۲۱:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۶

خاطره ای از مرحوم شیخ صدوق؛ محدث بزرگ شیعه

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق(م۳۸۱ق)، محدّث بزرگ جهان تشیع، آثار و تألیفات متعدد و ارزنده ای دارد که مهم ترین آن ها کتاب مَن لا یحضُرُه الفقیه (یکی از کتب اربعه شیعه) است. یک...

خاطره ای از مرحوم شیخ صدوق؛ محدث بزرگ شیعه

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،

ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق(م۳۸۱ق)، محدّث بزرگ جهان تشیع، آثار و تألیفات متعدد و ارزنده ای دارد که مهم ترین آن ها کتاب مَن لا یحضُرُه الفقیه (یکی از کتب اربعه شیعه) است. یکی دیگر از کتاب های ماندگار وی کتاب کمال الدین و تمام النعمه -درباره حضرت ولی عصر(عج)- و مباحث مربوط به غیبت آن حضرت است. صدوق در مقدمه این کتاب درباره سبب تألیف آن چنین می نویسد:

آن چه سبب تألیف این کتاب شد، این بود که پس از زیارت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به نیشابور برگشتم و در آن جا مستقر شدم. متوجه شدم که اکثر کسانی که از شیعیان نزد من رفت و آمد می کنند، در مورد غیبت حضرت قائم دچار حیرت و گرفتار شبهه شده اند و به جای پذیرش غیبت، به دنبال افکار و آرای این و آن رفته اند.

از این رو کوشیدم با اخباری که در این زمینه از پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه (علیهم السلام) رسیده، آن ها را به راه حق ارشاد کرده و به حقیقت رهنمون شوم.

. . . تا آن که شبی در مورد اهل و عیال و فرزندان و برادرانم که در قم مانده بودند، فکر می کردم. در این اثنا خواب بر من غلبه کرد. در خواب دیدم گویا در مکه هستم و دور کعبه طواف می کنم و در شوط هفتم نزد حجرالأسود هستم و آن را لمس می کنم و می بوسم و دعای «أمانتی أدَّیتُها و میثاقی تعاهدته لتشهد لی بالموافاه» را می خوانم. در این هنگام دیدم مولای ما حضرت قائم صاحب الزمان بر در کعبه ایستاده است.

با وجود فکر پریشان و دل نگرانی، به ایشان نزدیک شدم. آن حضرت از قیافه من پریشانی فکر و آشوب قلبی مرا دانست. به ایشان سلام کردم. جواب سلام مرا داد و سپس فرمود:

«چرا درباره غیبت کتابی تألیف نمی کنی تا نگرانی شما برطرف شود؟»

گفتم: یابن رسول اللّه درباره غیبت چیزهایی نوشته ام.

فرمود: «مقصودم آن گونه نوشته ها نیست، بلکه کتابی بنویس و در آن، غیبت انبیاء را هم بنویس». این را فرمود و از نظرم غایب شد.

در این هنگام از خواب بیدار شدم و تا طلوع فجر با دعا و گریه و ناله و تضرّع گذراندم. صبح که شد به امر ولی و حجت خدا و با توکل به خدا و استمداد از او شروع به تألیف این کتاب کردم.

منبع:درسهایی از مکتب اسلام » اسفند ۱۳۹۷ – شماره ۶۹۴

انتهای پیام/*

مطالب مرتبط