به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر ANDISHEMOASER News Agency، در دهه گذشته، شعارهای سال با رویکرد و نگاه اقتصادی انتخاب شده است. امسال نیز شعار «تولید؛ دانشبنیان، اشتغال آفرین» با همین نگاه اقتصادی توسط رهبر انقلاب نامگذاری شد. نقش کارگزاران و مسئولین نظام، سیاستگذاریها و شرکتهای دانشبنیان در تحقق این شعار حائز اهمیت است. پیرامون این موضوع، با حجتالاسلام دکتر محمداسماعیل عبدالهی؛ استاد سطوح عالی حوزه و دانشگاه گفتگویی داشته است که مشروح آن در ادامه میآید:
* به عنوان شروع به بحث، بفرمایید که نگاه شما نسبت به شعارهای سال که توسط رهبر انقلاب مطرح میشود، چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم؛ با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات مخاطبین محترم رسانه فکرت؛ لازم میدانم که نگاه خود را پیرامون این نوع نامگذاری و برداشتهایی که از آن میشود بیان نمایم. قریب به سه دهه است که مقام معظم رهبری سالها را با عناوین خاصی نامگذاری میکنند که این نوع نامگذاری، معنا و مفهومی خاص دارد که هدف آن اولویت دادن به مسائل مهم نظام میباشد. معمولاً فلسفه نامگذاری هر سال در سه حیطه قابل بررسی است: یک حوزه مسائل داخلی کشور و اولویتبندیهای مسئلههای داخلی؛ دوم حوزه مسئلههای برون مرزی و چالشهای جامعه بینالملل و متغیرهای اثرپذیر در نظام انقلاب اسلامی؛ و سوم نیز براساس اسناد بالادستی نظام و ضرورت جهتدهی حرکتهای عملی ارکان نظام به سمت سند بالادستی انقلاب اسلامی میباشد که براساس این سه مؤلفه، شعار سال انتخاب و اولویتهای هر سال مشخص میگردد و در قالب شعار سال توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی اعلام میشود.
نقش نخبگان و شرکتهای دانشبنیان در پیشبرد شعار سال
خاصیتی که این نوع نامگذاری دارد از یک سو، اولویتهای مشخص شده را هدف قرار میدهد و وحدت رویهای ایجاد میکند و در مجموع به حرکت عمومی کشور انسجام میبخشد تا به اهداف مورد نظر در آن سال برسند؛ و از سوی دیگر، برای تحقق یک هدف اولویتدار لازم است که همۀ ظرفیتهای نظام به کار گرفته شود، بسیج امکانات مادی و سرمایههای انسانی تحقق پیدا کند، از اتلاف منابع مادی و سرمایهها و فرصتهای موجود جلوگیری شود تا به آن اولویتهای مشخص شده پرداخته شود و به اهداف مورد نظر در آن سال دست پیدا کنند. در مسئله «تولید، دانش بنیان و اشتغال آفرین» نیز این مطالب و مسائل، ظهور پیدا میکند. ما از سویی در زمانهای هستیم که همچنان تحریمها استمرار دارند و فشارهای بینالمللی نیز بیش از گذشته گسترش پیدا کردند و ضروری است برای خنثیکردن تحریمها و فشارها باید رشد اقتصادی مطلوب صورت بگیرد، تولید شکوفا شود و صادرات افزایش پیدا کند تا بتوانیم با این استراتژی این تحریمها را خنثی کنیم. نامگذاری امسال هم از یک سو نگاهی دارد به فضای بینالملل، تحریمها و فشارهای بیرونی و از سویی دیگر هم نیمنگاهی به مسائل داخلی نظام دارد. لازم به ذکر است در دههای که در آن قرار داشتیم پیشرفت و عدالت در همۀ ابعاد مورد انتظار بود ولی متأسفانه مسئولین دولتی نظام در دهه گذشته خلاف انتظار عمل کردند و نتوانستند از خواستههای ملت، حداقلهای لازم را به ارمغان بیاورند و برخلاف آنچه که وعده دادند عمل کردند و باعث عقبماندگی نظام شدند. انشاءالله امید است دولت جدید بتواند با همت مضاعف این عقب ماندگی ده ساله را جبران کند. در دههای که گذشت علاوه بر مسائل بیرونی که در جدال با آن بودیم، ناکارآمدی و بیتدبیری مسئولین اجرایی نیز باعث مشکلات مضاعفی در کشور شد؛ به خصوص در بُعد اقتصادی که زیربنای همۀ حرکتهای نظام است و متأسفانه مشکلات زیادی برای کشور ایجاد کردند و ملاحظه میکنید که در دهه گذشته نیز رهبری اولویت هر سال را بر مسئله تولید و اقتصاد متمرکز کردند و آغاز قرن جدید را هم نیز با مسئله تولید و اقتصاد آغاز کردند. این، اهمیت این مسئله را میرساند که اقتصاد و مسائل اقتصادی اهمیت زیادی دارد و تا این مسائل حل نشود نمیتوانیم به مأموریت ها و اهداف موردنظر نظام برسیم و به آنها بپردازیم.
ضروری است برای خنثیکردن تحریمها و فشارها باید رشد اقتصادی مطلوب صورت بگیرد، تولید شکوفا شود و صادرات افزایش پیدا کند تا بتوانیم با این استراتژی این تحریمها را خنثی کنیم. نامگذاری امسال هم از یک سو نگاهی دارد به فضای بینالملل، تحریمها و فشارهای بیرونی و از سویی دیگر هم نیمنگاهی به مسائل داخلی نظام دارد.
* بسیار ممنون از مقدمه کاربردی و دقیق؛ جناب استاد انتخاب شعارهای اقتصادی و جهتدهی اقتصادی به حرکت نظام، مبنای دینی و روایی خاصی دارد یا خیر؟
پاسخ این است که ما بدون توجه کمّی و کیفی به بهبود وضع رفاه عمومی افراد جامعه و استفاده از ابزار و آلات دنیوی و در واقع برداشتها و محصولات دنیوی، پیمودن راه کمال و سعادت بشری ممکن نخواهد بود لذا از دیدگاه اسلام تأمین نیازهای مادی و بهرهمندی از نعمتهای الهی یک امری مورد اهتمام و لازم شمرده میشود اما مشروط به این است که این بهرهمندی مادی را وسیلهای برای رسیدن تکامل معنوی بشر و کسب فضایل انسانی قلمداد کرد و اگر در مسیر تکامل معنوی قرار نگیرد و به منظور کسب فضایل انسانی جهت داده نشود دنبال کردن آن نیازهای مادی مضر به تکامل و معنویت بشر خواهد بود. برای مثال خداوند در آیه شریفه ۲۶ سوره انفال میفرمایند: «وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ: خداوند شما را از نعمتهای پاکیزه بهرهمند ساخت تا با استفاده از این نعمتها سپاسگزار درگاه الهی باشید» تأمین نیازهای مادی وسیلهای برای رسیدن به تکامل معنوی بشر که همان هدف «لعلکم تشکرون» است و در مجموع میتوانیم بگوییم که توسعه اقتصادی از دیدگاه اسلام زمانی پذیرفتنی و مطلوب است که در راه رسیدن انسان به فضایل و مکارم اخلاقی به کار گرفته شود.
زمانی که رهبر معظم انقلاب یک دهه را اختصاص میدهد بر مسئله اقتصاد به خاطر اهمیت مسائل اقتصادی است که این مسائل اقتصادی میتواند جهتدهنده، رشددهنده و شتابدهنده معنویت باشد و رشد اقتصادی شتابدهنده معنویت عمومی و اجتماعی است، همچنین زیرساخت اساسی برای تعالی بشر است و از همین رو تمرکز بر مسئله اقتصادی است و تا زمانی که این مسئله حل نشود در مسائل دیگر اختلال ایجاد میکند. رشد اقتصادی صرفاً بهبود متغیرهای کیفی و کمّی نیست گرچه این خودش یک امر قابل تقدیری است اما رشد اقتصادی در چارچوب انگاره حرکت جهادی که در این سالها رهبری به آن پرداخته است و براساس فهم دقیق مفاهیم اقتصادی اسلامی قابل تبیین و تفسیر است و باید رشد اقتصادی را در این چارچوب نگاه کرد. اسلام به طور موازی و هماهنگ پیشرفت اقتصادی را همراه با رشد معنویت و توسعه مکارم اخلاق تعریف میکند و برای اجرای چنین حرکتی برنامه ارائه میکند.
اسلام هشدارهایی برای انسان صادر میکند تا به فقر دچار نشوند و از فقر پرهیز کنند و همچنین هشدار میدهد که فقر ممکن است انسان را به کفر برساند که این نشان دهندۀ اهمیت دادن اسلام به مسئله اقتصاد و بنیان مالی خانواده است.
پس وظیفۀ حاکمان جامعه دینی این است که جامعه دچار فقر نشود و این شعار درستی است که در دولت سیزدهم مطرح شد یعنی مبارزه با فقر مطلق که برای آن نیز یک محدودیت زمانی مطرح کردند که مبنای دینی دارد و لازم به ذکر است که واقعاً زیبنده حکومت اسلامی نیست که دچار مصداقهای فقر مطلق شود؛ چرا که قطعاً هر کجا که در مواجه با فقر مطلق هستیم یقیناً از ایمان در آن مناطق خبری نیست؛ پس همۀ ما وظیفه داریم نسبت به دین و ایمان مردم که راهحل حفظ آن تأمین نیازهای مادی و حداقلهای لازم برای تمام آحاد جامعه است و زمانی که فقرزدایی شود نتیجۀ آن ایمانزایی، رفاه عمومی و عدالت اجتماعی خواهد شد. با این نگاه متوجه میشویم که توسعه مسائل اقتصادی مورد توجه اسلام بوده است و به این خاطر رهبر معظم انقلاب تأکید بر مسائل اقتصاد، تولید و اشتغال دارد تا بتواند تمام بنیههای مالی خانواده را تأمین کند.
در بحث تولید، دانش بنیان و اشتغال آفرینی، تولید دو رویکرد دارد یک رویکرد عام و دوم رویکرد خاص. در رویکرد عام مراد از تولید را به شکوفاسازی توانمندیهای خودی بر اساس توان داخلی به هدف فعالسازی استعدادهای پنهان جامعه و بالفعل نمودن منافع بالقوه جامعه است که به آن تولید به معنای عام میگوییم و اگر این تولید، دانشبنیان شود و برای آن منطق و مبانی علمی تولید شود و اگر مبانی دارد بازنگری، تقویت و اصلاح شود و بعد هم نقطه حرکت آن اشتغالآفرینی باشد قطعاً چنین تولیدی اثر خود را در اشتغال در جامعه میگذارد و نتیجه عملی کوتاهمدت آن اشتغال است و اشتغالی که ایجاد کند نیروی کار میخواهد و درگیری نیروی کار با ابعاد دانشبنیان منجر به تقویت منابع انسانی جامعه میشود و همچنین منجر به تولید نیروی خلاق و با تجربه در همۀ ابعاد برای جامعه میشود و منجر به کاهش بیکاری، فروکشکردن فاصله طبقاتی، فروکشکردن آسیبهای اجتماعی، افزایش سرمایه اجتماعی و عدالت اجتماعی، منجر به کاهش فرار نخبگان و عامل انگیزه دادن و بازگشت نخبگان به کشور است و در مجموع باعث ایجاد نشاط، امید، همدلی و همراهی با نظام و تقویت مردمسالاری دینی و استحکام بخشیدن به پایههای حکومت میشود و این خط تعاملی بین متغیرهای وابستهی به تولید است.
اما در رویکرد خاص تولید ناظر به اقتصاد و جامعه است. شکوفاسازی توانمندیهای صنعتی بر اساس توان داخلی به هدف بالابردن سطح ارزش افزوده در کشور و رفع نیازمندیهای معیشتی و اجتماعی جامعه است و اگر تولید خاص را با رویکرد خاص در نظر بگیریم آن وقت فقط حوزه صنعت و اقتصاد را شامل میشود و پسامد آن هم رفع نیازهای معیشتی است و اثر خودش را بر پشت صحنه اجتماع و فرهنگ میگذارد. هر دو رویکرد از این تولید برداشت میشود اما به نظر من تولید را باید با رویکرد عامش تعریف کرد تا بشود با کمک دانش و با نقطۀ اتکا اشتغالآفرینی، پنجرههای جدیدی باز کرد.«
* بنیاد ملی نخبگان چه برنامهای برای حمایت از نخبگان و تقویت شرکتهای دانشبنیان با استفاده از این نیروهای نخبه دارد؟
الحمدلله بنیاد ملی نخبگان عملکرد قابل قبولی داشته اما انتظار بیشتری از آن بود که همسنگ و همتراز با نظام مقدس انقلاب پیش برود که این این امر مهم صورت نگرفته است. بنیاد ملی نخبگان چند مأموریت مهم در این حوزه دارد که شامل: شناسایی دقیق، رصدکردن نخبگان، تسهیل به کارگیری نخبگان، زمینهسازی برای جذب نخبگان و استفاده از استعدادها و توانمندی آنها، انگیزهسازی برای بازگشت نخبگانی که از کشور مهاجرت کردند و از همه مهمتر وظیفه دارد برای رشد و تقویت استعدادهای ملی از پایه فکر کند. بنابراین میتوان گفت که مهمترین وظیفه آن تربیت، رشد و انگیزهدادن به نخبگان میباشد و اگر ما دقت کنیم متوجه میشویم این چرخه به طور کامل در بنیاد ملی نخبگان رخ نداده است که یکی از عوامل آن، ساختار اجرایی بنیاد با معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور مشترک است و ادارهکننده هر دو یک نفر است. اگر بنیاد نقش مرکزی خود را پیدا کند و از وابستگی که به معاونت علمی دارد خارج شود و فعالیت مستقیمی در زیر نظر رئیس جمهور داشته باشد امکان اثرگذاری و فعالیت چشمگیرتر و فعالسازی برخی از ابعاد ناپیدایی که ضرورت حضور بنیاد را میطلبد را بیشتر فراهم میکند. پس بنابراین نیاز به بازسازی در مأموریتها، وظایف و برنامههای بنیاد است.
بنیاد باید ایفای نقش خودش را در حوزه تعالی نخبگان در همه ابعادش ایفا کند؛ هم در بحث علم، اشتغال و درگیر کردن نخبگان با نیازهای اساسی حکومت و فعالسازی آن نقاط اساسی که حکومت به آنها احتیاج دارد و هم در مسائل تربیتی و اخلاقی و به ویژه نگرشهای انقلابی و سیاسی، خودش را مسئول بداند که متأسفانه در طول این چند سال شاهد آن نبودیم.
نکته دوم پیرامون این سوال در بحث دانشبنیان همۀ عوامل تسهیلکننده و تسهیلاتی که قرار است به شرکتهای دانشبنیان ارائه شود از طریق بنیاد ملی نخبگان است و بنیاد نخبگان میتواند مسیری را طراحی کند تا شرکتهای دانش بنیان توسعه پیدا کنند، شرکتهای دانش بنیان واقعی شوند و براساس نیازهای اصلی نظام تنظیم شوند و افزایش پیدا کنند.
وظیفۀ حاکمان جامعه دینی این است که جامعه دچار فقر نشود و این شعار درستی است که در دولت سیزدهم مطرح شد یعنی مبارزه با فقر مطلق که برای آن نیز یک محدودیت زمانی مطرح کردند که مبنای دینی دارد و لازم به ذکر است که واقعاً زیبنده حکومت اسلامی نیست که دچار مصداقهای فقر مطلق شود؛ چرا که قطعاً هر کجا که در مواجه با فقر مطلق هستیم یقیناً از ایمان در آن مناطق خبری نیست.
* ارزیابی شما از نقش مراکز دانشبنیان در افزایش تولید و کمک به اشتغال چیست؟
شرکتهای دانشبنیان جزو شرکتهای شتابدهنده محسوب میشوند و این نوع مراکز بسیار مفید هستند. در بحث تعریف تولیدات جدید، اشتغالات به روز، تأمین نیازمندیهای جامعه، ذائقه بشر و تغییر معادلات ارتباطی بشر اقتضا میکند که با پیشرفت معادلات و پیشرفت علم تکنولوژی و تغییر ذائقههای بشر به طبع اینها نوع اشتغالات و نوع مشاغل نیز تغییر میکند و بر اساس نوع مشاغل نوع و کیفیت تولید نیز تغییر می کند.
برای مثال در حوزه کشاورزی، مدل کشاورزی سنتی و تغییر فرایند آن به کشاورزی صنعتی که باعث میشود در چند حوزه با شرکتهای دانشبنیان همکاری کنند برای مثال همکاری با شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزه بذر، شرکتهای فعال در حوزه فرایند تولید و روشهای برداشت و کاشت، شرکتهای فعال در نقطه پایان و بهرهبرداری محصول و شرکتهایی که بر روی فراوردههای آن محصول کار کنند.
اگر این شرکتها در حوزه معادن و سنگهای قیمتی یا محیط زیست و حفظ پرندگان در حال انقراض، در حوزه هوای پاک، در مسائل پزشکی و مسائلی که مورد اطلاع جامعه است فعال شوند، در نقطه ورودش و نقطه روندها و فرایندها و نقطه پایان و خروجیها و فراوردههای آن محصول هرکدام از این شرکتها باعث اشتغالآفرینی خواهد شد و این مشاغل نیز کمهزینه، متناسب با نیازهای روز جامعه و همچنین بهینهتر خواهند بود، پس شکی نباید داشته باشیم که وجود تولیدات که اولاً ملی باشند، ثانیاً متناسب با نیازهای موجود باشند و ثالثاً بر پایه دانش باشند و چهارم با نگاه تولید شغل باشند از ضرورتهای زمانۀ ما در ورود به گام دوم انقلاب اسلامی میباشد.
* برای رشد و ارتقای این فضا و کمک به فضای تولید و اشتغال باید چه ملاحظاتی در سیاستگذاریها مدنظر قرار گیرد؟
مسئله اول بها دادن و توجه کردن به خود نخبگان است که باید مورد اهتمام جدی سیاستگذاران نظام قرار بگیرد، میدان دادن به جوانان نخبه بسیار مهم است. به کارگیری همین نخبگان در رده مسئولین اجرایی تخصصی در حوزه کارایی خودشان و امکان بهرهبرداری مفید و شایسته از تسهیلات خوب و کیفی یعنی تسهیلات با مقدار لازم با کمترین چالشها و بروکراسیهای اداری میتواند زمینهسازی برای رشد و تعالی علمی باشد. توجه به خانوادههای نخبگان، حفظ و محافظت جانی و تأمین امنیت بعضی از نخبگان که در حوزه خاصی فعالیت دارند و ما در آنها دچار کمبود هستیم که مورد توجه دشمن و منافقین میباشد که همۀ این نکات باید در حوزه سیاستگذاریها مورد توجه قرار گیرد. نکته دیگر هم جهتدادن نخبگان و استعدادها به سمت نیازهای اساسی کشور در پنجاه سال آینده است که باید مورد توجه سیاست گذاران این حوزه قرار گیرد.
* نقش رهبر انقلاب در حمایت از این حوزهها را چطور ارزیابی میکنید؟ در بیانات و سخنرانیهای ایشان تا بهحال نکتهای بوده که توجه شما را جلب کرده باشد؟
علمدار این حرکت نخبگانی و حمایت از نخبگان و جامعه علمی کشور و میداندار اصلی این کار در نظام جمهوری اسلامی ایران رهبر معظم انقلاب اسلامی میباشد. زمانی هم که امام(ره) در قید حیات بودند، توجه به علم و جامعه علمی در صدر اولویت کارهای ایشان بود و امروز نیز آیتاللهخامنهای که امر رهبری امت اسلامی را بر عهده دارند، حوزه نخبگانی و حوزه علمی در صدر حمایتهای ایشان قرار دارند و در تمام سخنرانیهای خود با اعضای دانشگاهها، نخبگان، دانشجویان و… بر این مقوله مهم اشاره دارند.
اما آنچه که آزاردهنده است، این است که آن دغدغهمندی و آن دلسوزی که رهبر معظم انقلاب برای حرکتهای علمی در کشور دارد را ما در هیچکدام از بدنههای اجرایی کشور و مسئولین اجرایی به آن میزان نمیبینیم که عوامل مختلفی باعث آن شده است: از جمله انگیزههای مادی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی را میتوان نام برد که باعث تفاوت دغدغه رهبر معظم انقلاب و مسئولین اجرایی در کشور نسبت به حمایت از نخبگان و جامعه علمی کشور میباشد. اما آنچه که مهم است، این است که این علم بر افراشته است و این فریادها بلند است و حتماً حوزههای علمی کشور و حرکتهای جهادی علمی و نخبگانی کشور دست به دست هم خواهند داد تا در این دولت و مجلس جدید با همراهی هم این دغدغهها را تا حدودی مورد توجه قرار دهند و آنها را عملیاتی کنند.
انتهای پیام/*