۲۱:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۵/۰۲

جواد زرینچه: می خواهند استقلال را نابود کنند

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، جواد زرینچه در روز تولد ۵۵ سالگی اش گفتگوی مفصلی با شاهرخ عبدالرزاق و بخش ورزشی فرهیختگان انجام داده که خواندنی است… دیروز اول مرداد سالروز تولد پنجاه و پنج سالگی جواد زرینچه یکی از بازیکنان پر اف...

جواد زرینچه: می خواهند استقلال را نابود کنند

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، جواد زرینچه در روز تولد ۵۵ سالگی اش گفتگوی مفصلی با شاهرخ عبدالرزاق و بخش ورزشی فرهیختگان انجام داده که خواندنی است…

دیروز اول مرداد سالروز تولد پنجاه و پنج سالگی جواد زرینچه یکی از بازیکنان پر افتخار و اسطوره‌های باشگاه استقلال بود، به همین مناسبت صحبت های او درخصوص مسائل مختلف خود و باشگاه استقلال را بخوانید.

آقای زرینچه تولدتان مبارک! این روزها را چطور می گذرانید؟

خودتان اوضاع و احوال را می بینید و دل آدم خوش نیست ماهم اگر کسی تولدمان را به یادمان بیاورد ناراحت می شویم چرا که یک سال پیرتر شده و حالمان گرفته می شود و این امر خوشایند هیچ‌کس نیست هرچند این محبت شماست که به یاد ما بودید و برای تبریک تولد تماس گرفتید.

یک مقدار از کلیات صحبت کنیم از اینکه استقلال را انتخاب کردید و سالها پیراهن این تیم را پوشیده امروز چه حسی دارید؟

به این موضوع افتخار می کنم، به اسم استقلال و باشگاه تاج و معتقدم خدا من را دوست داشت و این لیاقت را به من داد تا پیراهن مقدس استقلال را بر تن کنند و از این بابت خیلی خوشحالم و طی ۱۳ ۱۴ سالی که پیراهن این تیم را بر تن کردم با همه بالا و پایین هایی که وجود داشت از این موضوع راضی هستم و امیدوارم آن نسل از هواداران و فوتبال دوستانی که برای آنها بازی کردیم هم از ما راضی باشند.

در هر صورت در دو مقطع یکی در پایان دوران بازیگری و یکی در دوران سرپرستی دل شما را شکستند در این خصوص صحبتی ندارید؟

دیگر یک سری مسائل که نه در خون ما هست و نه در خون استقلالی ها است اتفاق افتاد مسائلی مثل خیانت و صحبت های که مطرح شد به نظر من اصلاً چنین مباحثی وجود خارجی نداشته و اصلا اتفاق نیفتاد و متاسفانه انسان یک مقدار دل آزرده می شود با این حال همه هم این طور فکر نمی کنند. من چون آدم یکرنگی هستم از این بابت ناراحت نمی‌شوم و اگر رنگین کمان بودم به طور قطع این مسائل من را هم ناراحت می کرد اما کسانی که من را می شناسند و با من در این سالها برخورد داشته اند از تیم لوکوموتیو که در سال ۶۱ کارم را در فوتبال آغاز کردم تا سال ۸۲ که خداحافظی کردم و تا الان که در سال ۱۴۰۰ هستیم همیشه یکرنگ داشتم و با همه یکرنگ بودم از بازیکن و همبازیانم گرفته تا رفقا و مربیان و چه در سطح ملی و چه در سطح باشگاهی، اما متاسفانه برخی می خواستند استقلال را نابود کنند که پای ما را هم وسط کشیدند آنها می دیدند که استقلال با بودن ما دارد مسیر صعودی خود را طی می کند و روز به روز بهتر می‌شود و بالاخره ما را این وسط پیدا کردند و تیم را به هم ریختند و امروز هم که اوضاع و احوال تیم را می بینیم که چگونه است. خدا از آنهایی که چشم دیدن استقلال و شرایط خوب این تیم را نداشتن نگذرد حالا هر کسی که می‌خواهد باشد چه استقلالی و چه غیر استقلالی.

چه کسانی می خواستند استقلال را نابود کنند؟

من کلی صحبت می کنم‌. خیلی ها دوست استقلال و خیلی‌ها دشمن استقلال هستند و شرایط خوب این تیم را نمیتوانند نمی بینند و اجازه نمی دهند تیم شرایط خوب خود را به دست بیاورد مثل امروز که به این وضعیت افتاده است.

گفتید همیشه یک رنگ بودید چه رنگی بودید؟

رنگ ما سفید سفید است و مخلص همه مردم خوب کشورمان هستیم هم پرسپولیسی ها و هم استقلالی ها فرقی نمی کند آنهایی که از نزدیک ما را می‌شناسند و ما را دیده اند و با ما معاشرت داشته اند می دانند که من چه می‌گویم حالا متاسفانه برخی اتفاقات بهانه ای شد تا ما را از استقلال دور کنند اما عیبی ندارد و ما دلمان همیشه با استقلال هست.

یعنی استقلالی هستید اما رنگ تان سفید است؟

بله درست است اما کلاً می گویم رنگمان رنگ سفید است یعنی همیشه یک رنگ بوده ام و رنگی رنگی نبودم یعنی اینکه ذاتم هر روز به یک رنگ باشد. ما از بچگی یک قلب پاک و سفید داشتیم و تا الان هم همین طور زندگی کردیم و تا روزی هم که بمیریم همین طور خواهد بود چون نه دنبال منافع بودم و نه از استقلال چیزی کندم و یا از فوتبال ایران چیزی کندم و نه حواله ماشین گرفتم و نه ویلا گرفتم و نه از بازیکن پول گرفتم و حتی از جیب مان هم خرج کردیم و از این بابت خوشحالم.

به نظر می‌رسد در سالروز تولدتان درددل هم زیاد دارید؟

بالاخره حرف برای گفتن زیاد است اما این حرفها تف سر بالاست و هیچ فایده ای ندارد و از این وضعیت ناراحتیم و امیدوارم که بالاخره این باشگاه استقلال به یک سرانجامی برسد بالاخره ما که به عنوان هوادار هستیم اذیت می شویم وقتی شرایط را اینطور می بینیم ما دوست داریم استقلال یک سر و شکل گرفته و یک ساختار و سازمان خوب داشته باشد و بتواند با تیم‌های دیگر چه در ایران و چه در آسیا یک رقابت سالم و عادلانه داشته باشد.

به نظر می‌رسد جواد زرینچه در فوتبال ایران به اندازه اسم رسم و کسوت استقلالی بودن به اندازه ای که باید به حقش نرسید شما با این موضوع موافق هستید؟

آخر اجازه ندادند وقتی که به مربی گری ورود کرده و با صبا باتری به لیگ‌برتر آمدیم یا شرایط خوبی که با تیم‌های لیگ دسته اولی داشتم اما اجازه کار کردن ندادند چون اهل بده بستان نیستم و دنبال بازیکن سفارشی و این صحبت‌ها نبودم. در هر صورت امروز من تنها نیستم و اگر تاریخ فوتبال را ورق بزنید آدم ها و اسم های بزرگی هستند که امروز در خانه نشسته اند شاید هم تقدیر خداوند برای سرنوشت ما این است اما مطمئن باشید شرایط یط اینطور نخواهد ماند ما به کشورمان ایران و جوانان این کشور علاقه‌مند هستیم و چون خودمان هم بچه پایین شهر هستیم انشالله در روزها و ماه‌های آینده اخبار خوبی اتفاق خواهد افتاد تا بتوانیم باز هم یک بار دیگر خدمتگزار بچه‌های خوب و استعدادهای ناب کشورمان در جنوب شهر باشیم.

یعنی معتقدید امروز آنهایی که در عرصه مربیگری حضور دارند و موفق می شوند یک سری مسائلی که شما گفتید را رعایت نمی‌کنند و به جایی ربط دارند یا در این زمینه استثنا هم وجود دارد؟

استثنا که وجود دارد اما به نظر برخی قوی‌تر هستند بالاخره شما باید اسپانسر قوی مدیر برنامه قوی ارتباطات آنچنانی با آدم‌های سیاسی و غیره داشته باشید که ما متاسفانه از این چیزها فراری هستیم ‏ مثل دوران فوتبال مان که متکی به دو پای خود بودیم و خداوندِ خودمان و هیچ مسیر دیگری نرفتیم و خداوند فقط انسان های خوب را جلوی پای ما قرار داد تا بتوانید فوتبالمان را ادامه بدهیم دوست داریم ان شاء الله در امر مربیگری هم این اتفاقات بیفتد تا بتوانیم در چند صباحی که زنده هستیم به جوانان خدمت کنیم.

برای استقلال چند گل زدید آیا اصلاً آمار و ارقام تان را دارید؟

نمی دانم اما خیلی کم گل زدم اما اصلاً آمار و ارقام را در ذهن ندارم نه آمار بازی هایم را دارم و نه مثلاً آمار دربی های که در آن حضور داشتم و اصلاً در این وادی ها نیستم مثل آن زمان که بازی می کردم و شماره پیراهن برایم مهم نبود و روزی که آمدم شماره ۱۳ را انتخاب کردم و بعد هم شماره ۵ و سپس شماره ۲ و حتی شماره ۳ را هم پوشیدم و اصلاً این چیزها برایم مهم و ملاک نبود و مهم این بود که فوتبال بازی کنم و از فوتبال بازی کردنم لذت ببرم و خوشحالم که تیم استقلال را انتخاب کردم چون بازیکنان بزرگی در طول تاریخ برای این تیم بازی کردند و من افتخار پوشیدن پیراهن آنها را داشتم در این مدت فوتبال بازی کردن رفقای خوبی چه در سطح ملی و چه در سطح باشگاهی و استانی زمانی که پیراهن تیم های تهران الف و ب را بر تن کردم یا دورانی که در جوانان تهران بازی کردم و یا تیم ملی جوانان و تیم‌هایی مثل بوتان الغیره و کلاً لذت بردیم آن هم از این شرایطی که قبلا داشتیم و بازی می کردیم. ان شالله که فضای فوتبال‌مان بهتر شود تا امثال ما هم بتوانیم بیاییم خدمت کنیم و مطمئن باشند که ضرری از جانب ما به فوتبال نخواهد رسید و مطمئناً سود مان بیشتر است.

وقتی درباره تعداد گل هایم سوال کردید یاد یک موضوع افتادم، در یکی از بازی های استقلال یک برنامه ای را چیدیم تا حنیف عمران زاده اولین گل خود را با پیراهن این تیم به ثمر رساند نمیدانم بازی با کدام تیم بود اما همه شرایط مهیا بود ولی حنیف دروازه خالی توپ را طوری زد که دروازه بان را گرفت.

اما خیلی‌ها با این آمار و ارقام زندگی می‌کنند و آنها را مدام در بوق و کرنا کرده و به آنها افتخار می‌کنند اما شما انگار طور دیگری زندگی میکنید.

ما با آن هواداران و دورانی که بازی می کردیم حال کردیم و با مردم عزیزمان در آن سالها تا آنجایی که توانستیم و در توان مان بوده سعی می کردیم عملکرد خوبی در زمین داشته باشیم تا هم خودمان راضی باشیم و هم هواداران راضی باشند حالا این وسط روزهایی بوده که بد بودیم و سوتی دادیم و روزهایی بود که پاس گل دادیم و گل زدیم اما کلاً راضی هستیم ولی مطمئن باشید فوتبال در بیست سال گذشته خیلی باصفا تر و با معرفت تر و رفیقانه تر و البته اخلاق مدارانه تر نسبت به این روزها دنبال شده، امروز اسم آن حرفه‌ای است اما خودتان می بینید که در جریان مسابقات چه اتفاقاتی می افتد و چه بد اخلاقی هایی میشود از مربی بگیر تا بازیکن و سرپرست تا مدیر و سایر ارکان باشگاه و همه اینها در فوتبال ما وجود دارد و باید روز به روز کمتر شود اما بیشتر می شود.

در آن سال هایی که بازی می کردید پیشنهاد خارجی هم داشتید؟

بله داشتم اما متاسفانه اشتباه کردم نرفتم و پشیمان هستم. در سال ۱۳۷۰ دوستی داشتیم که برخی اقدامات بازیکنان ایرانی و ترانسفر آنها را انجام می داد و آن زمان یوهان کرایوف سرمربی بارسلونا بود ما هم از طریق همین رفیقمان که وکیل آقای کرایوف بودن فیلممان را فرستادیم هرچند در آن زمان ترانسفر بازیکن بسیار سخت بود. خدا بیامرز جمشید داهول در آن زمان یک فیلم نیم ساعته که امروز به آن هایلایتهای بازی می گویند برای من تهیه کرده و من این فیلم را از طریق دوستم ارسال کردم و بعد از یک ماه برایم پیام آمد که برای بارسلونا نمی شود اما برای اتلتیکو مادرید می‌شود و اگر بخواهید باید اقدامات سفر را فراهم کنید که من قبول نکردم و این پیشنهاد و سفر کنسل شد. در آن زمان یک موتور داشتیم و ماهی ۱۵۰۰ تومان از استقلال می‌گرفتیم و احساس می‌کردم که کفایت می‌کند و گفتیم همین جا بهتر است. یک سال دیگر هم یکی از تیم های اماراتی که فکر می کنم العین بود پیشنهاد داد که متاسفانه بعد از پیشنهاد سرمربی این تیم این فرد به عنوان سرمربی تیم ملی امارات انتخاب شده و این پیشنهاد هم منتفی شد. در این بین یکی دو تا پیشنهاد دیگر هم بود که خودمان کوتاهی کردیم و بیشتر دوست داشتیم در فوتبال ایران مسیر زندگی خود را ادامه بدهیم اما تجربه است دیگر، ای کاش یکی از آنها اتفاق می افتاد و می‌توانستیم هم تجربه بهتری کسب کنیم و هم فوتبال به روز تری را ارائه داده تا برای آینده فوتبالی و مربیگری مان شرایط مهیا تر بشود.

آن زمان که بازی می کردید و در اواخر فوتبال تان اتفاقاتی افتاد که برخی ها به اعضای تیم انگ خیانت زدند برای تان سخت تر بود یا دورانی که سرپرست استقلال بودید و با استراماچونی کار می کردید و دوباره شما را از این تیم جدا کردند؟

بازهم تاکید می کنم مورد خاصی نبود و این انگ ها به استقلالی جماعت نمی چسبد این مسائل که می گویید اصلا وجود نداشته و الان هم با رفقای آن سالها مشکلی نداریم.

یک سال هم که کمک امیر قلعه نویی در استقلال بودید؟

بله درست است من یک سال در سال ۹۳ دستیار امیر قلعه‌نویی بودم و بعد از آن دیگر با هم همکاری نکردیم در هر صورت الان هم هیچ مشکلی وجود ندارد و با هم رفیقبم و امیر قلعه نویی امروز راه خودش را می‌رود و ما هم راه خودمان و ان شاء الله که ایشان موفق باشد.

به وضعیت امروز استقلال و مشکلات و مصیبت هایی که این تیم متحمل می‌شود برسیم در این خصوص صحبت می کنید؟

بالاخره خودتان دارید شرایط را می بینید زمانی که هوادار میگوید وزیر منظورش این نیست که وزیر مستقیم به داور می‌گوید پنالتی بگیر یا کار دیگری در زمین مسابقه انجام بدهد بلکه منظور آنها به کلیات اتفاقاتی که در راستای انتخاب مدیرعامل مربوط می شود بوده و آنها به انتخاب مدیران استقلال انتقاد دارند. مدیری که قدرتمند باشد ورزشی و شناخته شده باشد و بتواند از حق تیم استقلال دفاع بکند منظور ما هواداران این است اما متاسفانه در این سال ها با احترام به همه مدیرانی که در استقلال حضور داشتند خیلی ها هستند که در سطح بالایی نبودند تا بتوانند مدیرعامل استقلال بشوند و ناراحتی و نگرانی هواداران همین است و همین ناراحتی و نگرانی به تیم انتقال پیدا میکند و از سویی دیگر امکانات ضعیف و یا جذب بازیکنانی که در سطح استقلال نیستند و مسائل مالی و یا پرداخت نکردن پول خارجی ها باعث می شود تا اتفاقات امروز بیفتد و یا تیمی که در زمان استراماچونی در حال شکل گرفتن است را ببینید که روز به روز پیشرفت می‌کرد و شبانه روز بچه ها پیشرفت می کردند و این همه استراماچونی زحمت میکشید اما یک طرف دیگر لنگ میزد پس موضوع بر می‌گردد به مدیریت اما انشالله اوضاع باز هم درست شود واقعاً سخت است وقتی بازیکن درگیر مسائل غیرفنی می‌شود و مطمئن باشید این اتفاقات باعث می شود تا انها ناخودآگاه به خاطر مشکلاتی که وجود دارد مقدار زیادی از توانایی‌های خود را از دست داده، بالاخره بازیکن هم خانواده دارد خانه و مغازه دارد چک و تعهد دارد و همه این ها روی کیفیت بازیکن تاثیر می گذارد.

خود شما در زمان مدیریت امیرحسین فتحی در استقلال کار می کردید و یاد مان می آید همان زمان هم تا مدتها استقلالی‌ها به عملکرد فتحی انتقاد کرده اما مقاومت وزارت ورزش اجازه برکناری او را نمی داد و اوضاع شبیه امروز است که مددی مدیرعامل استقلال است به شخصه فکر می کنید مددی بدتر باشد یا فتحی؟

ما نمی گوییم کسی بد است و من با همه این افراد دوست و رفیق هستم اما آن کسی که لیاقت داشته باشد که مدیرعامل استقلال باشد و آن ادم قوی بین مدیریت‌های گذشته ندیده‌ام.

حتما خبر دارید که فرهاد مجیدی دارد از جیبش و بعضاً به واسطه دوستانه متمولی که دارد به بازیکنان پاداش می دهد این موضوع اصلاً درست است؟

یک زمانی هم در گذشته حدود سی سال پیش به همین شکل بود ما آن زمان که هتل نمی رفتیم و مثلاً در یک رستوران ناهار میخوردیم و بعد به منزل امیر قلعه نویی میرفتیم یا می آمدند منزل من و یا میرفتیم خانه آقای تراب پور یا خانه آقای کرد نوری که در آن زمان مدیر عامل استقلال بودند یا منزل سایرین الان بعد از این سال ها دوباره به آن زمان بازگشتیم و این نشان می دهد که مدیریت در این سال‌های گذشته ضعیف بوده چون دیگر نباید به آن نقطه بر می گشتیم اما مربی چه کار می تواند بکند تمام فکر و ذکر فرهاد مجیدی و همکارانش به جای این که روی مسائل فنی معطوف باشد به این موضوع برمی‌گردد که باید دنبال زمین باشند یا چمن خوب پیدا کنند به فکر پول هتل و پاداش و امکانات برای تمرین باشند یا دنبال مسائل مالی و از این دست مسائل این در حالی است که جدای از موارد مرتبط با بازیکنان کادرفنی هم می بیند که تیمش مثل جگر زلیخاست و اگر خودش نرسد شرایط از این هم بدتر خواهد شد و تیم از هم میپاشد. در هر صورت فرهاد مجیدی با همه دغدغه‌های فنی که دارد مجبور است این کارها را هم انجام دهد بالاخره فرهاد مجیدی را همه می شناسند و هواداران هم هستند که علاقمند به کمک هستند و به خاطره علاقه به استقلال و یا شخص خود مجیدی می آیند به او و تین کمک می کنند تا حداقل بتواند تیم را ساپورت کند.

انتقادات زیادی هم به پرویز مظلومی می شودکه تحت هر شرایطی می‌خواهد در باشگاه باشد و مهم نیست چه اتفاقی می افتد.

در هر صورت یک اتفاقاتی می افتد که دست آدم نیست مثلا آن زمان که من به عنوان سرپرست کنار استراماچونی آمدم واقعیت این بود که برای من یک کلاس مربیگری محسوب شده و اصلاً من کار سرپرستی تا به حال انجام نداده بودم که بخواهم سرپرستی کنم و خیلی کارها را هم می دادم بقیه انجام بدهند و خودم سعی می کردم از استراماچونی و کادرفنی استقلال کار یاد بگیرم بالاخره آدم فکر می‌کند که می‌آید و می‌تواند در برخی زمینه‌ها کمک کند اما وقتی داخل میشود می بیند که دستش بسته است و هیچ کاری هم نمی تواند بکند منظور من این است که آقای مظلومی هم به همین شکل و شاید او به این نیت آمده تا از حق تیم دفاع کند و حتی از ما هم خواسته شد اما واقعیت این است که با دست خالی اصلاً نمی شود کاری انجام داد شما مطمئن باشید مظلومی هم برای این که به تیم کمک بکند این پست را قبول کرد در غیر این صورت هیئت مدیره دوزار مواجب ندارد و خیالتان از این امر راحت باشد!

به عنوان سوال آخر قبول دارید خصوصی سازی استقلال پرسپولیس دروغ بزرگی است که توسط هر دولت اعلام شده اما عملیاتی و اجرایی نمی‌شود.

این کارها زشت است و بازی کردن با افکار عمومی هواداران و بازیکنان به نوعی محسوب می شود دلمان خوش بود که این اتفاق می‌افتد تا استقلال از این مشکلاتی که دارد بالاخره خلاص شود هر چه زودتر این اتفاق بیفتد هم به نفع هر باشگاهی خواهد بود اما متاسفانه این موضوع مدام کش پیدا می کند و امیدوارم با یک تصمیم جدی در دولت آینده این اتفاق بیفتد و بتوانند این دو تیم را واگذار کنند و مثل امروز نباشد که امروز هر کس می‌خواهد جواب بدهد تقصیر را گردن این و آن می‌اندازد آن زمان دیگر تیم شخصی شده و مدیرعامل هم شخصی است و می داند که چطور باید خرج کند اگر هم قصور کند خودش باید جواب بدهد اما الان به این شکل نیست اما امیدواریم این اتفاق زودتر بیفتد.

این تصمیم خیلی خوب است اما باید سریعتر عملیاتی شود درهرصورت تا به امروز این اتفاق نیفتاده چون قرار بود سهام این دو تیم وارد بورس شده و به هواداران آن برسد و هنوز این اتفاق نیفتاده حالا ۱۰ روز هم تا پایان عمر دولت باقی نمانده دیگر کی می‌خواهند این کار را انجام بدهند امیدوارم پیگیر شوند تا در دولت بعدی اتفاق بیفتد و این اتفاق خوب بیفتد و دو تیم به بخش خصوصی واگذار شوند.

منبع:

انتهای پیام/*

مطالب مرتبط