به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، شایسته محمدی، عضو تحریربه، کارشناس مدیریت مالی و بازرگانی و آینده پژوه در یادداشتی در ارتباط آینده پژوهی،ابعاد و کاربرد آن نوشتند: آیندهپژوهی، یکی از روشهای مدرن مطالعه آینده است و از شاخههای فناوریهای نرم محسوب میشود. البته هدف این علم نه تنها کشف آینده؛ بلکه اساساً مهندسی هوشمندانه آینده است. به همین دلیل است که آیندهپژوهی جزو فناوریهای نرم است و امنیتی جهتدار به شمار میآید. بدون تردید، آیندهپژوهی یعنی دانشِ شناخت نظاممند آینده در موضوعات و پدیدههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فناوری که امکان انتخاب، برنامهریزی و مواجهه آگاهانه و مدبّرانه با آنها را در حدّ مطلوب و مؤثّر برای انسان فراهم میسازد؛ آیندهپژوهی، توجه به آینده را جدّیتر و عینیتر کرده و آن را وارد فضای حقیقی زیست انسانی نموده است؛ بنابراین آیندهپژوهی، یکی از روشهای مدرن مطالعه آینده است که هدف آن مهندسی هوشمندانه آینده برای سنجیدن توانایی افراد بشر برای روریارویی با رویدادها و تحوّلات جهانی است تا برای نیل به این مقصد مهم، الگو و سناریوهای مناسب با آن ارائه کند.
محمدی افزود: دین مبین اسلام علاوه بر جامعه آرمانی که نوید تحقق آن را در فرجام تاریخ داده است؛ از پیروان خود انتظار دارد که با الهام از شاخصهای آن جامعه آرمانی، به اقتضای امکانات و توانمندی اجتماعی خود، بکوشند تا در یک روند تکاملی حداقلهایی از ویژگیهای جامعه مطلوب اسلامی را محقق سازند. با الهام از آموزههای اسلامی همچون سنتهای اجتماعی و صبغه عبرتآموزی، سنت الهی و تغییرناپذیری آن، تحلیل گذشته به عنوان چراغ راهی برای آینده، توکل به خداوند و استعانت از او، استفاده از قرآن کریم، سیره معصومین به ویژه سیره، کلمات و جملات گهربار حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام همچون فرمایش ایشان-دوراندیشی صنعت و سرمایه است- میتوان نوعی آیندهپژوهیِ دینی را استخراج نمود که حاصل آن ترسیم چشماندازی دقیق از آیندهای آرمانی است. با قراردادن این آینده مطلوب به عنوان هدف، میتوان آیندههای مقدور را به عنوان حلقههای میانی نیل به ویژگیهای جامعه آماده ظهور، طراحی و تعریف نمود. در ورای همه آیندهنگریها و آیندهنگاریها در طول تاریخ، همواره بشر شاهد آیندهشناسی دینی بوده است. این آیندهشناسی، نگاهی روشن و جامع به کلّ تاریخ و پیشگویی حتمی و فراگیر آینده است. (قرآن) و (روایات معصومین علیهم السلام) در شریعت اسلام، نمونه کامل این آیندهشناسی وحیانی و غیبی هستند و موارد فراوانی از این پیشگوییها، در طول تاریخ محقّق شده است. البته علم به آینده فقط در دست خداوند است و او است که پیامبران و حجّتهای خود را از آن آگاه میسازد تا دلیلی بر حقانیت آنها و معجزهای بر راستی آنها باشد.
در ادامه این کارشناس مدیریت بازرگانی نوشت: مهمترین بعد آیندهشناسی اسلام و در واقع جلوهگری غایتمندی تاریخ و نظریه جامع و کامل (نجات گرایانه) دین، (آموزه مهدویت) است. این آموزه، آینه تمامنمای پیشگویی وحیانی دین اسلام و آیندهای حتمی، روشن، فراگیر، مطلوب و موعود امم است. (آموزه مهدویت)، پاسخگویی به بسیاری از دغدغهها و سؤالهای انسان در طول تاریخ و چشماندازی الهی و ایمانی به جامعهای برتر و کارآتر است.
شایسته محمدی در ادامه نوشتار خود به مولفه های آینده پژوهی اسلام اشاره کرد و نگاشت: همه ابعاد و مؤلّفههای یک (آیندهپژوهی) در این آموزه وجود دارد: هم تفسیر کلان از حیات معقول بشری و فرجام شناسی تاریخ (فلسفه نظری تاریخ) است؛ هم تصویر و ترسیم روشنی از وضعیتهای مختلف (و در نهایت وضعیت حتمی) و هم راه و نظام رسیدن به آن. بر این اساس پیوند وثیقی بین آیندهپژوهی و مهدویتپژوهی وجود دارد. مهدویتپژوهی، کاوش نظاممند تاریخی، اجتماعی، سیاسی، کلامی و تفسیری (آموزه مهدویت) و شناخت و فهم آینده بر اساس آن است.
(آموزه مهدویت) در نوشتار این عضو تحریریه اندیشه معاصر اینگونه بیان شد که آموزه مهدویت اندیشهای معطوف به آینده است که براساس برنامه الهی، حرکت تاریخ به سوی آن برگشت ناپذیر و وعده داده شده است. از امام باقر علیه السلام سؤال شد: آیا میشود امر قطعی الهی تغییر کند؟ فرمود: آری. گفته شد: میترسیم درباره ظهور قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز چنین شود! فرمود: خیر در ظهور قائم هیچ تغییری ایجاد نمیشود؛ سپس آیه >ان اللّه لا یخلف المیعاد< را قرائت کرد. این قطعیت آینده و حتمیت ظهور، سامان بخش اندیشهای شده است که کنکاش درباره آن (مهدویتپژوهی)، ما را به ساحل امیدواری، رهایی و رستگاری رهنمون میشود و معرفتافزای شیفتگان حقیقت است. شناخت اندیشه مهدویت، تنها بخشی از معارف بیکران درباره منجی موعود است که از سوی پیامبر رحمت و عترت پاک او در اختیار ما گذاشته شده است.
در پایان این آینده پژوه نوشت: اما از آنجا که مبنای آیندهپژوهی بر اساس مبانی غرب صورت گرفته، باید مبنای علوم انسانیِ اسلامی در آیندهپژوهی و بهویژه آیندهپژوهیِ دینی را استخراج و استنباط کنیم . مبانی فلسفی داری ابعاد گوناگونی است. مبانی، بررسی ایدههای گوناگون درباره چیستی دانش و آگاهی در ارتباط آن و شیوههای تفکر در مورد آنها است. به طور کلی، مبانی اطلاع از مبنای فکری، اهداف، اصول و روشهای موجود برای دستیابی به آینده مطلوب است. مبانی از هستی جهان و انسان و نیز از جایگاه و موقعیت شایسته آدمی در هستی و نیز از قوانین، سنتها، ضرورتها و شرایطی بحث می کند که حیات انسان و نحوه تحول در آن را تحت تأثیرقرار می دهد.
بنابراین، مبانی باید بتواند اساس و پایه برای آیندهپژوهی گردد تا آیندهپژوهی با اصول و نظام دینی تطبیق داده شود و همچنین قابل بررسی، آزمون و اثبات گردد.
انتهای پیام/*