به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، پریسا کربلایی حسنی آموزگار و کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در یادداشتی در ارتباط ویژگی بارز افراد خودشیفته و کیفیت ارتباط با این قشر از افراد نوشتند:
افراد مبتلا به شخصیت خودشیفته تواناییهای خود را بیش از حد میدانند و موفقیتهای خود را بزرگ جلوه میدهند.
اما در پشت این ظاهر خودبزرگ بین، اعتماد به نفس شکننده وجود دارد که باعث میشود دایما در پی جلب تایید دیگران باشند.
صفات شخصیتی اختلال شخصیت خودشیفته، در فرزندان والدین سرد و بیعاطفه، که به ندرت موفقیتهای کودک را ستایش میکنند، به وجود میآیند.
اینگونه والدین موفقیتهای کودکان خود را معمولاً بیارزش میدانند و ترجیح میدهند درباره موفقیتهای خودشان حرف بزنند.
در اثر این تجربهها، کودکان برای مقابله با احساس بیارزشی، نارضایتی، و عدم پذیرش خود سعی میکنند راههایی پیدا کنند.
یکی از این روشها این است که به خود دلداری دهند و خودشان را متقاعد کنند که فردی با ارزش و با استعداد هستند.
محصول نهایی این فرایند، فردی است بدون اعتماد به نفس که درباره استعدادها و موفقیتهای خود دایما به دنبال جلب توجه است، نسبت به دیگران بیعاطفه و بیاعتناست، زیرا در کودکی، زندگی با والدین سرد و بیعاطفه را تجربه کرده است.
آنچه این نگرش را تایید میکند گذشته افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته است، زیرا اکثر آنها قربانی بدرفتاری و غفلت بودهاند. اما بدرفتاری و غفلت در دوران کودکی شرط کافی برای ابتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نیست، و بعضی روانشناسان بالینی اعتقاد دارند که محبت بیش از حد والدین و رفتار بیش از حد مثبت آنها باعث میشود که فرزندان بیش از حد به خود مطمئن شوند و باورهای غیر معقول و خود بزرگ بینانه به وجود آورند.
جالب اینجاست که شواهد تصادفی نیز تایید میکنند که اکثر افراد مبتلا به خودشیفتگی اولین فرزندان یا تنها فرزند خانواده هستند، زیرا در این حالت، والدین برای رسیدگی به فرزندان، وقت و توجه بسیار زیادی به کار میبرند.
اختلال شخصیت خودشیفته با اختلال شخصیت ضداجتماعی
اختلال شخصیت خودشیفته با اختلال شخصیت ضداجتماعی ارتباط نزدیکی دارد و افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته معمولاً رفتار خودخواهانه، مکارانه و پرخاشگرانه نشان میدهند.
آنها میخواهند از دیگران بهره کشی کنند و نسبت به دیگران همدلی ندارند.
همه اینها به رفتارهای موجود در اختلال شخصیت ضد اجتماعی شبیه هستند. اما آنچه تمایز این دو را آسان میسازد این است که افراد خودشیفته دایما استعدادهای خود را بزرگنمایی می کنند و خود را منحصر به فرد و برتر از دیگران می دانند.
اختلال شخصیت خودشیفته (نارسیستیک) نام خود را از یک چهرهی افسانهای یونان باستان گرفته است.
نارسیس پسر جوان و بسیار خوش سیمایی بود که هیچ دختری را تحویل نمیگرفت و حتی آنها را تحقیر میکرد. نمسیس، خدای انتقام از متکبران، این موضوع را متوجه شد و کاری کرد تا نارسیس به کنار یک برکه برود.
نارسیس وقتی برای اولین بار تصویر خود را در آب دید عاشق آن شد بدون آنکه متوجه شود صرفاً یک تصویر میبیند.
یک روز طاقت نیاورد و خود را در آب انداخت تا عکس را بگیرد. چون شنا بلد نبود غرق شد و به گل نرگس تبدیل شد.
ده ویژگی بارز اختلال شخصیت خود شیفته
۱- شخص خودشیفته احساس و باور اعتقادی به بزرگی، خوبی، اهمیت و به درد بخور بودن خودش دارد که در گفتارش نیز به راحتی دیده میشود.
فکر میکند تاثیر زیادی بر دیگران و زندگیشان دارد. با تمام وجود این احساس را دارد. دیگران را کمتر و کوچکتر از خود میبیند.
۲- خود را استثنایی و منحصر به فرد میداند.
مثلاً: نام او، بهترین اسم است، زمان تولدش بهترین است، شهر یا محلهی تولدش جایگاه خاص تاریخی دارد و ۵۰۰ سال قبل فرد مهمی در آنجا متولد شده. توقع دارد دیگران او را استثنایی بدانند و ورود او به مهمانی باید کاملا محسوس باشد.
۳- فکر میکند همیشه حق با اوست.
دیگران باید نظر او را در مورد رنگها و طعمها بپذیرند و باید به حقانیت او اعتراف کنند. جایی برای گفتگو در این موارد اختلاف نمیدانند.
۴- همیشه از دیگران استفاده و سوء استفاده می کند.
مدتی به شما توجه و محبتی میکند تا شما را به کاری بگیرد و بعد از مدتی بنا به دلایلی و به بهانهای شما را رها میکند.
۵- به خود حق میدهد که دیگران را میتواند مورد استفاده قرار دهد.
مثلاً: اگر شما یک ساعت وقت به او بدهید، اگر او برای مدت بیشتری از شما کمک خواست، فکر میکند شما حق اعتراض ندارید.
۶- اصولاً توانایی همدردی و همدلی ندارد و خود را جای دیگران نمیتواند بگذارد. از بچههای چند ماهه و چند ساله توقعات بسیار زیادی دارد. اگر ظاهراً سخن از همدردی میکند، ولی کاملاً سطحی و ظاهری است و آن حال و احساس را در او نمیبینید.
وقتی از شما تشکر میکند، طوری آن را ادا میکند که خودش در آن مطرح باشد (خودنمایی).
۷- موضوعها و مسایل خودش مهم و منحصر به فرد هستند.
هیچ کسی تجربههای او را نداشته. همه چیزهای مربوط به او بی همتاست.
مهمترین شب سال، تاریخ تولد اوست. مسایل عمومی خود را عجیب میداند.
اگر کسی دروغ به او گفت، میگوید چطور یک نفر به دیگری دروغ میگوید یا خیانت میکند؟! (انگار که اولین بار است چنین اتفاقی میافتد). چرا با من چنین شد، چرا من باید بیمار بشوم، چرا عزیزان من باید مریض شوند.
۸- نیاز شدید به توجه دیگران دارد. باید مرکز توجه باشد. بحثهایی را که مطرح میشود، به رشته خود مربوط میکند و آنها را از دیدگاه رشته خود بررسی و مطرح میکند.
وقتی توانایی نواختن آلت موسیقی یا گفتن لطیفه بامزهای ندارد، با خندهی زیاد از لطیفهای بسیار بیمزه، توجه دیگران را به خود جلب میکند. از مردم انتظار احترام و اطاعت دارد.
(پدر و مادرها: هرچه من گفتم بد و غلط را باید انجام بدهی). دوست دارد دیگران در خدمتش باشند.
۹- بسیار شکننده و حساس است.
ظاهراً محکم است، ولی یک حادثه و اشتباه، یا کثیف بودن کراوات، یا اشتباه بودن کراواتی که زدهاند، یا حرفی که آنها زدهاند، توسط کسی که آگاه هست، تصحیح شود، به هم میریزد.
خشم و کینه و تنفر همیشگی نسبت به افراد پیدا میکند.
۱۰- به هیچ وجه تحمل نقد را ندارد.
هیچ وقت نمیتوانید صمیمانه و صادقانه نظر، باور و اعتقاد و حرفش را به نقد بکشید.
اگر کار به انتقاد بکشد، جایی برای قبول و پذیرش شما نخواهد داشت. و واکنشهای تند و شدیدی را خواهد داشت.
برچسبهایی که به شما میزند، کلامی که استفاده می کند، حوادث نامربوط را به یاد شما میآورد و به دیگران میگوید.
مثلاً: در بحثهای اجتماعی و سیاسی، در مورد دایی دیوانه شما یا دختر شما که طلاق گرفته صحبت میکند که هیچ ارتباطی با موضوع ندارد.
با فرد خودشیفته وارد رابطهی عاطفی نشو و با او ازدواج نکن!!! زیرا…
برای خودشیفتهها هرگز عشقِ تنها یک نفر کافی نخواهد بود. خودشیفتهها تمجید همه را میخواهند؛ اینگونه است که زندگیشان معنا پیدا میکند. آنها پیوسته بهدنبال شریک عاطفی کامل و بینقص میگردند و باور دارند رابطهی فعلیشان آنقدر درخشان نیست که ارزش ادامه دادن داشته باشد و خُب، آنها به خاطر این وضعیت همه را سرزنش میکنند بهجز خودشان.
خودشیفتهها در زندگی مشترک همیشه احساس میکنند حرفهای خودش، سلیقهی خودش ، طرز حرف زدن خودش، مطالعات خودش، دینداری خودش، اخلاقیات خودش، سکوتهای خودش و … خیلی خاصاند و همسرش باید فعلاً او و رازهای نبوغش را کشف کند!
آدمهای خودشیفته به راحتی توانایی نادیده گرفتن احساسات و شعور دیگران را دارند و ممکن است به خودشان حق بدهند به راحتی خیانت کنند.
انتهای پیام/*