به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، صنعت انیمیشن سازی در ایران در سالهای اخیر پیشرفت شگرفی داشته و توانسته در عرصههای بین المللی هم مطرح شود. اتفاقاتی که امروز در سینمای انیمیشن و پویانمایی داخلی در حال رقم خوردن است تا به امروز بی سابقه بوده و روز به روز هم در حال گسترش است. انیمیشن در همه جای دنیا بهعنوان یک صنعت فناورانه و دانش پایه شناخته میشود و بر همین اساس بخش زیادی از بار فرآیند ساخت یک انیمیشن را، ابزارهای تکنولوژیک به دوش میکشند.
به لحاظ فرم، انیمیشنهایی که در سالهای اخیر ساخته شدهاند از استانداری برخوردارند که در رقابت بصری با آثار خارجی، اختلاف کیفیت فاحشی به چشم مخاطب نخواهد آمد و همین امر یعنی زمینه رقابت با آثار خارجی برای انیمیشنهای ایرانی وجود دارد، اما مانعی که در این مسیر کار را کمی سخت کرده و مسئلهای مهم محسوب میشود، بحث قصهپردازی و روایت و کارگردانی آثار است که متأسفانه در این بخش، همچنان ضعف بسیاری مشاهده میشود. در واقع آنقدر که استودیوهای ایرانی برای رشد کیفیت در فرم و رسیدن به کیفیت مشابه آثار خارجی سرمایهگذاری داشتهاند، متأسفانه در محتوا و روایت سرمایهگذاری نکردهاند و امروز کمبود در این بخش به وضوح در آثاری که ساخته میشود قابل مشاهده است.
آن چیزی که باعث اقبال مخاطبان کودک و نوجوان به انیمیشنهای سینمایی ایران میشود، کیفیت و جذابیت و رنگ و لعاب و موسیقی و لحن مناسب آثار است. دشواری فعالان عرصه انیمیشن در ایران آنجاست که کودکان و نوجوانان، نمونههای جذاب و فراوان انیمیشنهای سینمایی و سریالی خارجی را میبینند و برای انتخاب آثار مشابه، به کیفیتی کمتر از آن رضایت نمیدهند. به رغم این رقابت نابرابر که وجود دارد و گریزی هم از آن نیست، چارهای جز افزایش کیفی و داستانگوییهای جذابتر باقی نمیماند.
قصههای کهن ایرانی، انبوه قصههای قرآنی، زندگی نامه امامان، قهرمانان ملی و تاریخی و کلی داستانهای جذاب کودک و نوجوان همراه خلاقیت نویسندههای وطنی، ظرفیت خوبی برای نوشتن فیلمنامههای تاثیرگذار انیمیشن است اما هنوز زمانیکه یک انیمیشن ایرانی را نگاه میکنیم، پیامها با یک روایت خطی در انیمیشن گفته میشود، درحالیکه باید مفاهیم اخلاقی و فرهنگی را به نوعی به کودک امروز فهماند که آن را در عمل ببیند نه به شکل مستقیم و به همین دلایل است که مخاطب کودک که از شنیدن نصیحت بیزار است، نمیتواند با داستان انیمیشن ایرانی ارتباط برقرار نماید. ” پسر دلفینی ۲” که این روزها روی پرده است و تبلیغات وسیعی برای آن در حال انجام میباشد، نمونهای از انیمیشنهای ایرانی است که به رغم اینکه از لحاظ طراحی بصری شخصیتها، پرداخت حرکتها، رنگ و نور و اتمسفر کلی تصاویر، دکوپاژ و تدوین و خلاصه تمام ویژگیهای فنی و تکنیکی یک انیمیشن بلند، همچون بیشتر انیمیشینهای ایرانی این سالها از کیفیت قابل توجهی برخوردار است، از فیلمنامهاش لطمههای جدی خورده است و روایت آن به شدت شلخته و سردرگم میباشد. این انیمیشن همانند قسمت اول آن داستان خود را از اتمسفر واقعی و زیبای جنوب کشور و دنیای رنگارنگ زیر آب آغاز میکند و در نهایت بسیار شتاب زده ضعف های روایی خود را با ملغمهای از افسانه و مفاهیم انتزاعی و غیرقابل درک برای کودکان پایان میدهد.
پسر دلفینی در رگهایش همان انرژیای را دارد که در اشک مادرش وجود داشت؛ نیروی جادویی که به واسطهاش میتواند جهان و ساکنانش را از مهلکه خلاص کند. به این ترتیب آن همه ترس و تعلیق و طرح و توطئه و کشتار و ویرانی، به چشم برهمزدنی تمام میشود.از سوی دیگر ماهیت مادر پسردلفینی برای مخاطب هدف مبهم است،مادری که انسان بوده چگونه در دل دریا حل شده و موجودی شبیه به پری دریایی شده است!
قهرمان زدایی و شخصیت پردازی نامناسب
در حالیکه در قیاس با انیمیشنهای خارجی انیمیشنهای وطنی به شدت از عدم وجود قهرمان آنهم قهرمانی متناسب با فرهنگ و اخلاقیات ایرانی اسلامی رنج میبرند، هسته اولیه داستان” پسر دلفینی۲” اینست که او از قهرمان بودن خسته شده است و دوست ندارد دیگر قهرمان باشد و مخاطب دلیل احساس فعلی او را نمیفهمد؟ آیا او از کمک کردن به دیگران خسته شده و یا از اینکه مشهور و معروف شده ناراحت است؟ پسر دلفینی مدام تکرار میکند که قهرمان بودن به خاص بودن نیست به کار خوب کردن است اما مفهوم این پیام اصلا از روند داستان به مخاطب منتقل نمیشود چراکه پسر دلفینی خود یک انسان و پسربچه معمولی و عادی نیست و بالاخره قدرتهای منحصر بفرد خود را دارد مثلا میتواند با حیوانات حرف بزند و یا در اعماق دریا مانند موجودات دریایی براحتی شنا کند و یا همچون مادرش یک نیروی ماورائی یعنی همان اکسیر ارزشمند را در وجودش دارد که میتواند با شر مبارزه نماید.همچنین اینکه چگونه یک انسان همچون پدر پسر دلفینی توانسته چندین سال در زیر آب زندگی کند نیز برای مخاطب قابل قبول نیست و درنهایت نه در قسمت اول و نه در قسمت دوم مشخص نمیشود اصلا چرا ناهید و سینا_ پدر و مادر پسر دلفینی_ این اکسیر را ساختهاند و هدفشان از ساخت آن چه بوده است؟
شخصیت منفی داستان” پسر دلفینی ۲” یعنی ماجد نیز پرداخت مناسبی ندارد و شخصیت و حتی نقشههایش بسیار مضحک و ابلهانه نشان داده میشود. شخصیتی که در آخر با یک نیروی جادویی( شما بخوانید افسانهای) نابود میشود. همانند قسمت اول دختران بی بی زار برخلاف زنان جنوبی که زن ناخدا مروارید نماد آنهاست،نه تنها حجابی ندارند بلکه ظاهرشان عجیب و غریب و شبیه به دزدان دریایی است و کارکرد چندان موثری هم در پیشبرد داستان ندارند. شخصیت لیلا نیز بخوبی و شایسته برای مخاطب شناخته نمیشود. لیلا اصلا بخاطر اینکه مشکل لال بودنش توسط بی بی زار حل شود به جزیره می آید اما در پایان اصلا به این موضوع حتی اشاره هم نمیشود و مانند بسیاری از انیمیشنها متأسفانه فیلمساز برای جذابیت کاذب در کنار یک پسر یک دختر را میگذارد تا در جریان داستان یک رابطه دوستی بین آنها شکل گیرد. خود بی بی زار هم معلوم نیست از نیمه دوم داستان ناگهان غیب میشود. شاید تنها شخصیت داستان که باهوش و زیرک نشان داده میشود و حتی میتوان لقب قهرمان داستان را به او داد، زن ناخدا مروارید میباشد. زنی که پا به پای شوهرش با سختیها مبارزه کرده و او را تنها نمیگذارد و در دو سه ماجرا با زیرکی و هوشیاری میتواند جان خود و اطرافیانش را نجات دهد.
با وجود تمام ایرادات محتوایی در کنار مضامینی چون شجاعت، صداقت،خانواده محوری، ایستادگی در مقابل ظلم،هویت یابی یکی از مفاهیم اصلی و ارزشمند آن است. پسردلفینی با یافتن پدرش از یکسو و فهمیدن نام واقعیاش از سوی دیگر از حالت سرگشتگی و پریشانی نجات مییابد.
به رغم استفاده از صداپیشگان خوب و چیرهدستی که صدا و لحنشان برای کودک جذاب است و تکیه کلامهای شیرین و لهجه زیبای جنوبی، تمایل تهیهکننده به استفاده از صدای شروین حاجیپور در یک انیمیشن کودک و تلاش برای گرفتن مجوزها برای این صدا در اکران عمومی، با توجه به پیشینهی پررنگ سیاسی و رویکرد مغرضانه وی در حوادث اخیر کشور باعث تکدر مخاطبان شده است. بویژه آنکه سازندگان اثر گویی برای تودهنی زدن به ارزشهای جامعه در پایان انیمیشن و قبل از شروع تیتراژ پایانی بصورت درشت نوشتهاند با صدای شروین!
در پایان باید گفت تماشای انیمیشن”پسر دلفینی ۲” موجب افسوس مخاطب میشود، مخاطبی که میبیند هنوز هم در انیمیشنهای ایرانی محتوا و داستان پردازی نتوانسته پابه پای تکنیک جلو برود و جای خالی یک انیمیشن تراز ایرانی هم به لحاظ فنی و هم محتوا هنوز در این عرصه بشدت حس میشود.
نفیسه ترابنده/ کارشناس ارشد ادبیات و فعال فرهنگی
پایان/*
اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.
فاطمه
14 اردیبهشت 1404
متن خیلی خوب و کاملی بود ممنون از نویسنده. این هم اضافه بشه که بی بی زار اسم یه مراسم جن محور جنوبی یعنی مراسم زار رو روی خودش داره که واقعا نمیدونیم این اسم و این شخصیت برای مخاطب کودک یعنی که چی بشه؟!
زهره
16 اردیبهشت 1404
بنظر من اتفاقا خیلی انيميشن جذابی ساختن
زهره
16 اردیبهشت 1404
بنظر من اتفاقا خیلی انيميشن جذابی ساختن بجای ایراد ماورائی گذاشتن میتونی پیشنهاد بدی يه انيميشن هم به دلخواه تو درست کنن وگرنه همین که اینقدر بچه ها رو جذب کرده ینی کارشو درست انجام داده من امیدوارم همین روند رو ادامه بدن و حتی داستان هاي شاهنامه و تاریخی ایران رو هم بسازن❤️