مذهبی
پایتخت در آغوش حرم / سکانسی که اشک ها را جاری کرد
سکوت نقی در حرم امام رضا(ع)، رساتر از هر فریادی بود. سکانس زیارت امام رئوف(ع) در سریال «پایتخت»، بهانهای شد برای بازگشت به خویشتن، برای مرور دلتنگیها و برای تجدید عهد با امام مهربانیها.

مذهبی
سکوت نقی در حرم امام رضا(ع)، رساتر از هر فریادی بود. سکانس زیارت امام رئوف(ع) در سریال «پایتخت»، بهانهای شد برای بازگشت به خویشتن، برای مرور دلتنگیها و برای تجدید عهد با امام مهربانیها.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،در روزهایی که سریال «پایتخت» دوباره مهمان خانههای مردم شده، یک صحنه بیش از همه دلها را لرزاند؛ صحنهای که در آن نقی معمولی روبهروی ضریح امام رضا (ع) ایستاده بود، در سکوتی پر از حرف، با چشمانی خیس و دلی که انگار بار همه مردم را به دوش میکشید.
در همان لحظات که این صحنه از تلویزیون پخش شد، موجی از احساس در دل مردم ایران شکل گرفت. شبکههای اجتماعی پر شد از واکنشها، از اشکهایی که بیاختیار جاری شده بود و از دلتنگیهایی که ناگهان زنده شده بود.
جستوجوی بلیط مشهد در موتورهای جستوجو به طرز چشمگیری بالا رفت؛ آماری که نشان داد سریال «پایتخت» نه فقط یک مجموعه طنز، بلکه آیینهای از احساسات واقعی مردم است.
شخصیت نقی معمولی همیشه نماینده یک قشر بزرگ از مردم بوده است، کسی که درد دارد، عشق دارد، گاهی اشتباه میکند، اما همیشه صادق است؛ و در آن سکانس زیارت، گویی صدای دل میلیونها نفر را بلند گفت.
پایتخت در آغوش حرم / سکانسی که اشک ها را جاری کرد
نقی نه دیالوگ خاصی داشت، نه شعار داد؛ همان حرفهای خودمانی را زد که همه در چنین حالی بر زبان میآورند، همان حسوحالی داشت که همه مردم در زیارت امام رضا (ع) دارند و همین کافی بود تا مخاطب، خودش را در قاب تلویزیون ببیند.
تأثیرگذاری این صحنه از آن جهت عمیقتر بود که چیزی بیش از یک بازی یا قصه بود.
فضای حرم، شوق زیارت، نور ضریح و بغض در چهره نقی، همگی تبدیل شدند به زبان مشترک دلهایی که دور از حرم ماندهاند.
این سکانس نهفقط یک اتفاق هنری، بلکه یک رویداد اجتماعی بود؛ نشان داد که در دل همه شوخیها، هنوز هم جای معنویت و احساس هست.
عشق مردم ایران به امام رضا (ع)، عشقی بیانتهاست و زمانی که تلویزیون بتواند با نگاهی ساده و صادقانه این عشق را بازتاب دهد، تأثیری فراتر از انتظار خواهد گذاشت.
سکانس زیارت نقی معمولی در سریال پایتخت، نهتنها پربینندهترین لحظه تلویزیون در شب گذشته بود، بلکه دلیلی بود برای زنده شدن امید، اشتیاق، و دلتنگی برای زیارتی که شاید خیلیها مدتهاست در دل دارند.
این لحظه، لحظهای بود که تلویزیون از قاب بیرون زد و مستقیم رفت در دل مردم. جایی میان اشک و لبخند، جایی که فقط عشق امام رضا (ع) میتواند برسد.
پایان/*
اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.