۱۵:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۶

علم امام حسین علیه السلام به شهادت

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،پرسش: در انقلاب کربلا و نهضت عاشورا آیا امام حسین(ع) می‌دانست به شهادت می‌رسد؟ پاسخ: بر اساس احادیث و روایات شیعی، امامان (علیهم السلام) از علم غیب موهبتی از سوی خداوند بهره‌مندند. خداوند متعال می‌...

علم امام حسین علیه السلام به شهادت

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،پرسش:

در انقلاب کربلا و نهضت عاشورا آیا امام حسین(ع) می‌دانست به شهادت می‌رسد؟

پاسخ:
بر اساس احادیث و روایات شیعی، امامان (علیهم السلام) از علم غیب موهبتی از سوی خداوند بهره‌مندند. خداوند متعال می‌فرماید:  عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أحَداً إلاّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ . (۱)
این آیه نشان می‌دهد، که علم غیب اختصاص به خداوند دارد و کسی جز خدا آن را نمی‌داند. اما ممکن است، پیامبر با رضایت پروردگار متعال، بداند و نیز ممکن است، دیگر انسان‌ها از سوی خدا و یا به تعلیم پیامبران، از آن آگاهی یابند.
علامه طباطبایی(رحمه الله) ـ‌ صاحب تفسیر المیزان ـ در این باره می‌گوید:  سیدالشهدا(ع) ـ به عقیده شیعه امامیه ـ سومین جانشین از جانشینان پیامبر اکرم(ص) و صاحب ولایت کلیه می‌باشد. علم امام(ع) به اعیان خارجیه و حوادث و وقایع ـ طبق آنچه از ادله نقلیه و براهین عقلیه بر می‌آید ـ دو قسم است:
قسم اول: امام(ع) در هر شرایطی ـ ‌اذن خداوندی ـ‌ به حقایق جهان هستی آگاه است، اعم از آنها که تحت حس قرار دارند، یا آنها که از دایره حس بیرون می‌باشند؛ مانند موجودات آسمانی و حوادث گذشته و وقایع آینده.
قسم دوم: علم عادی است، که پیامبر (ص) و نیز امام(ع) مانند سایر افراد، در مجرای اختیار و بر اساس علم عادی است و آنچه را شایسته می‌بیند، انجام می‌دهد. (۲)
باید توجه کرد، که علم قطعی امام به حوادث تغییر ناپذیر، مستلزم جبر نیست؛ همان طور که علم خداوند به افعال انسان، مستلزم جبر نیست؛ چرا که مشیّت خداوندی به افعال اختیاری انسانی، از راه اراده و اختیار تعلق گرفته است؛ یعنی؛ خداوند علم دارد، که انسان با اختیار و اراده خود کدام کارها را انجام می‌دهند.
درباره امام حسین(ع) نیز می‌دانیم و به نقل متواتر ثابت است، که رسول اکرم(ص) و امام علی(ع) از شهادت سیدالشهدا(ع) خبر داده بودند و این اخبار در معتبرترین کتاب‌های تاریخ و حدیث ضبط شده است. صحابه، همسران، خویشاوندان و نزدیکان پیغمبر(ص) این اخبار را بلا واسطه و یا با واسطه شنیده بودند. (۳)
همچنین وقتی امام حسین(ع) عازم هجرت از مدینه به مکه معظمه شد و هنگامی که در مکه تصمیم به سفر عراق گرفت؛ اعیان و رجال اسلام در بیم و تشویش افتاده و سخت نگران شدند.
هم به ملاحظه اینکه به طور یقین می‌دانستند، بر طبق اخبار پیغمبر(ص) شهادت در انتظار حسین(ع) است و هم به ملاحظه اوضاع روز و استیلای بنی‌امیه بر جهان اسلام و رعب و هراسی که از ظلم و ستم‌شان در دل‌ها افتاده و خفقانی که قلوب مسلمین را فرا گرفته بود؛ از اینکه بتوان با حکومت ستمکار بنی‌امیه به مبارزه برخاست، مأیوس و نا امید بودند و هم با امتحاناتی که مردم کوفه در عصر حضرت امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) داده بودند، روشن بود، که امام حسین(ع) به سوی مرگ و شهادت سفر می‌کند و احتمال اینکه جریان به طور دیگر خاتمه یابد، بسیار ضعیف بود.
امام حسین(ع) به طور مکرر از قتل خود خبر می‌داد؛‌ اما از خلع یزید و تصرف ممالک اسلامی و تشکیل حکومت به کسی خبر نداد؛ هر چند همه را موظف و مکلف می‌دانست، که با آن حضرت همکاری کنند و از بیعت با یزید و اطاعت او امتناع ورزند و بر ضد او شورش و انقلاب بر پا نمایند. البته آن حضرت می‌دانست، که چنین قیامی برپا نخواهد شد و خودش با جمعی قلیل باید قیام کنند و کشته شوند. از این رو شهادت خود را به مردم اعلام می‌کرد. گاهی در پاسخ کسانی که از آن حضرت می‌خواستند سفر نکند و به عراق نرود می‌فرمود:  من رسول خدا را در خواب دیدم و در آن خواب به کار مأمور شدم که اگر آن کار را انجام دهم سزاوارتر است . (۴)
در کشف الغمه از حضرت زین العابدین نقل شده که فرمود:  به هر منزل فرود آمدیم و بار بستیم، پدرم از شهادت یحیی بن زکریا سخن می‌گفت و از آن جمله روزی فرمود: از خواری دنیا نزد باری تعالی این است، که سر مطهر یحیی را بریدند و به هدیه نزد زن زانیه‌ای از بنی اسرائیل بردند . (۵)
بنابر آنچه گفته شد، مدارک و مصادر معتبر تاریخی دلالت دارند، که امام حسین(ع) از شهادت خود و به دست نیامدن پیروزی نظامی، علم و آگاهی داشت و قیام آن حضرت، اعلان بطلان حکومت یزید، احیای دین، رفع شبهات و انحرافات فکری و نجات اسلام از ضربات کشنده حکومت یزید بود. هنر امام حسین(ع) در این بود، که  حقانیت  خود را با پاسخ به دعوت کوفیان، با تدبیر و  عقلانیت  پیش برد؛ به گونه‌ای که بر همگان اتمام حجت شد و نهضت خود را با  مظلومیت  آمیخته کرد، تا چهره ظالمان هر چه منفورتر در طول تاریخ باقی بماند و قابل محو شدن و کم رنگ شدن نباشد. لذا این رنگ الهی تنها با  شهادت و اسارت  جاودانه ماند.
دفاع از اسلام عقلاً و شرعاً واجب است. اگر حفظ اسلام متوقف بر کشته شدن باشد، باید چنین کرد. اگر کسی در راه حفظ استقلال نظام و دفاع از مرزها و مصالح عمومی کشته شود، ضایع و باطل نیست، بلکه خردمندان جامعه چنین انسان‌هایی را ستایش می‌نمایند، از این رو ایثارگران و شهیدان جامعه مورد ستایش قرار گرفته و مردم به آنان احترام خاصی قایل هستند.
امام حسین(ع) با علم به شهادت، برای حفظ اسلام قیام نمود. قیام آن امام در حفظ اسلام بسیار تأثیر گذار بود. تا آنجا که گفته شده است:  ان الاسلام محمدی الحدوث حسینی البقاء؛ اسلام را حضرت محمد(ص) ظاهر کرد و امام حسین(ع) ماندگار نمود . (۶)
پی نوشت ها:
۱.  دانای نهان است و کسی را بر غیب خود آگاه نمی‌کند جز پیامبری که از او خشنود باشد  سوره جن (۷۲) آیه ۲۶.
۲. خلخالی، علی ربانی، چهره درخشان حسین بن علی(ع)، قم، مکتب الحسین، ۱۳۷۹ ش، ص ۱۳۴ ـ‌۱۴۰
۳. مجلسی، بحار الأنوار، تهران، اسلامیه، چ دوم، ۱۳۶۳ش، ج ۴۴، ص ۲۲۳ تا ۲۶۸. (نرم افزار سیره معصومان)
۴. طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، چ دوم، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۸۹. (نرم افزار نورالسیره)
۵. اربلی، کشف الغمه، تبریز، بنی هاشمی‏، چ اول، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۵۵۵. (نرم افزار سیره معصومان)
۶. علامه امینی، الغدیر، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، چ اول، ۱۴۱۶ق، ‏ ج۳، ص۳۴۹. (نرم افزار سیره معصومان)

انتهای پیام/*

مطالب مرتبط