به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، در جامعهای که تعلیم و تربیت را ستون توسعه پایدار میداند، بیتوجهی به حقوق معلمان، نهتنها بیعدالتی نسبت به یک قشر شریف و زحمتکش است، بلکه تهدیدی برای آینده فرهنگی و علمی کشور نیز محسوب میشود.
مطابق اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آموزش رایگان حق همه مردم و وظیفه دولت است؛ اما آیا این اصل بدون حمایت شایسته از معلمان، معنا و مصداقی واقعی دارد؟ معلمی تنها یک شغل نیست؛ معلم، سازنده انسان است، تربیتکننده نسلها، و طلایهدار دانایی. در چنین جایگاهی، بیتوجهی به کرامت مادی و معنوی معلم، به معنای فروپاشی آرام نظام تربیتی کشور است.
امروز بسیاری از معلمان کشور با حقوقی پایینتر از خط فقر، ناگزیرند برای تأمین معاش خود، به مشاغل جانبی روی آورند. این وضعیت، آشکارا با شأن و منزلت حرفهای آنان در تضاد است. از سوی دیگر، قانون مدیریت خدمات کشوری نیز به صراحت به پرداخت متناسب با مسئولیت و تخصص کارکنان تأکید دارد؛ اما معلمان، علیرغم مسئولیت خطیر خود، از این اصل بیبهرهاند.
چگونه میتوان انتظار داشت که یک معلم با ذهنی مشغول تأمین معاش، با تمام وجود، برای رشد فکری و اخلاقی دانشآموزانش تلاش کند؟ حق آموزش باکیفیت برای دانشآموزان، در گروی تأمین حقوق منصفانه معلمان است. این یک معادله ساده حقوقی و اجتماعی است: بدون معلم انگیزهمند، عدالت آموزشی ممکن نیست.
شایسته است که دولت و مجلس، با تجدیدنظر در نظام پرداخت حقوق معلمان، و اجرای طرح رتبهبندی معلمان بهصورت واقعی و نه صرفاً صوری، گامی مؤثر در جهت ارتقاء منزلت این قشر بردارند. معلمان باید احساس کنند که جامعه، آنان را میبیند، قدر میداند و به جایگاهشان احترام میگذارد.
معلمان، حافظان آیندهاند. احترام به حقوق معلم، احترام به آینده یک ملت است.
مجید قاسم کردی/ حقوقدان و فعال مدنی
پایان/*
اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.