به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، بیست و هفتم رجب المرجب: بعثت پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم است.
به مناسبت بعثت پیامبر اکرم- چند نکته از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین رفیعی را ارائه میکنیم:
اهانت یا اکرام فقرا
هر دو واژه اهانت و کرامت، در قرآن آمده است: ]وَ مَنْ یُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُکْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ ما یَشاءُ[[۱] اکرام در مقابل اهانت است.
شیخ صدوق) در «ثواب الاعمال» از پیغمبر اسلام- ذیل آخرین خطبه کتاب، نقل میکند: جمعیت زیادی در مسجد جمع شده بودند. حضرت شروع کردند در مورد آثار گناه و بعضی از ثوابها مفصل صحبت کردن؛ البته این روایت بیشتر در مورد گناهان و خطاهاست. در بخشی فرمودند: «مَنْ أَهَانَ فَقِیراً مُسْلِماً مِنْ أَجْلِ فَقْرِهِ وَ اسْتَخَفَّ بِهِ فَقَدِ اسْتَخَفَّ بِاللَّه وَ لَمْ یَزَلْ فِى مَقْتِ اللَّهِ وَ سَخَطِهِ حَتَّى یُرْضِیَهُ؛ اگر کسی به فقیر مسلمانی اهانت کند و او را خوار و کوچک بشمارد، خدا را خوار و کوچک شمرده است و دائماً در غضب الهی است، مگر اینکه او را راضی کند.» بحث پول دادن نیست.
نقطه مقابلش: «مَنْ أَکْرَمَ فَقِیراً مُسْلِماً «مَنْ أَکْرَمَ فَقِیراً مُسْلِماً… و هو یضحک الیه؛[۲] اگر کسی فقیر مسلمانی را احترام کند، خدا را روز قیامت ملاقات میکند، در حالی که خدا با شادمانی با او برخورد میکند.»
اهانت به فقیر گاهی گفتاری است، گاهی رفتاری و گاه نوشتاری. پیغمبر اکرم- مشغول صحبت بودند که «عبدالله بن ابی مکتوم» وارد شد. نقل مشهور از قول امام صادق علیه السلام این است: ثروتمندی که نزد پیغمبر- بود، مقداری خودش را جمع کرد و صورتش را برگرداند. بیش از ده آیه در مذمت این کار نازل شد: ]عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَن جَاءَهُ الْأَعْمَى وَ مَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى[ با فرض اینکه چون عبدالله نابینا بود، ندید که آن شخص ثروتمند چهره در هم کشید و خود را جمع کرد.
البته بعضی از مفسرین اهل سنت گفتهاند که رسول خدا- «عَبَسَ وَ تَوَلَّى»؛ روی ترش کرد و پشت نمود؛ اما علامه طباطبایی و شیخ طوسی” به شدت رد کرده، گفتهاند که با وجود حُسن خلق و اخلاق عظیم حضرت، چنین تفسیری درست نیست. امام صادق% که میفرمایند «عَبَس» کسی دیگر بود.[۳] البته به قول یکی از اساتید، مهم نیست که چه کسی عَبَس، خداوند میخواهد بگوید اصل این کار بد است. این همان اهانت رفتاری است. چیزی نگفت، فقط عبوس شد و رو برگرداند و او نیز ندید و نابینا بود. خدا این قضیه را مطرح کرد که بفرماید اهانت رفتاری به فقیر ممنوع است.
«اسحاق بن عمار» روای مشهوری است. ایشان ثروتمند بود و به فقرا کمک میکرد. روزی در خانه را بست و گفت: دیگر هیچ فقیری پیش من نیاید. منشی تعیین کرد که فقرا را به او ارجاع بدهد و ارتباط خود را با فقرا قطع کرد. وی میگوید: «دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِاللَّهِ% فَنَظَرَ إِلَیَّ بِوَجْهٍ قَاطِبٍ، فَقُلْتُ: مَا الَّذِی غَیَّرَکَ لِی؟ قَالَ: الَّذِی غَیَّرَکَ لِإِخْوَانِکَ؛ بَلَغَنِی یَا إِسْحَاقُ أَنَّکَ أَقْعَدْتَ بِبَابِک؛[۴] خدمت امام صادق% رسیدم، حضرت با چهره تند با من برخورد کردند، عرض کردم: چه چیز باعث شده رفتار شما با من عوض شود (و مرا تحویل نگیرید)؟ امام فرمودند: همان چیزی که تو را برای برادرانت تغییر داده است؛ به من خبر رسیده ای اسحاق که در خانهات را بستهای (که فقیر به خانهات نیاید).» وقتی با فقیری گفتگو میکنیم، خود این کار موجب میشود ثواب ببریم و فرشتهها به ما محبت کنند. این نعمت مهمی است.
امام رضا% سر سفره فقرا و غلامان نشسته بود و غذا میخورد. یکی از یاران حضرت عرض کرد: بهتر نیست سفرهای که در آن اتاق برای وزرا، رؤسا و حکومتیها انداختهاند، شما برخیزید و سر آن سفره بنشینید. امام فرمودند: «مَهْ إِنَّ الرَّبَّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَاحِدٌ وَ الْأُمَّ وَاحِدَهٌ وَ الْأَبَ وَاحِدٌ وَ الْجَزَاءَ بِالْأَعْمَالِ؛[۵] ساکت شو! (تند مرو) همانا خدای ما یکی است، پدر و مادر همه ما (حضرت آدم و حوا’) یکی است و پاداش به اعمال است (نه به سیاه و سفیدی و جاه و مقام).»
امام خمینی) میفرمود: من شما زاغه نشینان را از کاخنشینان بالاتر مىدانم؛ اگر آنها لایق این باشند که با شما مقایسه شوند.[۶]
وقتی «ادوارد شوارد نادزه»[۷] به دیدن امام آمد، سادگی حسینیه جماران برایش جالب بود و او را جذب کرد. امروزه یکی از آفاتی که به جان برخی از مسئولین نظام افتاده، تجملگرایی است. اینها هنر نیست. هنر در ساده زیستی است. امام برای انقلاب مسئول سادهزیست میخواست. تعبیر ایشان این بود: «وای بر ما که عدهای جان بدهند، شهید شوند و ما سر سفره رفاه بنشینیم.» امثال شهید حججی سر دادهاند. حواس مسئولین باید جمع باشد.
[۱]. حج / ۱۸.
[۲]. ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، محمد بن علی بن بابویه، دار الشریف الرضی، قم، ۱۴۰۶ق، ص ۲۸۳.
[۳]. مجمع البیان، فضل بن حسن طبرسی، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش، ج ۱۰، ص ۴۳۷.
[۴]. الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۲، ص ۱۸۲.
[۵]. همان، ج ۸، ص ۲۳۰.
[۶]. صحیفه امام، ج ۱۴، ص ۲۶۱.
[۷]. ادوارد شوارد نادزه، وزیر خارجه شوروی سابق و رئیس جمهوری پیشین گرجستان.
انتهای پیام/*