به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر ANDISHEMOASER News Agency،عد، همچنان در پی اجرای باشکوه ایدهی مالکیت سوپراستارها بود و از سرمربی تا بازیکن را با پول جمع میکرد. اما در لیگ دهم نیز رؤیای کسب سهمیه نقش بر آب شد و کهکشان هدایتی با ستارههایی مثل مهدی مهدویکیا، سوشا مکانی، حسین کعبی، حسین کاظمی، فریدون زندی، علی کریمی، مهرزاد معدنچی، سیاوش اکبرپور، محسن خلیلی به ردهی هجدهم، سقوط کرد. آمار بیشترین گل خورده (۶٣) و کمترین برد(۶) نیز به این تیم تعلق گرفت.
سپاهان قلعهنویی با نایبقهرمانی سپاهان در لیگ ١٨، قلعهنویی به ١٩ رسید و با بازیکنانی که جمع کرد سودای قهرمانی در سر داشت. با وجود شروعی خوب اما به پایانی غیرمنتظره رضایت داد.
پیام نیازمند، امید نورافکن، محمد محبی، کیروش استنلی، سعید آقایی، شایان مصلح، مهدی کیانی، محمدرضا حسینی، محسن مسلمان، سروش رفیعی و… هم نتوانستند کهکشان طلاییِ قلعهنویی را به بهتر از پنجمی لیگ برسانند. سهمیه آسیا از دست رفت و امیرخان برای اولین بار در دوران مربیگری خود نتوانست فصل را به پایان رساند. اشتباهات فنی و مدیریتی مشهودی در سپاهان وجود داشت.
تیم ستاره یا ستارههای تیم؟
البته نمیتوان حکم قطعی داد که سرنوشت کهکشانها مرگ است و لاغیر، اما در واقع دانش روز دنیا، میل به کوچ اهالی فوتبال از کهکشانهای پرستاره به تیمهای باشخصیت و با ثباتی دارد که در آنها، هدایت قدرت جمعی و همافزایی استعدادها حرف اول را میزند. در این گذار از فرد به جمع، نمیتوان از نقش کلیدی سرمربیان، کادر فنی و تدبیر مدیران چشمپوشی کرد. شاید کمکم وقت آن رسیده «تیم ستاره» را جایگزین «ستارههای تیم» کنیم و به احترام کارگردانهای موفق بایستیم.
برای عضویت در کانال اندیشه معاصر کلیک کنید.
انتهای پیام/*