۰۱:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۹/۰۲

به بهانه پخش فصل هشتم خندوانه؛هندوانه ای که دیگر شیرین نیست!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، این برنامه‌ با وجود پخش از یک شبکه تازه متولدشده و غیرسراسری مثل «نسیم» توانست به‌سرعت جای خود را بین مخاطبان تلویزیونی باز کند و آرام‌آرام تبدیل به یکی از چند برنامه موفق تلویزیون شود؛ برنامه‌ای ...

به بهانه پخش فصل هشتم خندوانه؛هندوانه ای که دیگر شیرین نیست!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، این برنامه‌ با وجود پخش از یک شبکه تازه متولدشده و غیرسراسری مثل «نسیم» توانست به‌سرعت جای خود را بین مخاطبان تلویزیونی باز کند و آرام‌آرام تبدیل به یکی از چند برنامه موفق تلویزیون شود؛ برنامه‌ای که می‌خواست باعث ایجاد شادی و نشاط در خانواده‌ها و جامعه باشد و به گفته سازندگانش سعی کرد تاثیر خنده بر عملکرد بهتر فرد را براساس تحقیقات گسترده علمی بگوید و آن را عملی کند‌.

«خندوانه»به پشتوانه اتاق فکر قوی و هوشمند و بهره گیری از یک کمدین محبوب بعنوان مجری آمد تا بسیاری از خطوط قرمز تلویزیون را جابه‌جا کند تا مخاطب قریب به دوساعت از تمام مشکلات ذهنی اش فارغ شده و بقول معروف دلش وا شود.

خلق شخصیت دوست داشتنی«جناب خان»یکی از مهم ترین علل محبوبیت «خندوانه»بود.یک عروسک با ظاهری که نه شبیه انسان است و‌ نه یک حیوان.عروسکی که با طنازی های صداپیشه اش محمد بحرانی همپای رامبد جوان به اوج محبوبیت و شهرت رسید. سازندگان خندوانه خلاقانه از این پتانسیل هم برای جذابیت و سرگرمی بهره گرفتند و هم از آن برای آشنایی مخاطب با اقوام و گویش های مختلف و مهمتر از همه برای بیان انتقادات سیاسی و اجتماعی بهره بردند.در کنار جناب خان،نیما شعبان نژاد هم با ایفای کارکترهای مختلف در هر فصل به جذابیت برنامه کمک کرد.

 

 

مانند بسیاری از تاک شوها در قدم اول خندوانه به سراغ چهره های مشهور سینما و‌تلویزیون رفت،رفتن سراغ چهره‌ها یک دوپینگ رسانه‌ای برای جذب تماشاچی است. معروفیت آدم‌ها یکی از مهم‌ترین نیروهای پیشرانه خندوانه بوده و هست. خندوانه از همان قسمت‌ها و فصل‌های اولیه‌اش در گپ‌وگفت با چهره‌های مشهور و خنده گرفتن از آنها و نقل خاطرات‌شان توانست بین مخاطبان تلویزیون جا باز کند.

 

اما خندوانه‌ای‌ها هوشمندانه می‌دانستند که این میهمان‌ها روزی تمام خواهند شد و این جماعت چندصدنفری مشهور در سینما و تلویزیون حرف تازه‌ای برای گفتن نخواهند داشت بخصوص آنکه برنامه«دورهمی»هم پابه پای خندوانه همین کار را انجام میداد.سازندگان خندوانه برای آنکه در دور تکرار نیفتند سعی کردند در هر دوره ای چ اتفاق جذاب و خلاقانه ای ایجاد کنند تا مخاطب را راضی نگه دارند. در فصل دوم خندوانه، فستیوال استندآپ کمدی برگزار کرد و میزان هیجان برنامه را به اوج رساند.برای اولین بار در تلویزیون استعدادیابی بصورت جدی انجام شد و در واقع خندوانه را می توان پیشرو سایر برنامه های استعدادیابی چند سال اخیر از جمله«عصر جدید»و«ستاره ساز»دانست. جوانانی که با توجه ویژه مدیران و برنامه سازان جذب سازمان شدند تا از استعداهای خود بصورت روشمند و مفید استفاده کنند و از این حیث  خندوانه در حوزه استعدادیابی و کارآفرینی نقش مهمی را ایفا نمود.

 

«خنداونه» در فصل سوم سراغ مسابقه های لباهنگ و خانواده باحال رفت و‌در  فصل چهارم مسابقه انداختن توپ بسکتبال داخل تور راه برگزار کرد.برگزاری مسابقات ادابازی از فصل سوم از دیگر ابتکارات خندوانه در جهت احیای هنر پانتومیم بود.

 

«خندوانه»همیشه سعی داشت تا علاوه بر انجام رسالت اصلی اش بعنی سرگرمی و خنداندن مخاطب از ابتدای پیدایش تا به امروز در اتفاقی بی‌نظیر و کم‌سابقه در ایجاد کمپین‌های اجتماعی نتایج و دستاوردهای بی‌نظیری را به ارمغان آورد. به تعبیر بهتر، این برنامه نقش محرک و مولد انگیزه را در ایجاد کنش‌های اجتماعی بازی کرده است؛ ایجاد پویش‌های مردمی همچون «قطره قطره» با هدف صرفه‌جویی در مصرف آب و برگزاری مسابقه کتابخوانی به منظور ترویج مطالعه در سطح جامعه فقط دو نمونه از اقدامات موثر اجتماعی این برنامه پرمخاطب شبکه نسیم به‌شمار می رود.

 

دستاوردهای خندوانه در چندسال اخیر برکسی پوشیده نیست اما بعد از اتمام فصل ششم حواشی سفر رامبد جوان به خارج از کشور برای بدنیا آمدن فرزندش، موجب دلخوری مخاطبانی شد که با او شعر«ایران ایران تو رو دوستت دارم»را با هیجان و شوق زمزمه می کردند.با وجود این حواشی و همه گیری کرونا کسی فکر نمی‌کرد تا دوباره رامبد جوان به آنتن شبکه نسیم برگردد. اما او بدون هیچ توضیحی درخصوص حواشی اخیرش به آنتن برگشت آن هم با برنامه ای که دیگر جذابیت نداشت.

 

خندوانه در فصل هفتم آشکارا و چشم در چشم مخاطبش از جیب خورد و چیز تازه‌ای تولید نکرد. انگار که برای رفع مسئولیت قرار بوده برنامه‌ای بسازند و در یک عمل انجام‌شده مانده‌اند‌؛یکبار به دهه ۶۰ نقبی زد، شبی مهمان ژاپنی‌ها شد و یک‌بار هم به هندوستان رفت و اینگونه عملا به ورطه ابتذال افتاد و مخاطبانش را ناامید کرد. علاوه بر نداشتن برنامه خلاقانه در این فصل،انگار خبری از انرژی و نشاط قبلی مجری هم نبود،رامبد جوان که سعی داشت با یک دست دوهندوانه بردارد،پر این برهه نه در خندوانه موفق ظاهر شد ونه در سریال شبکه نمایش خانگی اش یعنی«مردم معمولی»که برخی از آن با عنوان فاجعه ای از جوان یاد می کنند.ابتلای جوان و چندتن از عوامل برنامه به کرونا نیز تیر خلاصی بود بر پیکره نیمه جان فصل هفتم.

 

حالا بعد از گذشت چندماه خندوانه به آنتن برگشته است،با دکوری جدید و وعده و وعیدهای جوان برای ساخت برنامه ای شاد و متنوع.در این چند برنامه بچه های خنداننده شو باز هم مهمان برنامه بودند و چیز جدیدی شاهد نبودیم،شاید با برگزاری دوره سوم خنداننده شو که گرچه ایده تکراری است ،هیجان به خندوانه بازگردد،ان هم در این روزهایی که از یک سو کرونا قربانی می‌گیرد و از سوی دیگر مشکلات اقتصادی کمر مردم را خم کرده است.در آخر این سوال مطرح میشود که خندوانه تا کجا میخواهد ادامه دهد؟ چرا تلویزیون اصرار بر ادامه تولید برنامه ها و سریال های موفق خود دارد و تا زمانیکه توسط مخاطبان پس زده نشود به این روند ادامه می دهد؟

انتهای پیام/*

مطالب مرتبط

آخرین اخبار