۰۰:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۵

حجاب در زمان امام علی (ع)

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، درپاسخ دو مطلب قابل ذکر است:مطلب اول: برای اینکه بدانیم که در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام حجاب اجباری بوده یا خیر, ابتدا لازم است بدانیم که تا چه زمانی...

حجاب در زمان امام علی (ع)

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، درپاسخ دو مطلب قابل ذکر است:مطلب اول: برای اینکه بدانیم که در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام حجاب اجباری بوده یا خیر, ابتدا لازم است بدانیم که تا چه زمانی حجاب واجب نبوده و از کی حجاب واجب شده و وضعیت زنان قبل و بعد از نزول آیه حجاب و واجب شدن آن چگونه بوده است لذا به نکات ذیل دقت بفرمایید:۱- به نظر مى رسد حکم ایجاب حجاب در سال ششم هجرت تشریع گردید.

شاهد بر آن، آیات سوره نور است که داستان معروف افک در آن آمده است. در همین زمان بود که منافقین و اراذل و اوباش در صدد برآمدند با ایجاد شایعه درباره زنان پیامبر(ص) و با درست کردن مزاحمت هاى راهى براى زنان آزاده به بهانه کنیز انگاشتن آنها قلوب پیامبر و مسلمانان را جریحه دار بکنند.

به دنبال این اوضاع و شرایط بود که خداوند آیات مربوط به پوشش را براى بازگویى به امت نازل فرمود و حجاب و حد و مرز و اندازه آن بعد از نزول آن آیات واجب شد.

پس تا اینجا معلوم می شود که تا حدود ۱۹ سال بعد از بعثت پیامبر حجاب کامل میان مسلمانان واجب نبود اما به علت علل و عواملی که ذکر شد هم حجاب واجب شد و هم دیگر کسی نمی توانست بی حجاب باشد چراکه مسلمانان در صدر اسلام و در زمان پیامبر بسیار مقید به رعایت احکام اسلامی و دستورات الهی بودند.
شاهد مثال
۱- امیرالمومنین در نامه ای خطاب به فرزندش امام حسن علیه السلام در مورد لزوم رعایت حجاب می فرماید:
(و اکفف علیهن من ابصار هن بحجابک ایاهن فان شده الحجاب ابقی علیهن) .

(نامه ۳۱ نهج البلاغه) «جلو دیدگان آنان را با حجاب خود نسبت به آنان بگیر زیرا شدت حجاب و پوشیدن بیشتر، آنان را باقی و پایداری می دارد»
در اینجا امام امیرالمومنین علیه السلام مردان را مسئول حجاب و پوشش زنان قرار داده و جه بسا از این عبارت استفاده شود که اگر مرد، مواظبت نکند زن به طبع خود مایل به خودنمائی و فساد و گناه است و میل دارد بدن خود را، باز و بی حفاظ، به نامحرمان نشان دهد.

مرد باید بکوشد و کاملا زن را در حجاب لازم و پوشش کافی شرعی در آورد و بدینطریق دیده ی او را از نامحرم باز دارد. و نیز استفاده می شود که غرض از حجاب، تنها مصون ماندن زن از نظر نامحرم نیست بلکه باید چنان باشد که دیدگان زن را از نامحرمان بپوشاند زیرا اگر چشم او پوشیده نشد همچنان مظنه ی فتنه و فساد خواهد بود.
۲- شاهد دیگر این قضیه، ماجرای برخورد شدید امیرالمومنین علی علیه السلام با مسئله بی غیرتی و بد حجابی برخی از مردم کوفه بعد از ورود آنحضرت به این شهر می باشد امام صادق علیه السلام به نقل از حضرت على علیه السلام مى فرماید:
یا أَهْلَ الْعِراقِ! نُبِّئْتُ أَنَّ نِساءَکُمْ یدافِعْنَ الرِّجالَ فِى الطَّرِیقِ؛ أَما تَسْتَحْیونَ؟! قالَ الْکُلَینِىُّ: وَ فِى حَدِیثٍ آخَرَ أَنَ أَمِیرَالْمُؤْمِنینَ علیه السلام قالَ: أَما تَسْتَحْیونَ وَ لاتَغارُونَ نِساءَکُمْ یخْرُجْنَ إِلَى الْأَسْواقِ وَ یزاحِمْنَ الْعُلُوجَ؟!(وسائل الشیعه، ج ۱۴،ص ۱۷۶؛محمد بن یعقوب کلینى، الکافى، ج ۵، ص ۵۳۷.)
یعنى: اى اهل عراق! با خبر شدم که زنان شما در راه، با مردان برخورد مى کنند؛ آیا حیا و شرم نمى کنید؟! مرحوم کلینى مى گوید: در حدیث دیگرى آمده است که حضرت فرمود: آیا حیا نمى کنید و به غیرت نمى آیید که زنانتان به طرف فروشگاه ها بیرون مى روند و با افراد بى ایمان و لاابالى برخورد مى کنند؟!
حضرت سپس به آنان فرمودند: لعنت خدا بر کسی که غیرت نداشته باشد.
این روایات به خوبی نشان می دهد که آنحضرت تا چه اندازه مقید به رعایت حجاب با تمام شئون آن بوده است.
۲- آیات مربوط به حجاب در دو سوره از قرآن (نور و احزاب) آمده است.

سوره نور، آیه ۳۰ و ۳۱ کیفیت پوشش را بیان مى کند. ابتدا مى فرماید: بگو (اى پیامبر) براى مؤمنین و مؤمنات که نگاه هایشان را کوتاه کنند یعنى هنگام نگاه به یکدیگر به صورت خیره به هم نگاه نکنند. از نگاه به گونه وراندازى و استقلالى پرهیز کنند. آنگاه به زنان مومن خطاب کرده و مى فرماید: وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَ؛ می باید روسرى خود را بر روى سینه و گریبان خویش قرار دهند، (احزاب، آیه ۵۹). هم به این مطلب اشاره دارد. در این آیه چنین آمده است: اى پیغمبر… به زنان مؤمن بگو که جلباب هاى (روسرى) خویش را به خود نزدیک سازند.

روشن است که وقتى به زن بگویند روسرى ات را به خود نزدیک کن مقصود این است آن را رها نکن، آن را جمع و جور کن و خود را با آن بپوشان. مطلبی هم اکنون نیز متاسفانه میان بعضی از زنان رعایت نمی شود و تنها روسری های خود را بر روی سر می اندازند اما به پوشش موهای جلوی سر وگردن و اطراف سینه های خود توجی ندارند (اطلاعات بیشتر درباره کیفیت خاص پوشش را از همان آیه ۳۱ سوره نور که گذشت بهتر مى توانید استنباط کنید.)

حجاب

حجاب

۳- صاحب کتاب تفسیر کشاف، وضع زنان را در پیش از نزول آیات حجاب چنین شرح مى دهد: زنان، گریبان هایشان گشاد و باز بود، گردن و سینه و اطراف سینه هاشان دیده مى شد و داخل روسرى ها را معمولاً از پشت سر برمى گرداندند (همان طور که الان بین مردان عرب متداول است) و قهراً قسمت هاى گردن و بناگوش و سینه دیده مى شد، (کشاف، ج ۳، ص ۲۳۱).

اما توجه به این نکته بسیار ضروری است که درباره حضور زنان در اجتماع، باید خاطر نشان کنیم که زنان قبل از نزول این آیات چنان نبوده است که مثل مردان با سر باز در معرض اجتماع رفت و آمد بکنند، بلکه چون بد حجاب بودند و این موجب مسائل نامناسبی برای بعضی شد لذا خداوند برای جلوگیری از فساد، حجاب را واجب کرد، بنابراین آنچه در جامعه رواج داشت و قرآن به مبارزه با آن برخاست، پدیده بدحجابى بود، نه بى حجابى.
۴- چنان که گذشت، افراد هوس باز و اراذل با ایجاد مزاحمت ها باعث دلتنگى زنان مدینه مى شدند.

روشن است که با آمدن حکم حجاب و دستور مجازات این گونه افراد به طور طبیعى حضور زنان راحت تر و چشمگیرتر انجام مى شد.
اما نحوه برخورد را نیز خود خداوند در قرآن کریم به آن اشاره کرده و درباره مجازات آنان مى فرماید: «اگر اینها دست از عمل زشت خود برندارند، تو را فرمان مى دهیم که به آنها حمله برى که دیگر جز اندکى در پناه تو نخواهند بود»، (احزاب، آیه ۶۰) ، بنابراین مى توان گفت با وجوب حجاب هم خود زنان به آرامش و ایمنی بیشتری رسیدند و هم اراذل و اوباش سرکوب شدند و هم خداوند با تعیین مجازات متخلفین به برخورد با مسئله بی حجابی پرداخت و راه و رسم حفظ حجاب و نحوه مقابله با متخلفان را به همگان نشان داد.
مطلب دوم:
از آنجا که از دیدگاه اسلام هدف از حکومت علاوه بر تأمین نیازهای مادی مردم توجه به مصالح معنوی و حفظ ارزش‌های اخلاقی دینی است لذا حکومت اسلامی موظف است بستری مناسب جهت رشد و تعالی معنوی افراد جامعه فراهم نماید به تعبیر دیگر «در جامعه اسلامی قوانین باید آهنگ قرب الی الله داشته باشد و تأمین مسائل و ابعاد حیات انسانی در صورتی دارای ارزش است که به مثابه مقدمه‌ای در جهت رشد و تکامل معنوی انسان تلقّی گردد»[۱] قرآن کریم ویژگی‌های حکومت اسلامی را چنین بیان فرموده است: «الذین ان مکّناهم فی الارضِ اَقاموا الصَلوهَ و أتَوُا الزّکاهَ و آمَروا بِالمعروفِ و انَهَوا عنِ المنکرِ و للهِ عاقبهُ عاقِبَهُ الأمورِِ»[۲] کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را برپا می‌دارند و زکات را ادا می‌کنند و امر به معروف و نهی از منکر می‌نمایند و پایان همه کارها از آن خداست «در این آیه مسئولیت‌هائی ادا می‌کنند و امر به معروف و نهی از منکر می‌نمایند و پایان همه کارها از آن خداست» در این آیه مسئولیت‌هائی که بر عهده حکومت قرار داده شده
۱ . برپا داشتن نماز؛ نیرومند ساختن پیوند جامعه اسلامی با خداوند بزرگ
۲ . پرداخت زکات: تنظیم برنامه‌های اقتصادی و رفاهی مردم
۳ . امر به کارهای خوب و شایسته و اشاعه خیر و صلاح در جامعه
۴ . نهی از کار زشت و ناپسند و مبارزه با هر نوع فساد و ظلم و زور است
ناگفته پیداست، چنین حکومتی به افراد لایق و شایسته برای شکوفائی استعدادها میدان می‌دهد و زمینه رشد و ترقی آنان را مهیا می‌سازد و آنان را به سوی کمال سوق می‌دهد»[۳] از این رو در قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران موظف شده هم امکانات خود را «برای ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی»[۴] به کاربرد لذا حکومت اسلامی موظف است با هر عاملی که فضای جامعه را آلوده می‌سازد و مانع رشد و کمال معنوی افراد جامعه می‌شود مبارزه نماید «انسان از آنجا که یک موجود اجتماعی است جامعه بزرگی که در آن زندگی می‌کند از یک‌ نظر همچون خانه او است و حریم آن همچون حریم خانه او محسوب می‌شود، پاکی جامعه به پاکی او کمک می‌کند و آلودگی آن به آلودگیش روی همین اصل در اسلام با هر کاری که جو جامعه را مسموم یا آلوده کند شدیداً مبارزه شده است اگر می‌بینیم در اسلام با غیبت شدیداً مبارزه شده یکی از فلسفه‌هایش این است که غیبت عیوب پنهانی را آشکار می‌سازد و حرمت جامعه را جریحه‌دار می‌کند اگر می‌بینیم دستور عیب‌پوشی داده شده یک دلیلش همین است که گناه جنبه عمومی و همگانی پیدا نکند،‌ اگر می‌بینیم گناه آشکار اهمیتش بیش از گناه مستور و پنهان است تا آنجا که در روایتی از امام رضا ـ علیه السلام ـ می‌خوانیم: «اَلمَذیعُ بِالسّیئهِ مخذولٌ و المستَترِ بالسیئهِ مَغفور له؛[۵] آنکس که گناه را نشر دهد مخذول و مطرود است و آنکس که گناه را پنهان می‌دارد مشمول آموزش الهی است «روی همین اصل است»[۶] یکی از اموری که فضای جامعه اسلامی را آلوده می‌سازد عدم رعایت پوشش اسلامی است «گسترش دامنه فحشاء و افزایش فرزندان نامشروع از دردناکترین پیامدهای بی‌حجابی است و دلایل آن مخصوصاً در جوامع غربی کاملاً نمایان است، آنقدر عیان است که حاجتی به بیان ندارد البته نمی‌گوییم عامل اصلی فحشاء و فرزندان نامشروع منحصراً بی‌حجابی است بلکه می‌گوئیم یکی از عوامل مؤثر آن مسأله برهنگی و بی‌حجابی محسوب می‌شود»[۷] در واقع بی‌حجابی از آن‌جا که دامنه فساد را در جامعه گسترش می‌دهد تهدید بزرگی است برای امنیت روحی و روانی جامعه و پی‌آمدهای آن را هرگونه حساب کنیم به زیان جامعه است لذا حکومت اسلامی موظف است با این تهدید مبارزه نماید لذا اسلام به عنوان پیشگیری از این تبعات بر زنان حجاب را واجب نموده است تا از این طریق فضای جامعه سالم باقی بماند اگر نگاهی گذرا داشته باشیم به فلسفه حجاب به این واقعیت خواهیم رسید که «اسلام می‌خواهد انواع التذاذهای جنسی چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد و اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را بالذت‌جوئی‌های جنسی بهم می‌آمیزد، اسلام می‌خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند»[۸] و در سایه این کار، فضای جامعه را برای رشد و تعالی افراد آن سالم و آماده نگاه دارد.

بر این اساس در مورد حجاب وبرخی از امور اجتماعی اجبار صورت می گیرد تا اگرفرد هم اعتقادی به آنها ندارد در سایه این اجبار از تبعات و آثار اجتماعی آن جلوگیری شود هر چند اعتقاد به این امور در رعایت آنها نقش اساسی را دارد وتا فرد اعتقاد مناسبی به این امور نداشته باشد آن را به نحو صحیح رعایت نمی کند اما الزام و اجبار اجتماعی از آثار و تبعات اجتماعی عدم رعایت آن به نحو زیادی جلوگیری می کند امور اجتماعی و حجاب اسلامی حکم آن کشتی را دارند که یکی از مسافران بخواهد بدلخواه خود, به آن آسیب برساند که ضرر وخسارت آن متوجه تمامی مسافران خواهد شد این برخلاف نماز و روزه و عبادات فردی است که عدم رعایت آنها تبعات مستقیم اجتماعی به دنبال ندارد و لذا در مورد آنها اجبار از سوی حکومت اسلامی صورت نمی‌گیرد اما در مورد همین موارد هم اگر جنبه اجتماعی پیدا نماید حکومت اسلامی می‌تواند با آن مقابله نماید به عنوان نمونه اگر کسی روزه نگیرد و در ظاهر هم کاری انجام ندهد که نشانگر روزه نگرفتن اوست حکومت اسلامی اجبار و الزامی نسبت به او ندارد هر چند این دسته از امور نیز اگر جنبه اجتماعی پیدا نماید,حکومت اسلامی می تواند با آن مقابله نماید به عنوان نمونه اما اگر کسی روزه نگیرد ودر ظاهر هم کاری انجام ندهد که نشانگر روزه نگرفتن اوست حکومت اسلامی اجبار و الزامی نسبت به او ندارد اما اگر کسی روزه نگیرد و در ماه مبارک رمضان علنا روزه خواری کند حکومت اسلامی با او را برخورد مینماید و این برخورد به خاطر آلوده نمودن فضای جامعه اسلامی است بنابراین هر کشوری که اسلامی است موظف است با بدحجابی بی حجابی به منظور سالم سازی فضای جامعه و زمینه سازی برای رشد و تعالی معنوی جامعه برخورد نماید و صرف نام کشور اسلامی بدون اقدام در این زمینه سازی برای رشد وتعالی معنوی جامعه برخورد نماید و صرف نام کشور اسلامی بدون اقدام در این زمینه راهگشا نیست( چون آن حکومت ها اساسا مبنا وعمل را برپایه ومبنای اسلام قرار نداده اند ) لکن نظام جمهوری اسلامی نیز بر اساس تعالیم نورانی اسلام و مصالح مادی و معنوی رعایت حجاب و پیامدهای منفی ناشی از عدم رعایت آن, رعایت حجاب را بر زنان جامعه اسلامی لازم دانسته و بر آن تاکید می نماید .


پی نوشت:
[۱] . محمد تقی مصباح یزدی، نظریه سیاسی اسلام، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۷۹، ج ۲، ص ۱۶٫
[۲] . سوره حج، آیه ۴۱٫
[۳] . جعفر سبحانی، مبانی حکومت اسلامی، انتشارات توحید، قم، ۱۳۷۰، ص ۴۴٫
[۴] . قانون اساسی، اصل سوم، بند اول.
[۵] . مرحوم کلینی، اصول کافی، انتشارات اسوه، ۱۳۷۵، ج ۵، ص ۵۰۲، ح ۶۱
[۶] . ، ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴، ج ۱۴، ص ۴۰۵٫
[۷] . همان، ص ۴۴۴ و ۴۴۵٫
[۸] . مرتضی مطهری، مسأله حجاب، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۷، ص ۵۶٫

پایان*/

اندیشه معاصر را در روبیکا دنبال کنید.

برای عضویت در کانال بله اندیشه معاصر کلیک کنید.

برای عضویت در کانال تلگرامی اندیشه معاصر کلیک کنید.

مطالب مرتبط