نافع یا مضر برای این امور است، آشنا باشد و هرچه این شناخت بیشتر باشد قانون مبتنی بر آن از موفقیت بیشتری برای علاج مشکلات و رساندن انسان به سعادت مورد نظر از آفرینش وی برخوردار خواهد بود.

۲. ذی نفع نبودن قانون‌گذار از قانون:

لزوم این شرط امری بدیهی است؛ زیرا اگر قانون‌گذار یا منسوبین وی از قانونی که وضع می‌شود نفعی ببرند آن قانون در راستای منافع قانون‌گذار وضع می‌شود نه منافع جامعه که نتیجه حتمی آن ظلم و اجحاف به جامعه است؛ بنابراین قانون کامل در صورتی تحقق پیدا می‌کند که فاقد حب ذات و نفع شخصی باشد.

اما نسبت به شرط اول در جهان هستی کسی را نمی‌یابیم که از خالق انسان‌ها به آن‌ها آگاه‌تر باشد؛ زیرا آفریننده هر موجودی از دیگران به آن موجود آگاه‌تر است. خداوند می‌فرماید: أَ لا یَعْلَمُ مَنْ‏ خَلَقَ‏ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ[۱]؛ آیا کسى‌که [ همه موجودات را ] آفریده است نمى‏داند ؟!! و حال آن‌که او لطیف و آگاه است.

اما شرط دوم: در این مورد هم جز خداوند کسی نیست که از هر فقر و نیاز و نفعی منزه باشد.

یکی از اموری که دلالت بر عدم صلاحیت خود انسان برای وضع قانون کامل دارد همین قوانین موجود بشری است که دائما تغییر پیدا می‌کند و هر روز نیازمند استثنا و یا متمم است، و این علاوه بر تناقضاتی است که میان قوانین وضع شده در سراسر عالم وجود دارد. و علت این امور هم چیزی نیست جز نقصان معرفت بشر و فقدان سایر شروط لازم برای وضع یک قانون کامل.

با توجه به مطالب ارائه شده به این نتیجه می‌رسیم که  قانون‌گذار خداوند است که آفریننده هستی و انسان‌ها است، نه خود انسان تا شبهه شود که چرا برای حجاب زنان، مردان تصمیم می‌گیرند، بله مجری فرمان الهی پیامبران و جانشینان آن‌ها هستند که مرد می‌باشند، اما آنان حق هیچ‌گونه تصرفی در قانون الهی را ندارند.

خداوند در قرآن در مورد پیامبرش (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: اگر او سخنى دروغ بر ما مى‏بست، ما او را با قدرت مى‏گرفتیم، سپس رگ قلبش را قطع مى‏کردیم.[۲]

اگر می‌بینیم تمام فقهای اسلام، حجاب را از ضروریات دینی می‌دانند و در اینکه زنان می‌بایست به هنگام ادای نماز و در حضور مردان بیگانه، موی سر و تمامی اندام خود را به استثنای صورت و دست‌ها (از مچ به پایین) بپوشانند، اتفاق نظر دارند و برخی از علماء پوشاندن صورت را هم در حضور بیگانگان لازم شمرده‌اند این به معنای قانون‌گذاری فقها نیست، بلکه این فتوای آنان استنباط و برداشتی است که از آموزه‌های دینی اعم از قرآن و روایات دارند که گویای شریعت الهی است.

۲. فلسفه و اهمیت حجاب: براساس فرهنگ اسلامی، انسان موجودی است که برای رسیدن به کمال و معنویت آفریده شده‌است؛ لذا اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسی و توجه واقعی به هر یک از آن‌ها در حدّ حاجت طبیعی، سبب شکوفایی همه استعدادهای انسان شد و او را به سوی کمال سوق داده است.

استاد شهید مطهری (رحمه الله علیه) در کتاب باارزش «مسئله حجاب»، بعد از آن‌که اشکالاتی را که مخالفان اسلام برای حجاب تراشیده‌اند، با منطق نیرومند اسلام رد می‌کند، می‌فرماید: «ما برای پوشش زن از نظر اسلام فلسفه خاصی قائل هستیم که از نظر عقلی آن را موجّه می‌سازد و از نظر تحلیل می‌توان آن را مبنای حجاب در اسلام دانست.»[۳]

و بعد از تحلیل واژه حجاب می‌فرمایند: فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی، و بعض دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.

حجاب در اسلام از یک مسأله کلی‌تر و اساسی‌تری ریشه می‌گیرد و آن این است که اسلام می‌خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد. بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت‌جویی‌های جنسی به هم می‌آمیزد اسلام می‌خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند.

برخی از آثار فردی و اجتماعی حجاب عبارتند از: آرامش روانی، استحکام پیوند خانوادگی، استواری جامعه و ارزش و احترام زن.

اسلام زن را تشویق کرده که از این وسیله استفاده کند. اسلام مخصوصاً تأکید کرده‌است که زن هر اندازه متین‌تر و باوقارتر و عفیف‌تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده می‌شود.[۴]

نکته بسیار مهمی که نباید از آن غفلت نمود آثار متعدد بدحجابی و سایر مفاسد اخلاقی و اجتماعی است. هرکدام از این ناهنجاری‌ها و مفاسد، آثار مخربی هم از بُعد فردی و هم از بعد اجتماعی دارند که اگر اسلام از آن‌ها نهی نموده به دلیل مصالح و فوائد است که در صورت ترک آن‌ها نصیب فرد و جامعه می‌شود، مانند: مصونت جامعه و خانواده از اضمحلال، کاهش جرم و جنایت، رسیدن انسان ها به کمال و زدودن موانع رشد و تعالی انسان، ایجاد جامعه‌ای امن، با نشاط و سرشار از معنویت.

نتیجه: اولا با توجه به این‌که تنها خداوند حق قانون‌گذاری دارد؛ بر این اساس قانون حجاب زنان از سوی مردان تدوین نشده‌است. ثانیا قانون حجاب زنان برای رعایت شؤون آن‌ها و حفط آنان از مفاسد فردی و اجتماعی است.

[۱] .ملک، ۱۴.
[۲]. الحاقه، ۴۴ – ۴۶.
[۳]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چ اول، ۷۸، ج۱۹، ص۴۳۳.
[۴]. ر ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۳۵.

انتهای پیام/*

مطالب مرتبط

آخرین اخبار