پاسخ:
اهل بیت علیهمالسلام، توجه ویژهای به مساله ازدواج نموده و برای سامان این مساله و تحکیم بنیان خانواده و همچنین جلوگیری از مشکلاتی که ممکن است در آینده گریبان گیر خانوادهها شود، توصیههای فراوانی را بیان فرمودهاند. برخی از این توصیهها در متن سؤال بیان شده بود که جدای از بحث معتبر بودن این روایات باید به چند نکته توجه نمود.
تأکید بر ویژگیهای غیر ظاهری
توجه معصومان علیهمالسلام به خوبیهای ظاهری و یا خصوصیات ذاتی زنان، تنها بخشی از ویژگیهایی است که نسبت به آنها توصیه نمودهاند؛ در همان «کتاب النکاح» کافی، به ویژگیهای اخلاقی مانند عفیف بودن، خوشاخلاق بودن، مهریه کم و فضای تربیتی خوب در خانواده نیز اشاره شده است. برای نمونه به روایات زیر توجه فرمایید:
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص خَیْرُ نِسَائِکُمُ الْعَفِیفَهُ الْغَلِمَه (۱)
امام صادق علیهالسلام فرمودند: پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمودند: بهترین زنان شما زن پاکدامن و پرشهوت است.
ویژگیهایی مانند عفیف بودن، مساله ای نیست که از قدرت زن خارج باشد و ارتباطی با ظاهر زن نیز ندارد و زنان و دختران میتوانند با اراده خودشان عفیف و پاکدامن باشند. همچنین در حدیثی دیگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که بهترین زنان امت من، زنانی هستند که مهریه کمی دارند. (۲) روشن است که مهریه کم یا زیاد نیز در اختیار انسان است و مساله ای غیر ارادی نیست. در روایت دیگری چنین گزارش شده است:
قَامَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله خَطِیباً فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَهُ الْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْءِ. (۳)
روزى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله براى ایراد سخنرانى برخاست و فرمودند: اى مردم! از گلهایى که در اثر فضولات چارپایان روییده، بر حذر باشید. پرسیده شد: اى پیامبر خدا! این گلها چیست؟ فرمودند: زن زیبایى که در خانواد? بد تربیت شود.
در این روایت به یک موضوع غیر ذاتی و قابل تغییر در پیرامون یک فرد اشاره شده و میتواند تذکری برای خانوادهها باشد که اگر فضای تربیتی فرزندان و به خصوص دخترانتان نامناسب باشد، ممکن است برای ازدواج آنها دچار چالش و مشکل بشوید. برای نمونه خانوادهای که دارای فضای باز ارتباطی میان محرم و نامحرم، ماهواره، مواد مخدّر و … هستند طبیعتاً نباید منتظر خواستگاران پاک و مؤمن باشند و جالب این است که حتی مردان کمتر مقیّد نیز در هنگام ازدواج چنین دخترانی را به راحتی انتخاب نمیکنند و به دنبال همسری در خانواده متدیّن و دیندار میگردند.
بنابراین ویژگیهای غیر ذاتی و یا خصوصیاتی که قابلیت به دست آوردن را دارند نیز به عنوان ویژگیهای یک زن خوب برای ازدواج، در روایات معرفی شده و این طور نیست که فقط به ویژگیهای ظاهری یا ذاتی پرداخته شده باشد.
فرزند آوری و بقای نسل
در تعداد قابل توجهی از روایاتی که در آنها به ویژگیهای ظاهری برای انتخاب زن اشاره شده، مساله تولید نسل، مورد تأکید بوده است. برای نمونه به روایت زیر توجه شود:
عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: تَزَوَّجُوا اَلْأَبْکَارَ فَإِنَّهُنَّ أَطْیَبُ شَیْءٍ أَفْوَاهاً وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ وَ أَنْشَفُهُ أَرْحَاماً وَ أَدَرُّ شَیْءٍ أَخْلاَفاً وَ أَفْتَحُ شَیْءٍ أَرْحَاماً أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنِّی أُبَاهِی بِکُمُ اَلْأُمَمَ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ حَتَّى بِالسِّقْطِ (۴)
امام صادق علیهالسلام فرمودند: پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمودند: با زنان باکره ازدواج کنید، زیرا دهان آنها از هر چیزی پاکیزهتر و خوشبوتر است. در حدیث دیگرى آمده است: و رحمهاى آنها پذیراتر و سینههایشان شیردهتر و رحمهایشان گشادتر است. مگر نمىدانید من در روز قیامت در مقابل امّتهاى دیگر به شما – حتى به بچههاى سقط شد? شما – مباهات مىکنم.
از آنجا که وجود حس رضایتمندی در مرد نسبت به رغبت او به همسرش تأثیرگذار است، معصوم علیهالسلام نیز این موضوع را مورد توجه قرار داده و ازدواج با دختران باکره را به خاطرِ داشتنِ ویژگیهای جذاب برای همسرش و آمادگی جسمانی بیشتر او برای فرزند آوری، توصیه نمودهاند. اگر قرار است احادیث مورد بررسی و یا انتقاد قرار گیرند باید مجموع روایات، آنهم به صورت کامل دیده شوند و تأکید معصوم علیهالسلام بر مساله تولید نسل و فرزند آوری را نیز ملاحظه کرد.
تناسب با عقل و طبع
بسیاری از ویژگیهایی که در احادیث برای زنان گفته شده با شرایط فرهنگی، عقل و طبع بشری سازگار است. البته باید هدف اسلام از ازدواج را نیز مورد توجه قرار گیرد. اگر قرار باشد ازدواج به تشکیل خانواده و حفظ نسلِ بشر منجر شود، باید پایههای این پیوند مستحکم باشد. روشن است که مردان سالم به صورت طبیعی به زنان سالم و زیبا رغبت بیشتری دارند و شاید اگر مردی که در سلامت کامل است و برای تولید نسل و ازدواج به سراغ زن مریض، نازا، بدقیافه و … برود، دچار مشکل خواهند شد و هدف از این پیوند حاصل نخواهد شد. پس این توصیهها فقط تأکیدی بر حکم عقل و طبع بشر بوده است.
توجه به حکمت خداوند
بر اساس حکمت خداوند، اگر واقعاً فقط ازدواج با چنین زنانی لازم بود، حتماً خداوند آن را واجب میکرد اما معصومان علیهمالسلام به عنوان بیانکنندگان معارف دین، فقط درباره این مساله توصیه و سفارش کردهاند و حکم وجوب برای آن صادر نکردهاند. همچنین حکمت خداوند چنین است که برای همه مردها، زن متناسب را آفریده باشد. در روایتی نقل شده که مردی با مشکل و ویژگی جسمی خاصی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و برای حلّ مشکل مجرد بودن خود از حضرت راهنمایی خواست:
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یَخْلُقْکَ حَتَّى خَلَقَ لَکَ مَا یَحْتَمِلُکَ مِنْ شَکْلِکَ فَانْصَرَفَ الرَّجُلُ وَ لَمْ یَلْبَثْ أَنْ عَادَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ مِثْلَ مَقَالَتِهِ فِی أَوَّلِ مَرَّهٍ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَأَیْنَ أَنْتَ مِنَ السَّوْدَاءِ العَنَطْنَطَهِ قَالَ فَانْصَرَفَ الرَّجُلُ فَلَمْ یَلْبَثْ أَنْ عَادَ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ حَقّاً إِنِّی طَلَبْتُ مَا أَمَرْتَنِی بِهِ فَوَقَعْتُ عَلَى شَکْلِی مِمَّا یَحْتَمِلُنِی وَ قَدْ أَقْنَعَنِی ذَلِکَ. (۵)
حضرت فرمودند: خداى تبارک و تعالى تو را نیافریده مگر آنکه زنى همشکل تو آفریده است که مىتواند تو را تحمّل کند. آن مرد رفت و پس از مدّت کوتاهى آمد و دوباره همان سخن خود را تکرار کرد. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به او فرمودند: چرا به سراغ زن سیاه گردن دراز نیرومند نمىروى؟ آن مرد رفت و پس از مدّت کوتاهى بازگشت و گفت: اى رسول خدا! گواهى مىدهم که تو فرستاد? راستین خدا هستى؛ من زنى را که فرمودى جستوجو کردم و دیدم همسان من است و مىتواند مرا تحمّل کند و به آن قانع شدم.
در این روایت، حضرت توصیهای به زن زیبارو و با اندامی ظریف نکرده بلکه او را به دنبال زن سیاه و تنومند فرستادهاند. همچنین میتوان از این روایت برداشت نمود که ممکن است توصیههای حضرات علیهمالسلام به تناسب افراد مراجعه کننده بوده و حکم کلی برای همه افراد جامعه نبوده است.
پینوشت:
۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۵، ص ۳۲۴.
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، همان، ج ۵، ص ۳۲۴.
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، همان، ج ۵، ص ۳۳۲.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، همان، ج ۵، ص ۳۳۴.
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، همان، ج ۵، ص ۳۳۶.