به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، سراسر زندگی امامان معصوم علیهمالسلام پر از درس و نکتههای حیاتی است. زندگی امام باقر علیهالسلام نیز از این قاعده مستثنا نیست. فراز و نشیبهای حیات ۵۷ ساله آن بزرگوار برای همه، درسنامه جامعی است که مسیر رفتاری جامعه را در حوزه اندیشه و عمل به خوبی ترسیم میکند.
از جمله آسیبهای زندگی برخی افراد، رشد تک بعدی است؛ به گونهای که عدهای تنها، هم و غمشان رسیدن به مقامات بالا یا ثروت بیشتر و یا افزایش تعداد رکعت نماز است. بررسی ابعاد مختلف زندگی آن بزرگوار ما را به این نتیجه میرساند که رشد تک بعدی، یک آسیب است. همانطور که کاریکاتور خنده دار است، افرادی که تنها در یک زمینه فعالیت دارند و به هیچ امر دیگری توجه نمیکنند، همانند کاریکاتور، انگشت نما هستند. جامعیت امام باقر علیه السلام در زندگی، خط بطلانی بر فعالیت و رشد تک بعدی است.
در این مختصر به برخی ابعاد زندگی امام باقر علیه السلام اشاره میکنیم.
۱- دوران کودکی
بارزترین برهه تاریخ کودکی امام باقر علیه السلام، حضور در حادثه غم بار کربلاست. بسیاری از وقایع سهمگین کربلا را به چشم خود دید؛ چرا که وقتی قرار است ردای امامت را به دوش بیندازد، دورههای مختلفی را باید بگذراند. نکته مهمی که از این مطلب میتوان استفاده کرد این است که فرزندان باید برای فردای روشن، آینده ساز باشند. لازمه این امر، چشیدن سرد و گرم روزگار است. والدینی که تمام امکانات رفاهی را به طور تمام و کمال برای فرزندانشان تامین میکنند در واقع وارد محبتهای افراطی شدهاند، فرزندانی ضعیف و شکننده تربیت میکنند. به گونهای که با بروز کوچکترین مشکل در زندگی، کاسه صبرشان لبریز میشود. این فرزندان در آینده به جای اینکه عصای دست والدین باشند، سر بارند. حضرت باقر علیه السلام با گذراندن دوران متعدد، برای رسالتی بزرگ بنام امامت، آماده میشدند.
۲- همزمانی علم و تقوا
آن بزرگوار، زهد و تقوا را با علم و دانش عجین کرده بود. در عظمت علمی حضرت محمد بن علی علیه السلام همین بس که لقب باقر، یعنی شکافنده علوم، به آن حضرت داده شده است. از جلوههای علمی حضرت، پاسخ به سوالات مراجعان بود.
برای نمونه پرسشهای طاووس یمانی از اندیشمندان بزرگ و از اصحاب امام سجاد و امام باقر علیهماالسلام از باقرالعلوم، گویای مقام بلند علمی آن حضرت است.
طاووس یمانی از آن حضرت پرسید: «از قابیل و هابیل، کدام یک پدر انسانهای بعد شدند. قاتل یا مقتول؟ امام باقر علیه السلام فرمود: هیچ کدام؛ پدر انسانهای بعد، شیث بن آدم علیه السلام بود. طاووس یمانی پرسید: چرا آدم آدم نامیده شد؟ امام باقر علیه السلام فرمودند: زیرا طینت او از أدیم (روی) زمین برداشته شد. یمانی این سوال را مطرح کرد که چرا حوّا را حوا نامیدند؟ امام باقر علیه السلام در جواب گفتند: زیرا او از دنده حیّ (انسان زنده) یعنی دنده آدم آفریده شد. طاووس یمانی درباره ابلیس پرسید که چرا ابلیس را ابلیس نامیدند؟ و امام باقر علیه السلام پاسخ داد: زیرا او از رحمت خدا مأیوس شد و قطع امید کرد. واژه ابلیس از «بَلَسْ» به معنای ناامیدی از رحمت خداست. طاووس یمانی از چرایی نامگذاری جنّ پرسید که چرا به این موجود، جنّ میگویند؟ امام باقر علیه السلام جواب دادند: زیرا جنیان پوشیدهاند و دیده نمیشوند. (واژه جن به معنای مخفی و پوشیده است.) [۱]
۳- شفابخشی بیماران
قدرت شفابخشی بیماران، توسط امام باقر علیه السلام، از راههای جلب قلوب به آن حضرت بود. ابوبصیر که از کودکی از نعمت بینایی محروم بود میگوید: روزی حضرت باقر علیهالسلام به من فرمود: «ای ابابصیر! نزدیک بیا. من نزدیک حضرت رفتم. آن حضرت با دست مبارک خود روی چشمان مرا مسح نمود. در این حال من خورشید و آسمان و زمین و خانه ها و هرچه در شهر بود، همه را دیدم. آن گاه به من فرمود: آیا می خواهی که اینگونه باشی و در روز قیامت حساب تو مثل سایر مردم باشد و خداوند هرچه را اراده فرمود همان شود، یا می خواهی به حال نخست برگردی و بدون حساب به بهشت بروی؟ ابوبصیر گفت: می خواهم به حال اول برگردم.» پیشوای پنجم بار دیگر دست بر چشمان ابوبصیر کشید و چشمان وی به حال نخست برگشت.[۲]
۴- محبت به فرزندان
با اینکه در مقام امام مسلمین، مشغلههای فراوانی داشت، توجه به خانواده و مهر و محبت به فرزندان را فراموش نمیکرد. محمد بن مسلم نقل میکند که در خدمت امام باقر علیه السّلام بودم. در این هنگام فرزند (خردسالش) جعفر علیه السّلام وارد شد و در دستش عصایی بود که با آن بازی میکرد. امام باقر علیه السّلام او را به گرمی در آغوش گرفت و به سینه خود فشرد و خطاب به او فرمود: «پدر و مادرم فدایت. در این هنگام جعفر علیه السّلام خندید.[۳] لذا میفرمایند: «مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِاَهْلِهِ زادَ اللّه ُ فى عُمُرِهِ؛ یعنی هر کس با روشی نیکو و پسندیده به همسر و فرزندان خود نیکی کند، عمرش طولانی میشود.» [۴]
۵- حمایت اقتصادی
امام باقر علیه السلام مانند دیگر ائمه اهل کار و تلاش بود. نسبت به مسائل مختلف جامعه بیتفاوت نبوده و در صحنههای مهم اجتماعی حضور فعال داشت. امام باقرعلیه السلام افراد گوناگونی (خانواده شهدا و زندانیان، از کارافتادگان، بیوه زنان، ایتام، بیماران و بردگان) را تحت حمایت و پوشش اقتصادی قرار داده بود؛ به طوری که برخی از آنها تا هنگام شهادت امام علیه السلام این واقعیّت و ماجرا را نمیدانستند که هزینه زندگی آنان، مستقیم و غیرمستقیم، از جانب آن حضرت تأمین و فرستاده میشد و نان آورِ محرومان در تاریکی شب، همان باقرالعلوم علیه السلام بود. با دوستانش صمیمی بود و رسیدگی به محرومان را از جدش علی بن ابی طالب علیه السلام آموخته بود. آن حضرت علاوه بر اینها در تیراندازی و جنگ نیز نام آور بود.
سخن آخر:
هیچ کدام از حضرات معصومین علیهم السلام، زندگی تک بعدی نداشتند. در عرصه های مختلف، فعال و اثرگذار بودند. آنچه امروزه بیشتر به آن نیازمندیم، همگانی شدن سیره ائمه در بخشهای مختلف است. پیرو واقعی امام، کسی است که علاوه بر توسل و ارادت قلبی به ائمه، حضور خود در عرصههای مختلف جامعه را به نمایش بگذارد. بسترسازی فرهنگی و آشنایی بیشتر با فوائد و برکات این امر مهم، وظیفه متولیان امر و والدین است.
پینوشت:
[۱] https://hawzahnews.com/xbyYs
[۲] http://fna.ir/PW8SMM
[۳] بحار الانوار، جلد ۴۷ ، ص ۱۵
[۴] تحف العقول ، احادیث امام باقر علیه السلام
[۵] در مکتب فجر دانشها حضرت امام باقر(ع)، دکتر علی قائمی، ص ۱۳۷
انتهای پیام/*