به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر به قل از بانونگار، عاطفه صادقی: جایزه نوبل و برساخت زن پیشرو و مبارز ایرانی. آخر این هفته برنده امسال جایزه نوبل ادبیات مشخص میشود و جالب اینکه برای اولینبار نام یک نویسنده ایرانی در لیست کاندیداهای نوبل است؛ شهرنوش پارسیپور.
جالب اینکه از ۱۱۴ باری که از سال ۱۹۰۱ جایزه نوبل ادبیات اعطا شده تنها ۱۶ نویسنده زن توسط آکادمی سوئد برای چنین جایزهای برگزیده شدهاند.
این آکادمی پارسیپور را چنین توصیف میکند؛ “جای تعجب است که چرا نویسنده رمان طوبی و معنای شب کمتر شناخته شده است.”
در شرایط کنونی که به واسطه اغتشاشات اخیر، تصویر “زن ایرانی بیحجاب” در رسانههای جهانی به مثابه مبارزی آزاد علیه تحجر برساخت میشود، بعید نیست که شهرنوش پارسیپور به تنهایی یا مشترکا برای چنین جایزهای انتخاب شود.
شهید آوینی سالها پیش در مقاله “از مایکل جکسون تا شهرنوش پارسیپور” درباره محتوای یکی از رمانهای منتشره این نویسنده در ایران چنین نوشت؛کتاب «زنان بدون مردان» پارسیپور اگر از جبهه مخالفان سیاسی انقلاب حملهور شده بود جایی برای اعتراض باقی نمیماند، چرا که اصلاً مقتضای وقوع انقلابی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی که با کلّ موجودیت غرب رودرروست نمیتوانست چیزی جز این باشد؛ اما این کتاب اصلاً هویت سیاسی، فرهنگی یا هنری ندارد و فقط وسیلهای برای اشاعه فحشاست، منتها با ظاهری مقبولِ عقل دموکراسی غربی.
این کتاب اگر چه از «اپیدمی مارکززدگی» به شدت بیمار است، اما این بیماری آن همه نیست که بتواند تفکر هرزه و بسیار فاسد نویسنده را بپوشاند. کتاب «آیات شیطانی» هم اگر چه مارکززده است، اما محتوایش تا آنجا مغلوب فرم واقع شده که بسیاری از مقاصد فاسد نویسنده کتاب در پرده یک فرمالیسم مزمن مکتوم مانده است. اما در اینجا نحوی «رئالیسم اجتماعی»، هر چند بسیار ناشیانه، توانسته است مارکززدگی نویسنده را تا آنجا مهار کند که محتوای ضداخلاقی کتاب، کاملا برجسته باقی بماند.
عاطفه صادقی: جایزه نوبل و برساخت زن پیشرو و مبارز ایرانی
کتاب «زنان بدون مردان» درباره زن ایرانی است از نگاه زن غربزده و ولنگاری که اعتبارات اخلاقی و اجتماعی، شرعی و عرفی جامعه ایرانی را در باره زن به استهزا میگیرد. زنهای ایرانی در چشم نویسنده، همه خرافاتی، منظلم، کلفَتمآب، آشپزمسلک، بدبخت و بیشعورند که سنن و خرافات مذهبی، آنان را به صورت بردگان جنسی مردان در آورده است. مردان نیز از چشم نویسنده، انسانهایی ظالم، بیمار و شهوی هستند که زنها را یا به مثابه حیوانی برای اطفای شهوت میبینند و یا به مثابه خدمتکاری که وظیفه آشپزی و ترو خشک کردن مردان و بچهها را بر عهده دارد…
کتاب مزبور از پانزده قطعه پیوسته که در یک بافت کلی جایگزین شدهاند تشکیل شده؛ هر چند قطعه به نام یک زن: مهدخت، فائزه، مونس، فرخ لقا و زرین کلاه. مهدخت پیر دختری مهربان و عفیف با گرایشهای مادرانه است که در نهایت، خود را در زمین میکارد و درخت میشود. نویسنده بعدها توضیح خواهد داد که مهدخت مظهر باکِرگی است و به همین دلیل هنوز در مرتبه درختی است و میلیاردها سال تا انسان شدن فاصله دارد. از نظر نویسنده او اکنون می تواند حرکت را از سر نو بیاغازد تا میلیاردها سال دیگر، اندکی انسان بشود.
«فائزه» نیز پیر دختری است مذهبی که بعدها، در حالی که با یک پیر دختر دیگر (مونس) به کرج میروند، مورد تجاوز یک راننده و کمک راننده کامیون قرار میگیرند و… فائزه یک زن مذهبی، آشپزمسلک و حسود است.
«مونس» پیر دختر دیگری است با یک برادر غیرتی به نام «امیر» که او را از سر غیرت میکُشد و با کمک فائزه در باغچه چال میکند. اما مونس بعد از چند هفته به شیوه «صد سال تـنهایی » مارکـز دوباره زنـده میشود و در جـاده کـرج مورد تجاوز قرار میگیرد.
سراسر کتاب پر از شعارهای مغرضانه علیه اسارت زن در فضای مذهبی جامعه ایرانی است و افقی که نویسنده کتاب در برابر آزادی زنان میگشاید همان مدینه دموکراتیکی است که اکنون در غرب تحقق یافته. فرخلقا شخصیت دیگری است که همسر خویش را به قتل می رساند و وارث ثروت او می گردد و با آن ثروت باغی در کرج می خرد و همچون مادام دواستال، مشوّق رمانتیسم، آن را وقف گسترش هنر میکند.
و اما «زرین کلاه» زنی ۲۶ ساله و بدکاره است که در شهر نو، خانه اکرم طلا کار میکند. او مردها را بیسر میبیند، کنایه از آنکه مردان جز معده و آلت تناسلی هیچ نیستند.
زرین کلاه بعدها به همسری تنها مرد خوبی که در داستان وجود دارد و «باغبان مهربان» نامیده میشود در میآید. او تنها زنی است که بالأخره «نور میشود و نیلوفر میزاید» و همراه همسرش به آسمانها میرود. راز اینکه از میان زنان، تنها زن فاحشه است که نور میشود، در سخنان باغبان است؛ “برو مقام تاریکی را دریاب، این اصل است، به جستوجوی تاریکی برو”
به یکباره درمییابی که چرا از آن میان فقط زرینکلاهِ فاحشه است که نور میشود؛ اما این راهی در خور هر مسافر است و یا فقط مخصوص زرینکلاههاست؟!
عاطفه صادقی
اندیشه معاصر را در اینستاگرام دنبال کنید.
برای عضویت در کانال اندیشه معاصر کلیک کنید.
انتهای پیام/*.