به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،تیرماه امسال بود که یک قلاده گرگ به اهالی روستای ازوندره بخش شیرین‌سو در شهرستان کبودرآهنگ حمله و دو نفر را زخمی‌کرد. پس از انتشار گزارش  رئیس حفاظت محیط زیست کبودرآهنگ در واکنشی از استقرار یک محیط‌بان با سلاح کلاشینکف و یک نیروی کمکی دیگر از محیط‌زیست مرکز استان در این روستا برای متواری‌کردن‌ گرگ آدمخوار خبر داد.

با گذشت هفت ماه، اهالی روستا در تماس دوباره با روزنامه جام جم از بی‌توجهی محیط زیست و حمله دوباره‌گرگ به یک دختربچه خبر دادند، اما در نهایت شب گذشته اهالی اقدام به کشتن گرگ کردند.

فاطمه، همان دختربچه هفت ساله‌ای است که چند روز پیش هدف حمله گرگ آدمخوار روستای ازوندره قرار گرفت. هنوز جای دندان‌های گرگ روی پای فاطمه مانده است و پدر برای جلوگیری از ابتلای دخترش به بیماری، او را برای تزریق واکسن به مرکز درمانی منتقل‌کرد.

علی رحیمی آشتی، پدر فاطمه در مورد شب حادثه به خبرنگار جام‌جم می‌گوید: چند شب پیش ما از سفر زیارتی مشهد به روستا برگشتیم. چون قرار بود مهمان بیاید در را باز گذاشته بودیم تا وارد خانه شوند. ساعت حوالی ۲۱و۲۰دقیقه شب بود که دخترم همراه فرزند خواهرم به سرویس بهداشتی که در حیاط خانه است، رفتند. دخترم که خارج شد، فرزند خواهرم به اوگفت صبرکند تا با هم به اتاق برگردند. دختر من هم ایستاد.

فاطمه در حال محکم کردن بند شلوارش بود که ناگهان گرگ از پشت به او حمله کرد و ران پایش را به دندان‌گرفت. دخترم که به‌شدت ترسیده بود، داد و فریاد کرد. وقتی صدای فریاد فاطمه را شنیدیم، از اتاق بیرون آمدیم و در کمال تعجب گرگ را دیدیم که هیچ وحشتی از ما نداشت. تعدادمان‌که بیشتر شد، گرگ راهش را کشید و رفت. دو تا از دندان‌های‌گرگ گوشت دخترم را سوراخ کرده و جای بقیه دندان‌ها هم‌کبود شده است.

بخشدار که از ماجرا باخبر شده بود به روستا آمد و به اهالی توصیه کرد در خانه‌های‌شان را باز نگذارند و مراقب کودکان خود باشند.

این موضوع اهالی روستا را به‌شدت عصبانی کرد. همه از این ناراحت بودند تا چه زمانی مسؤولان می‌خواهند نسبت به رفت و آمد راحت گرگ در روستا بی‌توجه باشند. آن‌ها نگران بودند مسؤولان محیط زیست روزی حملات گرگ را جدی بگیرند که یکی از اهالی یا کودکان روستا را دریده باشد.

در حالی‌که محیط زیست منطقه در جریان حمله دوباره گرگ قرار گرفته بود، خود اهالی روستا اقدام به کشتن گرگ آدمخوار کردند.

به گفته آشتی، این گرگ هیچ وحشتی از آدم‌ها نداشت. طوری حرکت می‌کرد که نه بتوانیم شکارش‌کنیم و نه فرار می‌کرد. من همین امسال یک فرزندم را به خاطر این‌که زیر تراکتور ماند از دست دادم و هنوز عزادار هستم، حالا هم نزدیک بود با از دست دادن دخترم دوباره عزادار شوم.

انتهای پیام/*