به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، سالروز ولادت حضرت معصومه(س) به عنوان روز دختر نامگذاری شده است. این مناسبت بهانه ای شد تا به شاخص های دختر نمونه در سریال های تلویزیونی نگاهی داشته باشیم.در دهه گذشته یعنی حدفاصل سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ ...
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، سالروز ولادت حضرت معصومه(س) به عنوان روز دختر نامگذاری شده است. این مناسبت بهانه ای شد تا به شاخص های دختر نمونه در سریال های تلویزیونی نگاهی داشته باشیم.در دهه گذشته یعنی حدفاصل سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ چندین سریال از شبکه های مختلف تلویزیون پخش شده اند که نامی دخترانه داشته اند: آوای باران، کیمیا، ستایش، تنهایی لیلا، پروانه، نفس و نجلا.
تقریبا همه این شخصیت ها در یک رده سنی هستند،در این مجموعه ها دختران نقش اصلی در پیشبرد داستان دارند؛ دخترانی که گاه در طول داستان قد کشیده، بزرگ شده و مادر می شوند؛همچون “کیمیا”(مهراوه شریفی نیا) در سریال”کیمیا”،” لیلا”(مینا ساداتی)در سریال”تنهایی لیلا”، “ستایش”(نرگس محمدی)در سریال”ستایش”،”پروانه”(سارا بهرامی)در سریال”پروانه”،”ناهید”(ساناز امینی)در سریال”نفس”
درسریالهای«مدینه»،«پریا»،«مرضیه»و«حورا» نیز زنان محور داستان می باشند اما چون سن آنها از جوانی گذشته است در این نوشتار بررسی نمی شوند.
قطعاً هنوز یک تصویر کامل از دختر نمونه و الگو در سریال های تلویزیونی به نمایش در نیامده است اما دختران انتخابی ما هرکدام چند ویژگی از یک دختر نمونه را دارند، ویژگی هایی که گاه بین تمام کاندیدهای ما مشترک است و گاه مختص یک شخصیت می باشد.
هر انسانی در زندگی خود هدفی دارد، برخی برای رسیدن به هدف تمام تلاش خود را می کنند و برخی منفعلانه منتظر می مانند تا شرایط برای آنها فراهم شود. شخصیت های دختر مورد نظر ما در این سریال ها از دسته اول هستند، دخترانی که چون هدف خود را مقدس می دانند از هیچ کوششی برای رسیدن به هدف دریغ نمی کنند.این دختران هم در عرصه اجتماع و هم در خانواده اهداف مقدسی را دنبال می کنند.
“کیمیا” به دنبال پیداکردن دختر خود تمام سختی ها را به جان می خرد.
“لیلا” برای وصال به “محمد” که او را عشقی مقدس می داند، جسورانه ایستادگی کرده و درگیر مشکلات زیادی می شود.
“ستایش”همواره بدنبال حفاظت از بچه هایش در برابر حشمت فردوس و فراهم کردن زندگی توأم با آسایش و آرامش برای آنهاست.
“باران”از یک سو آرزویی جز دیدار دوباره پدر ندارد و از سوی دیگر تمام فکر و ذکرش ساختن زندگی بهتر برای کودکان اطرافش است.
“پروانه”به عشق امیر،نجات مردم برایش مهم میشود و پابه پای او به مبارزه با رژیم شاهنشاهی و ساواک می پردازد.
“نجلا”دختری با اراده و محکم است که خود را به آب و آتش میزند تا پسر گمشده اش را پیدا کند.
دختران سریال های ما همانند تمام دختران ایرانی پیوند و علاقه خاصی به خانواده خود دارند.آنها در خوشی ها و ناخوشی ها در کنار خانواده خود هستند و از آنها حمایت می کنند.
“کیمیا” در بحران های خانوادگی با تمام وجود خانواده را حمایت می کند، یادمان بیاید تلاش های شبانه روزی کیمیا را برای پیدا کردن پدرش-فرخ پارسا-
“لیلا”که با دیدن محمد معنی جدیدی از زندگی را درک کرده است با چشیدن مزه عشق ناب تمام سختی های زندگی با محمد را به جان می خرد.
“ناهید”با انفعال بیش از حد در مقابل روزبه و خواسته های او در طول زندگی زناشویی به زنی تسلیم و تابع محض تبدیل می شود، چنانکه چندین ماه بعد از تولد پسرش بدون هیچگونه اعتراضی در خانه محبوس می ماند. اما در پایان داستان، گویی یکباره از خواب غفلت بیدار می شود،مادر بودن موجب کنشگری ناهید می شود و او را از انفعال همیشگی خارج می کند، ناهید که همیشه تسلیم روزبه بوده برای پیدا کردن پسرش- سینا- به روی روزبه اسلحه می کشد و او را تهدید به مرگ می کند.
“باران”با اینکه خودش تحت ظلم و ستم شکیب است اما همیشه تلاش میکند تا اطرافیانش از آزارهای شکیب در امان بمانند،او حتی برای نجات جان کیانوش که مقل برادرش می ماند، حاضر می شود تا به ازدواجی اجباری تن در دهد.
“پروانه”در طول داستان از پیله اشرافی خود رها میشود و در پیله عشق گرفتار می آید و در این مسیر همراه معشوق خود یعنی امیر جانش را نیز از دست می دهد.
واقعیت این است که در جامعه ای که زنان مقاوم تر هستند، آن جامعه از گزند حوادث بیشتر در امان می ماند؛ چراکه زن مدیر خانه و پرورش دهنده نسل های آینده است، اما سقوط زن در یک جامعه یعنی انحطاط کل جامعه.
“ستایش”که بار سنگین تأمین امرار معاش کودکانش را به عهده دارد،در تمامی برهه های زندگی اش شرافتمندانه به فعالیت در جامعه می پردازد.ستایش در فصل دوم به یک مدیر مقتدر رستوران تبدیل میشود.
سریال “کیمیا” تلاش کرد تا چهره معصوم و مقاوم و اصیل زن ایرانی را به تصویر کشد.”کیمیا” به واسطه سن کم در ابتد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای داستان دختری آرام و جد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ا از مسائل سیاسی است که کم کم به واسطه معلم و د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وستان و شنید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن سخنرانی و خواند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن چند کتاب نگاهش تغییر میکند و از تفکرات خنثی و ساد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه خود دور شده و در متن جریان سیاسی قد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رتمند زمان خودش قرار می‌گیرد.کیمیا هوشمندانه و مقتدرانه در تمامی برهه های حساس اجتماعی و سیاسی زمان خود حضوری فعال دارد،از شکل گیری انقلاب اسلامی گرفته تا حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل در دوران دفاع مقدس. کیمیا بعد از جنگ و با وجود داشتن بچه بازهم در جامعه حضوری موثر دارد؛ از مشارکت در سازماندهی دختران و زنان بی سرپرست تا برگزاری نمایشگاه خط برای نشان دادن مقاومت مردم در دوران جنگ تحمیلی.
“ناهید “؛دختری مستقل،خود ساخته،اجتماعی و تحصیل کرده است. چنین ویژگی هایی در دهه ۵۰ در کمتر دختری وجود دارد، سال هایی که معمولا دختران خانه نشین بودند و به دانشگاه و تحصیل کمتر توجه می کردند.
“نجلا”بعد از مرگ همسرش و گم شدن پسرش به جای خانه نشینی درس میخواند و پرستار میشود.
جنس دختر بسیار لطیف و احساساتی است اما برای دختران نمونه که از قدرت عقل و علم بهره مندند، این ویژگی ذاتی مغایر تی با برخورد مدبرانه و معقول با قضایا ندارد. این دختران در برهه های حساس زندگی فقط از روی احساس تصمیم گیری نمی کنند و قدرت تعقل و تدبر را نیز به روشنی در تصمیم های خود دخیل می نمایند.
“کیمیا” دختری مستقل، فهیم، با شعور و مدیر است، چه در زندگی خانوادگی و چه در زندگی اجتماعی. او با وجود تمام بدی ها و پنهانکاری های آرش برای حفظ زندگی زناشویی خود دو بار به او فرصت می دهد اما باز هم آرش دست از کارهای نادرست خود بر نمی دارد. رفتارهای کیمیا عمدتا بر مبنای توانایی های فردی و استدلال عقلی او است. او در تمام برهه های زندگی سعی می کند عاقلانه با مشکلات و سختی های زندگی مواجه شود و تکیه گاه محکمی برای خانواده خود باشد. کیمیا به دنبال آگاهی اجتماعی خود همسری وفادار، مادری حمایتگر و مدیری توانمند است، هر چند ممکن است اشتباه نیز بکند.
“ستایش”که در فصل اول دوم همواره درحال فرار از دست حشمت فردوس است،سعی می کند تا این ترس و اضطراب مانع از تصمیم گیری درست او برای تربیت فرزندانش نشود.
گفتنی است تمام این شخصیت ها، دخترانی پای بند به اصول اخلاقی ، عرفی و شرعی هستند؛ دخترانی که با آراستگی در عین سادگی در جامعه حضور دارند تا اطرافیان نه به عنوان یک ابزار جنسی بلکه به عنوان یک انسان والا به آنها نگاه کنند.
“کیمیا” که همیشه دختری محجبه بوده، در برهه بعد از انقلاب با پوشش چادر در داستان حضور دارد.
“ستایش”از همان دوران تحصیل پوشش چادر را انتخاب میکند،حجب و حیای او در تمام طول سریال موج می زند.
“لیلا” بعد از ازدواج با محمد به تدریج خود را با عرف جامعه اسلامی هماهنگ کرده و از بی قیدی که در خارج از کشور داشته دور می شود؛ لیلا آگاهانه و با علاقه جذب مناسک دینی از جمله نماز و حجاب می شود.
قطعا شاخص های دختر نمونه از منظر اخلاقی،دینی و اجتماعی منحصر به موارد مذکور نیست. این شاخص ها وسیع تر و عمیق تر از این است که بتوان در این نوشته به همه آنها به اندازه کافی پرداخت. در این صورت بی شک هنوز جای خالی دختران نمونه در سیما و سینما هم حس می شود؛ دخترانی با شاخص هایی از این دست که گفتیم.
با وجود تلاش هایی در عرصه سریال سازی در تلویزیون که برای ارائه چهره هایی از دختران شایسته و شاخص های مهم شخصیتی آنها شده است، هنوز هم جای خالی سریال هایی قوی تر برای ارائه چهره هایی روشن تر و شاخص هایی برجسته تر برای دختران در تلویزیون خالی است؛ سریال هایی که تصویری ایده آل و ملموس از یک دختر توانمند امروزی را به نمایش بگذارد و الگویی مناسب را در معرض نگاه مخاطبان قرار دهد.
انتهای پیام/*
