تسلیحات اتمی برای کدام کشورها بازدارندگی ایجاد کرد؟
کشورهای مختلف در پاسخ به تهدیدات مشخص، به سمت توسعه قدرت هستهای و ابزارهای بازدارنده حاصل از آن رفتهاند.
کشورهای مختلف در پاسخ به تهدیدات مشخص، به سمت توسعه قدرت هستهای و ابزارهای بازدارنده حاصل از آن رفتهاند.
اخیرا مقامات ایران در جریان سخنرانیها و برنامههای مختلف کاری از احتمال حرکت ایران به سمت برخورداری از بازدارندگی نظامی قدرت اتمی صحبت میکنند. عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران برای نخستینبار پنجشنبه ۸آذر در لیسبون پرتغال گفت: اگر غرب تهدید به اعمال مجدد همه تحریمهای سازمان ملل متحد علیه تهران را ادامه دهد، احتمالاً بحث هستهای در داخل ایران به سمت در اختیار داشتن تسلیحات (هستهای) گرایش پیدا خواهد کرد.
اما کدام کشورها، چهوقت، چرا و در پاسخ به کدام شرایط تهدید بهسمت قدرت اتمیشدن رفتند؟ آیا برای این کشورها بازدارندگی ایجاد شد و به آنها حمله نشد؟
موضوع تسلیحات هستهای و چرایی تمایل کشورها به دستیابی به این سلاحها از زمان جنگ جهانی دوم و به ویژه دوران جنگ سرد به یکی از بحثهای داغ در سطح جهان تبدیل شد. با توجه به اظهارات عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در مورد احتمال گرایش ایران به تسلیحات هستهای در صورت ادامه تهدیدات از سوی غرب، این گزارش به بررسی کشورها و رژیمهایی میپردازد که در پاسخ به تهدیدات مشخص به سمت توسعه بازدارندگی هستهای رفتند.
ایالات متحده آمریکا به عنوان اولین کشوری که سلاح هستهای تولید کرد و آن را توسعه داد، این کار را در دوران جنگ جهانی دوم و در پاسخ به تهدیدات نظامی آلمان نازی و ژاپن انجام داد. در نتیجه، آنها شروع به تولید بمب تحت پروژه منهتن کردند، یک تلاش تحقیقاتی مخفی که توسط دولت ایالات متحده در سال ۱۹۴۲ شروع شد. موفقیت پروژه منهتن و استفاده از سلاحهای هستهای علیه ژاپن، عصر هستهای را آغاز کرد. ایالات متحده به دنبال حفظ برتری نظامی و بازدارندگی در برابر دشمنانش، به توسعه تسلیحات هستهای ادامه داد.
اتحاد جماهیر شوروی (روسیه کنونی) در سال ۱۹۴۹ به فناوری هستهای دست یافت. این کشور به دلیل تهدیدات ایالات متحده و با هدف ایجاد تعادل در قدرت نظامی جهانی، غنیسازی اورانیوم و توسعه سلاحهای هستهای را آغاز کرد.
چین در سال ۱۹۶۴ به سلاح هستهای دست یافت. این کشور به دنبال امنیت ملی و جلوگیری از تهدیدات ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، تسلیحات هستهای خود را توسعه داد.
فرانسه در سال ۱۹۶۰ به آزمایش سلاح هستهای پرداخت. این کشور به دنبال تامین امنیت ملی و حفظ استقلال نظامی خود در برابر تهدیدات ناشی از جنگ سرد و همچنین به منظور افزایش نفوذ جهانی خود به این سمت حرکت کرد.
بریتانیا نیز در سال ۱۹۵۲ به سلاح هستهای دست یافت. این کشور به دنبال حفظ قدرت و نفوذ خود در سطح جهانی و همچنین به منظور بازدارندگی در برابر تهدیدات از سوی کشورهای دیگر، به این سمت رفت.
هند در سال ۱۹۷۴ و به دلیل نگرانیهای امنیت ملی و تهدیدات از سوی پاکستان و چین، اقدام به آزمایش سلاح هستهای کرد. این کشور به دنبال ایجاد بازدارندگی و امنیت بیشتر برای خود بود.
پاکستان در سال ۱۹۹۸ در پاسخ به آزمایشهای هستهای هند، به توسعه سلاحهای هستهای روی آورد. این کشور به دنبال ایجاد تعادل در قدرت نظامی با هند و تامین امنیت ملی خود بود.
کره شمالی از سال ۲۰۰۶ به آزمایش سلاحهای هستهای پرداخته است. این کشور به دنبال بازدارندگی مقابل تهدیدات ایالات متحده و کره جنوبی و همچنین تلاش برای افزایش قدرت چانهزنی خود در مذاکرات بینالمللی، به این سمت حرکت کرد.
اسرائیل هیچوقت به طور رسمی تسلیحات هستهای خود را تایید نکرد، اما بهطور گستردهای به عنوان یک قدرت هستهای شناخته میشود. این رژیم به دلیل جنگها و تنشهایی که با محور مقاومت و کشورهای همسایه دارد،اقدام به توسعه سلاحهای هستهای کرده است.
کشورهای مختلف در پاسخ به تهدیدات مشخص، به سمت توسعه سلاحهای هستهای رفتهاند. این کشورها با هدف ایجاد بازدارندگی و تامین امنیت ملی، به این سمت گام برداشتند و در موارد بسیاری موفق به جلوگیری از حملات نظامی و حفظ حاکمیت خود شدهاند. این روند نشاندهنده اهمیت امنیت و قدرت نظامی در سیاستهای بینالمللی است.
به طور کلی، تجربه کشورهای هستهای نشان میدهد که توانایی هستهای میتواند به عنوان ابزاری برای بازدارندگی و حفظ منافع ملی عمل کند. این موضوع همواره با نگرانیهای متناقض و دوگانه بینالمللی در کشاکش تهدیدات قدرتهای برخوردار از کلاهکهای هستهای و کشورهای در معرض تهدید روبهرو بوده است.