۱۵:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۶

به مناسبت شهادت امام باقر علیه السلام | در سهایی از سیره علمی و عملی امام محمد باقر امام پنجم شیعیان علیه السلام

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر ANDISHEMOASER News Agency، به مناسبت شهادت امام باقر علیه السلام | در سهایی از سیره علمی و عملی امام محمد باقر امام پنجم شیعیان علیه السلام. بازگویی رفتارها وسنن پسندیده امام باقر ـ علیه السّلام ـ ...

به مناسبت شهادت امام باقر علیه السلام | در سهایی از سیره علمی و عملی امام محمد باقر امام پنجم شیعیان علیه السلام

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر ANDISHEMOASER News Agency، به مناسبت شهادت امام باقر علیه السلام | در سهایی از سیره علمی و عملی امام محمد باقر امام پنجم شیعیان علیه السلام. بازگویی رفتارها وسنن پسندیده امام باقر ـ علیه السّلام ـ وائمه دیگر (علیهم السّلام ) برای آن است که به سرمشق هایی دست یافته تا زندگی خود را از آسیبهای بزرگ برساحل امن برسانیم ؛ چراکه زندگی آنان تجلی واقعی از آیات قرآن کریم است و شعاعی فروزان برای هدایت انسان‌هااست.

دوران حیات با عظمت:

پنجمین ستاره پرفروغ ولایت و امامت ، حضرت باقر ـ علیه السّلام ـ در سال ۵۷ هجری[۱] در شهر مدینه چشم به جهان گشود. او هنگام وفات پدر بزرگوار خود امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ که در سال ۹۴ هـ رخ داد، ۳۹ سال داشتند. نام او «محمد»، کنیه‌اش «ابوجعفر» است و «باقر» و «باقرالعلوم» لقب او می‌باشد.

مادر حضرت «ام عبدالله» دختر امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ ایشان نخستین کسی بود که هم از نظر پدر و هم مادر فاطمی و علوی بودند. امام باقر در سال ۱۱۴ هجری در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع، کنار قبر پدر و جدش، به خاک سپرده شد. دوران امامت آن حضرت ۱۸ سال بود. (صلوات خدا بر روح پاکش) برای شناخت و تحلیل جامعه عصر اموی و برخورد امامان با دستگاه خلافت نیاز به مطالعه و عملکرد خلفای هر عصر خود می‌باشد. امام باقر ـ علیه السّلام ـ با پنج خلیفه اموی مروانی در عصر خود معاصر ؛ مروان فردی بود که تمام عمر خود را در راه رسیدن به قدرت درکمین نشست وبرسر عثمان بلاهایی آورد که درتاریخ منعکس شده در هر فتنه ای دست داشت تا درتحریک یزید وعوامل او  برای شهادت امام حسین(ع) دست داشت ؛ تا اینکه حکومت یزید وامویان شاخه سفیانی را منقرض وتیره خود را براریکه قدرت مسلط نمود ؛ اینان نسل همان مروان بودند که برای رسیدن به قدرت  به خویشاوندان خود نیز ترحم نکردند ؛ آنها عبارتند از:

  1. ولید بن عبدالملک (۸۶ ـ ۹۶)
  2. سلیمان بن عبدالملک (۹۶ ـ ۹۹)
  3. عمر بن عبدالعزیز (۹۹ ـ ۱۰۱)(مروانی نبود)
  4. یزید بن عبدالملک (۱۰۱ ـ ۱۰۵)
  5. هشام بن عبدالملک (۱۰۵ ـ ۱۲۵)

الف) ویژگی‌های فردی ، اخلاقی ، علمی:

۱- سیمای امام (ع)

ابن شهر آشوب در مناقب می‌نویسد: امام باقر ـ علیه السّلام ـ میانه بالا و چهارشانه بود. چهره‌ای نورانی و مویی مجعد و سیمایی گندمگون داشت، خال سیاهی بر روی گونه و خال سرخی بربدنش دیده می‌شد، میان باریک و صدایش خوش آهنگ بود. [۲]

۲-کمالات اخلاقی :

بازگویی رفتارها وسنن پسندیده امام باقر ـ علیه السّلام ـ وائمه دیگر (علیهم السّلام ) برای آن است که به سرمشق هایی دست یافته تا زندگی خود را از آسیبهای بزرگ برساحل امن برسانیم ؛ چراکه زندگی آنان تجلی  واقعی از آیات قرآن کریم است و شعاعی فروزان برای هدایت انسان‌هااست؛

شمه ای از کمالات  اخلاقی درسیره امام باقر ـ علیه السّلام ـ [۳]

ابن شهر آشوب در کتاب مناقب در مورد امام باقر ـ علیه السّلام ـ می‌نویسد: [۴]

۳-راست گویی وصداقت :

او راستگوترین و گشاده روترین و بخشنده ترین مردمان بود در میان اهل‌بیت ـ علیهم السّلام ـ کمترین ثروت و در عین حال بیشترین هزینه را داشت، هر جمعه یک دینار صدقه می‌داد و می‌فرمود: صدقه روز جمعه به خاطر فضیلت این روز بر دیگر روزها، دوچندان می‌شود. هر گاه پیشامدی غم انگیز به او روی می‌نمود، زنان و کودکان را جمع می‌کرد خود دعا می‌کرد و آنان آمین می‌گفتند. بسیار ذکر خدا می‌گفت. راه می‌رفت در حالی که ذکر خدا می‌کرد، غذا می‌خورد با مردم سخن می‌گفت باز از ذکر خداوند غافل نمی‌شد. فرزندانش را جمع می‌کرد و به آنان می‌فرمود تا طلوع آفتاب ذکر بگویند.

۴-خشوع در برابر خداوند :

از افلج، آزاد کرده امام باقر ـ علیه السّلام ـ رسید که گفته: با محمد بن علی به قصد حج بیرون شدم، چون به مسجد درآمد به خانه خدا نگریست با بانک بلند گریست، عرض کردم: پدر و مادرم فدایت مردم به شما می‌نگرند ای کاش اندکی صدای خود را پایین می‌آوردید. امام به من پاسخ داد: وای بر تو ای افلج! چرا نگریم؟! شاید خدای تعالی در اثر این گریه بر من به مهربانی بنگرد و فردا در پیشگاهش سرفراز و رستگار شوم. افلج گوید: آنگاه امام طواف کرد و سپس آمد تا نزد مقام نمازگزارد سپس سر از سجودش برداشت و دیدم که پیشانی آن حضرت از بسیاری اشک، خیس و تر شده است. [۵]

افلج می‌افزاید: آن حضرت هرگاه می‌خندید، می‌فرمود: اللهم لا تمقتنی یعنی خداوندا بر من خشم مگیر!

به مناسبت شهادت امام باقر علیه السلام | در سهایی از سیره علمی و عملی امام محمد باقر امام پنجم شیعیان علیه السلام

به مناسبت شهادت امام باقر علیه السلام | در سهایی از سیره علمی و عملی امام محمد باقر امام پنجم شیعیان علیه السلام

ب) درسهایی  از رفتار امام (ع):

برجستگی های اخلاقی امام برهمه مردم از مخالفین تا مریدان تجلی مقتدرانه داشت ،که به برخی از آنها اشاره می گردد:

۱.نهی از منکر:

نهی از زشتی ها وارتکاب معاصی اگرچه به ظاهر برای کسی که نهی می شود تلخ است ؛ اما احیا کننده او از مرگ وتباهی اخلاقی است که اگر نهی نشود به هلاکت وضلالت او خواهد انجامید ؛ لذا هرکس دوستانش را به واقع دوست داشته باشد از بدیها نهی خواهد کرد ؛جامعه ما اکنون یک معضل بزرگ اخلاقی دارد که این روزهای تلخ را ببار آورده است از مفاسد اخلاقی تا مفاسد اقتصادی ودست برد به اموال عمومی که اگر نهی می شد وبازدارندگی قاونی وزبانی ورفتاری اعمال می شد از فیشهای حقوقی سر در نمی آورد واز اختلاسهای بانکی بزرگ ومفاسد کلان شاخ نما نمی شد.

ائمه نهی از منکر می کردند به حسب وظیفه امامت ؛ نهی از منکر فرد وجامعه را اصلاح می کند ؛ نگذارید این اصل به تعطیلی کشیده شود ؛  از ابی بصیرگوید : در کوفه زنی را قرآن می‌آموختم با وی مزاحی کردم، پس چون به نزدیک ابوجعفر باقر ـ علیه السّلام ـ شدم، با من عتاب کرد و گفت: «من ارتکب الذنب فی الخلاء لم یعبأ الله به» [۶]هر که در خلوت مرتکب گناه شود، خدای بدو باک ندارد که چگونه وی را عذاب کند، چه گفتی آن زن را؟ پس من از شرم روی خود بپوشیدم و توبه کردم، پس ابوجعفر باقر گفت که دیگر تکرار نشود.

۲. حلم امام ـ علیه السّلام ـ

حلم امام از بارزترین صفات ایشان می‌باشد که مورخین اجماع دارند هرگز بدی نکرد به کسی که به او اهانت و ظلم کرده بود و حتی در مقابل به آن شخص نیکی و احسان می‌نمود، موارد زیادی روایت شده از جمله: شخصی از اهل کتاب به امام ـ علیه السّلام ـ گفت، أنت بقر!، امام با مهربانی و ملاطفت فرمودند: لا أنا باقر، یعنی نه، من باقر هستم.[۷]

۳.بردباری امام ـ علیه السّلام ـ

ائمه (ع) مظهر تمام نما وکامل همه اوصاف نیک انسانی بودند ، صبر وسعه صدر از جمله این ملکات در وجود مبارک آن بزرگواران بود ؛ امام باقر (ع) کانون بردباری وجلوه ی واقعی این صفت مهرآمیز بود ؛ گاهی با اصحاب می نشست ؛ روزی در آن حال از خانه‌ی خود صدای بلندی را می‌شنید. (به علت از دست دادن فرزند یا وابسته ای در منزلش) فوراً بسوی آن خانه یکی از اصحاب را می‌فرستاد می‌فرمودند: «الحمد لله علی ما أعطی و له ما أخذ إنهَهُم عن البکاء و خذوا فی جهازه، واطلبوا السکینه، و… » سپاس خداوند را به آن چه که عطا کرده بود و آن چه گرفته مال او بود از گریه نهی کن و آماده تجهیز او (مرده) باشید، آرامش بخواهید از خداوند در مصیبت و هر گاه کسی مراجعه می کرد جهت رفع نیاز از او رفع نیاز می کرد، در کرم و سخاوت همچون اجدادش شهره بود و بدیل نداشت ؛ این ویژگی حضرت بهترین الگو می تواند برای ما باشد که درفقدان عزیزان صبر وبردباری از حضرت بیاموزیم.

۴. بخشش وگشاده دستی امام ـ علیه السّلام ـ

بخشندگی از اسباب جلب محبت ومهربانی ورافت مردم است ؛ ائمه در مهربانی جلوه تمام داشتند ؛ امام باقر دروصف محبت ومهرورزی سخنان بس زیبا دارد ؛ سیره اش تابش انوار مهربانی ورحمت بود ؛ شیخ مفید نیز درباره آن حضرت می‌گوید: مراتب بخشندگی او در خاص و عام آشکار و بزرگواری‌اش در میان مردم مشهور و با وجود کثرت عیال و متوسط بودن وضع زندگی‌اش به تفضیل و احسان شناخته بودند.

چنان که سخاوتش این گونه  توصیف شده:

لو کان یوجد عرف مجد قبلهم              لوجدته منهم علی أمیال

اگر مجد و بزرگواری قبل از آنها (ائمه) پیدا شود تنها در بین آنها به جهاتی این مجد دیده می شود.

إن جئتهم أبصرت بین بیوتهم               کرماً یقیک مواقف التسال

اگر به سوی آنها روان شوی بینا شوی از کرم آنها در بین خانه های آنها که مواقف کردند.

نورالنبوه والمکارم فیهم                      متوقع فی الشیب والاطفال

نور نبوت و مکارم اخلاق در پیر و جوان آنها و کودکانشان، به امیدواری است.

۵. پیوند ودلجویی از خویشاوندان ویاران:

صله رحم ودلجویی از خویشاوندان به شرط دوری از تکلفات وتشریفات زاید که همه شئون اجتماعی مارا به زیر سئوال برده وپیوندهای خانوادگی وخویشاوندی را به هم ریخته است ؛ روشی زیبا در انساجم وهدلی اجتماعی است ؛ تشریفات زاید آفت بزرگ اجتماعی است که الفت هارا تخریب وفاصله هارا زیاد نموده است ؛ درگذشته نه چندان دور خانواده ها درکنار هم پیوند زیبایی داشتند واز این خانواده های گرم بود که جوانان با استعدادی سر بر می آورد وجمعیت پویایی شکل می گرفت ؛ دین در بستر گرم خانواده ها ودرسایه زلال روابط گرم خویشاوندی پروبال می گشاید وجامعه دیندار ونسل مومن تربیت می شود ؛ فرهنگ غرب به تمام لایه های زندگی جامعه ایرانی رسوخ وآپارتمان نشینی توسط هنر ومعماری غرب واندیشه ی مهندسان تربیت یافته براسلوب واندیشه غرب معماری وخانه سازی وامنیت خاص فرهنگی رابه هم ریختند ؛ این شیوه زندگی حاکم براجتماع ایران اصول اسلامی را خدشه دار ومردم را به زندگی غرب مآبانه سوق داد.

صله رحم وزیست درکنار خویشاوندان از جمله والدین وبرادران و…دراین میان آسیب فراوان دید ؛ اهل بیت (ع) این روزها را پیش می بینی می فرمودند وبه همین جهت اصل اساسی صله رحم را مطرح فرمودند ؛ از اینرو همه اهل بیت به این مسائل اهمیت وتوصیه وآفتهای آن را گوشزد وخطرات آن را بیان وراه کارهای گریز ودوری از آنرا نیز بیان داشته اند ؛ همه این اصول نیازمند قلم وبیان های شیواست که درجامعه فرهنگ سازی نماید ؛ در این باره احادیث و روایات زیادی در صله رحم و پاداش به خویشاوندان وجود دارد ؛ درسیره اش نوشته اند بهترین و محبوب ترین  چیز برای حضرت هدیه دادن به خویشاوندان بود ودوستان بود ؛ در این دنیا دادن صله به برادران دینی خود بود و به آن عشق می‌ورزیدند، هرگز از دادن صله دل گیر نبود،

حتی به فرزند خود امام صادق ـ علیه السّلام ـ توصیه می فرمود کردند که بعد از خود به دیگران انفاق کنند.ازاینرو  امام صادق (ع) فرموده است، هر کس دوست مى‏دارد که خداوند دشوارى‏هاى مرگ را بر او تخفیف دهد، نسبت به‏ خویشاوندان‏ نزدیک خود بسیار رعایت پیوند خویشاوندى کند و نسبت به پدر و مادرش مهربان و نیک رفتار باشد و اگر چنین بود، خداوند متعال سکرات مرگ را بر او آسان مى‏فرماید و هرگز در زندگى فقیر نمى‏شود.[۸]

۶-سیره امام در تربیت خانواده وگرمی بخشی به کانون خانواده

امام باقر به لحاظ ویژگی‌های اخلاقی و برتریهای علمی در زمان خود شهرت فراوانی یافت.[۹] حضرت مورد عنایت خاص پیامبر و امامان قبل از خود بود. جابر بن عبدالله انصاری سلام خاص رسول گرامی اسلام را به امام باقر ـ علیه السّلام ـ رساند.[۱۰] حضرت در زهد و علم و عظمت و فضیلت سرآمد بنی هاشم بود و مقام علمی و اخلاقی او مورد تصدیق دوست و دشمن بود بسیاری از بزرگان صحابه و تابعین از محضر آن حضرت مستفیض شده و کتب دانشمندان و مورخان اهل سنت نیز پر از سخنان پرمغز آن پیشوای بزرگ است.[۱۱] اکنون به برخی از خصوصیات رفتاری حضرت در خانواده و روش و سیره حضرت در تربیت فرزندان یا نوع رابطه با آنها می‌پردازیم.

۱. آغاز تربیت :

دوره تربیت کودک درحقیقت قبل از تولد آغاز می شود ؛ مراقبت از کودک باید پیشی بگیرد به مرحله ولادت او ؛ چون مراقبتهایی لازم است برای او در تکون ذات وفطرت وجودی او ؛ لذا حضرت در برخی روایات علاوه بر توجه به ایجاد زمینه‌های مناسب قبل از ازدواج و قبل از تولد فرزند به مسائل تربیتی از روزهای آغازین تولد اشاره کرده و نکات مهمی را سفارش کرده‌اند مانند گفتن اذان و اقامه در گوش راست و چپ کودک، عقیقه کردن و انتخاب نام نیکو، تأثیر شیر مادر در تربیت که در این موارد نقش مادر مهم‌تر است. اما از دوران نوجوانی نقش پدر مهمتر می‌شود به ویژه در مورد پسران.[۱۲]

۲. آموزش مهر ورزی با مهربانی

نیاز کودکان به محبت از ضروری‌ترین نیازهای عاطفی است که می‌توان با بوسیدن، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زیبا و محبت‌آمیز، خریدن هدیه و اسباب بازی، همبازی شدن با آنها و… به این نیازها پاسخ گفت. این مسائل را امام باقر ـ علیه السّلام ـ در مورد فرزند کوچک خود امام صادق ـ علیه السّلام ـ عملاً انجام داده‌اند. محمد بن مسلم نقل می‌کند که در خدمت امام باقر ـ علیه السّلام ـ بودم. در این هنگام فرزند (خردسالش) جعفر ـ علیه السّلام ـ وارد شد… و در دستش عصایی بود که با آن بازی می‌کرد. امام باقر ـ علیه السّلام ـ او را به گرمی در آغوش گرفت و به سینه خود فشرد و خطاب به او فرمود: پدر و مادرم فدایت… در این هنگام جعفر ـ علیه السّلام ـ خندید.[۱۳]

۳. تشویق سازنده وتعالی  بخش خانواده

از هربزرگی که به مرتبت ومنزلتی معنوی وتوفیقی علمی دست یافته بپرسند این پیشرفت وترقی را مرهون جه امری در زندگی خود هستید ؛ بی تردید یکی از عوامل وخاطرات خود را که درزندگی علمی وفعالیت خود با آن مواجه گشته است ، تشویقی است که از او کرده اند ؛ از نظر روانی تشویق صد پله به انسان تعالی وترقی می دهد ؛ لذا توصیه می شود به بزرگان علمی وفرهنگی از تشویق نو جوانان دریغ نکنند ولو به تقدیر نامه ای خالی ولو یک تمجید لفظی و…به نازلترین مراتب ؛ تربیت بی تشویق مثال گرداکان برگنبد است ؛ بویژه درمحیط خانواده وآموزش ؛ بنابراین بی گمان تشویق و ستایش از کارهای نیک فرزندان موجب احساس موفقیت و باعث ایجاد انگیزه قوی در تکرار آنهاست به ویژه اگر در موقعیت مناسبی صورت گیرد. طاهر یکی از اصحاب امام باقر ـ علیه السّلام ـ نقل می‌کند که در محضر امام نشسته بودم که فرزندش جعفر ـ علیه السّلام ـ وارد شد. امام باقر فرمود: او بهترین مخلوقات خداوند است.[۱۴] حضرت نزد اصحاب خود فرزندش را با جملاتی بسیار نیکو مورد محبت و تشویق قرار داد.

۴. تبیین خوبی ها وبدیها

والدین با این صحبتها و نصیحتها علاوه بر این‌که رهنمودهای مهم و تجربه‌های باارزش خود را ره ‌توشه فرزندان خویش می‌کنند زمینه ایجاد روابط صمیمی را نیز فراهم می‌آورند و به فرزندان نزدیک می‌شوند. و ضمن آگاهی از مشکلات آنها در حل آن نیز به فرزندان یاری می‌رسانند. این نکته مهم است که پدر و مادر باید رابطه دوستانه و صمیمی با فرزندان داشته باشند ولی دوست نباشند. همانطور که دوست رابطه صمیمی دارد ولی پدر و مادر نیست. جایگاه دوست با جایگاه پدر و مادر یکی نیست و هم‌چنین دوست مهم‌تر از پدر و مادر نیست بنابراین پدر و مادر باید با هوشیاری کامل ضمن حفظ ابهت و شخصیت خود در نزدیک شدن به فرزندان و ایجاد رابطه صمیمی با آنها بکوشند و ضمناً فرزندان ضمن رعایت ادب و احترام والدین، با آنها صمیمی باشند.

در بسیاری روایات هست که امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرزندانشان را به صورت فردی یا جمعی خطاب کرده و نصایحی مشفقانه می‌فرمودند[۱۵] مثلاً می‌فرمود: «فرزندم از کسالت و اندوه بپرهیز که این دو کلید هر شری است…».[۱۶] سفیان ثوری از امام صادق ـ علیه السّلام ـ خواست تا او را نصیحت فرماید امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «ای سفیان! پدر مرا به سه چیز سفارش و از سه چیز برحذر می‌داشت. از جمله سفارشات این بود که فرزندم هر که با رفیق بد همراه شود سالم نمی‌ماند و هر که در محلهای اتهام برود مورد اتهام قرار می‌گیرد و هر که بر زبان خود کنترل نداشته باشد پشیمان می‌شود.[۱۷]

۵. فراهم کردن زمینه امنیت روحی وروانی  

ایجاد امنیت درخانواده با محوریت پدر است سپس با مادر ؛ تامین رزق وروزی که یکی از اسباب امنیت وآسایش است با محوریت پدر است ؛ درسایه امنیت حاصل از رزق وروزی حلال از اسباب رشد فرزندان می باشد ؛ از جمله امور آرام بخش وامنیت آفرین رفتار مهرانگیز پدر ومادر در خانه است که دربالندگی روحی وروانی کودک اثر عمیق دارد؛ لذا بی‌تردید روابط خوب والدین با هم و نوع رفتار آنها با فرزندان در ایجاد فضای مناسب و آرام بعنوان زمینه خوشبختی و پیشرفت و رسیدن به آرزوها بسیار مهم است و برعکس نزاعهای خانوادگی و اختلاف والدین و نبودن صمیمیت و آرامش علاوه بر ایجاد فضای اضطراب و یأس موجب عدم اعتماد به نفس در فرزندان، دوری از خانواده، افتادن در دامهای اجتماعی و به مخاطره انداختن تربیت فرزندان می‌شود.

پیامدهای مثبت روابط خوب و پیامدهای منفی روابط سرد بر همه اعضاء خانواده تأثیر دارد. امام باقر ـ علیه السّلام ـ سفارش می‌کند که در خانواده هم احسان و نیکی و خوشرفتاری لازم است و هم این‌که این خوشرفتاری را به بهترین وجه ممکن ابراز کردن. لذا می‌فرمایند: «من حسن برّه باهله زید فی عمره»[۱۸] یعنی هر کس با روشی نیکو و پسندیده به همسر و فرزندان خود نیکی کند عمرش طولانی می‌شود.

۶. عملگرایی وآموزش آن به فرزندان :

کودکان درتمام دوره زندگی خود به تقلید والگوبرداری وآموزش ویادگیری رفتارها بسیار مسعد هستند ؛ نزدیک ترین واثر گذارترین نقش ها را از نزدیک ترین افراد می گیرند ؛ رفتار فرزندان دقیقا واکنشی از کنش های پدر ومادر وبرادر یا خواهر بزرگتر از خودشان هست ؛ لذا در خانواده آنچه بیش از گفتار و نصیحت تأثیر دارد عمل است؛ اساسی‌ترین عامل تربیت در سیره معصومین و مهم‌ترین راز موفقیت آنها در خانواده عمل آنها بود. آن بزرگواران با پایبندی به گفتار و نصایح خود بهترین الگوی رفتاری برای فرزندان و خانواده و اصحاب خویش بودند. مثلاً اگر پدر خانواده در حضور فرزندان و همسر خود صدقه دهد یا در انجام واجبات دینی کوشا باشد یا نماز اول وقت بجا آورد تأثیر آن و الگو شدن این رفتار سریعتر از آن است که فقط آنها را به این امور سفارش کند.

فرزند بزرگوار امام باقر ـ علیه السّلام ـ نقل می‌کند که «روزی بر پدرم وارد شدم و مشاهده کردم که هشت هزار دینار طلا صدقه داده به تهیدستان مدینه و اهل خانه‌ای را که تعداد آنها به یازده نفر می‌رسید آزاد کرده است.»[۱۹] در روایتی دیگر نیز امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل کرده است «من پیوسته رختخواب پدرم را پهن می‌کردم و منتظر می‌ماندم تا ایشان به رختخواب بروند و بخوابند و سپس بر می‌خواستم و به رختخواب خود می‌رفتم. شبی آن حضرت تأخیر کرد و من در طلب او به مسجد رفتم در حالی که مردم خواب بودند او را در حال سجده دیدم و غیر او کسی در مسجد نبود. من صدای او را می‌شنیدم که می‌فرمود…».[۲۰]

ج)-شهادت امام محمد باقر( علیه السلام ) :

  1. شهادت امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ در ایام خلافت هشام بن عبدالملک بود و گفته شده ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان، به دستور پنهانی  هشام امام باقر ـ علیه السلام ـ را به زهر شهید کرده است؛[۲۱]
  2. ابن شهر آشوب نقل کرده، ـ شهادت امام باقر ـ علیه السلام براثر سمی بوده است که ابراهیم بن الولید آنرا به امام  داده است او بواسطه آن سم، امام را مسموم کرده است.[۲۲]علامه مجلسی براین دیدگاه است .[۲۳]
  3. بعضی از مورخین به صورت کلی نوشته اند : شهادت امام باقر ـ علیه السلام ـ را بدست بنی امیه و با توطئه ای مسموم نموده اند. همانطور که پدر بزرگوارشان امام سجاد ـ علیه السلام ـ را مسموم کردند.[۲۴]
  4. بحرانی نیز ضمن نقل شهادت امام توسط بنی امیه، نسبت شهادت را به فرد دیگری از مأموران نسبت می دهد.[۲۵]

در هرصورت امام با توطئه بنی امیه وبه دست آنان وبه یقین به دستور هشام حاکم اموی که از دشمنان کینه توز اهل بیت بودند به شهادت رسید .

 

[۱] . پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، چاپ سوم، ناشر مؤسسه تحقیقاتی و تعلیماتی امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، قم، سال نشر ۷۵، ص ۳۰۵.

[۲] . امین، سید محسن، سیره معصومین، ترجمه علی حجتی کرمانی، نشر سروش، چاپ ۱۳۷۴، ص ۱۷، این کتاب زندگانی امام باقر تا امام دوازدهم را بیان کرده).

[۳] . مؤلف لجنه التألیف، اعلام الهدایه، الامام محمد بن علی الباقر ـ علیه السّلام ـ ، ج ۷، ناشر: للمجمع العالمی لاهل البیت ـ علیهم السّلام ـ ، نوبه طبعه، اول التاریخ النشر ۱۴۲۲ هـ .

[۴] . مدرسی، محمد تقی، زندگانی باقر العلوم ـ علیه السّلام ـ ، مترجم: محمد صادق شریعت، نشر محبان الحسین ـ علیه السّلام ـ نوبت چاپ سوم ۱۳۸۰، تهران.

[۵] . همان منبع، یا حلیه الأولیاء ص ۲۹۰.

[۶] . شیعی سبزواری، حسن بن حسین، قرن ۸ ق، راحه الارواح (شرح زندگانی، فضایل و معجزات ۱۴ معصوم ـ علیهم السّلام ـ) ، به کوشش محمد سپهری، تهران، نشر میراث مکتوب، چاپ اول ۱۳۷۵.

[۷] .مناقب،ج۴،ص۲۰۷

[۸] . امالى، طوسى، ص ۴۶، ج ۲ و امالى، صدوق، ص ۲۳۴.

[۹] . الهامی، داود، امامان اهل‌بیت ـ علیهم السّلام ـ در گفتار اهل‌ سنت، ناشر مکتب اسلام، نوبت چاپ اول ۷۷.پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، مؤسسه امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، قم، چاپ ۱۳، ص ۳۰۶ به نقل از مناقب ابن شهر آشوب.

[۱۰] . مجلسی، بحارالانوار، الطبعه الثانیه، تهران، المکتبه الاسلامیه، ج ۴۶، ص ۲۶۶، الارشاد، همان، ص ۱۵۹ ،‌کشف الغمه، همان،‌ص ۳۲۱.

[۱۱] . سیره پیشوایان، همان، ص ۳۱۰ و ۳۱۱.

[۱۲] . مراجعه کنید به احادیث فراوان در جلد ۱۵ وسائل الشیعه و جلد ۸ تهذیب الاحکام.

[۱۳] . مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱۵.

[۱۴] . همان.

[۱۵] . بحرانی، سید هاشم، حلیه الابرار، المطبعه‌العلمیه، قم، ج ۲، ص ۱۲۶ و ۱۲۷.

[۱۶] . کشف الغمه، همان، ص ۳۴۱.

[۱۷] . شیخ صدوق،‌الخصال، ص ۱۶۹.

[۱۸] . مراجعه کنید به احادیث حضرت در تحف العقول.

[۱۹] . مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۹۰.

[۲۰] . حلیه الابرار، همان، ج ۲، ص ۳۳۰.

[۲۱]. قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، ج۲، نشر هجرت، سال ۷۵، قم.

[۲۲]. شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، جلد ۴، انتشارات علامه، قم.

[۲۳]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۶، نشر وفاء بیروت.

[۲۴]. مومن شبلنجی، حسین، نور الابصار فی مناقب آل النبی المختار، ج۲، نشر ذوی القربی، چاپ اول، ۸۴، قم.

[۲۵]. بحرانی، محمد بن احمد، وفاه امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ نشر مکتب حیدریه، نجف، ص ۵۱».

انتهای پیام/*

مطالب مرتبط