به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصربه نقل از منیبان،آدم‌ربایان خنگ گوشی‌شان را در محل جرم جا گذاشتند!. چند روز قبل، راننده خودرویی در حال عبور از نزدیکی بیابان های جنوب تهران بود که متوجه مردی جوان شد؛ مردی که دست وپایش بسته بود و وض...
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصربه نقل از منیبان،آدم‌ربایان خنگ گوشی‌شان را در محل جرم جا گذاشتند!. چند روز قبل، راننده خودرویی در حال عبور از نزدیکی بیابان های جنوب تهران بود که متوجه مردی جوان شد؛ مردی که دست وپایش بسته بود و وضعیت جسمی خوبی نداشت.
او به کمک مرد جوان رفت و دست و پایش را باز کرد و او را درمانگاه رساند. جوان مجروح پس از پانسمان زخم هایش راهی اداره پلیس شد و گفت که توسط چند مرد ربوده شده بود. وی توضیح داد: من در یکی از جایگاه های سوخت در جنوب تهران کار می کنم و مدتی قبل از یکی از دوستانم به نام نیما که او هم در جایگاه سوخت کار می کرد پول قرض گرفتم. او ادامه داد: امروز (روز حادثه) با نیما قرار گذاشتم تا بدهی ام را به او بپردازم. البته حدود ۳۰میلیون تومان پول جایگاه سوخت هم دستم بود که باید آن را به بانک می بردم. آن روز سوار ماشین پژویم شدم و به محل قرار با نیما رفتم. او سوار ماشینم شد اما قبل از اینکه طلبش را پس بدهم، ۲جوان ناشناس درحالی که چاقو به دست داشتند سوار ماشین شدند و ما را تهدید به قتل کردند. مردان ناشناس دست و پای من و نیما را بستند و ما در صندلی عقب انداختند. سپس حرکت کردند و با تهدید و ضرب و شتم هرچه پول همراهم بود را سرقت کردند و بعد مرا در بیابان های جنوب تهران به بیرون از ماشین پرتاب کرده و فراری شدند.
آنها ماشینم را سرقت کردند و نیما را هم با خودشان بردند که بعدا متوجه شدم او را هم در جای دیگری از ماشین به بیرون پرت کرده بودند. با شکایت مرد جوان، تحقیقات در این پرونده آغاز شد و شماره پلاک خودروی پژوی شاکی در اختیار همه واحدهای گشتی پلیس قرار گرفت. چند روزی از این ماجرا گذشته بود که ماشین شاکی در اطراف تهران پیدا و در بازرسی داخل خودرو، یک گوشی موبایل کشف شد که زیر صندلی راننده افتاده بود. گوشی متعلق به شاکی نبود و این یعنی آدم ربایان آن را در خودروی شاکی جا گذاشته بودند. اما این همه ماجرا نبود چرا که در ادامه تحقیقات ابعاد بیشتری از این ماجرا فاش و مشخص شد که پشت پرده این گروگانگیری و سرقت، نیما دوست شاکی بوده است. در ادامه معلوم شد که گوشی موبایل کشف شده در ماشین شاکی متعلق به نیما بود. مأموران پس از بررسی پیامک های آن متوجه شدند که او با آدم ربایان همدست بوده است. او از طریق پیامک مشخصات شاکی به همراه شماره پلاک ماشینش را برای فرد دیگری فرستاده و نوشته بود که «وقتی رسید و من سوار ماشین شدم، نقشه را اجرا کنید». این یعنی پشت پرده این ماجرا کسی جز نیما نبوده و وی که خبر داشته شاکی مقدار زیادی پول همراهش است، نقشه آدم ربایی و سرقت پول ها را کشیده و این نقشه را با همدستی ۲نفر دیگر عملی کرده است. اما وی خبر نداشت که جا ماندن گوشی در ماشین، رازش را فاش خواهد کرد. با این اطلاعات دستور بازداشت این مرد و همدستانش صادر شده اما وی که احتمالا متوجه جا ماندن گوشی اش در ماشین شاکی شده، فراری شده و تحقیقات برای بازداشت آنها ادامه دارد.
اندیشه معاصر را در روبیکا دنبال کنید.
برای عضویت در کانال بله اندیشه معاصر کلیک کنید.
برای عضویت در کانال تلگرامی اندیشه معاصر کلیک کنید.
انتهای پیام/*
