به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، «بهرنگ توفیقی» بعد از سریال جنجالی آقازاده در شبکه نمایش خانگی این بار با افرا به تلویزیون بازگشته است. او سه سال قبل، دو سریال پدر و بر سر دو راهی را برای تلویزیون ساخته بود. «افرا»به نویسندگی فرزاد فرزانه می خواهد یک ملودرام عاشقانه و جنایی با داستانی ملتهب را در بستر زندگی یک محیط بان روایت کند.مسئله کمبود امکانات محیط‌بانان در مقابله با شکارچیان، اختلاف نظر آنان با خانواده و اطرافیان، حساسیت‌های خاصی که این افراد به واسطه شغل‌شان، کم توجهی به این حرفه، همکاری نکردن برخی مسئولان با آنان و مسائل مشابه، موضوعاتی هستند که در قسمت‌های اولیه به خوبی لابلای قصه و کشمکش های بین مسعود با پدر و همسرش به آن‌ها اشاره شده است.نماهای هوایی از طبیعت بکر شمال و تصاویری زنده و زیبا از حیوانات جنگل،تماشای سریال را از لحاظ بصری برای مخاطب جذاب کرده است تا اندکی از تلخی داستان بکاهد.

تا قسمت دهم عمدتا با سوژه های تکراری روبه رو هستیم؛از یک طرف زوجی که بنابراصرار خانواده ها ازدواج کردند و زندگی سردی دارند و میخواهند از هم طلاق بگیرند و از طرف دیگر داستان عشق پسر فقیر به دختر پولداری که پدرش مخالف ازدواج آنهاست اما به یکباره کشته شدن پیمان مخاطب را شوکه میکند،داستان از یکنواختی درآمده و وارد فاز جدیدی میشود‌.فیلمساز بخوبی توانسته با اصل غافلگیری آن هم چندین بار در طول داستان،مخاطب را هیجان زده کرده تا سریال را دنبال کند.

«افرا»شخصیت هایش را همواره برسردوراهی حق و ناحق قرار میدهد،موقعیت هایی دشوار که قضاوت را برای مخاطب دشوار می سازد.حاج محمود برای آزادی پسرش از یکسو و وحید برای انتقام از قاتل برادرش از یوی دیگر حاضرند دست به هرکاری بزنند و در این میان این اطرافیانشان هستند که گاه قربانی می شوند.

در«افرا»مادرانگی بسیار پررنگ است؛پروین-زن حاج محمود-گرچه توسط همسرش نادیده گرفته می‌شود اما در فضای مردسالار خانواده اش، نقش پررنگی در حل مشکلات دارد؛یادمان سکانسی که با اقتدار به مسعود هشدار می‌دهد که مهتاب را از طلاق منصرف کند،او همچنین یک تنه بدون توجه به ثروت و قدرت شوهرش می تواند از مادر پیمان رضایت بگیرد.اعظم-مادر پیمان- نیز با بازی فوق العاده فریبا متخصص،نمونه مادری سختی کشیده و رنج دیده است که روح بزرگی دارد.

احترام به بزرگتر در«افرا»نمود چشمگیری دارد؛مایده با وجود تمام فشارهایی که از سوی پدرش تحمل میکند لحظه ای حتی باصدای بلند با پدرش صحبت نمی کند.مهتاب هم همیشه احترام عمویش را حفظ میکند حتی جایی که میخواهد خلاف خواسته حاج عمو برای زندگی  اش تصمیم بگیرد.

فضای سریال«افرا»که آن را تلخ و سرد توصیف میکنند در واقع نمود روابط بین شخصیت های داستان است.چه در خانواده مسعود و چه در خانواده پیمان این سردی موج میزند،از رابطه مهتاب و مسعود گرفته تا رابطه وحید و عقیل با سیروس. شخصیت جدی و تلخ وحید و مسعود نیز برخواسته از جو خانوادگی آنهاست با این تفاوت که مسعود بدلیل نفوذ و اعتبار بی حساب پدرش زیر فشار است و حاضر نیست به خواسته های او‌ تن دهد و در مقابل وحید و عقیل بدلیل نبود پدر و حمایت های او روزگار سختی را پشت سر گذاشته اند.

در این سریال هم مانند بسیاری از داستانها،اصل اتفاق قصه را پیش میبرد،اتفاقی مسعود خواهرش را سوار بر موتور پیمان می‌بیند یا اتفاقی شکارچی که مسعود به آن تیر میزند پیمان است و یا اتفاقی مهتاب،پیمان را عمل میکند،گرچه فضای کوچک شهرستان می تواند توجیهی برای رخ دادن این اتفاقات باشد.

در پایان باید گفت«افرا»با بهره گیری از کارگردانی قوی،بازی های باور پذیر،فیلمنامه ای منسجم توانسته مفاهیمی مانند فقر و ثروت،  شرافت و خباثت و عشق و نفرت را در قالب روایتی پر فراز و فرود به تصویر بکشد،گرچه شاید مدیران زمان مناسبی را برای پخش آن انتخاب نکرده باشند و تماشای این حجم از اندوه و تلخی در این دوران کرونا و اخبار بد،از صبر و تحمل بسیاری از مخاطبان خارج باشد.

*نفیسه ترابنده

انتهای پیام/*