۱۸:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۹

تربیت فرزند با تکنیک نخود و نخودچی

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر ANDISHEMOASER News Agency، فرض کنید که فرزند شما با پول های توجیبی خودش، یک وسیله ای را خریداری کند و شما به عنوان پدر یا مادر متوجه شوید که سر فرزند شما در این معامله کلاه رفته است. در اینجا معمول...

تربیت فرزند با تکنیک نخود و نخودچی

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر ANDISHEMOASER News Agency، فرض کنید که فرزند شما با پول های توجیبی خودش، یک وسیله ای را خریداری کند و شما به عنوان پدر یا مادر متوجه شوید که سر فرزند شما در این معامله کلاه رفته است. در اینجا معمولا والدین یکی از دو واکنش اشتباه ذیل را انجام می دهند:

۱- به صورت مستقیم و چکشی به فرزندشان می گویند که اشتباه کرده ای و در این معامله سرت کلاه رفته است
۲- بدون اینکه چیزی در این باره به او بگویند، چشم پوشی کرده و خطا و اشتباهش را هیچ گاه به روی او نمی آورند.

خیلی اوقات، حرف ها و مطالبی که ما به بچه مان می زنیم، حرف های درست، به جا و منطقی هستند، ولی بچه ما جذب آن ها نمی شود و نمی پذیرد. می دانید علتش چیست؟ علتش این است که این حرف هایی که می زنیم همچون نخود خشکی است که انتظار داریم در دهان بچه مان خیس بخورد و آن را میل کند، اما هرچقدر هم از مزایا و فواید نخود به بچه مان بگوییم، هیچ گاه این نخودهای خیس خورده قابل خوردن نیست و بچه مان نمی تواند آن را بخورد و آن را پس می زند!

برای اینکه حرف های والدین تاثیر لازم را روی فرزندان داشته باشد، باید حرفهایشان را فرآوری شده بکنند! یعنی تبدیل به نخودچی کرده و به او بدهند! آن وقت بچه با اشتیاق بالا، آن نخودچی ها را از ما می گیرد و میل می کند.

اما چگونه والدین، حرفهایشان را فرآوری کنند تا فرزندشان با اشتیاق آن را بپذیرد؟

در قالب یک مثال، تکنیک نخود و نخودچی یا همان فرآوری کردن حرفها را توضیح می دهم.

تصور کنید که آقاپسر نوجوان شما با پول های توجیبی خودش، یک وسیله ای را خریداری می کند و از شوق خریدنش، آن را به شمای پدر و مادر نشان می دهد که مثلا بابا، مامان، این وسیله را خرید کردم، نظرتون چیه؟ در اینجا ممکن است شما به عنوان پدر یا مادر  با توجه به کیفیت کالا گمان کنید که ارزش آن کالا بسیار کمتر از آن چیزی باشد که آقا پسر شما، آن را خریداری کرده و به نوعی با بررسی بیشتر متوجه می شوید که در این معامله سر آقاپسرتان کلاه رفته است. به نظرتان در اینجا چه واکنشی باید نشان داد؟

۱- آیا باید به صورت مستقیم و چکشی به پسر نوجوانمان گفت که اشتباه کرده و در این معامله سرش کلاه رفته است؟
۲- آیا بدون اینکه چیزی در این باره به او گفت، چشم پوشی کنیم و خطا و اشتباهش را هیچ گاه به روی او نیاوریم؟

قطعا انتخاب هرکدام از این راه حل ها، تبعات و آثار مخصوص به خودش را بدنبال دارد؛ مثلا انتخاب راه حل اول؛ یعنی برخورد مستقیم و چکشی بخصوص اگر با چاشنی سرزنش و سرکوب همراه باشد، در این باره، علاوه بر جریحه دار کردن غرور نوجوانمان، مقاومت او را فعال می کنیم و احتمال اینکه اشتباه خودش را بپذیرد، بسیار پایین خواهد بود.

البته ممکن است درنهایت آقاپسر نوجوان ما وانمود کند که خطا و اشتباهش را پذیرفته است، ولی با این روش، هم به ذوق او می زنیم و هم اعتماد به نفسش در معامله را نابود می کنیم و هم اینکه درآینده ممکن است چیزهایی را که از این به بعد می خرد به ما نشان ندهد تا مبادا با برخورد چکشی و مستقیم ما روبه رو شود.

اگر هم راه حل دوم را انتخاب کنیم؛ یعنی اشتباهش را به روی او نیاوریم و تنها از خریدی که کرده، تعریف و تمجید کنیم، قطعا نه تنها هرگز متوجه خطا و اشتباهش نمی شود، بلکه او را با اشتباهش رها می کنیم تا دوباره در آینده این اشتباه را تکرار کند!

اما یک راه حل دیگری هم وجود دارد و آن این است که کاری کنیم تا نوجوان ما در یک موقعیت درست، متوجه خطا و اشتباهش شود، بدون اینکه بخواهیم خریدش را به ذوق او بزنیم و او را قضات کنیم! مثلا چکار باید بکنیم؟

منِ پدر می توانم به جای تعریف های الکی از آن وسیله و کالای خریداری شده، آن بخش از رفتار نوجوانم را که با مدیریت مالی، توانسته پول های توجیبی خودش را جمع کرده و یک وسیله ای را خریدار کند، تعریف و تمجید کنم. با این کار حس نوجوانم را مثبت کرده و انگیزه او را برای مدیریت مالی در آینده بیشتر می کنم.

اما برای اطمینان از ارزش کالای خریداری شده، از یکی دو مغازه درباره کیفیت و ارزش قیمت آن پرس و جو می کنم. اگر اطمینان پیدا کردم که ارزش آن کالا واقعا پایین تر از آن چیزی بود که پسر نوجوانم آن را خریداری کرده، می توانم در یک فرصت مناسب با پسرم قرار بگذارم که برای خرید یا گردش با همدیگر بیرون برویم و در بازار برحسب اتفاق یا کنجکاوی از یکی دو مغازه ای که آن کالای موردنظر را با قیمت مناسب دارد، قیمت را پرس و جو کنیم.

آنجاست که پسر نوجوان ما تازه متوجه ارزش واقعی آن کالا می شود و بدون اینکه واکنشی از خودمان نشان بدهیم، او پی به خطای خودش می برد و راحت تر اشتباه خودش را می پذیرد و احتمال اینکه در آینده برای خرید با من پدر مشورت بگیرد بالا خواهد بود. چرا؟ چون با این کار بدون اینکه واکنش منفی یا بدی از خودمان نشان دهیم، پسر نوجوانمان را در موقعیت مناسب قرار دادیم تا متوجه خطای خودش بشود، بدون اینکه عوارض و تبعات منفی آن دو راه حل بالا را بدنبال داشته باشد. در واقع ما با این کار، انتقادمان را از نخود خشک به نخودچی تبدیل و به نوجوانمان تقدیم کردیم.

انتهای پیام/*

مطالب مرتبط