«حدود سه دهه قبل و در جریان جنگ ایران و عراق و در خلال سالهای ۶۲ و ۶۳، انستیتو «مریو» که اکنون در مالکیت شرکت سنوفی اَوِنتیس فرانسوی است فاکتورهای انعادی آلوده به «اچ آی وی» را برای استفاده بیماران هموفیلی به برخی کشورها از جمله آلمان، ایتالیا، آرژانتین، عربستان، عراق و ایران و… صادر کرد. همین مساله باعث شد تعدادی از بیماران هموفیلی و تالاسمی که از این فرآورده ها به عنوان دارو استفاده کردند به این ویروس مبتلا شده و جان خود را از دست بدهند.
براساس گزارشها آلوده بودن این فاکتورها از سوی نماینده شرکت مریو در ایران در نامهای به مقامات وزارت بهداشت فاش شد. سپس به دنبال مشخص شدن این موضوع که منشا آلودگی فرآوردههای خونی در پرونده هموفیلیها خارجی بوده است، سازمان انتقال خون ایران در سال ۱۳۸۷ از شرکت فرانسوی شکایت کرد و در ادامه وزارت بهداشت و دفتر حقوقی ریاست جمهوری وارد مسیر پرونده شدند. با اثبات قصور شرکت فرانسوی در تولید محصول سالم، سایر کشورها نسبت به دریافت غرامت از این شرکت اقدام کرده و توانستند خسارت خود را دریافت کنند. ایران تنها کشوری است که تاکنون موفق به دریافت خسارت خود از شرکت مریو نشده است.
فابیوس متهم بود که هرگونه تشریفات در زمینه انجام آزمایشها از نمونههای خونی را لغو کرده و خونهای آلوده بدون اینکه مراحل آزمایش را پشت سر بگذارند، وارد بازار شدند. او دستور غربالگری را زمانی صادر کرد که محموله خون های آلوده، صادر شده بود. هرچند که رای این دادگاه به دلیل ناکافی بودن مستندات دخالت او در این پرونده، تبرئه فابیوس بود اما هنوز هم جناح رقیب در فرانسه این مسئله را نقطه تاریک پرونده او می دانند.
گفته میشود که غرامت بیماران این پرونده از سوی دولت ایران به این افراد و خانوادههایشان پرداخت شده است اما هنوز فرانسه در این زمینه هیچ غرامتی به ایران پرداخت نکرده است.»
بله واقعیتی تلخ که تن و بدن آدم را میلرزاند، دهها انسان بیگناه که شب وقتی به خواب میرفتند اصلا به ذهنشان خطور نمیکرد فردا با بیماریِ ترسناکی چون ایدز رویاهای شب هنگام خویشتن را بر باد رفته ببینند.
چه کودکانی که بازیهای کودکانهشان با درد و رنجی عوض شد و مادرانی که پرپر شدن گلهایشان را نظاره میکردند.
از جوانان و نو عروسان و دیگران هم نمیگوئیم که توان تصور تلخیهایشان را نداریم.
در این نوشته با بیکفایتی مسئولان وقت و حتی فعلی کاری نداریم که انتقاد از آنها زیاد است؛ اما پرسشهایی از هنرمندان ایرانی نشان شوالیه بگیر هنر و ادب فرانسه (Chevalier de l’Ordre des Arts et des Lettres) است که همهی شما در مصاحبهها و سخنرانیهای بیشمارتان از عشق و دِین به وطن و مردم سخنان طولانی داشتهاید، آیا نمیدانید کشوری که با افتخار در سفارت آن به شادی و سرور میپردازید، با دهها انسان بیگناهی که همخون شماست چه کرده است؟ و دریغ از یک عذر خواهی ساده…
به راحتی و با افتخار بر سن جشنوارههایشان جایزه میگیرید و از آنها با کمال افتخار تشکر و قدردانی میکنید؟
داوری جشنوارههایشان را قبول میکنید و ته افتخارتان این است که فیلم هایتان جایزه این جشنوارهها را بگیرد؟ چرا یک بار در همین جشنوارهها از مسعود نعیمی ۶ ساله دم نمیزنید که بر اثر خوک صفتی مسئولین دیار آزادی و قبلهگاه دموکراسی عمرش به دنیا نماند؟ چرا از محمد سیرآوند ۳۰ ساله که تنها منزوی یک پایش در خانه و یک پایش در بیمارستان است سخن نمیگویید؟ چرا سینما و تلویزیون ایران در مقابل این جنایت تاریخی سکوت کرده است؟
چرا یکی از شما که همیشه شعار دادهاید که مسئلهتان ایران است، یک فیلم و یا سریال از این حادثه نساختهاید تا مطالبهای باشد بر رنج بزرگ خانوادههای این عزیزان؟
هیچ حواسمان نبود که شما شوالیه های هنر و ادب فرانسه هستید؛ نه همراه و غمخوار مردم ایران …