۱۲:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۱

مشارکت سیاسی اجتماعی زنان  الگوی پیشبرنده مشارکت حداکثری 

به گزارش اندیشه معاصر؛ امروزه ورود زنان به مسایل سیاسی-اجتماعی کشورها از جمله اموری است که از سوی محافل روشن‌فکری بسیار مورد توجه قرار گرفته و از آن به عنوان یکی ازمهم‌ترین شاخص‌های توسعه یاد می ‌شود و در مقابل، عدم ایفای نقش و مشارکت زنا...

مشارکت سیاسی زنان

به گزارش اندیشه معاصر؛ امروزه ورود زنان به مسایل سیاسی-اجتماعی کشورها از جمله اموری است که از سوی محافل روشن‌فکری بسیار مورد توجه قرار گرفته و از آن به عنوان یکی ازمهم‌ترین شاخص‌های توسعه یاد می ‌شود و در مقابل، عدم ایفای نقش و مشارکت زنان در این امور، به عنوان یکی از نشانه ‌های توسعه‌نیافتگی و عقب ‌ماندگی کشورها عنوان می ‌شود .

 

در این رابطه بسیاری از این محافل به اصطلاح روشنفکری با الگو قرار دادن جوامع غربی، دین اسلام و به طور خاص جامعه اسلامی ایران را به نقض حقوق زنان و ممانعت از ورود آنان به مسایل سیاسی-اجتماعی و مشارکت در تعیین سرنوشت خویش متهم می‌سازند.

 

این در حالی است که بر اساس شواهد متعدد تاریخی، زنان تاقرن‌‌ها در جوامع غربی و اروپایی حتی از بسیاری حقوق طبیعی و اولیه خود مانند حق مالکیت خصوصی و تملک اموال شخصی محروم بودند.

 

سابقه تاریخی اندیشه برابری زن و مرد و درخواست برای حق مشارکت سیاسی زنان در غرب نیز بسیار کوتاه و از نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به بعد قابل بررسی است.

 

در انگلستان، جنبش سیاسی زنان برای کسب حقوق سیاسی در سال۱۸۵۶ آغاز شد، اما حق رأی سیاسی زنان تنها در اوایل قرن بیستم در بعضی ازکشورهای اروپایی مورد شناسایی قرارگرفت.

 

در حال حاضر نیز میزان مشارکت زنان غربی در امور سیاسی کمتر از مردان است، به عنوان مثال در فرانسه دو سوم کل کسانی که رأی نمی‌ دهند زن هستند، بنابر این با وجود تبلیغات اغواگرانه در خصوص اعطای آزادی و حقوق زنان در غرب، همین الان نیز مشارکت سیاسی زنان در غرب بسیار پایین است.

 

بسیاری دلیل اصلی این امر را حاکمیت همان دیدگاه تحقیرآمیز گذشته جوامع غربی نسبت به شخصیت زن می‌دانند؛ دیدگاهی که معتقد بود که زنان باید به طور مستقل از دخالت در مسایل مهم علمی، سیاسی و اجتماعی دور بمانند.

 

غالب متفکران غربی جنس زن را فاقد توانمندی و ویژگی‌های لازم برای ورود به سیاست می‌دانستند، از این منظر شکل‌گیری جنبش‌های فمینیستی در غرب را باید در واکنش به همین نگاه تحقیرآمیز و نقض حقوق زنان در جوامع غربی دانست.

 

در واقع شورش‌های فمینیستی در برابر این باور رایج در غرب به راه افتاد که زنان را به لحاظ خلقت پست‌تر از مردان تلقی می‌کرد و حاضر نبود حقوق مساوی برای زنان جهت کسب استقلال اقتصادی و دخالت در مسائل سیاسی همانند مردان را به رسمیت بشناسد.

 

از آن سو، دین مبین اسلام از ابتدای ظهور در جزیره العرب به مقابله با رویکرد جاهلانه و تحقیرآمیز جوامع عربی و سایر جوامع انسانی آن روز نسبت به شخصیت زن برخاست.

 

حضرت زهرا سلام علیها  بهترین الگوی مشارکت سیاسی اجتماعی زنان ما هستند  و در ۴ مرحله  الگوی سیاسی اجتماعی منحصر بفردی را برای جهانیان به ارمغان گذارند :۱- توجه به کانون خانواده و اولویت دادن به نقشهای همسری و مادری به عنوان اصلی ترین نقش زن  ۲- فراهم کردن زیر ساختهای لازم علمی اخلاقی برای برگیری صحیح نقشهای اجتماعی فرهنگی،  تقویت رابطه خود با خدا و سپس رابطه با خلق خدا، ترویج ارزشهای ایثار و از خودگذشتگی الجار ثم الدار، فراگیری معارف عمیق نزد پدر و همسر و ارتباط با فرشته وحی ۳. مشارکت صحیح اجتماعی از طریق  آماده سازی و تربیت نیروهای متخصص و صبر در پاسخگویی به تجمعات بانوان و انجام اقدامات انفاق و خیریه و بخشش به اسیر و یتیم و…. با ترویج الگوی عملی ۴ مشارکت در امورسیاسی از طریق آگاه سازی و جدان های خفته خواص، یاداوری جایگاه و شان خاندان نبوت و بشارت و انذار همه مومنین با استفاده از شیوه های نوین از طریق  گریه های خود، به درخانه انصار رفتن و قرائت خطبه فدکیه  حتی شهادت مظلومانه ایشان در دفاع از امیرالمومنین (ع) و ولایت نیز ناظر بر اهمیت فعالیت سیاسی در چارچوب حق گرایی و ظلم ستیزی با رویکرد بصیرت افزایی است که برای هر بانوی مسلمان و به طور کلی هر انسان آزاده ای بالاترین الگوست.

 

*دکتر زاهره سادات میرجعفری

مطالب مرتبط

آخرین اخبار