۱۸:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۸

حقوق دختران در جامعه

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، الهام غفاری دانشجوی دکتری مطالعات زنان در یاداشتی در ارتبط حقوق دختران نوشتند: دوره‌های تاریخی بشری سرشار از اتفاقات ریز و درشت درباره‌ی مسائل مختلف و از زوایای متفاوت بوده است. گاهی از جنگ میان م...

حقوق دختران در جامعه

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، الهام غفاری دانشجوی دکتری مطالعات زنان در یاداشتی در ارتبط حقوق دختران نوشتند: دوره‌های تاریخی بشری سرشار از اتفاقات ریز و درشت درباره‌ی مسائل مختلف و از زوایای متفاوت بوده است.

گاهی از جنگ میان مذهب‌ها رنج برده است و گاه در نزاع میان زمین و ابزار تولیدی عمرش را سپری کرده است.

زمانی درگیر سرکوبی عقاید و اندیشه‌های علمی نوین بوده و در دوره‌ای در پی کشف دنیای جدید، اسارت و حتی کشتار انسان‌های دیگر را انتخاب کرده است چنان که آثار و شواهد آن از پس قرن‌ها هم‌چنان روح را می‌آزارد. بعدتر بشر با تولد افکار و ایده‌های نوین فلسفی و با استفاده از ابزار خرد، هرآنچه مانع پیشرفت بشری‌اش بود سرکوب نمود تا راه برای رسیدن به امیال سیری‌ناپذیرش بازتر و هموارتر شود.

این میان و تا مدت‌های مدید، “زنان” نه تنها محلی از اِعراب نداشتند که اساسا مساله‌ای به نام زنان، موضوعیت ماهوی نداشت.

تا اینکه در دهه‌های نخستین قرن بیستم، مقوله‌ای به نام جایگاه زنان، در پی گرفتن حق رأی برای زنان، در دنیای غرب، موضوعیت یافت و هم‌زمان با افزایش نیاز به کارگرهای با دستمزد پایین برای گردش چرخ‌های سرمایه‌مدار و سیستم‌های نوظهور مادی، با کمک تغییر سبک پوشش زنان، حضور بیشتر آنها را در کارگاه‌ها و کارخانه‌های صنعتی ممکن ساخت.

بدیهی است برای این حضور بیشتر در عرصه‌ی تولید و اقتصاد، لازم بود موانع دیگر هم‌چون نقش‌های خانگی و درون‌زای زنانه نیز از میان برداشته شود. این مهم به راحتی و در لوای منکوب و بی‌ارزش سازی مفاهیمِ “مادرانگی” و “زنانگی” با عنوان شهروند “جنس دوم” و بازتولید مفاهیم جدیدی از “برابری جنسیتی” و “هم‌ارزشی زن و مرد” در دنیای مدرن به دست آمد.

شاید یکی از مهم‌ترین تسهیل‌گرانِ عرصه‌ی تغییرات افکار مرد محور به نگرش‌های زنانه‌ در دنیای غرب، وجود الهیات سنتی و اقتدارگرای مردانه با محوریت “شرّ انگاری زنان” در قرائت‌های رایج از دین و سنت موسائی و عیسائی باشد.

تفکری که زن را عامل پلیدی، فریب، پستی و خواریِ مردان می‌دانست و به همین دلیل سعی در واپس‌رانی این عامل انحطاطی داشت. اما در قرن بیستم و با تقدس‌زدایی از دین سنتی و روی کار آمدن الهیات مدرن، این نگرش جای خود را به معرفتی جدید از جایگاه خرد و اندیشه‌ی مادی‌گرایانه و لذت‌مدار سپرد که نه تنها انسان را اعم از زن و مرد لایق لذت، آسایش و بهره از دنیای مادی می‌داند، بلکه هیچ حدّ و مرزی نیز برای مسیر دستیابی به آن، جز احترام به آزادی سایر انسان‌ها، قائل نیست.

بدیهی است در این نگرش دیگر نیازی به “شرّانگاری زنان” نبود بلکه برعکس به کمک همین زنان، می‌شد فرآیند تحوّل از دنیای سنتی به دنیای مدرن را سریع‌تر هم طی کرد.

فرآیندی که با تلاش فراوان سعی در وجاهت‌بخشی به این‌جا و اکنون‌سازی به جای غایت‌اندیشی و معادباوری، عادی سازیِ روابط آزاد جنسی در شکل‌های مختلف به جای خانواده‌گرایی، فردیت تامّ و تمامیت خواهی فردی به جای دگراندیشی و دیگرخواهی، هژمونیِ لذت آنی و غریزه‌باوری بر منفعت غایی و فطرت‌باوری و غلبه‌ی اندیشه‌ی تکاثر و ثروت‌اندزی به جای کوثرگرایی و بهره‌برداری داشته و بر انسان مادی و تکامل‌گرا به جای انسان الهی و گام‌بردار در مسیر تعالی و مسئول و پاسخ‌گو نسبت به سایر عوامل موجود در عالم هستی تکیه دارد.

بعد از این همه تلاش، شاید عجیب به نظر برسد اما تقریبا کلیت مبحث حقوق زنان در دنیای مدرن شامل مواردی از قبیل: تمامیت بدنی و خودمختاری، حق رأی، حق کار، حق دستمزد برابر به خاطر کار برابر، حق مالکیت، حق تحصیل، حق شرکت در ارتش، حق مشارکت در قراردادهای قانونی و در نهایت حقوق سرپرستی، ازدواج و مذهبی می‌شود.
انتهای پیام/*

مطالب مرتبط

آخرین اخبار