به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، جواد آل حبیب- قصهگویی بهعنوان جنگ روانی.ایران چه چیزی در «شرک» میبیند — و چرا باید بیشتر به روایتهای کودکی توجه کرد. اگر روزی در ایران بحث ممنوعیت پخش انیمیشنهایی مثل «شرک» یا سایر محصولات فرهنگی غربی مطرح شود، نباید فقط بهعنوان مقابله با کارتون یا سرگرمی کودکانه آن را تحلیل کرد. موضوع فراتر از انیمیشن است. بحث بر سر کنترل ارزشهاست، نه فقط محتوا. قصههای کودکی حامل ارزشهای فرهنگیاند و میتوانند رفتار سیاسی افراد در بزرگسالی را بهطور بنیادین شکل دهند. با این حال، در فضای روانشناسی رسمی یا سیاستگذاری فرهنگی کشور، اغلب قدرت روایتهای کودکانه نادیده گرفته میشود.
جنگ روانی فرهنگی
برای کسانی که با تاریخ سیاست فرهنگی و جنگ نرم در ایران آشنا هستند، چنین حساسیتی نسبت به محصولات فرهنگی بیگانه عجیب نیست. در واقع، این رویکرد ادامه همان استراتژیایست که سالها با هدف “مهندسی فرهنگی” دنبال شده است.
مسئولان فرهنگی ایران بهدرستی دریافتهاند که قصههای کودکی و روایتهای اولیه، ذهن انسان را از پایه شکل میدهند. داستانهای پریان، افسانهها و کارتونها فقط وسیلهای برای سرگرمی نیستند؛ بلکه نرمافزارهاییاند که ارزشها، هویت و نسبت ما با قدرت را تعریف میکنند.
در بسیاری از محصولات فرهنگی غربی، پیامهایی چون تمرد، انتخاب مسیر شخصی، نقد قدرت و حق متفاوت بودن، بهصورت مستقیم یا نمادین دیده میشود. در ظاهر، «شرک» فقط داستان یک غول سبز بامزه است؛ اما در عمق، روایتش حامل این پیام است که فرد میتواند خود را خارج از قالبهای تحمیلی تعریف کند، به تمسخر ساختارهای سلطه برخیزد، و مسیر زندگیاش را خود انتخاب کند. چنین پیامهایی با روایتهایی که بر اطاعت، هماهنگی جمعی و نقشهای تثبیتشده تأکید دارند، در تضادند.
روایتهای کودکی و سیاست در بزرگسالی
ما در ایران، اگر میخواهیم نسل آینده را با هویت فرهنگی بومی، روحیه مسئولیتپذیری، عقلانیت، و همزمان خلاقیت و استقلال تربیت کنیم، باید بدانیم که این کار از آموزش عالی شروع نمیشود؛ بلکه از قصههای مهد کودک و برنامههای کودک آغاز میشود.
روایتهای اولیه، مانند اسکریپتهایی هستند که ناخودآگاه ذهن کودک را شکل میدهند. آنها به کودک میگویند «تو کی هستی؟»، «چه چیزی ممکن است؟»، و «در برابر قدرت چگونه باید رفتار کرد؟».
در حالی که برخی مدیران فرهنگی درگیر مسائل سطحی مثل سانسور یا محدودسازی هستند، باید توجه داشت که جنگ اصلی، در حوزه معنا و روایت در حال وقوع است. وقتی قهرمانان داستانهای کودک ما فقط منفعل، جادویی یا مطیع باشند، یا برعکس، کاملاً وارداتی و بیارتباط با زیستبوم فکری جامعه ما، نتیجهاش نسلی خواهد بود که یا تابع محض است یا بیهویت و بیریشه.
ما نیازمند بازنگری جدی در روایتسازی برای کودکان هستیم. نه با افراط در حذف همه چیز غربی، بلکه با ساختن روایتهایی که هم ارزشهای ملی و دینی ما را منتقل کنند و هم روحیه تفکر انتقادی، نوآوری و عزتنفس را تقویت نمایند.
قصههای کودکانه، تعیین میکنند که فرد در بزرگسالی جهان را چگونه میبیند:
آیا خود را قربانی سرنوشت میبیند یا فاعل تغییر؟
آیا به اقتدار کور تن میدهد یا برای عدالت میجنگد؟
آیا خود را مسئول آینده میداند یا صرفاً دنبال نجات جادویی است؟
خلاصه آنکه اگر ما نسل فردا را با روایتهای ضعیف یا وارداتی تغذیه کنیم، نباید از پیامدهای سیاسی و اجتماعی آن در دهههای آینده شگفتزده شویم.
جنگ نرم واقعی، آرام، زودهنگام، و پنهان است—و میدان اصلیاش ذهن کودک است، نه رسانه بزرگسال.
آنکه این را زودتر بفهمد، آینده را خواهد نوشت.
سحر امامی مجری صدا و سیما کیست؟
سحر امامی مجری شبکه خبر که ساعات پیش طی حمله خصمانه رژیم اسرائیل به ساختمان شیشه ای صدا و سیما با شجاعت به کار خود ادامه داد، یکی از اهالی غیور رسانه ملی است که در این بخش از نمناک در موردش میخوانید.
سن سحر امامی مجری شبکه خبر
متولد ۱۳۶۴ در تهران و ۴۰ ساله است و از سال ۱۳۸۷ به عنوان مجری صداوسیما و گوینده شبکه خبر فعالیت میکند. او در مصاحبهای گفته است دوست دارد در گروه سیاسی و خبر کار کند و به بازیگری علاقه ای ندارد و حتی تستهای بازیگری و حقوق بالا را هم رد کرده است چون دوست ندارد از اجرا در شبکه خبر فاصله بگیرد. به گفته خودش فارغ التحصیل رشته مهندسی کشاورزی گرایش صنایع غذایی است و شغلش هیچ ربطی به رشته دانشگاهیاش ندارد.
پایان/*
اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.