اما آیا تنها چادر مصداق حجاب مورد نظر قرآن است؟
چرا وقتی سخن از حجاب به میان میآید فقط از چادر صحبت میشود؟
روشن است که دین از نوع خاصی از پوشش سخن نگفته است، چرا که ممکن است به تناسب جوامع و عصرها متفاوت باشد؛ ولی آنچه مسلم است پوشاندن بدن از نامحرم است. در فقه بیان شده است که زن باید تمام بدنش پوشیده باشد. اگر صورت خانمها آرایش کرده باشد، فتوای تمام فقها این است که باید پوشیده باشد و تنها در مورد زنان سالخورده تخفیفاتی داده شده که حتی بیرون بودن مقداری از مو اشکالی ندارد. پس بر زن واجب است تمام بدن خود را از نامحرم بپوشاند، به جز صورت و دستها تا مچ؛ و از روایات و آیات قرآن وجوب پوشش صورت و دستها از نامحرم استفاده نمیشود. لذا این که کسی نقاب به صورت بگذارد و یا دستکش دست کند، واجب نیست و قرآن و روایات درباره حکم خصوص پوشیه سکوت کردهاند و با استفاده از نقاب و دستکش، مخالفتی ندارند. بنابراین اگر زنی در مقابل نامحرم پوشیه زده باشد، نمیشود گفت که در حجاب افراط کرده است، بلکه از روایات و قرآن استفاده میشود که اسلام با این عمل موافق است و مخالفتی ندارد.
اما آنچه اهمیت دارد عدم جلب توجه نامحرمان است. چنانچه خداوند در قرآن میفرماید: «وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ [نور/۳۱] و زنان نباید پاهایشان را[هنگام راه رفتن آنگونه] به زمین بزنند تا آنچه از زینتهایشان را پنهان میدارند [به وسیله نامحرمان] شناخته شود». یعنی زنان کاری نکنند که جلب توجه نامحرم شده و جامعه به فساد کشیده شود.
نوع پوششی که قران مطرح مینماید آن لباسی است که ویژگیهای مورد نظر شریعت را داشته باشد: «وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ[نور/۳۱] زنان باید با مقنعه گردن و سینه خویش را بپوشانند». این بخش از آیه نه تنها وجوب حجاب را بیان میکند که حدود آن را نیز معین میسازد. در بیان مفهوم واژه «خمر» آمده است که جمع خمار است و در لغت آمده است: «خمار لباسی است که زن سر خود را با آن میپوشاند». [۱]
همچنین پوشش همراه عفاف مورد نظر دین است و حجاب بدون عفاف منظور نظر صاحب شریعت نیست. در خصوص اندازه وابستگی پوشش با عفاف، استاد شهید مطهری(رحمهاللهعلیه) میگوید: «حیا و عفاف از ویژگیهای درونی انسان است و حجاب به شکل و قالب و نوع و چگونگی پوشش بر میگردد. تفاوت باطن و ظاهر یا روح و جسد و یا گوهر و صدف را میتوان به عنوان تمثیل در این زمینه به کار برد. به گمان ما اینها دو حقیقت هستند و میزان وابستگی این دو، نیاز به تأمل دارد».[۲]
پس از پذیرش اصل وجوب حجاب در قرآن میتوان گفت که دین مصداق خاصی برای حجاب تعیین نمیکند و اگر شخصی ویژگیهای مورد نظر خداوند در پوشش را تامین نماید، میتوان او را با حجاب نامید. اما تاکید بر چادر به معنی انحصار مصداق حجاب در آن نیست، بلکه به دلیل کامل بودن پوشش با چادر است. مثل اینکه بگوییم برای قبولی در امتحان نمره ۱۲ کافی است ولی عالیترین نمره ۲۰ است. حال اگر کسی حداقل پوشش مد نظر دین را فراهم نمود، کافی است حتی اگر چادر نپوشد و همینطور اگر چادر پوشی، حداقل استاندار مورد نظر دین را نداشت، با حجاب نامیده نمیشود. با مراجعه به رسالههای عملیه میتوان شاخصههای اصلی حجاب را استخراج نمود. از جمله شرایط پوشش، مهیج نبودن آن است. پوشیدن هرگونه لباسی که عرفاً مهیج است و جلب توجه نامحرم میکند حرام است چه برای زن و چه برای مرد.[۳] مهیج بودن لباس میتواند به خاطر رنگ، مدل آن یا جنس لباس و یا هر چیز دیگر باشد، لذا گاهی ممکن است روسرى، مانتو، و مقنعه یا کفش خانمی بگونهای باشد که جلب نظر نامحرم کند و مهیج باشد که در این صورت پوشیدن آن جایز نیست.[۴] با توجه به مطالب گفته شده مشخص میشود که برخی پوششها مانند مانتوی تنگ، ساپورت و… هر چند پوشانندگی دارند ولی چون بدننما و مهیج هستند، حجاب نامیده نمیشوند.
بنابراین حجاب، زمانی اسلامی است که تمام بدن زن و برجستگیهای آن را بپوشاند و به هیچ وجه جلب توجه نکند، لذا یک مانتوی بلند و گشاد به نوحی که برجستگیهای بدن زن را بپوشاند و یکدست نشان دهد، حجاب نامیده میشود و مورد قبول است؛ اما عالی نیست و حجاب برتر نیست، ولی حجاب عالی و برتر و مد نظر امام زمان(عجلاللهفرجه) این است که علاوه بر پوشاندن حجم بدن، چیزی مانند چادر که تمام بدن زن را یکدست میکند و به هیچ وجه جایی برای سوء استفاده چشمچرانان نمیگذارد، که امروزه به شکل چادر نمود پیدا کرده اسنت، حجاب عالی و نمره ۲۰ است.
علیرغم همه مطالب ذکر شده متاسفانه برخی به دلایل مختلف از پذیرش اصل حجاب طفره میروند در حالیکه دلایل قرآنی و روایی وجوب حجاب با کمی مطالعه قابل دستیابی است و برخی نیز به دلیل درک نادرست از حجاب، صرفا به رفع تکلیف اکتفا میکنند و با پوششی ناقص تناقضات درونی خود را آشکار مینمایند.
در این میان رفتار نادرست بانوان چادری که عفاف را از حجاب تفکیک نمودهاند، موجبات وهن اصل حجاب و چادر به عنوان حجاب برتر را فراهم آوردهاند. این در حالی است که دین نوع خاصی از پوشش را تحمیل نکرده و زن مسلمان میتواند حتی با یک مانتو و روسری مناسب (تنگ و کوتاه نباشد) حجاب مورد نظر دین را کسب نماید. از نظر واضع قوانین دینی، همانطور که بانوی مسلمان با پوشش مناسب غیر چادر میتواند باحجاب نامیده شود، با چادر بدون داشتن مشخصههای عفاف، با حجاب نامیده نمیشود. البته اگر بانویی در کنار عفاف مورد نظر دین چادر را به عنوان حجاب برگزیند، امتیاز کامل حجاب را کسب خواهد نمود.
لازم است به عنوان یک مسلمان ضمن مطالعه قوانین دینی و رسمی و عمل به آنها زمینه رضایت خداوند و سلامت جامعه را فراهم آوریم و در این میان تذکر مودبانه و سازنده شهروندان به یکدیگر نقشی موثر خواهد داشت.
——————————————————
پینوشت
[۱]. مصباح المنیر. متن عربی: «الخمار ثبوب تغطی به المرأه رأسها».
[۲]. شهید مطهری، مسئله حجاب، ص ۵۷-۵۲٫
[۳]. امام خمینی ره، با استفاده از استفتاء از کتاب احکام بانوان، ص۳۷٫
[۴]. امام، اراکى، بهجت، خامنهاى، سیستانى، فاضل، گلپایگانی و مکارم.