نگاهی به نمایش میدانی«تنهاتر از مسیح، فصل راه سرخ»؛ روایتی تکان دهنده و هنرمندانه از واقعه عاشورا
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر ، واقعه روز عاشورا در کربلا و به شهادت رساندن امام حسین(ع) و یارانش، کاروان سالار آزادی و یاران وفادار او به صورت یک واقعه قدسی در تاریخ مذهب شیعه آشکار شده است به گونهای که پیام بزرگ و جاودانه شهادت و مبارزه قهرمانان دینی را در صفحه تاریخ نگاشت. تقلید و تکرار تمثیلی رفتار و گفتار ایزد گونه انبیا و اولیا در تعزیهخوانی و نمایشهای مذهبی و آئینی و بازنمودن شکل غمانگیز شهادت امام حسین(ع) و یاران وفادار ایشان در کربلا به این نمایش آئینی، ارزش و پایگاهی قدسی بخشیده و آن را همپا و همسنگ مناسک مذهبی- عبادی دیگر قرار داده است. تعزیهخوانی، باب توسل جویی و مراد خواهی را به روی مردم میگشاید و نقش مهم و مؤثری در آئین نذورات ایفا میکند. نمایش های دینی و مذهبی ریشه و مایه دیرینه دارد و حتی با گذشت زمان و پیوستن به مدرنیسم و پست مدرنیسم، تئاتر دینی در ایران از بین نرفته و جایگاه خود را حفظ کرده است ،خوشبختانه چند سالی است که این قبیل نمایشها مورد توجه ویژه هنرمندان قرار گرفته است و آثار ارزشمندی در این زمینه به روی صحنه رفتهاند؛ از تعزیه های خیابانی گرفته تا تئاترهای مذهبی و نمایشهای میدانی.
نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» فصل «راه سرخ»، تازهترین اثر سازمان هنری رسانهای اوج است که به همت مؤسسه هنری رسانهای سیمای ققنوس هر شب در ۲ سانس روی صحنه بوستان ولایت میرود. این نمایش که اکنون به فصل چهارم خود رسیده و از مهرماه ۹۷ کار خود را با محوریت موضوعات مختلف دینی آغاز کرده است، روضه مصوری است بر آن چه در کربلا گذشت و همچنین زمینه قیام عاشورا را بررسی میکند. نمایش «تنهاتر از مسیح» در این فصل خود از واقعه عید غدیر شروعشده و با روایت ماجراهای مهم تاریخی چون غصب خلافت امیرالمومنین، غصب فدک، توطئههای معاویه و شهادت امام حسن (ع) و خلف وعده کوفیان تا صحرای کربلا پیش میرود و برخی از حوادث کربلا مانند شهادت حضرت علی اکبر (ع)، حضرت قاسم بن حسن (ع)، حضرت عباس (ع)، سیدالشهدا (ع) و صحنههای به اسارت گرفتن اهل حرم امام حسین (ع) و بی تابی حضرت رقیه را به تصویر میکشد. تمامی صحنههای این نمایش با روایت روضههایی که از کودکی تا امروز در هیئات شنیدهایم روایت میشوند، دیالوگ بازیگران و نقش شخصیتهای داستان کربلا از زبان مداحان مشهوری چون محمود کریمی روایت و زبان حال روایتشده از سوی آنها پخش میشود. دیدن روضههایی که تاکنون آنها را شنیده بودیم حس و حال عجیبی را برای هر مخاطب به ارمغان میآورد.
«تنهاتر از مسیح، فصل راه سرخ» روایتی پرتکرار از واقعه عظیم عاشورا است چرا که همه آنچه بر صحنه میگذرد بارها و بارها از زبان مقتل خوانان و واعظان و روضه خوانها شنیده شده است، اما این پرتکرار بودن هرگز برای مخاطب ملالآور نیست. این اثر با بهرهگیری از سنتهای نمایش آئینی و سنتی ایران و مولفههای تئاتر کلاسیک غربی به نمایشی تبدیل شده که توانسته مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند. این نمایش اثری آرتیستیک نیست و به این منظور تولید نشده تا در فضای تئاتری عرض اندام کند. حُسن قابل توجه این اثر در این است که بدون هیچ ادعایی توانسته انبوهی از مخاطبان از هر طیف و سلیقهای را به خود جلب کند و حرفی برای گفتن داشته باشد. در واقع جاذبههای بصری این اثر و استفاده از دکورهای عظیم و نورپردازی های سنجیده و بموقع مهمترین ویژگی این نمایش است؛چرا که فضای این نمایش میدانی است و هر کسی با اندکی خستگی یا بی حوصلگی میتواند به راحتی کار را ترک کند اما مهمترین اتفاقی که هنرمندانه در این کار میافتد این است که مخاطب را تا لحظه آخر به خاطر جذابیتهای بصری اش پای کار مینشاند.
یکی دیگر از ویژگیهای منحصر بفرد «تنهاتر از مسیح» این است که برای دیدن آن هزینهای دریافت نمیشود اما مخاطب میتواند در امر تولید به هر صورت که میتواند مشارکت داشته باشد و احیانا مبلغی را نذر این حرکت فرهنگی کند در این صورت او کار را از آن خود میداند و دیگران را تشویق به حضور در این اقدام فرهنگی خواهد کرد. مسلماً چنین تصمیمی «تنهاتر از مسیح» را نمایشی مردمی تبدیل میکند نه اثری حاکمیتی و سفارشی، چه بسا برخی از آثار سفارشی متأسفانه تنها برای رفع تکلیف و هدر دادن هزینههای بیت المال بدون کوچکترین اثرگذاری تولید میشوند.
سازندگان این اثر هوشمندانه حوادث کربلا را به شهادت رزمندگان در ۸ سال دفاع مقدس و پس از آن شهدای مدافع حرم و گل سرسبدآنها حاج قاسم سلیمانی پیوند میدهند که این اتصال برای مخاطب بسیار شیرین و دلچسب میباشد، چراکه اگر رشادتها و ایثار شهدا نبود اینگونه راه کربلا به روی عاشقان حسینی باز نمیشد.
در پایان باید گفت در این دوران جنگ نرم که پروپاگاندای رسانهای غرب، مذهب و فرهنگ را هدف قرار داده است، اجرای نمایشهای آیینی و سنتی در روزگار ما، موجب غنا و ارتقای هنر صحنهای و تئاتر به معنای نوین آن است و کارکرد بنیادین این نمایشها زمینه پیوند میان مردم و جریانهای اجتماعی را تمهید و فرآیند آن را تسهیل مینماید. نمایشهای آیینی علاوه بر تقویت و نهادینه کردن باورهای دینی بخصوص در نسل جوان و نوجوان و حتی کودک به دلیل محتوای اخلاقی و نگاه آرمانگرا مفاهیم اتحاد، همدلی و همزبانی و امید به آینده را در جامعه تقویت مینماید.
پایان/*
اندیشه معاصر را در روبیکا دنبال کنید.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰