19:00 - 1404/02/18

به مناسبت میلاد امام رضا جانمان؛ تو رضایی و تو ولی نعمت مایی!

دستمان را می‌گذاریم روی مرزی ترین نقطه وجودمان یک حس گمشده آهسته شروع می‌کند به جوانه زدن… سلام می‌کنیم چشمانمان  مست تماشای گنبد طلایت می‌شود … بو می‌کشیم تا ریه‌هایمان پر شود از عطر حضور نگاه مهربان امام رضا و احساس تازگی اندیشه‌های خست...

به مناسبت میلاد امام رضا جانمان؛ تو رضایی و تو ولی نعمت مایی!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر، در شب ولادت خورشید هشتم آسمان امامت، میلاد امام رضا علیه‌السلام، دل‌ها لبریز از نور و آرامش می‌شود؛ گویی نسیمی از بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) جان خسته این روزگار را نوازش می‌کند. ولادت امام رضا علیه‌السلام نه‌تنها یادآور طلوع مهربانی در خراسان است، بلکه فرصتی است برای تجدید عهد با مهربان‌ترین امامی که ضامن آهو شد و پناه دل‌های بی‌قرار. این روز مبارک، رنگی دیگر به تقویم زندگی ما می‌زند؛ رنگی از امید، شفاعت و عشق به اهل‌بیت.

 

 

مژده ای اهل رضا، روی رضا پیدا شد

جلوه حسن الهی به فضا پیدا شد

ضعفا روی به گلزار ولایت آرید

که گل روی معین الضعفا پیدا شد

امروز، با شهر توس، مدینه ی دل ها چراغانی شده است.امروز از سبزترین روزهای خداست؛ روز شکوفایی نازدانه ای در دامن نجمه خاتون؛ روز لبخند امام کاظم علیه السلام ؛ روز آرامش زمین؛ روز پشتوانه دار شدن عشق و روز قرار تمام آهو دلانی که در محبت ولایت، سایه بانی از جنس عبودیت دارند. امروز اشعار مدح و ثنا از بوی تازگی می‌تراود و خراسان، در حد و اندازه‌های عشق ظاهر می‌شود. از امروز آهوان تکیه گاهی محکم یافته‌اند و ایرانیان  دیگر یتیم نیستند. از امروز خاک خراسان خود را آماده می‌کند تا میزبان اختری تابناک از آسمان امامت باشد.

می‌دانی امروز را باید با تمام وجود جشن گرفت. وقتی در این قیل و قال زندگی و روزمرگی دلت کمی هوای لطیف می‌خواهد، فقط کمی …کمی عطر زعفران ، کمی رزق حضرتی ،چند رج تسبیح شاه مقصود ، و چند دانه فیروزه شیخ شوشتری …و در یک کلام دلت حرم می‌خواهد، یک کُنج می‌خواهد تا سرت را به دیوارش تکیه دهی و راز دل بگویی. اصلاً دلت یک امام می‌خواهد آن هم امامی غریب تا دستان ِ تهی ات را دخیل پنجره فولادش کنی.اینجاست که چشم‌هایت خود به خود می جوشند و دست‌هایت به طرف ضریح قد می‌کشند؛ گویی این غریب، تمام غربا را در آغوش مهربان خود کشیده است.از طفولیت خود شنیده‌ایم که تو ضامن آن آهوی گریزانی بودی که از واهمه ی صید قسی القلبی، به دامانت التجاء یافته بود . آقاجان! تو مهمان طوس که نه تو میزبان فارس هستی . ما در طوفان طغیان و آفات عصیان، سخت در تلاطم هستیم . تو را چه می شود اگر ما را راهی خراسانت کنی، مگر ما از آن غزال تیزقدم چه کم داریم؟ سائلیم! گویند که مشهد تو حج فقراست. یا ثامن! ما را بطلب که منا صحن به صحن تو را سعی و صفا کنیم و استلام حجر بر آستان تو به راستی که همان لمس پرده ی عظمای کعبه است. خوشا نقاره های تو پس از درمان قلب بیمارمان.

دستمان را می‌گذاریم روی مرزی ترین نقطه وجودمان یک حس گمشده آهسته شروع می‌کند به جوانه زدن… سلام می‌کنیم چشمانمان  مست تماشای گنبد طلایت می‌شود … بو می‌کشیم تا ریه‌هایمان پر شود از عطر حضور نگاه مهربان امام رضا و احساس تازگی اندیشه‌های خسته مان را فرا می‌گیرد … زیر لب زمزمه می‌کنیم یا ضامن آهو یا غریب الغربا حواست به ما هست؟ دلمان را جا گذاشتیم در حرم و گره‌اش زدیم به ضریحت…حاجتمان را بگوییم یا نگوییم مهم نیست؛ سلام که بدهیم، حس می‌کنیم آنجا وطن ماست. تنها کافی است بگوییم: «اَلسَّلٰامُ عَلَیک یٰا عَلِی ابْنَ مُوسَی الرِّضٰا الْمُرْتَضٰی». ایمان داریم میلیون‌ها زائر را می پذیری، نه منّت می‌گذاری و نه منّت می‌پذیری. هرکس را به نحوی می‌نوازی، تو «رضا» یی و همه را راضی بر می گردانی و ذرّه ای از عنایت تو و ارادت ما کم نمی‌شود. پس آقا جان ما را به حال خود غریب تنها مگذار خودت درد غریبی را چشیده ای، با ما باش تا در تنهایی‌مان خدارا هر لحظه احساس کنیم زیرا تو عکس خدا در آیینه‌ای و در آخر کاش به اندازه کبوترهای حرمت باارزش بودیم تا هر لحظه تو را درکنار خود داشتیم؛

دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من …

نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

ز من هر آن که او دور چو دل به سینه نزدیک به من هر آنکه نزدیک از او جدا جدا من.

 

“میلاد علی بن موسی الرضا، مأوای دل شکستگان و تکیه گاه درماندگان، بر دلدادگان بارگاه و حریمش مبارک باد!”

 

 

پایان/*

اندیشه معاصر را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.

 

نویسنده : نفیسه ترابنده

مطالب مرتبط